احمد مرجاني نژاد
کارشناس مسائل تركيه
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
شکافهای قومی در تركيه
برخي اقلیت های قومی همانند «چرکس ها» ، ضمن هم ساني نسبي در جامعه تركان ، ويژگي ها و مراسم هاي خاص خود را دارند و چندان تاثیرگذار نیستند. اما عرب تبار هاي ساكن تركيه ، از منظر فرهنگي، ضمن همراهي با جامعه تركان ، بطور نسبي زبان ، آداب و سنن سنتي شان را حفظ كرده اند ، از لحاظ سياسي نيز در چهارچوب احزاب قانوني راست گرا و چپ گرا ي تركيه فعاليت دارند و وضعيت اقتصادي قابل توجهي ندارند. اما وضعيت اقليت یهودی ها عموما مهاجر به عنوان اقليت نژادي و ديني ، اندکی متفاوت است. یهودی هایی که در زمان عثمانی یهودی بودن خود را علني نمي ساختند و اظهار می کردند که مسلمان هستیم و به « دونمه » مشهورند ، با وجود این که جمعیت شان بسیار کم و حداكثر حدود سی هزار نفر هستند، بیشترین نفوذ و قدرت را در اقتصاد و رسانه هاي گروهي ترکیه دارند، به طوری که صنایع ماشین سازی و حتی بزرگترین آژانس های خبری متعلق به یهودی ها است. بیشترین ارتباطی با اسرائیل هم از طرف این یهودی ها است. از نظر سياسي و اقتصادي با ليبراليزم غرب هم سو هستند و در امور فرهنگي نيز تركيبي از آداب و سنن سنتي و تجدد غربي را به نمايش مي گذارند.
بالکان تبارها ي ساكن تركيه ، از منظر سياسي بیشتر از حزب جمهوری خواه خلق حمایت می کنند، زيرا حزب مذكور را متناسب با ارزش های غربی، لائيزم ، دموكراسي ، مناسب ترين راه جهت پيوستن به اتحاديه اروپا ، مي دانند. در جايگاه اقتصادي اغلب به امور ي چون توليد و صدور فرآورده هاي كشاورزي ، صنايع داخلي كوچك ، مي پردازند . از منظر فرهنگي نيز علي رغم تمايل به آداب و رسوم غربي ، آداب و سنن اسلامي و ملي مردم ترك را لحاظ مي كنند .
احتمال بیشتر شدن شکافها در آینده
احساسات ناسیونالیستی اغلب ریشه در مواجهه با قدرتهای اروپایی در قرن نوزدهم و پس از آن دارد. این مواجهات در سرزمینهای عثمانی، در قالب رویارویی دو اجتماع دینیِ اسلام و مسیحیت درک شده است. مشكلات انحطاط، ضعف و عقبماندگی در مقايسه با اروپا ، گفتمانهای جبران و واکنش را ایجاد کرد. بازيگران خارجي ، در سطح منطقه و بين الملل ، در راستاي كسب منافع و ايجاد فشار بر كشور ها ي مد نظر ، نقش موثري در راه اندازي تنش هاي نژادي دارند كه تركيه نيز مشمول چنين روندي است . در این بین آمريكا در پي تحقق طرح خاورميانه بزرگ ، اجراي سايس – پيكو جديد ( تغيير نقشه هاي جغرافياي منطقه، در ارتقاء تنش هاي نژادي ، از طريق عملكرد هاي سياسي و فرهنگي نقش دارد . رژيم سعودي نيز با تكيه بر ثروت هاي نفتي ، هدف اش برتري تئوريهاي وهابيت گرايي بر آرمان هاي اخوان المسلمي در تركيه است. در این بین با توجه به حضورکردها به عنوان بزرگترین اقلیت ترکیه، اغلب در بخشهای شرق و جنوب شرقی ترکیه ، ارامنه بیشتر در استانبول و اطراف ، گرجیها عمدتا در سواحل دریای سیاه و شمال غربی، یونانیها در غرب تركيه و استانبول، بالكان تبار ها در سواحل درياي مديترانه ، عرب تبار ها در کنار مرز کشورهای عراق و سوریه و در مناطق جنوبشرقی ترکیه و درگيري سياسي يكصد ساله وجنگ مسلحانه چهل ساله نظام جمهوري تركيه با اكراد و حزب كارگران كردستان موسوم به « پ.ك.ك» ، در صورت تداوم روند مذكور و عدم حل و فصل بنيادي نزاع ترك – كرد ، احتمال دارد در آينده ، معضل اجتماعي بحران هويت ، تنش هاي نژادي و شكاف هاي قومي در شرق و جنوب شرقي تركيه ، بيشتر شود . در این میان تنش هاي قومي موجبات تداوم بحران هويت ها و فراگير شدن معضلات فرهنگي و سياسي در جمهوري تركيه را فراهم ساخته است. اگر چه علي رغم همه تحديد ها و تهديد ها ، اما به دليل توسعه ارتباطات در جهان معاصر ، اقوام مختلف در سطوح مختلف نفوذ و نقشي انكار ناپذير در حيات اجتماعي تركيه و تاثير نسبي در مسائل سياسي- فرهنگي – اقتصادي دارند .
آینده شکاف های قومی– نژادی در تركيه و تاثیر بر بحران های امنیتی- سیاسی
فقدان وحدت در هر سرزميني ، شکل دهنده مهمترین عوامل تهدید امنیت ملی است. تنش هاي قومي و نيز عقيدتي ، منبع بحران هاي اجتماعي ، مشكلات سياسي، فرهنگي ، اقتصادي ، در هر كشور محسوب مي گردد . مسلما تداوم بحران هويت ، تنش هاي نژادي ، درگيري هاي قومي در هر كشوري از جمله جمهوري تركيه ، ضمن تهديد امنيت و تحديد استقلال ارضي، به بروز معضلات اجتماعي ، شكنندگي جامعه، نارضايتي عمومي ، تداوم درگيري هاي فرهنگي ، منازعات سياسي ، تضعيف اقتصاد ، منجر خواهد گرديد .
در تعریف ملیگرایی و هویت ترکی، عنصر «دین» اهمیت زیادی دارد. برای نمونه در پرسش از جامعه تركيه مبني بر اين كه : «آنچه که با هویت ترکی هماهنگی ندارد چیست؟»، در مرتبه نخست، ۵۰ % پاسخ دادند: « بیدینی» و در مرحله دوم پاسخ دادند : « مسیحیت و یهودیت» و در درجه سوم نيز « همجنسگرایی » قرار گرفت . این سه اولویت نشان از اهمیت و تاثیر گزارههای دینی بر ملیگرایی دارد. لذا تا زماني كه ذهنيت يك سان سازي قوم ترك در بين رهبران سياسي تركيه ادامه يابد ، وضعيت پرتنش خواهد بود . تغيير در تعريف و تفسير ملت – دولت ، هويت شناسي ساكنان تركيه، در منابع داخلي ، رعايت اصول دموكراسي و نيز تعهد به قوانين بين المللي ، خواهد توانست تركيه را از معضل مذكور رها سازد. گذشته از این از سويي طبق طرح هاي برنارد لوئيس ( يهودي زاده آمريكايي ) و نظرات هانينگتون ( برخورد تمدن ها ) در چهار چوب « سايس – پيكو جديد » ، طرح ايجاد خاورميانه بزرگ ، بالكانيزه كردن خاورميانه ، تغيير نقشه هاي جغرافايي منطقه ، تضعيف ارتش هاي جهان اسلام ، ايجاد سرزمين هاي نژادي ، مذهبي عاري از هويت تمدني ، تشكيل اسرائيل بزرگ از نيل تا فرات ، مورد پيگيري جدي « ص- ص » (صهيونيزم و صليبيون بين الملل ) است. همچنین اصل قديمي : تجزيه كن و حكومت نما ، به صورت ايجاد درگيري هاي قومي و مذهبي از اهداف سيطره جويان جهاني است . در این شرایط نقشه هاي راه اندازي « كردستان بزرگ » ، ايجاد « ارمنستان بزرگ »، تشكيل« آذربايجان بزرگ » و…. در منطقه مطرح است و خود مختاري ، استقلال نسبي مناطق كرد نشين در سوريه ، عراق ، تركيه ، و حتي ج.ا.ايران نيز قابل لحاظ است. اما تحقق تجزيه تركيه ، معادلات منطقه را بهم خواهد زد و به راهبرد ها ، نوع عملكرد ها، اعمال روش هاي سياسي ، روابط با همسايگان ، دول منطقه و نيز تعاملات بين المللي بستگي دارد. بنابراین با لحاظ موقعيت و شرايط كشور هاي منطقه ، رقابت هاي بين المللي ، امكان وقوع تجزيه جمهوري تركيه ، حداقل طي دهه جاري بعيد به نظر مي رسد .
واژگان کلیدی: شکافهای قومی و نژادی، تجزیه تركيه، بحران، قومی، تركيه