فاطمه خادم شیرازی
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
كشورهاي جنوب شرق آسیا برخلاف كشورهاي غرب آسیا كه نقطه تمركز سیاست خارجي دولت ها برامنيت ملي است، به دولت هاي توسعه گرا شناخته مي شوند.
سیاست خارجی چین نیز برمبنای سند کشورهای توسعه گرا برنامه ریزی شده است. رؤياي چیني از سال 2012 به عنوان بازخيزش عظيم ملت چين،تحولات چین را با قرار دادن دو هدف ، در قالبِ برنامة “دو صد سال ” ارائه داد.تبديل چین به يك جامعة نسبتاً مرفه تا سال 2021 ، مقارن با صدمین سال تأسیس حزب كمونیست و نوسازي برپايه کشوری كاملاً توسعه يافته تا سال2041 ، مصادف باصدمین سال تأسیس جمهوري خلق چین است.
رؤياي چیني بر چهار ركن قدرت در تمامی عرصه ها، ارتقاء تمدن ، همگونی طبقات اجتماعي و محیط زيست سالم استوار است.ارکان رؤياي چیني خط مشی سیاست خارجی چین با هدف ،تحکیم موقعیت اقتصادي ، تثبیت توسعه در كشور و گسترش نفوذ اقتصادي در ساير نقاط جهان بنا شده است. در واقع رؤياي چیني يك اصل جديد و هدايت گر سیاست خارجي چین در قبال ساير كشورهاي جهان مي باشد.رؤياي چيني جایگزین خیزش مسالمت آمیز در تبیین رفتار بین المللي است، که در ساختار تصمیم گیري اين كشور نیز رسوخ كرده است.
سیاست اقتصادی چین با نزدیک شدن به قدرت های بزرگ دنیا، عدم رقابت علنی با آمریکا و غرب ، و کاهش فاصله رقابت بدون جلب توجه رشد کرد.در همین چارچوب، اركان سیاست خارجي اقتصاد محور چین بر مبنای رویای چینی به صورت ايجاد مناطق تجارت آزاد،انعقاد موافقتنامه هاي تجارت آزاد،اعطاي كمك به كشورهاي فقير،جذب سرمايه گذاري خارجي و سرمايه گذاري در ساير كشورهاي جهان به ويژه كشورهاي درحال توسعه،مشاركت در مجامع بين المللي در موضوعات اقتصادي و تجاري شکل گیری شدند.
در سند سیاست خارجی چین با عنوان «چین و جهان در عصر جدید» آمده که توسعه طلبی و هژمونی با منافع ملی چین در تضاد است؛ طبق این سند دنبال کردن هژمونی و نظامی گری صرفاً قدرت ملی را به هدر خواهد داد و منجر به افول خواهد شد. چین از رقابت تسلیحاتی با آمریکا پرهیز کرده ، و رقابت را فقط در اقتصاد دنبال می کند.دولت چین معتقد است رقابت اقتصادی به دلیل داشتن ماهیت غیر نظامی ، بزرگ ترین سلاح در برابر آمریکا است ، و قادر است هم پیمانان و متحدین آمریکا را به جای تقابل در کنار چین قرار دهد.
دولت های توسعه گرا به امنیت سخت بي اعتنا نمی باشند،بلکه این دولت ها در پیوستاري ازتوسعه گرايي و امنیت محوري قرار دارند. چین در این پیوستار به سمت توسعه گرايي حركت کرده،لذا سیاست خارجي چین بیشتر اقتصاد محور گردیده است.
در سال 2020 دولت آمریکا علاوه بر جنگ تجاری گسترده بر علیه چین ، محدودیت مرتبط با مهاجرت شرکتهای چینی ، حضور نظامی در مناطق پیرامونی چین ، تحریمهای هوشمند و گسترده بر علیه اشخاص و نهادهای چینی، تحریمهای جدید مرتبط با مسائل حقوق بشری ، و برچسب ویروس چینی به مثابه ابزاری سیاسی علیه چین مورد استفاده قرار داد.ارتش چین با دستور رئیس جمهور به دلیل دخالت دولت ترامپ در اعتراضات هنگ کنگ و سین کیانگ، در شرایط جنگی قرار گرفت.
شیوع گسترده ویروس کرونا باعث تقابل چین و آمریکا در حوزه امنیت ملی شد.آمریکا نزدیک به دو هزار میلیارد دلار به تزریق ناشی از کرونا اختصاص داد.در مقابل چینیها سیاست خارجی خود را با شیوع کرونا بر کمک به سایر کشورها برای مقابله با رکود اقتصادی با دامنه های متغیر از کشورهای آسیایی و حتی اروپایی قرار دادند.تقابل در حوزه نظامی با متهم کردن چین به توسعه توان نظامی خود برای به چالش کشیدن حضور آمریکا درشرق آسیا در شرایط کرونا ضعفهای بنیادی آمریکا را آشکار کرد.
افزایش تنش بین چین و آمریکا درسال 2020به عنوان اصلیترین محصول همهگیری ویروس کرونا تمام کشورهای دنیا از جمله ایران را تحت تاثیر قرار داد. ایران پس از خروج آمریکا از برجام رویکرد به شرق را خصوصا با چین ادامه داد ، و در سال 2020 قرارداد 20 ساله بین دو کشور مراحل مقدماتی را طی نمود.چین با توجه به فضای بازنگری اقتصادی به دلیل منابع عظیم انرژی و عدم وابستگی به آمریکا به سمت ایران، گرایش پیدا کرده است .
نفوذ چین به مناطق آمریکای لاتین و کشورهایی همچون شیلی و بولیوی برای توسعه مواد معدنی وخریدهای نفتی چالش دیگری بود که چین برای آمریکا ایجاد کرد.
در دولت ترامپ سیاست خارجی تمرکز بر مبنای فشار حداکثری و حمله همه جانبه به دژهای دفاعی چین بود. دولت بایدن که به طور سنتی حامی همزیستی مسالمت آمیز میان قدرتهای بزرگ بوده ،با قرار گرفتن در راس قدرت روش شدت سخت گیرانه را در قبال چین اتخاذ کرد و به رهبر چین اهانت نمود.
یکی از چالش های دولت جو بایدن نحوة ارتباط با چین است. در همین مدت محدود حضور رئیس جمهوری جدید آمریکا دموکراتها با پوشش حقوق بشر و ارزشهای دموکراتیک در منطقه سین کیانگ، تبت و هنگ کنگ تکلیف سیاست خارجی آمریکا در قبال چین را معین کردند.
سیاست خارجی چین مبنی برعدم تداخل کشورها و رعایت مرزهای تعیین شده است.آمریکا چین را به اعمال فشار دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی علیه تایوان متهم کرده ،چین برطبق اصل چین واحد، تایوان را بخشی از تمامیت ارضی کشورش می داند،و با قاطعیت بیان کرده سایر کشورها حق ندارند با این منطقه، تعاملات دیپلماتیک مستقل داشته باشند. ترامپ در فاصله محدود تحویل جایگاهش به بایدن ، همه محدودیتهای دیپلماتیک با تایوان را لغو ،و فروش تسلیحات را به شدت افزایش داد. دولت جو بایدن نیز در صدد عمیقتر شدن رابطه با تایوان است.
رئیس جمهور چین اختلاف میان دو قدرت اول دنیا را یک فاجعه دانست و خواستار همکاری “برد-برد” میان دود طرف شد. بایدن چین را رقیبی جدی برای آمریکا می داند و بر لزوم تقویت زیرساختهای آمریکا تاکیددارد.
آمریکا با متهم کردن چین به نشرویروس کرونا، ضربه جدی به تصویر چین در سراسر جهان وارد کرد . توقف رشد اقتصاد چین به دلیل قرنطینه به کاهش تقاضای نفت منجر ، وقیمت نفت به شدت کاهش یافت. روسیه به عنوان بزرگترین بازیگر در آسیای مرکزی برای مقابله باآمریکا از پکن حمایت کرد.
در دوره بحران کرونا برخوردهای نژادپرستانه و خارجیستیزی در سر تا سر چین به مهاجران آفریقایی به شکل محسوسی افزایش یافت.این برخوردها نتیجه ادعای رهبران چین بود، که اغلب ویروس کرونا را وارداتی اعلام کرده بودند. دولت چین با توجه به مشکلات ایجاد شده ، سعی کرد باکمک در دوره بحران کرونا به آفریقا برای تحکیم همکاریهای دوجانبه ، تصویری قوی از یک شریک با تفاهم و یاریدهنده برجای بگذارد.
چین هم چنین در روابطش با ویتنام و دیگر همسایههایش در جنوب شرقی آسیا به دلیل هم افزایش تنش با آمریکا در دریای جنوبی چین با کمک به ترمیم خسارات ناشی از بحران ویروس کرونا پرداخت.
در آسیای مرکزی هم احساسات ضدچینی شدت گرفت، وچین تلاش کرد از طریق قدرت نرم این موج منفی را از بین ببرد ، وباکمکهای انسان دوستانه واعزام پزشکان چینی دارای تجربه مبارزه با کرونا به تمام کشورهای آسیای مرکزی ،تصویر خوبی از چین بزرگترین شریک اقتصادی این منطقه بازسازی کند.
چین در مورد تولید واکسن برای کشورهای در حال توسعه از جمله اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن) را در اولویت قرارداد. سیاست خارجی چین در زمان کرونا ساخت واکسن به عنوان یک محصول عمومی برای کل جهان ،و تامین واکسن برای کشورهای در حال توسعه است.
چشم انداز
سیاست خارجی چین بر مبنای نابودی آمریکا نیست ، چین بیشتر به دنبال موازنة قدرت و برابری با آمریکا است. چین در صورت ضربه زدن به اقتصاد آمریکا ، به دلیل داشتن مالکیت یک تریلیون دلار اوراق بهادار آمریکائی ، حجم بالای ذخائر ارزی در قالب دلار، و رقم صادرات به بازار آمریکا اقتصاد خود را با چالشی عظیم روبرو خواهد کرد ، درنتیجه از نظم موجود حمایت خواهد کرد.
چین به منابع انرژی و مواد معدنی از آسیای مرکزی نیاز دارد ،از سوی دیگر قزاقستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی پس از خروج از قرنطینه، به کالاهای مصرفی وارداتی از چین نیاز دارند. بر همین اساس، پس از پایان پاندمی پیش بینی می شود روابط اقتصادی و زنجیرههای تولید احیا خواهند شد.
دولتهای آفریقایی گزینههای زیادی ندارند و به خاطر بحران کرونا مجبورند با چین همکاری بیشتری داشته باشند.هم چنین بسیاری از کشورهای آفریقایی به چین بدهکارند و در شرایط بحران اقتصادی جهان درباره تعهدات و بدهیهای خود باید به پکن وارد مذاکرات جدیدی شوند.
لذ بازنگری سیاست کشورهای آفریقایی در مورد چین بیشتر بر مبنای همکاری خواهد بود.
آمریکا تلاش دارد با حمایت از تایوان و تقویت روابط دوجانبه با متحدان منطقهای نظیر ژاپن و فیلیپین تنش و چالشهای جدی برای چین ایجاد کند. ایجاد فضای تنش زایی آمریکا در قبال چین بحرانی فراگیر در شرق آسیا را رقم خواهد زد.
واژگان كليدي:چين, روسیه , سالي كه گذشت, روابط خارجي, سياست داخلي, اقتصاد ,سياست خارجي, امنيت ملي, پكن , رؤياي چيني ,سال 2020,فاطمه خادم شیرازی