مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

راهبرد هاي خاورميانه اي چين

اشتراک

جواد منصوري

سفير پيشين در چين

مرکز  بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

نگاه چین به این تحولات غرب آسیا

غرب آسیا به جهات متعددی برای چین اهمیت زیادی دارد و لذا از دو دهه پیش توجه به این منطقه و توجه چین به این منطقه به تدریج رو به افزایش گذاشته است. حتی اخیرا شبکه تلویزیونی به زبان عربی راه اندازی کرده اند. علاوه بر این که در چین هم چندین مرکز مطالعات اسلام شناسی ، مرکز مطالعات خاورمیانه ای یا مرکز مطالعات خلیج فارس و امثال این ها راه اندازی کرده و کار می کنند. یعنی در تک تک  کشورهای منطقه گروه های متعددی به ویژه در ارتباط با ایران ، انقلاب اسلامی کار می کنند و فعال است. به دلیل اهمیت این حوزه برای چین طبیعتا سرمایه گذاری حتی در آموزش زبان فارسی و عربی سرمایه گذاری نسبتا بالایی را انجام می دهند تا مترجمین و نویسندگان قوی را در این زمینه تقویت کنند.

دلایل  اهمیت غرب آسیا در نظر پکن از یک سو بحث موقعیت جغرافیایی منطقه است. طبیعتا به این دلیل موقعیت  غرب آسیا تمام مراکز مطالعات استراتژیک اهمیت فوق العاده ای را برای این منطقه قائل هستند. جدا از این بحث اسلام به عنوان دینی است که مخصوصا در دهه اخیر تحرکات سیاسی پیدا کرده است و در سطح جهان نقش آفرینی می کند، اما مرکزیت این جریان در خاورمیانه و شمال آفریقاست. بنابراین، ارتباط با این منطقه (با توجه به این که در کشور چین هم بر اساس آمار مختلف در حدود شصت تا نود میلیون در این کشور مسلمان وجود دارد) حائز اهمیت است. به اضافه این که این کشور و دولت چین با کشورهای این منطقه ارتباط دارد و در همسایگی افغانستان و پاکستان و آسیای میانه است و طبیعتا از این نظر هم به شدت ارتباط با این منطقه برای دولت چین اهمیت دارد. سومین مسئله انرژی است و این منطقه به ویژه خلیج فارس یکی از منابع مهم تامین کننده انرژی برای چین است. امروز تامین انرژی برای چین یک امر بسیار حیاتی است و لذا رابطه با دولت های این منطقه برای کشور چین بسیار حائز اهمیت است. به اضافه خاورمیانه بازار بسیار خوبی برای کالاهای چینی است، به دلیل این که طبیعتا می تواند دلارهای نفتی را جذب کند. کاری که تقریبا دولت چین در ده سال گذشته تا حدود زیادی موفق بوده است و آن را انجام داده است و این سیاست ادامه پیدا خواهد کرد و احتمالا توجه به این منطقه به این دلیل (که اروپا و امریکا احساس می کنند که دیگر مانند گذشته نمی توانند حضور پررنگی را در این منطقه داشته باشند) بیشتر خواهد شد. همچنین چین احساس می کند که در این منطقه بهتر می تواند کار کند، زیرا که مردم منطقه نظر منفی و استعماری نسبت به چین ندارند و طبیعتا می توانند با هم کار کنند. چنانچه امروز در بعضی از کشورهای منطقه، حتی محله های چینی ها تشکیل شده است و ممکن است به تدریج چاینا تاون یعنی شهرک چینی در بسیاری از کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا ایجاد شود. در واقع حضور فعال چین علاوه بر این که منبع درآمد ی است، از نظر نفوذ و اعتبار بین المللی نیز حائز اهمیت است.

 رویکرد چین به بحران های غرب آسیا یا یمن، عراق، سوریه

معمولا دولت چین در روابط خود با کشورهای دیگر بسیار آرام و غالبا به صورت بدون علامت و به عبارتی چراغ خاموش حرکت می کند، ولی در مواقعی نقش و حضور آن نشان داده می شود. قطعا در حال حاضر دولت چین مخالف سیاست های غرب در این منطقه هست و به نوعی یا غیر مستقیم سعی در تقویت نیروهای مبارز با سلطه غرب دارد و در جهت تقویت این جریان ها حرکت می کند، اما نه به صورتی که کشورهای دیگر عمل می کنند. نکته دیگر این است که در عین حال سعی دارد که منافع خود را نیز در کشورهای بزرگ از دست ندهد. به این دلیل رفتار دولت چین بسیار آرام و بدون تنش و بدون تظاهر شدید انجام می گیرد. چنانچه چین در حال حاضر، در مجامع بین المللی از مردم و مبارزین یمن دفاع و در بحران سوریه از دولت سوریه حمایت می کند چنانچه چینی ها در سازمان ملل همراه بارها با روسیه، قطعنامه های علیه سوریه را وتو کرده اند. این کار خیلی بزرگی بوده است که چین انجام داده و معمولا در یکی دو دهه گذشته بسیار کم چنین کاری را انجام داده است. در قضیه عراق هم به هر حال در مجامع بین المللی و در رابطه با دولت عراق برای کمک به این کشور کارهایی را انجام می دهد، اگرچه ممکن است خیلی تظاهر به این کار نکند.

آینده نقش و نفوذ چین در غرب آسیا

دولت چین در آینده نفوذی بیشتر از امروز و حضور فعال تری به نسبت امروز در این منطقه خواهد داشت، به این دلیل که هم آمادگی همکاری و کمک به مردم این منطقه را دارد و در واقع منافع خود را در همکاری و کمک به مردم این منطقه می بیند و هم به دلیل اعتباری این کشور زمینه کار بیشتری برای این کشور وجود دارد. ضمن این که، دولت چین هم در حال حاضر می تواند پاسخگوی بسیاری از نیازهای مردم منطقه در بخش کالاهای صنعتی یا تولیدات صنعتی کارخانه ها و حتی اجرای پروژه های زیربنایی، باشد و به کشورهای منطقه (که غربی ها تمایل ندارند که وارد چنین کارهایی در این منطقه بشوند) کمک فراوانی کند. به علاوه، چین به دلیل گستردگی، محصولات ، قیمت مناسب کالاها ، همچنین به دلیل فعالیت کاری نیروها در این کشور، از نظر رقابتی می تواند با کالاهای دیگر رقابت و در بازارهای منطقه حضور فعال تری را داشته باشد. ما امروز شاهدیم که تقریبا کالاهای چینی، کالاهای بعضی از کشورها را از بازار خارج کرده است و به تدریج به سمت کالاهایی با تکنولوژی های بالاتر و سرمایه گذاری های بیشتر می رود. البته دولت چین در همه کشورهای منطقه به استثنای پاکستان، تمایلی برای سرمایه گذاری نشان نداده است. علت آن هم این است که فکر می کنند به دلیل مشکلات امنیتی و کمبود نیروی متخصص یا مدیرانی طرح های اقتصادی شرکت های چینی با حداقل قیمت در این منطقه نمی توانند تولید کنند. لذا سرمایه گذاری را در  چین انجام می دهند و کالاها به این منطقه می رسانند و امنیت بیشتری برای گردش پول و سرمایه مد نظر دارند.. در این بین در پاکستان به دلیل موقعیت ویژه ای ای کشور از  نظر جغرافیایی (همسایه هند یا رقیب چین ، در حاشیه اقیانوس هند و در کنار افغانستان ) حضور فعالی در پاکستان داشته و سرمایه گذاری بالایی را انجام داده است، به گونه ای که تقریبا چهره صنعتی و تجاری پاکستان امروز نسبت به ده تا پانزده سال گذشته بسیار تغییر کرده است.

واژگان کلیدی: سیاست  خاورميانه اي چين، راهبرد ، خاورميانه، چين، سیاست خارجی، پکن

 

مطالب مرتبط