مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

زمینه ها و علل توجه پاکستان به واردات گاز از قطر

اشتراک

پیرمحمد ملازهی

کارشناس مسائل پاکستان

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

زمینه ها و بسترهایی توجه پاکستان به واردات گاز از قطر

واقعیت این است که پاکستان از نظر انرژی به شدت دچار مشکل است و از سال ها قبل در فصل زمستان تا هجده ساعت گاز از منطقه بلوچستان تا مرکز قطع می شده و مشکلات خیلی جدی برای شهرهای بزرگی مثل کراچی، اسلام آباد و ماهور به وجود می آورده است.

از آن زمان به نظر می رسد که توجهی بر دریافت گاز از سایر کشورها توسط رهبران پاکستان مدنظر قرار گرفت. در این زمینه سه مسیر مورد توجه قرار گرفته است: یکم مسیری که گاز ترکمنستان را از افغانستان به پاکستان منتقل کند و قراردادهای آن هم بسته شد و حتی در دوره طالبان، شرکت یونیکال آمریکایی تصمیماتی گرفت. اما به دلیل امنیتی، عملیاتی نشد. مسئله دوم، گاز ایران بود و قرارداد آن هم در زمان آقای احمدی نژاد و آقای زرداری رهبری پاکستان امضا شد ، قرار بر این بود که گاز از عسلویه از طریق خط لوله کشیده شود و تا ایرانشهر بیاید و از آن جا از طریق دو کانال که یکی به مرکز پاکستان برود و دیگری به طرف هندوستان باشد، منتقل شود. یعنی ایران، پاکستان و هندوستان از این گاز استفاده کنند. در واقع تاکید خط لوله صلح بر این موضوع تاکید داشتند که اگر این خط لوله عملیاتی شود، می تواند مناسبات هند و پاکستان را که به شدت تحت تاثیر مسائل کشمیر است، بهبود ببخشد؛ به همین دلیل این خط لوله را خط لوله صلح نامیدند. مسیر سومی با توجه به این که ذخایر بسیار خوبی را در اختیار دارد برای دریافت گاز از قطر مطرح بوده است،. ولی وقتی از نگاه اقتصادی به موضوع توجه کنیم، با توجه به این که قطر با پاکستان از طریق خشکی ارتباطی ندارند و باید از طریق دریا، لوله انتقال پیدا کند. اما این امر هم سرمایه بر است و هم تکنولوژی پیشرفته احتیاج دارد که نه در اختیار قطر قرار دارد و نه پاکستان. مسئله دوم، گاز مایع است که بحث بیشتری بر روی آن وجود دارد و توافقاتی که صورت می گیرد بیشتر بر روی این است که گاز مایع را به شکلی به پاکستان منتقل کنند. این امر عملیاتی تر است.

با این وجود حقیقت امر این است که زمانی مسئله واردات گاز از قطر جدی تر شد که تحریم های اقتصادی از سوی آمریکا و اروپا علیه ایران اعمال شد و مساله بر این بود که خط لوله ای از عسلویه تا ایرانشهر و تا مرز پاکستان پاکستان تحت فشار قرار گرفت که در ساخت قسمت دیگر آن مقداری تعلل کرد. یعنی بحث هایی مبنی بر این مطرح شد که پاکستانی ها به دلیل تحریم ها نمی توانند پروژه را ادامه دهند. به اضافه این که چون ادامه این خط لوله به هندوستان می رسید، آمریکایی ها بر هندوستان فشار آوردند که خود را از این بحث کنار بکشد، هر چند هندوستان کنار نکشید، اما امتیازاتی که آمریکایی ها به هندوستان از طریق واگذاری تکنولوژی و راکتورهای هسته ای برای هندوستان عاملی شد که خود را تا حدی نسبت به این مسئله بی تفاوت نشان دهد و خیلی جلو نیاید. در این بین اخیرا برجام به نتیجه رسیده و تحریم های بین المللی ایران رفع شده است، پاکستانی ها بعد از این اتفاق اعلام کردند که مجددا تمایل دارند که این خط لوله را اجرایی کنند و در واقع فقط بخشی از محدوده مرز ایران تا بندر گوادر باقی مانده است و اگر پاکستانی ها بر روی این مسئله سرمایه گذاری کنند، به نظر عملیاتی می شود. به ویژه اینکه شرکت ی چینی نیز اعلام کرده است که تمایل دارد در صورتی که شرایط مساعد شود، در سرمایه گذاری این خط لوله در پاکستان شریک شوند و در بلند مدت امکانی به وجود بیاید که از طریق همین خط لوله جاده ای کشیده شود و از جاده قره قروم به طرف تاشغر در ایالت سین کیانگ چین برود و چینی ها بتوانند از این خط لوله بهره برداری کنند و سوخت دریافت کنند. هندوستان نیز اعلام کرده است که با توجه به این که برجام امضا شده و تحریم ها لغو شده، تمایل دارد که در این موضوع همکاری کند. هر چند هندوستان بر سر این موضوع بحث می کند که از نظر امنیتی با پاکستان مشکل داریم و ترجیح می دهیم از نظر امنیتی از بستر دریا خط لوله از مرز ایران به طرف هندوستان برود که بحث دیگری است که آن هم هزینه بر است. بنابراین در این سه مسیر قطر کمترین امکان را در اختیار دارد، ولی با توجه به این که قطری ها در منطقه عسلویه با ذخایر گازی ایران مشترک هستند، انتظار دارند که در بازار مصرف جنوب آسیا وارد و بیشتر از ایران برداشت کنند. این مسئله ای از دو ناحیه به ضرر ایران عمل خواهد کرد. از یک طرف ذخایر مشترک را به سود قطر تخلیه می کند و از طرف دیگر بازار پاکستان را در دست می گیرد و در نهایت به ضرر ایران تمام خواهد شد.

عوامل موثر در توجه پاکستان به گاز قطر و نقش بازیگران

تا زمانی که ایران با غرب دچار مشکل است و اختلاف نظر وجود دارد، غربی ها تلاش می کنند که قطر را جایگزین ایران کنند، اما با توجه به امضای برجام به نظر می رسد که آن ها صرفا با نگاه سیاسی به قضیه ای (که اصلا سیاسی نیست و صرفا اقتصادی است) نگاه کنند. همچنین نباید در مورد قطری ها هم این طور فکر کرد که صد در صد از دیگران دستور می گیرند، آن ها منافع اقتصادی خود را دارند و در بازار رقابت می بینید. این موضوع تنها در ارتباط با پاکستان نیست، در رابطه با غرب نیز این رقابت وجود دارد، یعنی بخشی از بازیگرانی در منطقه خلیج فارس، هر کدام به دنبال منافع خود هستند و سعی می کنند که مشتری های بیشتر، پایدارتر و مطمئن تری به دست بیاورند. در بعد دیگری نقش ریاض یا عربستان و حتی بحث چانه زنی بر سر کاهش قیمت گاز ایران می تواند به توجه پاکستان نسبت به واردات گاز از قطر نقش داشته باشد.در واقع این امر بی تاثیر نیست. با توجه به مناسبات بسیار نزدیکی که هم به لحاظ تجاری و اقتصادی و هم به لحاظ این که بخش مهمی از نیروی انسانی پاکستان (که سالانه حدود شش میلیارد دلار ارز از منطقه خلیج فارس از طریق کارگران ماهر و نیمه ماهر و متخصص پاکستانی که در حوزه خلیج فارس، عربستان سعودی و کشورهای دیگر مشغول به کار هستند، درآمد ارزی دارد) بنابراین فشاری عربستان سعودی بر پاکستان بی تاثیر نیست، ولی باید به طرف دیگر قضیه هم توجه کرد یعنی قطر یا هر کشور دیگری که به نوعی خواهان این است که مناسبات تجاری در بخش ارزی با پاکستان برقرار کند؛ الزاما نباید به این معنا تلقی شود که تحت فشار عربستان سعودی عمل می کند یا نظرش این است که ایران را از بازار آن جا خارج کند، لذا این رویکرد به نظر تا حدی بدبینانه است. واقعیت وجود دارد که پاکستان به عربستان نزدیک است، به خصوص در دوره ای که آقای نواز شریف نخست وزیر است ، به همین دلیل مناسبات خاصی را با عربستان سعودی دارد.

آینده واردات گاز پاکستان از قطر

آنچه مشخص است اگر دو مسیر دیگر، یعنی مسیر ایران و خط لوله گاز صلح و خط لوله ای از ترکمنستان (قرار است از طریق افغانستان بیاید) عملیاتی شود، مسیر سوم یا واردات گاز پاکستان از قطر شانسی زیادی ندارد اما اگر دو مسر فوق با چالش روبرو شود توجه پاکستان به گاز قطر بیشتر خواهد شد.

واژگان کلیدی: علل توجه پاکستان به واردات گاز از قطر ، پاکستان و واردات گاز از قطر، پاکستان، گاز قطر

 

 

مطالب مرتبط