فرزاد رمضاني بونش
مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC
بيان رخداد:
موافقتنامه تاپي سه سال پيش از سوي حامد کرزاي، قربان قلي بري محمد اف روساي جمهور افغانستان و ترکمنستان و آصف علي زرداري رييس جمهور پيشين پاکستان و مورلي ديورا وزير انرژي هند، به امضا رسيد. اخيرا نيز پروژه خط لوله گازي تاپي اخيرا توسط نمايندگان چهار کشور پاکستان ، ترکمنستان ، افغانستان و هند و با حضور نماينده بانک آسيا، در عشق آباد امضا شد. همچنين در 19 تیرماه 1392 (10 جولای 2013) مقامات چهار کشور ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند در عشق آباد پایتخت ترکمنستان نشستی را برگزار کردند تا تاسیس خط لوله «تاپی» یا را که در سال 2010 امضا کرده بودند، نهایی کنند. در واقع سه کشور افغانستان، پاکستان و هند در حال حاضر خريداران رسمي گاز از ترکمنستان هستند. در اين حال عشق آباد قرار است روزانه سه ميليارد و دويست ميليون فوت مربع گاز به اسلام آباد ، کابل و دهلي نو ارسال کند . خط لوله انتقال گاز تاپي که از منطقه دولت آباد ترکمنستان شروع ميشود، پس از 147 کيلومتر در خاک اين کشور، به طول 735 کيلومتر از طريق استان هاي هرات، فراه، هلمند و قندهار تا پاکستان امتداد مييابد.اين پروژه، پس از ٨٠٠ کيلومتر در خاک پاکستان که از طريق کويته به ايالت پنجاب اين کشور ميرسد، و در منطقه “فاضيلکا”در هندوستان به پايان برسد. هزينه این خط لوله حدود 1700 کیلومتري بالغ بر هفت تا نه میلیارد دلار برآورد شده و قرار است 33 میلیارد متر مکعب گاز را در سال انتقال دهد. در اين بين با توجه به نشست اخير و امضا توافق بين چهار كشور در تعيين مشاور براي اجراي طرح خط لوله گاز تركمنستان، افغانستان، پاكستان و هند و سازماندهي امور ايجاد كنسرسيوم بينالمللي تامين مالي اين طرح و ساير امور اداري و سازماني اكنون اين خط لوله وارد فاز ديگري شده است. در اين نوشتار با توجه به وضعيت كنوني خط لوله به بررسي چالشها و چشم انداز فراروي اين خط لوله مي پردازيم.
واژگان كليدي: چالش سياسي تاپي، نگاه كشورهاي به خط لوله تاپي، چالش هاي امنيتي تاپي، چالش هاي مالي تاپي، خط لوله گازي تاپي
تحليل رخداد:
هر چند اين پروژه منافع زیادی برای کشورهاي دخيل چون دسترسی به بازارهای جدید، تقویت امنیت انرژی، فرصت های شغلی، تاثیر بر همکاری های منطقه ای و توسعه دیگر ابتکارهای عمل در جهت برقراری ثبات و امنیت در منطقه دارد. چنانچه افغانستان پس از تکميل پروژه “تاپي”، ٥٠٠ ميليون متر مکعب گاز در ده سال اول، يک ميليارد متر مکعب در ده سال دوم، و ١.٥ ميليارد متر مکعب گاز را در ده سال سوم از ترکمنستان خريداري خواهد. در كنار اين نيز افغانستان جدای از برخوردار بودن از نقش ترانزیت و حق آن (سالانه 400 میلیون دلار) نياز گازي خود را تامي كند . به علاوه هند و پاکستان كه به شدت خواهان تامین گاز مورد نیاز خود هستند مي توانند از اين گاز در حوزه اجتماعی، شهري و صنعتي خود بهره برده و سهم هر یک از کشورها از گاز ترانزیتی با این خط لوله روزانه یک میلیارد و ٣٢٥ میلیون فوت مکعب است. در بعد ديگري ساخت خط لوله تاپی در صورت اجرایی شدن، جهش بزرگی در ارز آوری ترکمنستان و افزايش منابع متعدد گازي خود و خطوط لوله صادراتي اش خواهد بود. در اين بين تاپی از پشتيباني گسترده ایالات متحده به عنوان بخشی از راهبرد «جاده ی ابریشم جدید» برای توسعه افغانستان از طریق ارتباطات زیرساختی منطقه ای و جایگزینی برای خط لوله گاز ایران و پاکستان برخوردار است و در اين راستا فشارهايي نيز به پاكستان وارد شده است اما همچنان چالشهاي تاپي نه تنها برطرف نشده است بلكه فراروي اين خط لوله است:
چالش مالي: در واقع هر چند سالها اين خط مورد نظر بسياري از بازيگران بوده است اما وجود مشكلات و متغيرهاي سياسي مانع از سرمايه گذاري شركت ها و دولت ها تا كنون در اين حوزه شده است. يعني هر چند شرکت ها و مراکزی بین المللی همچون بانک توسعه آسیا، بانک دولتی هند (اس. بی. آی) دویچه بانک آلمان، بانک مکوری استرالیا، بانک های اگزیم، سیتی گروپ و مورگان استنلی آمریکا و شركتهاي روسي و چيني برای مشارکت در اجرای خط لوله تاپی نيز ابراز تمایل کرده اند و تركمنستان نيز به منظور دعوت از سرمايهگذاران براي مشاركت در اين پروژه، تورهاي تجاري- اقتصادي را در مراكز مالي و بانكي از جمله اروپا، دوبي، آمريكا و… برگزار كرده است، اما هنوز سرنوشت تامين منابع مالي اين خط لوله مشخص نيست. چنانچه هرچند بانک توسعه آسیا به عنوان مشاور خط لوله گازی ترکمنستان-افغانستان-پاکستان- هند (تاپی) تعیین شده است تا کشورهای حاضر در این پروژه را در جذب یک کنسرسیوم تجاری براي ساخت، اجرا و مدیریت این خط لوله ، برگزاری مناقصه و.. تلاش كند، اما بايد گفت وضعيت كنوني منطقه و لحاظ متغيرهاي امنيتي و سياسي در اين خط لوله و تنشهاي سياسي بين كشورهايي چون پاكستان با هند و ترديدهاي سرمايه گذاران مالي در اين حوزه را به همراه داشته است. در اين بين هر چند حمايت امريكا از اين خط لوله ادامه دارد و حتي سخن از احتمال مشارکت و سرمایهگذاری “شرکت نفت و گاز شورون” امریکا در پروژه خط لوله گاز تاپی ميرود، اما هنوز چالش سرمايه گذاري باقي است.
چالش امنيتي: در واقع مساله ی امنیتی یک نگرانی جدی در بخش ساخت خط لوله و عملیات گازرسانی است . يعني با توجه به عبور تاپي از غرب و مناطق جنوبی افغانستان و ولایت های هلمند، هرات و قندهار و منطقه بلوچستان پاکستان مشکلات امنیتی این پروژه تنها به همكاري كامل همه بازيگران و کشورهای ذینفع منطقه قابل حل است. در اين بين اوضاع امنیتی افغانستان، خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان و انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در كنار مسیر 750 کیلومتری خط لوله در افغانستان و گذر از مناطق تحت نفوذ طالبان و گروههاي شورشي و تندرو در افغانستان و پاكستان چالش امنيت را تداوم بخشيده است.
چالش سياسي و نگاه كشورهاي به خط لوله: هر چند امريكا و كشورهاي ديگري از خط لوله تاپي حاميت كرده اند، اما با توجه به چالشهايي در روابط پاكستان- هند و افغانستان- پاكستان كشورها نگران سوئ استفاده بازيگران رقيب از اين خط لوله و امتياز گيري در مسائلي چون خط ديورند هستند. در كنار اين چين علاقمند است تا بهعنوان اصليترين واردكننده گاز تركمن باقي بماند و علاقمند تقويت نفوذ آمريكا در افغانستان و پاكستان و نقش بندر گوادار در پروژه تاپي نيست. کشورهای اروپایی هم چندان علاقه ای به این خط لوله ندارند و خواهان اجرایی شدن خط «ترانس كاسپين» هستند. روسيه نيز به دليل عدم تمايل به ايجاد مسيرهاي گاز تركمني به جنوب خواستار افزايش نقش تركمنستان و افزايش مسير هاي صادراتي تركمستان نيست. ايران نيز هر چند تاپي را رقيبي براي خط لوله صلح ميداند و از رويكرد حذفي امريكا در اين پروژه ناخرسند است اما با توجه به پيوندهاي گوناگون با افغانستان مخالفتي با آن ندارد.
چشم انداز رخداد:
آنچه مشخص است هر چند خطوط لوله انرژی یکی از مهمترین عوامل پیوند دهنده جغرافیایی و آمیختگی امنیتی سیاست و امنیت کشورها و از عوامل تاثیرگذار در امنیت دست جمعی و هم گرایی است. اما تاپي همچنان با چالشنهايي روبرو است. در اين بين آينده اين خط لوله به گذار حاميان و چهار كشور دخيل در رفع چالش ها مرتبط است. در اين بين بايد گفت هر چند آمریکا یکی از حامیان عمده این طرح به شمار می رود، اما تمايل شديدي به سرمايه گذاري در آن ندارد و حمايت علني آن از ساخت اين خط لوله، به معناي تلاشهاي عملي كاخ سفيد و شركتهاي انرژي آمريكا و غرب نخواهد بود.. در اين بين با توجه به متغيرهاي دخيل بايد گفت در وضعيت و شرايط كنوني منطقه و كاهش تنش بين ايران و امريكا اگر سیاست «همه چیز در منطقه بدون ایران» امريكا و كاهش فشار بر پاكستان براي كنار گذاشتن خط لوله كاهش يابد مي توان گفت تمايل پاكستان به اجراي تاپي كمتر مي گردد. در اين حال با توجه به بحث اخير انتقال گاز ايران به افغانستان اگر اين طرح مد نظر باشد و امريكايي ها نيز از حضور و مشاركت ايران در تاپي ممانعت نكنند مي توان منتظر حضور بيشتر حاميان و بازيگران در حمايت از تاپي و اجراي ان بود.