حامد کاظم زاده
پژوهشگر ارشد مطالعات اروپای شرقی دانشگاه ورشو
مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
بعد از توافق هستهای و آغاز دیپلماسی فعال در عرصهی بینالمللی و حضور گسترده گروه های دیپلماتیک کشورهای مختلف، اروپای شرقی و مرکزی در این رفت و آمد جایگاه خاصی داشتند. پیش از این، حوزه جغرافیایی اروپای شرقی و مرکزی مورد غفلت مسئولین دیپلماسی کشور بود و همواره این انتقاد مطرح بود که این کشورها با توجه به تعاملات تاریخی، جایگاه اقتصادی، و داشتن حق رای در اتحادیه اروپا می توانند در دیپلماسی ایرانی جایگاه استراتژیکی داشته باشند. خوشبختانه با روي كار آمدن دولت تدبير اميد و پي گيري سياست تنش زدايي در سياست خارجي به خصوص بعد از برجام، شاهد رشد چشمگیر نگاه دو طرفه بین این کشورها با ایران شدیم. شاید تبلور عيني آن را مي توان به تکاپوی این کشورها و اعزام نمایندگانشان برای تنظیم مجدد و یا احیای روابط با ایران و استفاده از توانمندی های منطقه ای آن برای ایجاد سرمایه گذاری دو طرفه و همچنین مهار تروریسم در خاورمیانه دید.
سفرهای هیات های دیپلماتیک، تجاری و اقتصادی از لهستان، بلغارستان، یونان، اسلوونی، بوسنی، اتریش، کرواسی، چک، مجارستان و سایر کشورهای این منطقه برای ارزیابی زمینه های همکاریهای مشترک و سرمایه گذاری های صنعتی در حوزه انرژی نشان می دهد که اراده مستقل شرکای اروپایی برای همکاری و سود مشترک در حوزه های متنوع صنعتی جدی است و ما نیز باید با ایجاد راهکار مناسب به تدوین سیاست منطقه ای درازمدت و استراتژیک و نه مقطعی و کوتاه مدت بپردازیم. شاید سفر منطقه ای وزیر امور خارجه به منطقه و پیگیری تفاهامات انجام شده و همچنین تشکیل هر چه سریعتر کمیسیون های مشترک اقتصادی و تشویق در سرمایه گذاری و آینده نگری جهت یافتن بازار برای کالاهای با کیفیت ایرانی می تواند آغازی بر این راه باشد. روابط ایران و لهستان در این میان یکی از بهترین نمونه های موجود در سه سال اخیر بوده است. این روابط می تواند الگوی مناسبی برای ارتقا روابط با سایر کشورهای این منطقه بر شمرده شود و تقریبا با توجه به حضور هیات های بلند پایه دو طرف در تهران و ورشو می توان چشم انداز روشنی نسبت به آینده روابط داشت.
کشورشناسی لهستان
لهستان یکی از کشورهای موفق اروپایی در زمینه توسعه اقتصادی و سیاسی در سالهای اخیر بوده است که روابط مناسبی در حوزه های گوناگون با جمهوری اسلامی ایران نیز دارد. از نظر جغرافیایی و فرهنگی نقطه اتصال شرق و غرب اروپا است، از طرفی با بلاروس، اکراین و روسیه همسایه است و از طرف دیگر با آلمان. با توجه به این موقعیت استراتژیک، لهستان جایگاه خاصی را در اتحادیه اروپا دارا میباشد. در سالهای اخیر به علت داشتن نیروی کار ارزان و تمهیدات دولت برای جذب سرمایه خارجی، بسیاری از سرمایه داران و شرکتهای بزرگ اروپای غربی، آمریکایی و آسیایی در لهستان سرمایه گذاری کرده اند، به طوری که لهستان ۳۸ میلیونی در زمان رکود اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸ میلادی تنها کشوری اروپایی بود که از این افت اقتصادی بزرگ در امان ماند و یکی از بالاترین رشدهای اقتصادی اتحادیه اروپا را داشت.
نام این کشور در بیشتر زبانهای اروپایی صورتی از پول (Pole) است. در برخی زبانهای اروپای شرقی از جمله در رومانی به صورتی از «لخ» یا «له» میگویند که ما نیز در زبان فارسی از این نام تاریخی استفاده می کنیم. لخ یا له در اصل نام قومی باستانی است که حدود بیش از یکهزارسال پیش درسرزمین کنونی لهستان زندگی میکردهاند و به لِخ معروف بودند. به این کشور به زبان لیتوانیایی Lenkija، به زبان مجاری Lengyelország، به زبان عثمانی Lehastan، به ترکی استامبولی polonia و به فارسی لَهستان یا لِهستان میگویند.
از نظر تاریخی لهستان بزرگ در سال ۹۶۶ میلادی بنا نهاده شد که متعلق به خاندان پیاست بود. قبایل جنوبی لهستان، لهستان کوچک را تشکیل دادند. دو لهستان در سال ۱۰۴۷ میلادی توسط کازیمیر اول با یکدیگر متحد شدند، و سپس لهستان با یک ازدواج سلطنتی در سال ۱۳۸۶ میلادی بین دختر پادشاه لهستان و پسر پادشاه لیتوانی با این کشور ادغام شد. این دولت لهستانی ـ لیتوانیایی بین قرون ۱۴ تا ۱۶ میلادی به اوج اقتدار خود رسید. این دولت توانست در مقابل قدرتهای برتر آن زمان مثل شوالیههای آلمانی، توتنیها، روسها و ترکهای عثمانی، موفقیتهایی حاصل کند. فقدان یک پادشاهی نیرومند در سده ۱۸ میلادی باعث شد که ابرقدرتهای آن زمان مثل، روسیه، پروس و اتریش بتوانند، لهستان را سه بار در سالهای ۱۷۷۲، ۱۷۹۲ و ۱۷۹۵ میلادی تجزیه و تقسیم کنند، از آن پس دوران زوال لهستان آغاز شد.
در سال ۱۹۱۸ و با به حکومت رسیدن مارشال یوزف پیلسودسکی لهستان بار دیگر در اروپا عرض اندام کرد، در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ در لهستان یک نظام جمهوری برقرار گردید. در سال ۱۹۳۹ و پس از جنگ جهانی اول پیمان محرمانه عدم تجاوز بین هیتلر (آلمان) و استالین (شوروی)، موسوم به پیمان مولوتوف – روبین تروپ امضا شد و این دو کشور لهستان را به طور مخفیانه بین خود تقسیم نمودند و با هم قرار گذاشتند که شوروی از شرق و آلمان از غرب لهستان را اشغال کنند، در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ همین اتفاق هم افتاد و شوروی و آلمان از شرق و غرب لهستان را اشغال کردند، و معاهده تقسیم لهستان در ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۹ به امضای دو طرف رسید. بعد از جنگ جهانی دوم و احیای مجدد لهستان، قانون اساسی جدیدی در سال ۱۹۵۲ از لهستان یک نظام دموکراتیک خلق که به نوعی تأثیر پذیری از شوروی بود، ساخت. این کشور از اعضاي اوليه پيمان دفاعي ورشو بوده كه در سال 1955 ميلادي به اين پيمان پيوست. همچنین مردم لهستان اولين كشور اروپاي شرقي و مرکزی بودند كه در سال 1989 با رهبری لخ واوسا، نظام كمونيستي را تغيير داده و سيستم جمهوري مبتني بر نظام دمكراسي پارلماني را برگزيدند. اين كشور در آوريل سال 1999 ميلادي به عضويت ناتو و در ماه مي 2004 ميلادي به عضويت اتحادية اروپا در آمده است.
مساحت كل اين كشور 312685 كيلومتر مربع است كه از نظر وسعت پنجمين كشور اروپا و شصت و نهمين كشور جهان محسوب مي گردد. بخش اعظم خاك اين كشور مسطح و در جنوب اين كشور مناطق كوهستاني وجود دارد. خطوط وسيع ساحلي لهستان در شمال و در سواحل درياي بالتيك واقع است كه از خليج پومرانيا تا خليج گدانسك امتداد يافته است. منابع طبيعي اين كشور شامل زغال سنگ، مس، سولفور، گاز طبيعي، نقره، سرب، نمك و توليدات كشاورزي اين كشور شامل غلات، سيب زميني، محصولات باغي، چغندرقند، دانه هاي روغني و حيوانات زنده مي باشند.
روابط سیاسی ایران و لهستان
مناسبات تاریخی و سیاسی میان ایران و لهستان از سابقه و دیرینه بسیار زیادی برخوردار می باشد به طوریکه نخستین سند مکتوب تماس رسمی بین ایران و لهستان به سال 1474 میلادی و نامه اوزون حسن آق قویونلو به پادشاه وقت لهستان بر می گردد. در همین دوران یعنی از قرن 15 میلادی همواره در بین هیات های اروپایی که با دربار صفویه در ایران ارتباط داشتند، تعدادی لهستانی حضور داشتند به گونه ای که این ارتباطات موجب شد زبان ، فرهنگ و حتی صنایع دستی ایرانی در میان اشراف وقت لهستان جایگاهی ویژه پیدا نماید.
در سال 1795 و به هنگام تجزیه لهستان ، ایران یکی از تنها دو کشور جهان بود که اشغال و تجزیه لهستان را هرگز به رسمیت نشناخت. در 1838، ایزیدیر بوروفسکی یک افسر لهستانی تبار در جریان نبرد هرات جان خود را در دفاع از تمامیت ارضی ایران از دست داد. علاوه بر این ، ایران پس از جنگ جهانی اول و بلافاصله پس از تشکیل مجدد لهستان، در میان نخستین کشورهایی بود که لهستان را به رسمیت شناخت و با تاسیس سفارت در ورشو به برقراری روابط دیپلماتیک اقدام نمود. اگر چه ایران حتی پیش از جنگ جهانی اول، در شهر ورشو کنسول افتخاری داشته است.
در آذر ماه ۱۲۹۹ هجري (۱۹۲۰ م) سفارت ايران در ورشو توسط اسد بهادر تاسيس شد و نامبرده تا اسفند ۱۳۰۰ کاردار و سپس تا مهر ۱۳۰۵ وزير مختار بود. متقابلاً در سال ۱۹۲۵ ميلادی سفارت لهستان در تهران نیز دایر شد. متعاقب اين تحولات در سال ۱۹۲۷ ميلادی عهدنامه دوستي و مودت بعنوان يكي از مهمترين اسناد فيمابين دو كشور منعقد و بدین ترتیب روابط دوستانه دو کشور نهادینه و از تثبیت بیشتری برخوردار گردید.
در دوران جنگ جهاني دوم و اشغال لهستان، حدود صد و بیست هزار نفر از اتباع لهستانی که از اردوگاههای سیبری آزاد شده بودند به ايران مهاجرت كردند که در این رابطه برخورد انساني و مهمان نوازی ايرانيان با اين مهاجرين، نقش مهمی در تقویت پیوندهای اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی دو کشور ایفاء نمود. پس از پايان جنگ تعدادي از مهاجرين در ايران باقي ماندند و هم اكنون گورستاني از لهستاني هاي مقيم ایران در برخی شهرها از جمله تهران بر جاي مانده است. تاسيس انجمن مطالعات ايراني (1942 ميلادي) در تهران و سازمان پيشاهنگي و مدارس لهستاني در سراسر ايران از جمله آثار حضور پناهندگان لهستاني در ايران مي باشند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، دولت وقت سوسياليستي لهستان از جمله كشورهايي بود كه از ابتدا نظام جديد در كشورمان را به رسميت شناخت. در این دوران همکاریهای و رایزنیهای سیاسی بیشتر به صورت تبادل هیات های عالیرتبه در سطح مقامات عالی رتبه پارلمانی، وزراء و معاونین وزراء بوده است. لهستان یکی از معدود کشورهای اروپایی بود که در دوران دفاع مقدس با فروش سلاح، تانک و مهمات به کشورمان در مقطعی در جنگ سرنوشت ساز بود. این همکاریها نیز در حال حاضر بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری لهستان در قالب رایزنی های سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی در سطوح مختلف با تبادل هیات های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ادامه دارد.
در سالهای اخیر نیز روابط بین دو کشور گرم و فعال بوده و یکی از نخستین هیات های اروپایی که بعد از انتخابات 92 به ایران سفر کرد، وزیر امور خارجه لهستان رادوسلاو شکُرسکی بود، اگرچه سفر خود به تهران را به دلیل بحران اوکراین و وقوع جنگ در کریمه، نیمه کاره رها کرد، اما در همین سفر نیمه کاره نیز، به توافقاتی مثبتی با همتای ایرانیاش نائل شد. در سال 94 وزیر صنایع ایران آقای نعمت زاده سفری به لهستان داشت و همچنین در شهریور 94 وزیر اقتصاد و معاون نخست وزیر لهستان سفری به تهران داشت. در آخرین موارد در 17 مهر 94 رئیس مجلس نمایندگان لهستان به دعوت دکتر لاریجانی و معاون وزیر انرژی لهستان در 17 اردیبهشت 95 به دعوت نعمت زاده مهمان ایرانیان بودند. در خرداد امسال (1395) سفر وزیر کشور و وزیرامور خارجه کشورمان به ورشو مهمترین تبادلات هیات های سیاسی در 40 سال اخیر را رقم زده اند.
روابط اقتصادی ایران و لهستان
مبادلات بازرگانی دو کشور از ديرباز حتي پیش از برقراری روابط سياسي كه قدمتي پانصد ساله دارد میان بازرگانان دو کشور وجود داشته است و كاروان هاي بازرگانی ايرانيان در مسير خود به آلمان با بازرگانان لهستاني مراوده و دادوستد مي کردند. سپس با طولاني شدن دوران تجزيه و اشغال لهستان در طي دو قرن 18 و 19 ميلادي توسط دولت هاي روس، پروس و اتريش روابط بازرگاني مستقیم دو ملت دچار وقفه شد پس از جنگ جهانی اول و استقلال لهستان، روابط سیاسی دوباره برقرار گردید و به دنبال آن، ارتباطات بازرگان دو کشور نیز احیاء شد.
نخستین موافقتنامه بازرگانی دو کشور در اکتبر سال 1952 به امضاء دو طرف رسید. در طول بیش از نیم قرن، روابط اقتصادی و مبادلات بازرگانی دو کشور کم و بیش ادامه داشته که اوج آن مربوط به دورانی بود که لهستان از ایران نفت می خرید. نخستین سال صدور نفت خام به لهستان 1352 (1973) بود كه با فروش 305 هزار تن نفت خام به ارزش 13 ميليون دلار انجام گرديد. روند صدور نفت در سال 1998 نیز قطع گردید.
در ماه های اخیر نیز هیات های اقتصادی فراوانی بین دو کشور رفت و آمد کرده اند. از جمله اخیرا هیأتی 35 نفره متشکل از 20 شرکت بزرگ نفت و گاز لهستان به ریاست معاون وزیر انرژی این کشور در اردیبهشتماه وارد ایران شدهاند.
به طور کلی ارزش تجارت ایران و لهستان در یک دهه اخیر افت و خیزهایی داشته و در سالهای اخیر افتی قابل توجه داشته است. بررسی آمارهای رسمی گمرک ایران نشان میدهد در سال 85 ایران معادل 12 میلیون و 100 هزار دلار کالا به لهستان صادر کرده است. در سال 86 ارزش صادرات ایران به لهستان به 10 میلیون و 600 هزار دلار رسیده، در سال 87 ایران معادل 16 میلیون و 400 هزار دلار کالا به این کشور صادر کرده و در سال 88 ارزش صادرات ایران به لهستان به میزانی معادل 20 میلیون و 700 هزار دلار رسیده است. در سال 89 صادرات ایران به این کشور به اوج خود رسیده و به میزانی معادل 23 میلیون و 900 هزار دلار رسیده است.
ارزش کل صادرات ایران به لهستان در سال 90 معادل 16 میلیون و 100 هزار دلار، در سال 91 معادل 19 میلیون و 800 هزار دلار، در سال 92 معادل 16 میلیون و 400 هزار دلار و در سال 93 معادل 20 میلیون و 600 هزار دلار بوده است. در سال 94 نیز ایران معادل 19 میلیون و 500 هزار دلار کالا به لهستان صادر کرده است.
در سال 94 ارزش کل واردات ایران از لهستان نیز 29 میلیون و 300 هزار دلار بوده است. این در حالی است که ایران در سال 85 معادل 61 میلیون و 300 هزار دلار، در سال 86 معادل 69 میلیون و 200 هزار دلار و در سال 89 معادل 75 میلیون و 800 هزار دلار کالا از لهستان وارد کرده است، اما در سالهای بعد ارزش واردات ایران از این کشور روندی نزولی داشته است.
کالاهای عمده صادراتی به لهستان شامل: میوه، انواع خشکبار (عمدتا پسته و انگور خشک)، خرما، پلاستیک و مصنوعات آن، آهن و فولاد، فرش و انواع کف پوش، چای، روده حیوانات. اسانس ها و فراورده های غذایی، سنگ مرمر، انواع سفالینه ها، فولاد آلیاژی، موتورهای پیستونی برای تراکتور، برخی قطعات وسایل ترابری است.
کالاهای عمده وارداتی جمهوری اسلامی ایران از لهستان عبارتند از: انواع ماشین آلات و تجهیزات، وسایل نقلیه به جزء راه آهن و تراموا، مواد خوراکی متعدد، تجهیزات الکتریکی و الکترو.نیکی، شیشه و بلور، مبلمان، سیستم های روشنائی، پلاستیک و مصنوعات آن، تجهیزات عکاسی، اپتیکی و پزشکی، آهن و فولاد، فرآورده های، روغن فرار، فرآورده های لاستیکی، مواد بهداشتی و آرایشی، گوشت گوساله. قطعات خودرو، لوازم کشاورزی از جمله کمباین.
روابط فرهنگی ایران و لهستان
قدمت روابط فرهنگی ایران و لهستان در حقیقت به مانند روابط سیاسی دوجانبه به قرن پانزدهم میلادی بر می گردد در حقیقت از همین زمان با برقراری تماس های سیاسی بین پادشاهان دوکشور به نوعی مناسبات فرهنگی دوجانبه نیز برقرار گردید. در این ارتباط شاید بتوان وجود صنایع دستی و فرش های ایرانی در دربار و در بین شاهزادگان لهستانی را نشانه ای از وجود این مبادلات و ارتباطات فرهنگی دانست. این ارتباطات به موازات مناسبات سیاسی دوجانبه در طول دوره های مختلف تاریخی تا دوره معاصر ادامه یافته است. در همین ارتباط می توان یکی از تاثیرات مهم این مناسبات را در تاسیس و راه اندازی موسسه تدریس زبان فارسی در سال 1820 در دانشگاه یاگلونی کراکوف برشمرد که بعدها در سال 1919 با شکل گیری دانشکده مستقل شرقشناسی در دانشگاه مذکور پژوهش های زبان و فرهنگ فارسی رسمیت بیشتری پیدا نمود . شایان ذکر است که در حال حاضر کرسی زبان فارسی علاوه بر دانشگاه کراکوف در دانشگاه ورشو و پزنان نیز فعال می باشد.
بخش دیگر همکاری های فرهنگی دوجانبه با ورود صد و بیست هزار آواره لهستانی جنگ جهانی دوم به ایران در سال 1942 و استقبال و میزبانی دولت و مردم ایران از آنها ایجاد گردید که این حضور لهستانی ها در ایران خود زمینه ساز شناخت و آمیزش فرهنگی ویژه ای شده که وجود قبرستانهای لهستانی در شهرهای بزرگ ایران از جمله تهران، مشهد، اصفهان و همچنین ازدواج اتباع دو کشور در این دوران از جمله نمادهای آن می باشد.
البته مناسبات فرهنگی دو کشور در سال 1347 با امضای اولین موافقتنامه فرهنگی بین دولت وقت ایران و لهستان شکل رسمی و قانونی به خود گرفت که تاکنون بعنوان بستر اصلی همکاری های فرهنگی دوجانبه عمل نموده است. این سند بعدها با امضا برنامه اجرایی مبادلات علمی و فرهنگی میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری لهستان و تمدید آن مطابق با نیازهای فرهنگی دو کشور تجدید گردید. بطوریکه چهارمین برنامه مبادلات علمی و فرهنگی نیز در سفر آقای آهنی معاون وقت اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه در مهر ماه سال 1389 بین دو کشور به امضاء رسید.
مهمترین زمینه های همکاری فرهنگی در سند مبادلات علمی و فرهنگی را می توان همکاری های دانشگاهی، اعطای بورس های کوتاه مدت، همکاری جهانگردی، برگزاری هفته های فرهنگی، فیلم و نمایشگاه های عکس دانست. علاوه بر این نباید از نظر دور داشت که حضور قابل توجه دانشجویان ایرانی در دانشگاه های لهستان و همچنین اقلیت ایرانی موجود در این کشور به همراه جامعه کوچک مسلمانان تاتار و مهاجر از دیگر کشورها از جمله پیوندهای فرهنگی دیگر دو کشور به شمار می روند. هم اکنون در حدود 500 ایرانی در کل لهستان زندگی می کنند که بیشتر آنها از قشر دانشجو می باشند.
واژگان كليدي: روابط ایران و لهستان، مناسبات ایران و لهستان ، چشم اندازی روابط ایران و لهستان ، ورشو