مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

حمله ی اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران: از طرح تا واقعیت

اشتراک

طهمورث غلامی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

جمهوری اسلامی ایران از فردای پیروزی انقلاب اسلامی نه تنها حاضر نشد اسرائیل را به رسمیت بشناسد، بلکه مبارزه با آن را در جهت آزادی بیت المقدس از اولویت های خود می دانست. در این راستا جمهوری اسلامی ایران به حمایت از گروه های مبارز فلسطینی پرداخت، حرکت شیعیان لبنان علیه اسرائیل را سازمان دهی کرد، روابط راهبردی و استراتژیک با دولت سوریه برقرار کرد و به دنبال بیدار کردن ملت های مسلمان علیه سیاست های اسرائیل بود. روشن است در این شرایط جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل به مثابه دو دشمن واقعی که در جهت ضربه زدن به همدیگر هستند، جلوه گر شوند. بدین خاطر پس از طرح مسئله ی هسته ای ایران، اسرائیل نسبت به هر دولت دیگری بیشتر احساس تهدید کرد. اسرائیل با مفروض گرفتن این که فعالیت های هسته ای ایران کاملاً نظامی و در جهت دستیابی به بمب اتم است، از این جهت بیشتر احساس تهدید کرد که نه تنها خود را در محاصره ی متحدین منطقه ای ایران می دانست، بلکه توانمندی های موشکی ایران را نیز ملاحظه می کرد که قابلیت ضربه زدن به اسرائیل و در صورت نیاز قابلیت حمل کلاهک های اتمی را دارند. بدین خاطر اسرائیل همواره به صورت صریح اعلام کرده است که توانایی تحمل فعالیت های هسته ای ایران را ندارد و اگر لازم باشد در راستای دفاع از امنیت خود به تأسیسات هسته ای ایران حمله می کند. تهدیدات مداوم اسرائیل علیه تأسیسات هسته ای ایران پدیده ی جدیدی نیست و حتی در موارد زیادی نیز به صورت غیر رسمی تاریخ حمله به تأسیسات هسته ای ایران را مشخص کرده است. در روزهای اخیر نیز بار دیگر تهدیدات نظامی اسرائیل علیه فعالیت های هسته ای ایران افزایش یافته است و این گونه عنوان می شود که اسرائیل پیش از آغاز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به تأسیسات هسته ای ایران حمله می کند. سؤالی که این نوشتار قصد بررسی و پاسخ به آن را دارد این است که تلاش اسرائیل برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران با چه محدودیت هایی مواجه است؟ نگارنده در ادامه ضمن اشاره به سه دسته از محدودیت ها استدلال خواهد کرد که نباید اسرائیل را کنشگری فرض کرد که الزاماً رفتار عاقلانه ای آن گونه که ما انتظار داریم، خواهد داشت.

کلید واژه گان: اسرائیل، ایران، تأسیسات هسته ای، حمله، محدودیت ها.

تحلیل رخداد

–       عدم اجماع نخبگان اسرائیلی و همراهی افکار عمومی: اسرائیل هر چند در گذشته تأسیسات هسته ای عراق و سوریه را نیز مورد حمله قرار داده است و از این جهت دارای تجربه ی خوبی است، اما بسیاری از نخبگان سیاسی و امنیتی اسرائیل به این نکته کاملاً آگاهی دارند که با درنظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی، وضعیت جمهوری اسلامی ایران با وضعیت عراق و سوریه در زمان حمله کاملاً متفاوت و بسیار پیچیده تر است. بدین خاطر آنها بیان کرده اند حمله ی یکجانبه ی اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران موفقیتی در بر نخواهد داشت و حتی ممکن است حامی پیامدهای خطرناکی برای امنیت اسرائیل باشد. در این راستا جمعی از خلبانان و نظامیان اسرائیلی در نامه ای به بنیامین نتانیاهو مخالفت خود را با حمله ی اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران اعلام کرده اند. مخالفت ها و عدم اجماع در میان نخبگان امنیتی اسرائیل تا جایی است که محتوای نشست های امنیتی کابینه ی اسرائیل به بیرون درز می کند و در روزنامه ها منعکس می شود. هدف از درز این اطلاعات توسط برخی از نخبگان امنیتی- سیاسی اسرائیل این است که آنها افکار عمومی اسرائیل را نیز با خود همراه سازند. هر چند این محدودیت برای نتانیاهو کاملاً جدی است اما باید این نکته را نیز مدنظر داشت که زمانی که مناخیم بگین در 1982، تأسیسات هسته ای عراق و ایهوت اولمرت در سال 2007، تأسیسات سوریه را مورد حمله قرار دادند، اجماع میان نخبگان سیاسی- امنیتی اسرائیل وجود نداشت ولی با این حال دو نخست وزیر یاد شده از اختیارات نهایی خود در تصمیم گیری استفاده کردند و دستور حمله را صادر کردند. هم اکنون نیز بنیامین نتانیاهو در مقام نخست وزیر اسرائیل از این اختیار برخوردار است که تصمیم نهایی را او اتخاذ بکند.

–       محدودیت های لجستیکی و عملیاتی: اسرائیل برای این که بتواند تأسیسات هسته ای ایران را مورد حمله قرار دهد با سه محدودیت جدی در عرصه ی عملیاتی برخوردار است. محدودیت اول ناشی از وجود فاصله ی زیاد میان اسرائیل و تأسیسات هسته ای جمهوری اسلامی ایران است. اسرائیل برای حل این مسئله ناچار است که از حریم هوایی کشورهایی مانند اردن، عراق و یا عربستان حرکت کند و یا بتواند در داخل حریم هوایی این کشورها، سوخت گیری مجدد را برای هواپیماهای خود ممکن سازد که این کار عملاً بسیار دشوار است. محدودیت دوم ناشی از تعدد مواضع هسته ای ایران است. بدین معنی که این گونه نیست که تمامی تأسیسات هسته ای ایران در یک نقطه واقع شده باشد. و محدودیت سوم ناشی از این است که برخی از فعالیت های هسته ای ایران مانند تأسیسات فردو در زیر موانع طبیعی مانند کوه ها ایجاد شده اند که توان آسیب پذیری آن در مقابل حملات هوایی و بمب های سنگر شکن بسیار ضعیف است. از این رو به نظر نمی رسد که اسرائیل قادر باشد در یک حمله ی هوایی به تأسیسات هسته ای ایران مانند عراق و سوریه در گذشته، تمامی فعالیت های هسته ای ایران را از بین ببرد. این محدودیت باعث شده است که برخی از نخبگان سیاسی و امنیتی اسرائیل به این باور برسند که بدون همراهی و کمک ایالات متحده اسرائیل قادر نیست به تنهایی تأسیسات هسته ای ایران را مورد حمله قرار دهد. برخی نیز معتقدند این احتمال وجود دارد که بنیامین نتانیاهو با آغاز حمله به تأسیسات هسته ای ایران به صورت ناخواسته ایالات متحده را نیز وارد جنگ با ایران کند و از این طریق همراهی آمریکا را به دست آورد. اما ایالات متحده مخالفت خود را با حمله ی نظامی اسرائیل به صورت یکجانبه به تأسیسات هسته ای ایران اعلام کرده است و بیان داشته است که از حمله ی احتمالی اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران حمایت نخواهد کرد.

–       پیچیدگی و تعدد متغیرهای دخیل: آنچه که تا کنون گفته شده است، صرفاً یک بعد مسئله است. بعد دیگر مسئله واکنش های احتمالی جمهوری اسلامی ایران چه به صورت انفرادی و چه از طریق متحدان منطقه ای خود می باشد. روشن است که پاسخ جمهوری اسلامی ایران طبق اعلام متعدد مقامات سیاسی و سران نظامی این کشور حتمی است. فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی ایران به صراحت اعلام کرده اند که در صورت حمله به تأسیسات هسته ای ایران، تأسیسات هسته ای اسرائیل را مورد بمباران موشکی قرار خواهند داد. هر چند اسرائیل ممکن است این گونه تصور کند که با اتکا به سیستم های دفاع موشکی خود قادر است حملات موشکی جمهوری اسلامی ایران را دفع کند، اما دفع تهدید موشک های سبک و سنگین متحدین منطقه ای ایران که در فاصله ی بسیار نزدیکی با اسرائیل قرار دارند بسیار دشوار است. علاوه بر این همچنان که برخی از منابع غربی اعلام کرده اند، سپاه قدس، سلاح پنهان جمهوری اسلامی ایران علیه اسرائیل در صورت هر گونه حمله ی احتمالی آن به جمهوری اسلامی ایران است. این بدان معنی است که اسرائیل نمی تواند مطمئن باشد که توانمندی های حزب الله لبنان همان است که در جنگ سی و سه روزه از آن استفاده کرد. زیرا این احتمال وجود دارد که توانمندی های موشکی ای در اختیار حزب الله لبنان و دیگر متحدان منطقه ای ایران باشد که تا کنون از آن استفاده نشده است و صرفاً در زمان حمله ی اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران به کار رود. اعتماد به نفس فرماندهان نظامی ایران در اعلام پاسخ قاطع به تهدیدات نظامی اسرائیل حاکی از این است که آنها سیستم دفاع موشکی اسرائیل را مانعی در پاسخ احتمالی خود به حملات اسرائیل نمی داند و به توانمندی های خود اعتمادی دارند که شاید اسرائیل از آن توانمندی ها اصلاً آگاه نیست.

دورنمای رخداد:

اسرائیل نظام سیاسی است که در آن ارزش ها و هنجارهای خاصی وجود دارد. طبیعی است که در این جامعه نیز عقلانیت معنایی متفاوت داشته باشد. برای مثال در جامعه ای مانند جمهوری اسلامی ایران رفتاری عقلانی است که عرف ها و ارزش های جامعه را مدنظر قرار بدهد و آن را رعایت کند. در حالی که رعایت همین ارزش ها در جامعه ای دیگر ممکن است به عنوان رفتاری غیر عقلانی معرفی شود. از این عقلانیت به عنوان عقلانیت هنجاری یاد می شود که معنی و مفهوم آن با عقلانیت ابزاری کاملاً متفاوت است. هدف از بیان این مطلب این است که مقامات سیاسی اسرائیل، در نهایت بر مبنای عقلانیت هنجاری جامعه ی خود تصمیم خواهند گرفت و دیگر سیاست مداران و تصمیم گیرندگان نباید انتظار آن رفتاری را از اسرائیل داشته باشند که خود آن را عقلانی می پندارند. برای مثال حمله ی اسرائیل به کشتی بشردوستانه ای که عازم فلسطین بود، و پیامدهای سنگینی برای اسرائیل داشت، شاید با منطق عقلانیت سازگار نباشد. اما این کنش نشان داد که اسرائیل بر مبنای عقلانیت هنجاری در جامعه ی خود، حمله به کشتی بشردوستانه را موجه دانسته است. بر این مبنا باید گفت که در رابطه با مسئله ی هسته ای ایران، تصمیم گیرندگان سیاسی و نظامی ما باید آنچه که اسرائیل آن را عقلانی می پندارد، مدنظر قرار دهند و نه آنچه که خود آن را عقلانی می داند. 

مطالب مرتبط