مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

جریان لابی هند و تنگناهای پیش رو در عرصه روابط خارجی پاکستان

اشتراک

مصطفی زندیه

کارشناس مسائل پاکستان

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

 هفته نامه پاکستانی Friday Times دریکی از شمارگان اخیر خود به نقل از یک دیپلمات فرانسوی که سالها در سفارت آن کشور در اسلام آباد اشتغال داشته ضمن اظهارنگرانی پیرامون سیاست خارجی پاکستان، تاثیرگذاری جریان لابی هند در کشورهای غربی ( بخصوص آمریکا ) در ایجاد محدودیت و تنگناهای جدی در عرصه روابط خارجی این کشور (پاکستان) را مورد توجه قرار داده است. این دیپلمات فرانسوی به گزارشگر نشریه مذکور گفته است: « بعد از استقلال پاکستان، فرانسه اولین کشور غیرمسلمان بود که این کشور را به رسمیت شناخت. در دوره جنگ سرد فرانسه در نظر پاکستان بخصوص نیروهای مسلح این کشور
(نیروهای هوایی و دریایی) همواره یک کشور شایسته توجه و به عنوان یک منبع عمده خارجی و شریک مهم شمرده می شد. به عنوان مثال فرانسه در سال 1967 اولین دسته از جنگنده های میراژ و همچنین فنآوری زیردریایی را به پاکستان فروخت. در آن روزها دستگاه وزارت خارجه پاکستان در حوزه تامین منافع بلند مدت نظامی و اقتصادی این کشور کاملاً فعال بود. این وضعیت در حوزه فرهنگی نیز مشهود بود. بخصوص به هنگام حضور یک گروه قوالی در پاریس، تمام بلیط های مربوط به اجرای برنامه این گروه از دو مــاه قبــل از آن بــه فروش رفت… اما در شرایط کنونی پاکستان به دلیل تصویری که از این کشور در عرصه بین المللی ارائه می شود، رنج می برد.» به زعم دیپلمات فرانسوی هنگامی که در کشورهای غربی از پاکستان صحبت به میان می آید، هم زمان مفاهیمی مانند تروریسم، طالبان و دورنمای مبهم مطرح
می شود. به گفته دیپلمات یادشده، در پاکستان هیچ گردشگری دیده نمی شود و اقتصاد این کشور درحال فروپاشی است. اما در مقابل زمانی که صحبت از هند می شود، پروژه های بزرگ اقتصادی و دفاعی ، بالیوود و شاهرخ خان مطرح می شود.

واقعیت این است که این گفتگوی حیرت انگیز دیپلمات فرانسوی درحقیقت تصویری است که از پاکستان از بعد از واقعه 11 سپتامبر 2001 در افکار عمومی منطقه ای و بین المللی ایجاد شده و تاکنون ادامه داشته است. در اینجا این سوال مطرح می شود که منشاء ارائه این تصویر از پاکستان چیست؟ بنظر برخی تحلیل گران پاکستانی گذشته از دلایل داخلی، ضعف مدیریت در دستگاه سیاست خارجی پاکستان در ارائه این تصویر موثر بوده است. اما بنظر می رسد اینهـا همــه است و همه اینها نیست. به موازات تشدید ضعف دستگاه سیاست خارجی پاکستان در مدیریت روابط خارجی ، نقش لابی و اعمال نفوذ هند در کشورهای غربی را هیچگاه نباید نادیده گرفت. این کشور با توجه به ظرفیت های بارز اقتصادی، توانسته به نحو فزاینده ای بعنوان یک بازار بالقوه بزرگ از سوی کشورهای غربی مورد توجه قرار گیرد. در این چارچوب قابل ذکر است کشورهای اروپایی بدنبال فروش تجهیزات نظامی به هند بوده و شرکت های بزرگ ، مدتی است که سرمایه گذاری دراین کشور را آغاز کرده اند. حتی گفته می شود برخی شرکت های بزرگ دفاتر دریایی خود در سواحل این کشور را افتتاح کرده اند. از سوی دیگر بودجه دفاعی فربه و پرحجم هند و برگزاری مناقصه های بزرگ، باعث شده تا کشورهای غربی، این کشور را به عنوان یک بازار بزرگ بالقوه بزرگ در حوزه سخت افزار نظامی در نظر بگیرند. براساس اخبار منتشره هند بدنبال خرید 36 جنگنده رافائل فرانسوی به مبلغ 9/ 8 میلیارد دلار می باشد. اینگونه قراردادها نشان می دهد که لابی های فعال هند در کشورهای غربی توانسته تا مسیر بسیاری از معاملات و قراردادها را از سمت پاکستان به سمت هند تغییر دهد. بنظر می رسد بروز اینگونه اقدامات و تحولات نشان دهنده این است که دولت هند به منظور تسهیل در مسیر رقابت های سنتی خود با پاکستان، سالانه میلیونها دلار را برای ایجاد و تقویت جریان لابی های خود در ایالات متحده و نیز دیگر کشورهای ذیر بط مهم جهان هزینه می کند. حتی در این رابطه گفته
می شود معامله تسلیحاتی 700 میلیون دلاری که قرار بود طی آن پاکستان 8 جنگنده F16 از ایالات متحده خریداری کند، اما با رای کنگره این کشور لغو شد در نتیجه تلاش همین لابی های پرنفوذ هند بوده است. گفتنی است با اینکه هند در منطقه کشمیر برخوردهای خشونت آمیزی با ساکنان این مناطق داشته است، اما در نتیجه فعالیت همین جریان های پرنفوذ در کشورهای غربی ، این پاکستان است که از سوی آنها مورد شماتت قرار می گیرد.( این درشرایطی است که اساساً از منظر حقوقی بسیاری از کارشناسان شبه قاره معتقدند در موضوع کشمیر این پاکستان است که نسبت به هند موضع برتر را دارد.)  همچنین کشورهای افغانستان و هند از طریق لابی های خود ، وزارت خارجه ایالات متحده را متقاعد کردند که پاکستان در برخورد با تروریسم مرزی کمترین اقدام را انجام داده است. برخی تحلیل گران پاکستانی ادامه این وضعیت را ناشی از بی کفایتی و نیز درک پائیـــن مسئولین و دســت اندرکاران سیاست خارجی پاکستان ارزیابی کرده اند.

نتیجه :

سیاست آمریکا در منطقه جنوب آسیا در حال تغییر بوده و بنظر می رسد این کشور بدنبال محدودکردن چین از طریق هند می باشد. هند به تازگی بعنوان یک شریک مهم دفاعی برای آمریکا تعیین شده است . در این راستا آمریکا با قرارداد LEMOA با هند بر سربهره گیری این کشور و متحدانش از امکانات لجستیک هند به توافق رسیده است. از سوی دیگر چین بدنبال بلند پروازی درمنطقه بوده و نمی خواهد منتظر پاکستان بماند. به نظر می رسد تنها عاملی که باعث شده تا پاکستان به سوریه یا مصر منطقه تبدیل نشود ،
توانائی های هسته ای این کشور بوده و در واقع غرب نمی خواهد شاهد بی ثباتی و آشفتگی در پاکستان باشد. بنظر می رسد پاکستان برای برون رفت از وضعیتی که با آن روبروست و برای مبدل شدن به یکی از ببرهای آسیایی، علاوه بر مدیریت صحیح روابط خارجی خود نیازمند جذب ظرفیت های سخت افــــزاری جــدید از طریق سرمایه گذاری کلان می باشد. ایجاد کریدور اقتصادی گوادر-کاشغر موسوم به CPEC
( که قراراست با سرمایه گذاری 46 میلیاردی چین ساخته شود) تنها یک نمونه از پروژه هایی است که پاکستان بشدت نیازمند آنها می باشد تا بتواند قدری از عقب ماندگی های خود با هند را جبران نماید. ضمن اینکه احتمالاً پاکستان سرمایه گذاری درجریان های لابی و نفوذ در کشورهای غربی را نیز از نظر دور نخواهد داشت. 

در آخــرین تـحـول گفته می شود در یک هشدار بی پرده ، هماهنگ و بی سابقه از سوی نواز شریف نخست وزیر پاکستان به فرمانده ارتش این کشور، ژنرال راحیل شریف از دیدگاه دولت مرکزی نسبت به احتمال تشدید انزوای بین المللی پاکستان آگاهی یافته است. در این چارچوب ظاهراً پاکستانی ها که برای خنثی سازی فرآیندهای تشدید انزوای این کشور در عرصه بین المللی ( ناشی از فعالیت جریان لابی پرقدرت و پرنفوذ هندی ها ) در برخی پایتخت های کشورهای مهم غربی فعال شده بودند، با بی تفاوتی و برخورد سرد طرف های مقابل مواجه شده اند. این موضوع در کنار احتمال تشدید روابط روبه وخامت ایالات متحده و پاکستان به دلیل بی پاسخ ماندن درخواست آمریکایی ها برای برخورد با گروههای  شبه نظامی ستیزه جو ( مانند شبکه حقانی و نیز جیش محمد و لشگر طیبه ) شرایط سختی را برای سیاست خارجی پاکستان رقم زده است.

کلام آخر اینکه پاکستان هیچ گاه به مانند امروز تحت فشارهای دیپلماتیک قرار نداشته و هیچ گاه به مانند امروز نیازمند واکنش های موثر برای پاسخ دادن به فشارهای دیپلماتیک از جانب هند نبوده است. برخی از
تحلیل گران امورامنیتی پاکستان معتقدند بازیگران غیردولتی ستیزه جو مستقر در خاک این کشور به یک دردسر بزرگ راهبردی برای پاکستان تبدیل شده اند.

 

واژگان کلیدی: لابی هند، تنگناهای روابط خارجی پاکستان، سیاست  خارجی پاکستان، امریکا، لابیگری

مطالب مرتبط