مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تاثیر بازیگران و دگرگونی های اخیر بر پان عربیسم در جهان عرب -گفتگو با دكتر سیروس برنا

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

از زمانی که امپراتوری عثمانی فرو پاشید اندیشه پان عربیسم اندک اندک ظهور وبروز یافت. پس از کودتای عبدالکریم قاسم و سقوط نظام پادشاهی در عراق در سال 1958 ملی گرایان عرب خود را در قالب حزب بعث سازماندهی کردند و توانستند با کودتای خونین 1968 به قدرت برسند . گفتگو ي زير نگاهي به بررسي پان عربیسم یا ناسیونالیسم عربی در جهان عرب و تاثیر بازیگران و دگرگونی های اخیر بر پان عربیسم در جهان عرب مي پردازد.

واژگان كليدي: پيشينه پان عربیسم در جهان عرب ‏، پان عربیسم ، وضعيت پان عربیسم در جهان عرب، پان عربیسم ،جهان عرب

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: تا چه اندازه بیداری اسلامی بر پان عربیسم تاثیر گذاشته است؟

آنچه که به عنوان بیداری اسلامی مطرح می شود، در مجموع باعث کاهش سطح اثرگذاری گفتمان ها و یا شبه گفتمان های پان عربی شده است. زیرا هریک از این کشورها به اندازه ای درگیر مسائل داخلی خود شده اند که امکان، ظرفیت، قابلیت و توانایی لازم جهت پرداختن جدی به مسائل عام و فراگیر منطقه ای و بین المللی را آنچنان که باید ندارند، دوم اینکه مبتنی بر ائتلاف منصفانه یا به تعبیر دیگر مبتنی برحق تعیین سرنوشت، یا الگوهای رفتاری ناشی از کارکرد های صندوق های رای (یعنی هر رای به اندازه خود بر روند جامعه اثر دارد)، این کشورها خواسته یا ناخواسته به سمت یک نوع دموکراسی یا دموکراسی خواهی حرکت کرده اند و این باعث شده است با توجه به دهنیت هایی که از این شهروندها در شبکه های اجتماعی و غیره وجود دارد کمتر به دنبال پان عربیسم مسائل هستند. نکته ای که باید اشاره شود این است، که این کشورهای منطقه چه شیعه و چه سنی، هموراه بدون تردید کشش عربی گری آن ها بر تعصب شیعه- سنی و اسلامی بودن برتری دارد، برای مثال یک عراقی ابتدا یک عراقی و سپس شیعه/ سنی محسوب می گردد. لذا این قابلیت بالقوه عربی گری در بین فرد فرد شهروندان وجود دارد، اما فرضیه ای که در شرایط فعلی مطرح است، در شرایط تحقق عینی و عملی پان عربی مانند گذشته وجود ندارد. به طور خلاصه به نظر می رسد مجموعه تحولاتی که از آن تحت عنوان آثار و پیامدهای بیداری اسلامی (که از اواسط سال 2011 آغاز شده است) در منطقه باید یاد شود، نشان می دهد که در مجموع منجر به شکل گیری برخی از خطوط تمایز جدید و شکاف هایی بین این کشورها شده است به شکلی که در حال حاضر این کشورها نمی توانند به صورت جدی آن را ایجاد کنند. گرچه در ظاهر عکس این فرضیه به نظر می رسد .به این معنی که در برخی از کشورها این تحولات رخ داده است و برخی از کشورها که تاکنون این تحولات اتفاق نیفتاده است مانند یمن، عربستان، قطر، امارات و …، باعث نزدیکی دولت مردان این کشورها به هم شده است، یعنی آن ها شاهد مقوله و دشمن جدید البلاده هستند که برای تقابل با مقوله جدید خود را آماده می کنند، بنابراین چون نیروی مقابل یکی است و در صورت مسئله اشتراک دارند، از این منظر یک همگرایی بین این کشورها ایجاد شده است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به جریان های سیاسی که در کشورهایی مانند الجزایر، مصر و یمن و غیره وجود دارد تا چه اندازه پان عربیسم مورد توجه آن ها است؟

در واقع گفته شد که تاثیر بیداری اسلامی آنچنان قابل توجه و تعیین کننده نبوده است زیرا ظاهر امر نشان می دهد از آنجایی که هدف و چالش های آن ها مشترک است باعث ایحاد یک همگرایی شده است. گر چه ایجاد این همگرایی غیرقابل چشم پوشی است مانند حرکت اخیری که برای تقابل و یمن صورت گرفت اما باید گفت این همگرایی ها در سطح سیاسی و امنیتی است، یعنی عمدتا بین سیاست گذاران، تصمیم گیران و ذینفع های ساختار داخلی این کشورها شکل گرفته است، اما پان عربیسم در دل لایه های پایین تر که همان سطوح اجتماعی است رشد نیافته است، زیرا هدف آن ها از دولت مردانشان متفاوت است. هدف دولت مردان آن ها این است که دچار این تحولات و چالش هایی که از سال 2011 شروع شده است، نشوند و استمرار حکومت خود را حفظ کنند. اما برعکس نیروهای سیاسی اجتماعی در قالب کشورهای عرب منطقه اعم از خاورمیانه و شاخ آفریقا به شکلی بوده که تاکنون آنچه که باید زمینه مشارکت واقعی در تعیین سرنوشت خود نداشته اند و اکنون به دنبال این هستند، که بیش و پیش از آن که به مسائلی مانند پان عربیسم بپرازند به مسائل داخلی خودشان جهت اصلاح ساختارهای سیاسی بپردازند.

نکته دیگر اینکه در برخی از کشورها که از دوره ای که از تغییر ساختار سیاسی در تحولات دو سال اخیر، گذر داشته اند، نیروهای سیاسی اجتماعی درون این کشورها در زمینه پان عربیسم که رهیافت ها و رویکردهایی را دنبال می کنند، نگاه آن ها بیشتر به ناسیونالیسم ملی گرایی معطوف است نه اینتر ناسیونالیسم، زیرا پان عربیست موضوع اینتر ناسیونالیست است و متاسفانه شاهد نوعی از نحله های سکولاریسم در بین آن ها هستیم، جدا از این آنها بخشی از مسائل مانندناکارآمدی نظامی سیاسی، مسئله دولت رفاه، پاسخگویی سازه های سیاسی را برای شهروندانشان دنبال می کنند تا مسئله اینتر ناسیونالیستی منطقه ای مانند پان عربیسم

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه بازیگران منطقه ای غیر عرب یا همان منطقه ای به پان عربیسم چیست؟

در مجموع بازیگران فرامنطقه ای مانند آمریکا و غرب بنابر دلایل مطاحظاتی که بیشتر به منفعت طلبی و منافعی که منجر به الزامات امنیتی و منافع منطقه ای خودشان بر می گردد، آنچنان موافق با این ناسیونالیست عربی نیستند. مهم ترین بازیگران منطقه ای در داخل منطقه نیز کشورهایی مانند ایران، ترکیه هستند. ترکیه بدیهی است که در حال ارتقای وضع خود در سلسله مراتب ساختار قدرت جدید منطقه است ( این ارتقا برای ناظرین سیاسی دنیا به لحاظ تعرض دیپلماتیک کاملا محسوس است و مبتنی بر دیدگاه هایی به طور خاص اشخاصی مانند داوود اوغلو و آقای رجب اردوغان دارند) بیشتر به دنبال مقوله های پان ترکیستس خود هستند و با مقوله های پان عربیست مقابله می کنند. به تعبیر دیگر در سطح منطقه رژیم اشغالگر قدس با پان عربیت مخالف است، کشورهایی مانند پاکستان، هند و آذربایجان با سیاست های غرب آمریکا همگرا هستند. براساس شواهد و قراین مذکور طی سال های اخیر در زمینه پان عربیست جای نگرانی نیست. لذا پان عربیست جای نگرانی برای ایران ندارد و دستاورد و آینده قابل توجه نخواهد داشت.این امربه دلایل 1- جابه جایی نقش عربستان با مصر و چالش هایی که خود عربستان دارد که توان گذشته خود را در محوریت سیاسی و امنیتی ندارد. 2- فقدان رهبری عام و فراگیر 3- مذاکرات جامع هسته ای ایران و درصورت رسیدن به جمع بندی مثبت با اروپا و غرب، نقطه عطفی خواهد بود که باعث می شود کشورهای اروپا و غرب در تلاش خواهند بود که به ایران نزدیک شوند و این نیز کاملا مانع و مغایر با رویکردهایی است که کشورهای پان عربیست دنبال می کنند که خود مسئله رویکرد احتمالی اروپا و غرب یا کم و کیف احتمالی اروپا و غرب پس از این مذاکرات می تواند بحث مجزایی در این رابطه باشد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه و رویکرهای روسیه و چین در مورد پان عربیسم چیست؟

این دو کشور رویکردهای محافظه کارانه تری دارند. به عبارت بهتر آن ها در روابط دوجانبه و چند جانبه خود با کشورهای عربی این رویکرد محافظه کارانه را دنبال می کنند که ما ملاحظات شما را درک می کنیم و با رویکرهای پان عربیست مخالف زیادی نداریم. این دو کشورها غالبا سعی می کنند در معادلات منطقه ای نقش دو سویه، دوجانبه، ریش سفیدانه و میانجی گرایانه ای را دنبال کنند (شبیه همان نقشی که در مورد پرونده فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران دارند.)

مطالب مرتبط