مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تنور سرد انتخابات رياست‌جمهوري 2013 ارمنستان

اشتراک

مهدي حسيني تقي‌آباد

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح – IPSC

مقدمه

تنور انتخابات ارمنستان كه همواره گرم بوده است، در زمستان امسال خاطره‌اي سرد و بي‌رونق از خود برجاي خواهد گذاشت. انتخاباتي كه تقريبا تمامي گمانه‌زني‌ها و نظرسنجي‌ها حكايت از پيروزي قاطع سرژ سركيسيان، رئيس‌جمهور فعلي ارمنستان، در آن دارند. جالب اين‌كه نه اعتصاب غذا و نه سوءقصد به جان كانديداها هم منجر به گرم شدن تنور ششمين دوره‌ي انتخابات رياست جمهوري ارمنستان نشده است. رقابتي كه عملاً نتيجه‌ي آن در روز يكشنبه 17 ارديبهشت‌ماه 1391 (6 ماه مه 2012)، در جريان انتخابات پارلماني و پيروزي حزب جمهوري‌خواه مشخص شد.

كليدواژه‌ها: انتخابات رياست‌جمهوري، سرژ سركيسيان، حزب جمهوري‌خواه، حزب ارمنستان شكوفا

پيشينه موضوع

تاكنون هر يك از روساي جمهور ارمنستان براي دو دوره به رياست اين كشور انتخاب شده‌اند و جالب آن‌كه جانشينان‌شان پيش‌تر به عنوان نخست‌وزير آن‌ها فعاليت مي‌كرده‌اند؛ نخست‌وزيراني كه پس از رسيدن به قدرت، فراي روابط تيره يا حسنه‌ي پيشين، تلاش جدي براي به حاشيه راندن و مهار سلف خويش به انجام رسانده‌اند. در فضاي حاكميت سياسي ارمنستان مساله‌ي قره‌باغ، روابط خارجي، وضعيت اقتصادي و دياسپوراي ارمني از اهم موارد تعيين‌كننده در سرنوشت دولت‌ها در ارمنستان‌اند. براي نمونه بروز نشانه‌هايي مبني بر عدول از سياست مورد وفاق ارامنه در موضوع قره‌باغ و گام برداشتن ترپتروسيان به سوي انجام مصالحه‌اي در قره‌باغ، كه دستاوردهاي مطلوب ارامنه را دربرنمي‌گرفت به ناتمام ماندن دوره‌ي رياست‌جمهوري او منجر شد. او كه به‌عنوان نخستين رئيس‌جمهور ارمنستان در 16 اكتبر 1991 قدرت را در دست گرفته و در انتخابات پرشائبه‌ي 22 سپتامبر 1996، نيز مجددا به رياست‌جمهوري انتخاب شده بود، در نتيجه‌ي حركت به سمت مصالحه در مناقشه‌ي قره‌باغ با متعهد شدن به واگذاري بخش بزرگي از مناطق اشغالي قره‌باغ به جمهوري آذربايجان در ازاي گشوده شدن مرزهاي تركيه به روي ارمنستان و دريافت برخي امتيازات ديگر كه از منظر غالب مردم ارمنستان غيرقابل پذيرش بود، با عدم تمكين وزراي كليدي كابينه به رهبري روبرت كوچاريان، نخست‌وزير وقت، مواجه شد و در نتيجه‌ي فشارهاي وارده ناگزير به استعفا گشت. هر چند كه در استعفاي ترپتروسيان اتهامات مالي و سياسي نيز مطرح بود، اما ترديدي وجود نداشت كه گذر از برخي خطوط قرمز و فروغلطيدن وي در تعاملاتي عميق با غرب، به عمر رياست‌جمهوري او خاتمه داد. جانشين وي، روبرت كوچاريان، بود. فردي متولد قره‌باغ كه پيش از انتصاب به نخست‌وزيري ارمنستان، رئيس‌جمهور دولت خودخوانده‌ي قره‌باغ بود و سابقه نخست‌وزيري قره‌باغ را نيز در كارنامه داشت. جالب اين‌كه سرژ سركيسيان، رئيس‌جمهور بعدي ارمنستان نيز متولد قره‌باغ بوده و از فرماندهان جنگ قره‌باغ است. اين مي‌تواند نشانگر ژرفاي اهميت موضوع قره‌باغ در سياست و حكومت ارمنستان باشد.

روبرت كوچاريان از 9 آوريل 1998 تا 9 آوريل 2008 رياست‌جمهوري ارمنستان را در دست داشت. اگرچه هر دو انتخاباتي كه وي در آن‌ها شركت داشت با حواشي و شائبه‌هايي همراه بود، اما به ناآرامي و آشوب منتهي نشد. اما در پي انتخابات 19 فوريه 2008 كه به رياست‌جمهوري سرژ سركيسيان، نخست‌وزير وقت، منتهي شد، ترپتروسيان، كانديداي رقيب كه با كسب 5/21 درصد آرا، از پذيرش شكست امتناع كرده بود هوادارانش را به خيابان‌ها آورد و از روز 20 فوريه تا 1 مارس اين اعتراضات خياباني تداوم يافت. در روز اول مارس، كوچاريان حالت فوق‌العاده اعلام كرد و دخالت نيروهاي امنيتي براي پايان دادن به اين ناآرامي‌ها و اعتراضات خياباني، 10 كشته بر جاي گذاشت. ترپتروسيان در سال 2011 حزب «كنگره ملي ارمني» را با گردآمدن چند حزب اپوزيسيون تشكيل داد و تحت تاثير فضاي منطقه در نتيجه‌ي تحولات شمال افريقا و غرب آسيا، اعتراضات خياباني قابل توجهي را به راه انداخت. او كه خواستار استعفاي دولت و برگزاري انتخابات زودهنگام رياست‌جمهوري بود، با شكست در انتخابات پارلماني 6 ماه مه 2012، با كسب 3/5 درصد آرا و 7 كرسي از 131 كرسي پارلمان، از ورود به عرصه‌ي انتخابات رياست‌جمهوري پيشِ‌رو منصرف شد و در 25 دسامبر 2012 اعلام كرد كه در انتخابات رياست‌جمهوري شركت نخواهد كرد.

واقعيت اين است كه انتخابات پارلماني 6 مه 2012، وزن نيروهاي فعال سياسي ارمنستان در شرايط كنوني را مشخص كرد. حزب «جمهوري‌خواه ارمنستان» به رهبري سرژ سركيسيان، 7/52 درصد آرا و 69 كرسي؛ حزب «ارمنستان شكوفا» به رهبري گاگيك تساروكيان، 2/28 درصد آرا و 37 كرسي، حزب «حاكميت قانون» به رهبري آرتور باغداساريان، 6/4 درصد آرا و 6 كرسي، حزب «داشناكسوتيون (فدراسيون انقلابي ارمني)» به رهبري واهان هوانسيان با 8/3 درصد آرا و 5 كرسي و حزب «ميراث» به رهبري رافي هوانسيان با 8/3 درصد آرا و 5 كرسي و البته حزب ترپتروسيان كه 7 كرسي را به دست آوردند. كه در اين بين حزب «حاكميت قانون» و حزب «ارمنستان شكوفا» از موتلفان حزب حاكم در دوره پيشين پارلمان بودند. اما حزب «ارمنستان شكوفا» به رهبري يكي از متمول‌ترين اشخاص ارمنستان، گاگيك تساروكيان، پيش از برگزاري انتخابات تعاملات آشكاري را با مخالفان دولت از جمله «كنگره ملي ارمني» آغاز كرد و در بسياري از فعاليت‌هاي اپوزيسيون به مشاركت پرداخت. رويكردهاي حزب «ارمنستان شكوفا» در ايام منتهي به انتخابات پارلماني نشانگر اين بود كه اين حزب ديگر تداوم رابطه‌ي برادر بزرگ‌تر و كوچك‌تر را برنتابيده و خود را براي به چالش كشانيدن هژمون حزب «جمهوري‌خواه» در انتخابات پيشِ‌روي رياست‌جمهوري آماده مي‌كند. «ارمنستان شكوفا» با واگذار كردن يكي از كرسي‌هاي خود در دور جديد پارلمان به يكي از گزينه‌هاي بالقوه‌ي نامزدي براي رياست‌جمهوري ارمنستان، يعني وارتان اسكانيان، وزير خارجه دولت كوچاريان و رئيس بنياد سيويليتاس، اراده‌ي خود را براي تعامل و همكاري با تيم كوچاريان و رويارويي با سرژ سركيسيان به نمايش گذاشت. به ويژه آن‌كه با اعلام تمايل كوچاريان براي بازگشت به قدرت، نگراني‌هايي در حزب حاكم پديد آمده بود. جالب اين‌كه درست يك روز پس از اعلام خروج حزب «ارمنستان شكوفا» از ائتلاف با حزب حاكم، در 25 ماه مه 2012 پرونده‌ي قضايي پرسروصدايي عليه وارتان اسكانيان به راه افتاد و وي متهم به اختلاس از كمك به اصطلاح خيريه‌ي 4/1 ميليون دلاري يك امريكايي به نام يان هانتسمن سينيور، در اواخر سال 2010 به بنياد سيويليتاس شد. پرونده‌اي كه توسط «سرويس امنيت ملي ارمنستان» پيگيري شده و در گام اول به لغو مصونيت سياسي اسكانيان منتهي شد. در 28 سپتامبر 2012 نشست اضطراري حزب «ارمنستان شكوفا» برگزار و اعلام شد كه هم اسكانيان و هم اين حزب، هدف هجمه و آزار سياسي قرار گرفته‌اند. چند روز بعد، كوچاريان نيز با صدور بيانيه‌اي اتهامات وارده به اسكانيان را بي اساس دانست. هر چند اسكانيان اعلام كرد كه نامزد رياست‌جمهوري خواهد شد، اما نتيجه‌ي تمامي فرآيندها عدم نامزدي وي و البته كوچاريان بود. هماياك هوانسيان، متفكر و سياستمدار كهنه‌كار كه به نمايندگي از سوي حزب «ارمنستان شكوفا» به پارلمان ارمنستان راه يافت ولي از كرسي نمايندگي خويش صرفنظر كرد، در اين‌باره بيان داشت:‌ «پرونده‌ي اسكانيان آزمون مهمي براي حزب ارمنستان شكوفا است. اين آزمون نشان خواهد داد كه آيا حزب ارمنستان شكوفا از اراده‌ي كافي براي سر خم نكردن در برابر فشارهاي دولت و مستقل ماندن برخوردار است يا نه؟» از سوي ديگر بايد خاطرنشان ساخت كه برخي از گروه‌هاي اپوريسيون، نظير «دموكرات‌هاي آزاد» و حزب «ميراث» رويكردهاي «ارمنستان شكوفا» را صادقانه نمي‌دانند: «ما نمي‌توانيم به نيروي سياسي‌اي كه تا همين چندي پيش حامي تمام عيار اين دولت فاسد بود و به تازگي زبان انتقادش از حاكميت، از تمامي مخالفان راديكال درازتر شده است، اعتماد كنيم». به هر حال «ارمنستان شكوفا» در 12 دسامبر 2012 رسما اعلام كرد كه در انتخابات شركت نكرده و از هيچ‌يك از كانديدها حمايت نخواهد كرد. سه روز بعد حزب «جمهوري‌خواه» نامزدي رسمي سرژ سركيسيان را اعلام كرد. در روز 26 دسامبر حزب داشناكسوتيون اعلام كرد كه نامزدي براي اين انتخابات نخواهد داشت و بدين‌گونه سرژ سركيسيان راه خود را براي پيروزي در انتخابات 18فوريه 2013 هموارتر از انتظار يافت.

 

كانديداهاي انتخابات 18 فوريه 2013

هرانت باگراتيان، رهبر حزب «آزادي» و نخست‌وزير ارمنستان در دوره ترپتروسيان و عضو حزب «كنگره ملي ارمني»؛ آندرياس قوكاسيان، تحليل‌گر سياسي و رئيس راديو «هاي» (Hay Radio)؛ آرام هاروتيونيان، رهبر حزب «مصالحه ملي»؛ پاروير هايريكيان، رهبر حزب «اتحاد براي تعيين سرنوشت ملي»؛ رافي هوانسيان، نخستين وزيرخارجه ارمنستان و رهبر حزب «ميراث»؛ آرمان مليكيان، نامزد انتخابات سال 2008، سرژ سركيسيان، رئيس‌جمهور و رهبر حزب «جمهوري‌خواه»؛ وارتان سدراكيان، اديب؛ براي شركت در انتخابات 30 بهمن‌ماه 1391 اعلام كانديداتوري كرده‌اند. جالب اين است كه احزاب «آزادي»، «مصالحه ملي» و «اتحاد براي تعيين سرنوشت ملي» در انتخابات پارلماني 2012 حد نصاب لازم جهت كسب سهميه ورود به مجلس ارمنستان را به دست نياوردند. در اين بين آندرياس قوكاسيان، در روز 21 دسامبر 2013 در اعتراض به انتخابات ناسالم دست به اعتصاب غذا در برابر «آكادمي ملي علوم ارمنستان» زد. پاروير هايريكيان يكي از نامزدهاي انتخابات كه از مخالفان ميانه‌رو دولت محسوب مي‌شود و از اعتصاب غذاي قوكاسيان هم حمايت كرده بود در پنج‌شنبه شب، 31 ژانويه، در نزدیکی منزلش در ایروان، هدف دو گلوله قرار گرفت. هايريكيان 63 ساله از فعالان مخالف حاكميت در دوره شوروي است كه سابقه زندان و تبعيد در داخل شوروي و تبعيد به اتيوپي و ايالات متحده امريكا را نيز در كارنامه دارد. اين سوءقصد بر اساس قانون اساسي ارمنستان مي‌توانست به تعويق دو هفته‌اي انتخابات منجر شود. سرژ سركيسيان كه به عيادت هايريكيان رفته بود، اين ترور را به آن‌هايي نسبت داد كه در پي ايجاد اختلال در فرآيند طبيعي انتخابات ارمنستان هستند. هايريكيان كه در انتخابات رياست جمهوري 1998، حايز 4/5 درصد آرا شده بود، طي مصاحبه‌اي در بيمارستان در 5 فوريه 2013 ضمن اعلام اين‌كه به عنوان يك كانديدا از حق قانوني خود مبني بر تقاضا براي تعويق انتخابات رياست‌جمهوري استفاده نخواهد كرد، سرويس خارجي روسيه را به عنوان مسئول سوءقصد به جان خويش معرفي كرد: «من به سرويس يكي از كشورها مظنونم… من به روشني گفته بودم كه ما گزينه‌ي ديگري نداريم، ما بايد به اروپا نزديك‌تر شويم. امپرياليسم روسيه مضرات بيشتري در مقايسه با منافعش براي ما داشته است… من معتقدم كه سوءقصد به جانم نتيجه‌ي اين اظهارات بوده است.» هايريكيان همانند اعضاي برخي ديگر از گروه‌هاي اپوزيسيون، نظير «كنگره‌ي ملي ارمني»، گرايشات غرب‌گرايانه‌ دارد. در حالي‌كه دولت روسيه در قبال ترور وي موضعي اتخاذ نكرد، اما دولت ايالات متحده و برخي ديگر از دولت‌ها و سازمان‌هاي غربي ترور وي را محكوم كرده و پوشش خبري قابل توجهي بدان اختصاص دادند. تروري كه گمانه‌هاي مختلفي در مورد انگيزه‌هاي آن مطرح شده است. تيگران سركيسيان نخست‌وزير ارمنستان در اين‌باره گفته است: «اين اقدامي عليه حاكميت كشور، جايگاه و شرايط ما است» الكساندر اسكندريان يكي از تحليل‌گران مستقل سياسي ارمنستان مي‌گويد: «به نظرم هدف اين ترور شخص آقاي هايريكيان نبوده است. او نماد استقلال كشور ماست. هدف اين ترور ممانعت از توسعه سياسي كشور، ايجاد بي‌ثباتي در كشور و مخدوش كردن انتخابات بوده است.»

 

وضعيت كانديداي اصلي

در حالي‌كه در بحبوحه‌ي مباحثات درباره‌ي خروج رسمي حزب «ارمنستان شكوفا» از ائتلاف با حزب «جمهوري‌خواه» در مجلس ارمنستان، برخي نگراني‌ها در بين طرفداران حزب حاكم مبني بر تضعيف موقعيت اين حزب و رئيس‌جمهور با توجه به جايگاه سياسي و مالي حزب «ارمنستان شكوفا» به رهبري گاگيك تساروكيان، ايجاد شده بود، بيشتر نمايندگان حزب جمهوري‌خواه در پارلمان ارمنستان تلاش كردند كه خلاف اين نظر را بازتاب داده و بيان دارند كه سركيسيان با و يا بدون پشتيباني تساروكيان در انتخابات پيشِ‌روي رياست‌جمهوري به پيروزي خواهد رسيد. موضعي كه آرايش سياسي فعلي ارمنستان مويد درستي آن است. واقعيت اين است كه سرژ سركيسيان در مديريت نيروهاي رقيب و به حاشيه راندن آن‌ها براي پديد آوردن زمينه مناسب براي كسب مجدد كرسي رياست‌جمهوري موفق عمل كرده است.

وي فردي است كه هوادارانش او را سياستمداري خودبسنده مي‌دانند. به نظر مي‌رسد كه با توجه به تجربه‌ي روساي جمهور پيشين، او در سياست خارجي، از ارتكاب به اشتباهات خطرناك اجتناب كرده است. در اوايل دوره‌ي رياست‌جمهوري‌اش، او به شدت به دليل تلاش‌هايي كه البته ظاهرا به اجبار، براي عادي‌سازي روابط با تركيه (ديپلماسي فوتبالي) به انجام رسانيد، هم در داخل كشور با انتقاداتي مواجه شد و هم در خارج از ارمنستان مورد شماتت‌هاي دياسپوراي قدرتمند و متنفذ ارمني قرار گرفت. اما به گفته‌ي هوادارانش «او از خطوط قرمزي كه خط فصل سازش ديپلماتيك با دادن امتيازات يك‌طرفه به تركيه بود، عبور نكرد». او همزمان موفق به مديريت روابط خارجي ارمنستان و ايجاد موازنه در روابط اين كشور با روسيه و غرب شد. واقعيت اين است كه سياست خارجي رسمي ارمنستان، ايجاد موازنه در روابط خارجي معطوف به منافع اين كشور است و سركيسيان توانسته است روابط ارمنستان با غرب را در حالي‌كه اين كشور جزو متحدان درجه يك روسيه در بين كشورهاي سابق شوروي است، را به شكل قابل ملاحظه‌اي مديريت كند. او در رابطه با ايالات متحده و غرب، حتي دستاوردهايي نيز حاصل كرده است. اين در حالي است كه واشنگتن و بروكسل، سلف وي، يعني كوچاريان را با سوءظن و بي‌اعتمادي مي‌نگريستند. مشابه اين رويكرد در قبال روسيه به انجام رسيده است. او از سويي در اوت 2010 موافقتنامه امنيتي با روسيه به امضا رساند و حضور پايگاه نظامي روسيه در گيومري را تا 2044 تمديد كرد و از سوي ديگر براي پيوستن به «اتحاديه گمركي» يا «اتحاديه اوراسيايي» كه در واقع تداوم رويكردهاي ادغام‌گرايانه‌ي روسيه محسوب مي‌شود، رهيافتي توام با حزم و احتياط را در پيش گرفت. او با روابط راهبردي كشورش با جمهوري اسلامي ايران را نيز در سطح بالايي تداوم داده است.

به نظر مي‌رسد كه موفقيت نسبي در ايجاد توازن در همين رويكردها سبب شده است كه هم مسكو و هم غرب، وي را بهترين گزينه‌ي رياست‌جمهوري ارمنستان بيانگارند.

يكي از مهم‌ترين اولويت‌هاي سياست خارجي ارمنستان پيگيري به رسميت شناخته شدن نسل‌كشي ارامنه توسط حكوت وقت تركيه توسط ديگر كشورها بوده است، كه در اين زمينه نيز دولت سركيسيان موفق شده است كه رضايت نسبي افكار عمومي ارمنستان را به دست آورد. از مشكلات اساسي ارمنستان نيز مي‌توان به وضعيت اقتصادي اين كشور اشاره كرد كه در نتيجه‌ي بحران اقتصاد جهاني در سال‌هاي اخير تشديد شده است. سركيسيان در توجيه فرآيندهاي موسوم به مصالحه تركي – ارمني كه هر چند كه به امضاي دو پروتكل مشهور اكتبر 2009 منتهي شد، اما در نهايت به بن‌بست رسيد، نيز از اراده‌ي دولت بر بهبود اقتصاد كشور از قِبَلِ بازگشايي مرزها با تركيه و رفع بسياري محدوديت‌ها سخن مي‌گفت.

از سوي ديگر واقعيت اين است كه اپوزيسيون ارمنستان علاوه بر اين‌كه در رويكردهاي مختلف سياسي در حوزه‌هاي داخلي و خارجي انتقادات زيادي به دولت وارد مي‌كنند، سرژ سركيسيان را يك اليگارش قدرت‌طلب معرفي مي‌كنند و با تاكيد بر كليدواژه‌ي «انتخابات آزاد» سعي در زيرسئوال بردن مشروعيت انتخابات پيشِ‌رو دارند.

 

نتيجه‌گيري

به نظر مي‌رسد در حالي‌كه وقايع پس از انتخابات 2008 تاثيرات ناگواري در فضاي اجتماعي و سياسي ارمنستان بر جاي گذاشته است، حاكميت و احزاب سياسي اين كشور به ظاهر در صدد اين هستند كه به راي‌دهندگان نشان دهند كه از انتخابات پيشين درس گرفته‌اند و در اين انتخابات، از رويارويي‌هاي مدني مشابه آن‌چه در گذشته حادث شد، اجتناب خواهند كرد. در جريان انتخابات پارلماني 2012، احزاب و حاكميت سياسي ارمنستان نشان دادند كه از اراده و قدرت ممانعت از درگيري و خصومت‌هاي آشكار برخوردار هستند و به نظر مي‌رسد انتخابات رياست‌جمهوري نيز در روال طبيعي خود در جهت تحكيم اين تصوير پيش خواهد رفت. از سوي ديگر به نظر مي‌رسد كه حزب «ارمنستان شكوفا» كه در انتخابات پارلماني اخير جايگاه خود را به سطح دومين حزب قدرتمند كشور ارتقا داده است، با كنار كشيدن از انتخابات 30 بهمن‌ماه 1391 و عدم تقلا براي رويارويي با سرژ سركيسيان، نيرو و ظرفيت‌هاي خود را براي انتخابات پارلماني و رياست‌جمهوري آتي دخيره كرده است. واقعيت اين است كه تا اين مرحله، گاگيك تساروكيان به عنوان نيروي سياسي‌اي به نسبت تازه‌وارد، كه دوران شكوفايي تكاپوهاي سياسي خويش را در تعامل با سرژ سركيسيان تجربه كرده است، تلاش نموده تا در شرايط فعلي و در اوان تقابل با سرژ سركيسيان، موتلف پيشين، از ظرفيت‌ها و جايگاه عناصر كليدي سابق حزب «جمهوري‌خواه»، يعني كوچاريان و اسكانيان، كمال بهره را ببرد. اكنون اين پرسش مطرح است كه آيا حزب رو به رشد «ارمنستان شكوفا» در دوره بعدي انتخابات رياست‌جمهوري در سال 2018، بر حاكميت 20 ساله‌ي حزب «جمهوري‌خواه» بر دولت ارمنستان مهر پايان خواهد زد؟ هر چند كه پيش‌بيني در مورد آينده كار ساده‌اي نيست. آن‌هم در مورد حزب «جمهوري‌خواه» ارمنستان، حزبي كه سياستمداري نظير سرژ سركيسيان در راس آن قرار دارد. سياستمداري كه اكنون به طور همزمان، البته نه لزوما به يك ميزان، گزينه‌ي مطلوب مسكو و غرب است و اين نشانگر بازي وي در يك آرايش برد – برد است. بدون شك غرب يك كانديداي غربگرا كه مي‌توانست پيروز انتخابات باشد را ترجيح مي‌داد، اما سركيسيان نيز نشان داده كه دست‌كم در مقايسه با سلف خويش، تعامل بهتري با غرب دارد.

نكته‌اي نيز در اين ميان شايان توجه است و آن اين‌كه تجربه‌ي پنج دوره رياست‌جمهوري ارمنستان نشان داده است كه سياستمداراني كه راهبرد خويش را بر پيشبرد منافع ملي ارمنستان، بر محور سياست موازنه‌اي اعلاني اين كشور و مبتني بر محدوديت‌ها و ظرفيت‌هاي ارمنستان در داخل و خارج از جغرافياي آن، قرار دهند، شانس بيشتري براي موفقيت و بقا خواهند داشت. عنايت به اين نكته كه ارمنستان همزمان از سطح بالايي از روابط با جمهوري اسلامي ايران، روسيه، ايالات متحده و برخي از كشورهاي مهم اتحاديه اروپايي نظير فرانسه برخوردار است، مي‌تواند نشانگر شرايط خاص روابط خارجي ايروان و موفقيت نسبي اين كشور در پياده‌سازي سياستي موازنه‌اي باشد. البته تجربه نشان داده است كه نيروهاي غرب‌گرا در ايروان با مشكلات زيادي مواجه مي‌شوند و با وجود سروصداهاي زيادشان، از اقبال عمومي قابل اتكايي بهره‌مند نيستند. چنان‌كه با به حاشيه رفتن احزاب غرب‌گرا نظير «كنگره ملي ارمني»، حزبي نظير «ارمنستان شكوفا» كه از همكاري و مناسبات سطح بالايي با «حزب جمهوري‌خواه» برخوردار بوده است، به نيروي دوم سياسي كشور بدل مي‌شود و آن‌هم مي‌كوشد كه مشروعيت و مقبوليت خويش را از قِبَلِ تعامل با چهره‌هايي نظير روبرت كوچاريان و يا وارتان اسكانيان ارتقا ‌دهد، افرادي كه فاصله‌ي قابل توجهي از چهره‌هايي نظير ترپتروسيان دارند. سابقه‌ي ديپلماتيك ايروان نشان داده است، كه چه دولت‌هاي حاكم گرايشات غربي داشته‌اند و چه نه، ايروان با توجه به ملاحظات و مولفه‌هاي متعدد، از تمايل زيادي براي ارتقاي همكاري‌ها و مناسبات با جمهوري اسلامي برخوردار بوده است و روابط مبتني بر همكاري و حسن هم‌جواري بين دو كشور ايران و ارمنستان، در طول دو دهه‌ي اخير موجب تداوم و ارتقاي مناسبات مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي و تبادلات مهم در حوزه انرژي و حمل و نقل شده است؛ هر چند كه در بسياري از حوزه‌هاي همكاري، كماكان ظرفيت‌هاي مغفول زيادي وجود دارد. در مجموع بايد توجه داشت كه در تبيين ساحت روابط خارجي ارمنستان در سال‌هاي گذشته و البته در چشم‌انداز پيشِ‌رو، نبايد به يك دو – وجهي روسيه و غرب بسنده كرد. بدون شك روابط با ايران، ضلع ديگري از روابط خارجي ايروان است، كه خود به مثابه موجوديتي كاملا مستقل، تعيين‌كننده و تاثيرگذار است و هر چند گستره‌ي همكاري‌هاي تهران – ايروان مي‌تواند در دولت‌هاي گوناگون تغييراتي را تجربه كند، اما پيشينه‌ي روابط نشان داده كه اين تغييرات چشمگير و تعيين‌كننده نبوده است. البته در دولت آتي ارمنستان كه شواهد نشانگر تداوم رياست سرژ سركيسيان بر آن است، با آرايش فعلي منطقه مي‌توان پيگيري الگويي مشابه پنج ساله‌ي پيش را در روابط با تهران از سوي ايروان انتظار داشت.

 

 

مطالب مرتبط