مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سناریوی ایفای نقش امنیتی هند در افغانستان بعد از خروج نیروهای آمریکایی در سال 2014

اشتراک

مصطفی حسین زاده

مرکز بین­ المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

بعد از اعلام خروج نیروهای ناتو در سال 2014 از افغانستان، همواره این بحث مطرح بوده تا از طریق یک همکاری منطقه­ای، امنیت افغانستان تامین شود و خلاء نظامی – امنیتی ناشی از نیروهای ناتو پوشش داده شود. روسیه، ایران، هند، پاکستان و چین گزینه­هایی هستند که برای برقراری ثبات در داخل افغانستان بعد از خروج نیروهای ناتو باید در قالب همکاری منطقه­ای نقش فعالی ایفا نمایند. در این میان هند با توجه به اقتصاد توانمند، قرابت­ فرهنگ شبه قاره­ای و به عنوان شریک وابسته به آمریکا همواره یکی از گزینه­های مطرح برای ایفای نقش فعال در افغانستان است و حضور فعال این کشور در افغانستان بعد از حمله آمریکا به افغانستان این پیش فرض را در اذهان تداعی می­کند که هند نقش قابل ملاحظه­ای در ترتیبات امنیتی، سیاسی و اقتصادی افغانستان خواهد داشت. در این پژوهش ما شرایط این کشور را برای ایفای چنین نقشی در افغانستان و پوشش خلاء امنیتی حاصل از خروج نیروهای ناتو را مورد سنجش قرار می­دهیم.

واژگان کلیدی: سیاست خارجی هند، خروج نیروهای ناتو بعد از 2014، تامین ثبات در افغانستان

تحلیل رخداد

هند بازیگری مکمل در افغانستان( 2001 تا 2012)

هند از سال 2001 در بازسازی افغانستان فعال بوده و در دهه گذشته 2 میلیارد دلار کمک توسعه ای به این کشور اعطا کرده است که بدین ترتیب هند پنجمین کشور بزرگ اعطاگر کمک مالی به افغانستان است.

هند در این دوره به سبب ایجاد ثبات نسبی در افغانستان همواره به این کشور بیشتر به عنوان بازار مصرف کالاهای خود، محلی برای سرمایه­گذاری و ایفای قدرت منطقه­ای و پیدا کردن نفوذی در این کشور نگاه می­کرد – لازم به ذکر است که همواره مردم و سیاستمداران افغانستان گرایش و دیدگاه مثبت و سازنده­ای به هند بویژه توان اقتصادی آن در بازسازی افغانستان دارند- و لذا در طول یک دهه گذشته رویکرد این کشور به افغانستان یک رودیکر اجتماعی اقتصادی[1] بوده تا بتواند از طریق ارائه کمک­های مالی و بشردوستانه، بستر مناسب برای نفوذ سیاسی و امنیتی نیز مهیا شود و هند با پیگیری این رویکرد توانسته است در میان مردم و نخبگان سیاسی افغانستان جایگاه مناسبی برای خود دست و پا نماید.[i] در این سال­ها آمریکا نیز به نقش هند و ورود این کشور به حوزه های امنیتی و اقتصادی در افغانستان بعد از سال 2014 و خروج نیروهای ناتو اعتراف کرده است. اگرچه دیپلمات های هندی به صورت رسمی از رویکرد منطقه­ای برای تامین ثبات و امنیت افغانستان سخن به میان می­آورند اما واقع­گرایان در این کشور درباره کارایی آن تردید دارند. برای رویکرد هند در قبال افغانستان 2 سناریو حائز اهمیت است.

سناریوهای هند برای ورود به افغانستان بعد از 2014

در این برهه برای هند بعد از خروج نیروهای ناتو می­توان دو رویکرد را در سیاست خارجی این کشور می­توان متصور شد:

1-   عدم فعالیت استادانه[2]

2-    سیاست روبه جلو[3]

نظریه­پردازان معتقدند که سیاست هند بعد از خروج نیروهای ناتو از افغانستان بین «سیاست روبه جلو» که به دنبال کنترل سرزمین­های بد[4] و «عدم فعالیت استادانه» که هزینه­ها و بی­فایدگی تلاش برای سلطه را در نظر می­گیرد و بر دفاع و مصالحه قبایل تاکید دارد، در نوسان خواهد بود. با توجه به موانع و محدودیت­های هند که در ادامه بدان پرداخته می­شود رویکرد هند در قبال افغانستان بعد از 2014 را می­توان در قالب «عدم فعالیت استادانه» بررسی کرد. با توجه به رویکرد امنیتی مخالف ریسک­پذیری هند، این کشور در قالب سیاست عدم فعالیت استادانه به مزایای بردباری و شکیبایی تاکید می­کند. لذا هیچ استدلالی برای هند برای حضور همه­جانبه در افغانستان در صورت خروج نیروهای آمریکایی و ایفای نقش اصلی امنیتی وجود ندارد.[ii]

موانع و محدودیت­های ایفای نقش فعال امنیتی هند در افغانستان:

حساسیت و واکنش پاکستان: پاکستان همواره افغانستان را حیاط خلوت خود می­داند و از طرفی دیگر حاضر نیست که با خروج نیروهای ناتو، رقیب و متخاصم منطقه­ای آن (هند) بر این کشور تسلط یابد، بنابراین نگرانی عمده هند، دخالت پاکستان در افغانستان است و به باور صاحب­نظران سیاسی این کشور، آمریکا با وجود کمک 20 میلیارد دلاری و کمک­های نظامی و اقتصادی نتوانست از نفوذ پاکستان در افغانستان جلوگیری نماید و بنابراین امید کمی برای هند در انجام چنین فرایندی وجود دارد. پاکستان به سبب نفوذ تاریخی خود در افغانستان و رقابت و مشکلاتی که با هند دارد، سعی بر آن دارد تا از ایفای نقش بیشتر در حیات خلوت خود جلوگیری نماید یا اینکه در صورت ایفای چنین نقشی از آن به عنوان ابزاری برای پیشبرد مقاصد خود و گرفتن امتیاز استفاده نماید. اگرچه بین دو کشور هند و پاکستان تسهیلاتی برای رفع محدودیت های تجاری اقتصادی وجود دارد اما مسائل سیاسی- امنیتی همچنان حوزه­های متشنجی بین دو کشور است. نظریه پردازان استراتژیک هند و موافقان رویکرد منطقه­ای تامین امنیت، معتقدند که در برابر حمایت پاکستان از طالبان، هند باید از اقلیت­های غیرپشتون برای مقابله با طالبان حمایت ­کند که در این صورت به احتمال زیاد هند از حامیان خارجی مثل ایران، روسیه و کشورهای علاقمند آسیای مرکزی برای مقالبه با طالبان دعوت خواهد نمود که یادآور دوران مبارزه نیروهای ائتلاف شمال با طالبان بین سال های 1996 – 2001 می­باشد.

احتمال قدرت­گیری و بازگشت طالبان: همانطور که در بالا ذکر شد با هجوم آمریکا به افغانستان و مبارزه با نیروهای بنیادگرای اسلامی و تشویق پاکستان به مبارزه با طالبان در این کشور، نیروهای بنیادگرا برای در امان ماندن از حملات به منطقه کوهستانی و صعب العبور سوات در مرز بین دو کشور افغانستان و پاکستان مهاجرت کرده و سکنی گزیدند و عملیات­ها را از آنجا هدایت و کنترل کردند. وجود مرکز فرماندهی طالبان در این منطقه و نقش آن در رهبری نیروهای بنیادگرای اسلامی در افغانستان، به پاکستان جایگاه ویژه­ای در تحولات آتی افغانستان می­دهد. آمریکا با وجود توان نظامی بالا نتوانست به صورت کامل طالبان را پاکسازی نماید لذا همواره احتمال قدرت­گیری مجدد طالبان و افزایش چانه زنی پاکستان و استفاده از آن به عنوان ابزاری برای نفوذ و اعمال فشار به دولت افغانستان وجود دارد. در صورتی که هند وارد فضای این کشور بشود پاکستان از این اهرم می­تواند علیه هند استفاده نماید.

حساسیت قدرت­های بزرگ منطقه­ای چین و روسیه: قدرت­های بزرگ منطقه­ای نظیر چین و روسیه از بازیگری فعال هند در افغانستان به عنوان رقیب خود ناراضی خواهند بود. روسیه که به کراهت به راهبرد حرکت به سوی شرق ناتو نگاه می­کرد در برابر افزایش قدرت هند نیز واکنش نشان خواهد داد. چین نیز از ایفای چنین نقشی برای هند به تنهایی، کارشکنی خواهد کرد و آینده همکاری این دو کشور را در مباحث امنیتی در قالب سازمان شانگ­های تحت تاثیر قرار خواهد داد.

تقبل هزینه­های نظامی و اخلال در توسعه این کشور: دلیل دیگری که برای عدم پیگیری سیاست روبه جلو در افغانستان از سوی هند مطرح است، افزایش هزینه­های نظامی این کشور است که در صورت حضور نظامی در افغانستان با توجه به بی ثباتی و جنگ و گریزهای طالبان هزینه­های استقرار را افزایش خواهد داد که خارج از توان اقتصاد نوظهور هند است. از این رو هند که دغدغه­های توسعه­ای فراوانی دارد با توجه به هزینه­های بالای حضور نظامی و تامین امنیت در افغانستان، به حضور فعال در این کشور تمایلی نشان نخواهد داد.  

عدم دسترسی مستقیم به افغانستان و محدودیت­های ناشی از آن: عمده­ترین مشکل ژئوپلیتیکی هند برای پوشش خلا امنیتی در افغانستان عدم وجود مرز مستقیم با این کشور است. عدم وجود مرز بین دوکشور یکی از مهمترین محدودیت­ها برای حضور فعال امنیتی – اقتصادی هند در افغانستان به شمار می آید و با توجه به این نکته که راه دسترسی هند به افغانستان از طریق پاکستان و ایران ممکن است و از این میان مسیر پاکستان به دلیل سابقه تاریخی روابط بین دو کشور و منازعات سیاسی – نظامی بین دو کشور محدودیت­های بیشتری دارد. مسیر ایران نیز با توجه به نبود امکانات و تسهیلات کافی در بندر چابهار نیازمند توسعه می­باشد. از طرفی دیگر هرگونه همکاری هند با آمریکا در پیشبرد خط لوله گازی تاپی[5] و راه ابریشم جدید[6]به ابتکار آمریکا که با هدف انزواگرایی ایران انجام می­گیرد، می­تواند در مسیر دسترسی هند به افغانستان از بندر چابهار مشکلاتی را ایجاد نماید. از سوی دیگر نیز پررنگ شدن اهمیت مسیر ایران، هند را در برابر آمریکا قرار می­دهد. با توجه به تجربه کناره­گیری هند در اثر فشار آمریکا از خط لوله صلح لذا امکان کناره­گیری از چابهار نیز محتمل است.

سیاست روبه جلو

اگرچه رویکرد عدم فعالیت استادانه یک رویکرد بسیار محتاطانه برای هند است اما دهلی نو در صورت تغییر مطلوب اوضاع همچنان درهایش را برای سیاست روبه جلو باز گذاشته است. در اکتبر 2011 هند با افغانستان موافقت نامه همکاری استراژیک امضاء نمود. براساس این موافقت­نامه همکاری­های امنیتی در دستور عمل متقابل بین دو کشور قرار می­گیرد، بصورتی که براساس این موافقت­نامه هند  با کمک متقابل در آموزش نظامی، تجهیز و ساختن ظرفیت­های و استحکامات برای نیروهای امنیتی ملی افغانستان موافقت می­نماید. مقامات ارشد هند می­گویند که بسیاری از این آموزش­های نظامی در هند خواهد بود و انتقال تسلیحات بسته به تقاضای کابل دارد.

دورنمای رخداد

بین دو گزینه ایفای نقش برتر در افغانستان و روابط دوستانه با پاکستان، واقع گرایان هند مطمئنا گزینه دوم را انتخاب می­کنند. در صورتی که هند نفوذ بالایی در افغانستان بدست آورد، چالش­های امنیتی­اش چندبرابر می­شود. تا کنون هند نقش مثبتی را در افغانستان بازی کرده است اما با خروج نیروهای ناتو از این کشور و بحران امنیتی افق تداوم سرمایه­گذاری و حضور هند در افغانستان روزبه روز کمتر می­شود. عدم قطعیت در شرایط کنونی افغانستان سبب شده است تا هند در اجرای تعهداتش نسبت به این کشور با دیده تردید نگاه کند. هند در دو سال اخیر بعد از اعلان رسمی خروج نیروهای ناتو پروژه جدیدی را شروع نکرده است. گزارش ها حاکی از آن است که هند حتی کمک­های بشردوستانه و مالی بعد از 2014 را کاهش خواهد داد. چند پروژه­ این کشور در افغانستان متوقف شده است و یا به تاخیر افتاده است، از جمله­ی این پروژه­ها احداث سد سلما[7] که قرار بود دو سال پیش به بهره­برداری برسد که بخاطر امنیت شکننده و حملات شورشیان به محل کار این پروژه به تاخیر افتاده است. هند نمی­خواهد نقش مستقیمی در افزایش امنیت افغانستان داشته باشد چرا که همین امر روابط بین هند و پاکستان را متشنج ترکرده و باعث توقف همکاری­های اقتصادی – تجاری نیز می­شود. حساسیت پاکستان به حدی است که حتی با اعزام سربازان هندی برای تامین امنیت کارگرانش در پروژه­های هندی در افغانستان نیز مخالفت می­کرد. با توجه به این مسائل هند تامین تجهیزات و خدمات آموزشی به ارتش ملی افغان را محدود کرده و قبول کرده است که تنها 1000 سرباز را آموزش نظامی دهد که در مقایسه با برنامه ارتش افغانستان برای داشتن ارتش 350 هزار نفری آمار خیلی کمی است. نقشی که برای هند می­توان در افغانستان متصور شد یک نقش مکملی و بر اساس رویکرد عدم فعالیت استادانه می­باشد.

 

 


[1]– socioeconomic

[2] – masterly inactivity

[3] – forward policy

[4] –  bad lands

[5] – Turkmenistan-Afghanistan-Pakistan-India gas pipeline

[6] – New Silk Road

[7] – Salma dome


[i] – India’s Future Role in Afghanistan Severely Limited, Aryaman Bhatnagar, November 30, 2012

Available at: http://www.the-american-interest.com/article.cfm?piece=1246

[ii] –  Post-2014 Afghanistan on the mind in New Delhi, available at: http://blog.tehelka.com/post-2014-afghanistan-on-the-mind-in-new-delhi/

مطالب مرتبط