سمیه پسندیده
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
مقدمه
در مورد تاریخ ظهور اسلام در روسیه نمیتوان تاریخ دقیقی تعیین کرد، اما طبق شواهد تاریخی اولين مسلمانان، زماني در روسيه حضور داشتند که دولت روسيه به معناي امروزي وجود نداشت، و مسلمانان به عنوان قبایل بادیه نشین در اطراف رودخانه دون و مناطق نزدیک به قفقاز مستقر بودند. در زمان اتحاد شوروی ائمه جماعت و روحانیون مساجد مراسم ضروري ديني را علیرغم وجود تمام سختگیریها اجرا ميکردند و همه اين مسائل باعث شد دين اسلام در قلب مردم زنده بماند. از اواسط دهه 80 ميلادي که بر خورد حکومت با دين تغيير کرد اصلاحاتي که به فروپاشي نظام کمونيستي منجر شد به افراد متدين آزادي بيشتري داد تا به امور مذهبي خود بپردازند. مسئله تعقيب و تحقيق در مورد افراد بخاطر اعتقادات مذهبي بسيار کمرنگ شد و مردم توانستند بدون ترس به مساجد بروند و پايبندي خود را به مذهبشان آشکار کنند و اين عمل باعث طرد آنان از جامعه نشود.
دولتمردان روسیه با توجه به تاریخ هفتاد ساله اتحاد شوروی به اهمیت آزادی دینی در کشور واقف هستند و دینداران جامعه را نه تنها تهدید نمیپندارند، بلکه بر نقش بیبدیل آنها در ایجاد وحدت ملی روسیه تاکید دارند و به همین علت امروز عرصه را برای مسلمانان بازگذاشتهاند. اما در سالهاي اخير جریان «وهابیت»، مردم مسلمان روسيه را به صورت جدی تهديد مینماید، طي سالهاي اخير ايدههاي این فرقه توسط مبلغين در کشورهاي مختلف اشاعه داده شده است. در مناطق مرکزي فدراسیون روسيه روحانيون توانستند با استقرار اين گروهها مبارزه کنند اما در مناطقي مانند چچن و داغستان این گروهها موفق شدند براي خود پايگاههايي برقرار کنند. عقايد متعصبانه اين گروهها باعث بروز اختلافاتي بين آنها و ديگر مسلمانان شد که بی سابقه بود و تا اين زمان مسلمانان از هر گرايش ديني در کنار هم مانند برادر زندگي ميکردند.
در حال حاضر وهابيت که فرقهای مستبد است و از سالها پیش عملیاتهای تندی را در منطقه قفقاز روسیه و جمهوریهای داغستان و چچن انجام میداد، تهديدی بسيار مهم برای جامعه مسلمانان و مشكل عمومی همه شهروندان روسيه به شمار میآید. عربستان سعودی و شرکای غربی آن سرمايهگذاريهاي هنگفتي براي ترويج وهابيگري در اين مناطق مینمایند. گسترش دامنه فعاليت وهابيون به تاتارستان و شبه جزیره کریمه موضوع جديدي است كه زنگ خطر را براي مقامهاي روس به صدا در آورد.
مبنای مطالعه در این نوشتار پاسخ به این سوال است، که اهداف اصلی وهابیون در کشور روسیه به عنوان کشوری که به طور رسمی خود را از نظر دینی سکولار معرفی نموده است، چیست؟ بنابراین، تلاش میشود تا جریان وهابیت در روسیه، اهداف و انگیزههای آن برای گسترش این فرقه مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
واژگان کلیدی: وهابیت- فدراسیون روسیه- تروریسم- امنیت- مسلمانان- مناطق مسلماننشین
وهابیت در سرزمین روسیه
ریچارد شولتز[1]، بر اساس تعریفی که برای سطح و نوع منازعات مطرح میکند، منازعات قومی و مذهبی را در چارچوب منازعات کم شدت مورد بررسی قرار می دهد، اما در این میان، یک موضوع بسیار حائز اهمیت وجود دارد و آن مسئله هویت، مذهب و وجود شکافهای قومی است، که زمینههای مساعدی برای رشد افراط گرایی دینی به وجود میآورد. افراطگرایی دینی زمینه ساز انواع مناقشات، ناامنیها، بیثباتی در داخل کشورها، ایجاد مذهب هراسی و مانع رشد اجتماعی و پیشرفت خواهد بود، بنابراین، خود عامل جدی در تهدیدات امنیتی به شمار میآید. جنبش وهابیت که از جریان عقلگریز دوره اسلامی نشأت میگیرد و عمدتا در تفکر اهل حدیث، حنبلیگری و اشعریگری ریشهدارد، و بر اساس این بنمایهها هرگونه امر جدید را نفی میکند، یکی از مصادیق عینی افراطگرایی دینی در جهان است.
در دهه 70 قرن بیست، بسط و توسعه وهابیت که جنبشی دولتی و مربوط به داخل سرزمین عربستان است در سراسر دنیا یکی از عوامل مهم سیاست خارجی عربستان سعودی گردید.جنبش وهابیت در واقع ادامه یک جریان از درون جنبش سلفیه است. جنبش سلفیه در حدود اوایل قرن هفتم توسط «ابن تیمیه» شکل گرفت و یک عکسالعمل در برابر گسترش فرقهگرایی در جهان اسلام به شمار میآمد. این مکتب در عربستان متولد شد و ابتدا توسط عثمانیها و دیگران مورد سرکوب قرار گرفت، اما چون با آل سعود گره خورد، دوباره احیا شد و در پی تسلط آل سعود بر عربستان و کسب منابع مالی، مکتب وهابیت یک ایدئولوژی حکومتی تبدیل گردید و در بیشتر کشورهای آسیای مرکزی، فلسطین و جنوب خلیج فارس بسط یافت. وهابیگری با سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی عربستان در مقطع بعد از جنگ جهانی اول پیوند میخورد، و حداقل 6 هزار موسسه مذهبی با هدف تبلیغ آموزههای وهابیت و اعزام مبلغان به منظور تربیت پیروانی برای وهابیت در سراسر جهان و منجمله روسیه تشکیل میشود. علاوه بر فعالیت خود وهابییون در روسیه، ادبیات این فرقه از طریق زائران روس که برای انجام مراسم حج به کشور عربستان سفر میکردند، توسعه پیدا نمود. به عنوان مثال، در یکی از جزوات آموزشی که به زبان روسی نوشته شده و به این زائران اهدا گردیده، آمده است: «…مسلمانانی را که در نمازهای جماعت پنجگانه شرکت نمیکنند، بکشید… گذشته از این موارد، به سبب تکنولوژی کنونی در دنیای اینترنت سایتها و مقالات گستردهای را میتوان دید که به صورت جدی تبلیغات گستردهای را برای توسعه وهابیت انجام میدهند و با سادهترین جستجوی اینترنتی قابل حصول است. «عمر آل سیفی» یکی از مفتیان وهابی در روسیه که برای توسعه وهابیت میان چچنها تلاشهای بسیاری نموده است، تا جایی که چندین سال پیش از سوی «ایمن الظواهری»[2] زمانی که وی فرد دوم القاعده بود مورد ستایش و حمایت جدی واقع شد. وی مفتی گروه «مجاهدین قفقاز» است و در این منطقه موسسه «الهدی»[3] را که در آن تبلیغات جدی وهابیت صورت میگیرد، تاسیس نمود، مقالات، رسالهها و کتب بسیاری در این مرکز به چاپ رسیده است. عمر آل سیفی با حمایت عربستان سعودی در منطقه چچن یک روزنامه، یک رادیو و یک شبکه تلویزیونی راه اندازی کرده که با جدیت مشغول شستشوی مغزی مردم و بهویژه جوانان این منطقه هستند. وی دادگاهی تحت عنوان «دادگاه عالی شریعت»[4] برای تشکیلات درون کشوری «ایچکری»[5] تشکیل داد و خود در ریاست آن را بر عهده گرفت، و از این دادگاه برای انجام اعمال غیر انسانی و دستیابی به اهداف شوم وهابیت علیه مردم و دولت استفاده میکرد.
آموزش اندیشههای وهابیت برای اردوگاههای «مجاهدین»، «القاعده» در افغانستان و «جدایی طلبان» چچن در قفقاز روسیه در نظر گرفته شده بود. بیش از 500 هزار نفر از شهروندان روسیه در دانشگاههای اسلامی و همچنین دانشگاههای دیگر عربستان سعودی آموزش دیدهاند، که این دانشآموختگان گروه دیگری از وهابیون هستند که بعدها در کشور روسیه به عنوان تهدید جدی برای امنیت این کشور به حساب آمدند. به همین دلیل هم امروز مسئولین کشور روسیه تمایل ندارند تا جوانان این کشور به تحصیل در کشورهای اسلامی بپردازند، و استدلال آنان این است که دانشجویان روس در این کشورها تفکرات رادیکالی، انقلاب و شورش را برای کشور ارمغان میآورند.
در طول گسترش وهابیت در روسیه تعارضات چشمگیری میان اسلام سنتی و وهابیت شکل گرفت، از یک طرف سبب بروز درگیری میان آنان گردید و از طرف دیگر وهابیت کم کم اسلام سنتی را در درون خود پنهان نمود و بر آن احاطه پیدا کرد. مفهوم اسلام سنتی که برای اولین بار توسط «طلعت تاجالدین» در سال 1990 مطرح کردید زمینهساز ورود انواع شاخههای اسلام رادیکالی گردید که بعدا مشکلات فراوانی را برای روسیه به همراه داشت. رفته رفته گرایش «مسلمانان سنتی»[6]به وهابیت بیشتر شد، نفوذ دکترین وهابیت و همچنین دکترین سیاسی آن، شعارها، آداب و رسوم آن در میان مسلمانان و به ویژه جوانان افزایش یافت.یعنی وهابیت میان مردم روسیه از درون ادیان سنتی و بیشتر از میان حنفیها و شافعیهای ساکن در این کشور شکل گرفت. اینک مسلمانان حقیقی روسیه، خوانشی تحت عنوان «اسلام سنتی» را به هیچ وجه قبول ندارند و معتقدند که اسلام تنها یک مفهوم همیشگی و قدیمی به نام «اسلام» دارد و انواع دیگر آن کذب است. اسلام سنتی با مفاهیم اصلی اسلام که قرنها در میان مسلمانان روسیه حاکم بوده است، تفاوتهای عمده دارد و اکنون حامیان «گفتگو با وهابیت» از همین مفهوم اسلام سنتی برای پیشبرد آموزههای خود استفاده میکنند.
اسلامیست؛ انگیزه پیدایش نهضت وهابی
شاید اندکی مشکل باشد تا به صورت دقیق گفت فرقه وهابیت در روسیه از چه زمانی حضور داشتند. مقامات كشور روسیه حتي در سالهاي ۱۹۵۰ از وجود گروههاي وهابي در مناطقی مثل داغستان خبر داشتند. رادیکالهای اسلامی تا سال 1991 در جمهوریهای شوروی سابق زندگی میکردند و کمیته امنیت ملی نیز آنها را به دقت زیر نظر داشت. حقایقی که به صورت شفاهی و در برخی موارد هم به صورت روایتهای مکتوب وجود دارد، حاکی از آن است که افسران امنیتی شوروی خود حوزههای را مخصوص فعالیت «وهابیت» تاسیس نموده بودند تا از آن طریق امکان فهم دیدگاه حقیقی مسلمانان به دست آید و آنها را از بروز مخالفتهای احتمالی مطلع سازد. اين گروهها در سال ۱۹۸۹ با صداي بلند اعلام موجوديت كردند، و در آن زمان وهابیهای آسياي مركزي و داغستان موفق به بركناري مفتيهاي مناطق خود شدند. اين اقدام در شمال قفقاز موجب تجزيه اداره روحانيت مسلمانان شمال قفقاز و تشكيل ادارات قومي روحانيت شد.
در دوران اتحاد شوروی شاید بتوان گفت که گروههای افراطیگری تهدیدی برای این کشور به شمار نمیآمدند، اما اکنون وضعیت تغییر کرده است و «حرف و عمل» رادیکالهای اسلامی در روسیه نهتنها بر شرایط منطقه اثر میگذارد، بلکه میان آنها و فعالان جهانی اسلامیسم پیوند ایجاد مینماید. یکی از سناریوهایی که در سال 1994 توسط یوگنی پریماکف نخست وزیر سابق روسیه ارائه گردید: پیشبینی وی پیرامون افزایش «خطر اسلام» برای روسیه بود. طراحان این سناریو بر اساس دورنمای وقایعی از قبیل نفوذ و افزایش اسلامیسم در تاجیکستان که درگیر جنگ داخلی بود، در افغانستان که قدرت جنبش طالبان به طور ناگهانی افزایش یافت و دیگر کشورهای آسیای مرکزی، آن را مطرح نمودند. جنگ چچن در سال 1994 قفقاز شمالی را بیثبات کرد و همزمان طالبان در کابل قدرت را در دست گرفت. افغانستان تبدیل به مرکز بینالمللی اسلامیسم شد، و تبدیل به مکانی مناسب برای افراطیون از سراسر آسیای مرکزی و قفقاز گردید. یک «هلال بیثبات»[7] تشکیل گردید که از یک سو از منطقه قفقاز آغاز میشد و از سوی دیگر تا سینکیانگ چین ادامه مییافت، عصبانیت از این مسئله تمام مسلمانان جهان منجمله مسلمان اتحاد جماهیر شوروی سابق را دربرگرفت. با نگاهی گستردهتر، آشکار است که ایالات متحده آمریکا سالهای زیادی سعی در ایجاد سدی دفاعی در مرزهای جنوبی اتحاد شوروی داشت. با توجه به خصلت سرکش و تهاجمی افراط گرایی، طراحان این سیاستهای ستیزه جویانه در آمریکا، سودای برانگیختن مسلمانان جمهوریهای آسیای مرکزی اتحاد شوروی و از درون فروپاشاندن آن را نیز در سر میپروراندند.
در همین زمان بود که تهدید اسلامیسم در درون مرزهای روسیه متولد شده بود و جنگ میان اسلام داخلی و خارجی تا حد زیادی در قفقاز شمالی و با مقیاس کمتری در اطراف رودخانه ولگا و در اورال جنوبی و برخی مناطق دیگر شکل گرفته بود. در خاک روسیه هم در گذشته و هم اکنون سازمانهای مختلف با ایدئولوژی سیاسی هرچند در مقیاسهای کوچک وجود دارد، مثل سازمان «رستگاری»[8]، «جماعت احیای میراث جامعه اسلامی»[9]، «الحرمین»[10]، «الخیریه»[11]، «قطر»[12]، و گروهکهایی مانند «حزب الاتحریر»، «القاعده» و «الاخوان المسلمین». در این سالها روسیه نه تنها اقدام به تعیین نگرش خود نسبت به عامل اسلامی در نوع افراطی آن نمود، بلکه به چگونگی استفاده از آن در سیاست خارجی خود اندیشید.
فقدان يك دستگاه تنظيم كننده روابط بين مومنان و افكار ناهمگون در جوامع مسلمانان روسیه، موجب ايجاد تنوع و برداشتهاي مختلف از موازين اسلامي شده است. در قفقاز شمالي و دیگر جوامع مسلماننشین روسیه اسلام صوفي رايج است که خصوصیات محلي خاص خود را دارد، آنها مردمانی آرام، اهل مدارا و محبت هستند. جنبش نوسازي تحت عنوان وهابيسم که به اصطلاح براي ايجاد اصلاح در دين اسلام ظهور كرده بودند، مردم این منطقه را از نظر روحی مناسب برای نفوذ در میان عقاید آنها یافتند.
جنبش وهابیتدر روسیه به دنبال چیست؟
از مطالب قبلی این نتیجه حاصل گردید که اخیرا وهابیت به عنوان یک نیروی سیاسی-مذهبی جدید از عربستان و با حمایت ایالات متحده و انگلیس سربرآورده است و اهداف خود را در کشورهای مختلف توسعه میدهد. اما نکته قابل بحث در این میان آن است که فرقه وهابیت در روسیه به عنوان یک کشور سکولار چه اهدافی میتواند داشته باشد که آنها را مایل به توسعه و حضور در این کشور نموده است. برای بررسی این موضوع با استناد به شواهد و قرائن موجود چند سناریو[13] مطرح میگردد:
– سناریوی اول: ایجاد اسلام هراسی در میان شهروندان روسیه و تخریب جامعه مسلمانان این کشور
طبق آخرین سرشماری در فدراسیون روسیه شمار مسلمانان این کشور30 میلیون نفر اعلام شده است، که بیشتر این مسلمانان شامل تاتار- باشقیرها و ساکنان قفقاز شمالی هستند. البته در دیگر مناطق و استانهای فدراسیون روسیه نیز جمعیت مسلمانان به صورت متمرکزحضور دارد و در مناطقی مثل حاشیه ولگا، اورال جنوبی و سیبری ساکن هستند. در برخی شهرها که مسکو و سنپیترزبورگ از مهمترین آنها به شمار میآید نیز میتوان به صورت غیر متمرکز شاهد حضور مسلمانان بود. بیشتر مردم روسیه مسیحی ارتدوکس هستند و نسبت آنها به کل جمعیت روسیه 80 درصد است، که در سال 2012 این نسبت 6 درصد کاهش یافته است. از طرفی نسبت تعداد مسلمانان این كشور از ۳ درصد در سال ۲۰۰۹ میلادی به ۷ درصد در سال ۲۰۱۲ افزایش یافته است که گویای افزایش شمار مسلمانان در روسیه است. رشد شمار مسلمانان روسیه اینک نه برای دولت، بلکه برای آمریکا تبدیل به یک دغدغه شده است و در این رابطه پژوهشهای بسیاری انجام دادهاند. آمریکا این دغدغه خود را تحت عنوان «نگرانی از به هم خوردن تعادل منطقهای» اعلام نموده است و به روسیه اخطار داده است که رشد بیش از اندازه مسلمانان این کشور در آینده تعادل و امنیت منطقهای را بر هم خواهد زد. آمریکا پیشبینی نموده است که نسبت 14 درصدی مسلمانان روسیه تا سال 2030 به 19 درصد افزایش خواهد یافت. اما دولت روسیه حضور مسلمانان را به هیچ وجه تهدید به حساب نمیآورد، چراکه حضور این اقوام در این کشور پیشینه تاریخی دارد و آنها با مسلمانان قرنهاست که زندگی کردهاند. آنچه که برای دولت روسیه تهدید و خطر به حساب میآید وجود سازمانهای افراطی و فرقههای رادیکالی اسلام است.
به نظر میرسد یکی از مهمترین اهداف وهابیت در روسیه این است که شمار تمام جمعیت مسلمان فدراسیون روسیه را به رقمی بین 20 تا 30 میلیون که شمار قابل قبول برای غرب است کاهش دهد و در همین تعداد باقی بماند و افزایش نیابد. وهابیون سعودی و حامیان غربی آنها تلاش میکنند تا تمایل به اسلام به حداقل میزان خود کاهش یابد. آنها تلاش میکنند تا با انجام عملیاتهای تروریستی و ایجاد رعب و وحشت موجی از اسلام هراسی را در میان مردم روسیه ایجاد نمایند و از طرفی با برپایی جنگ و نا امنی در اطراف روسیه مسلمانان سنتی این کشور را منزوی نمایند، یا آنها را وادار به مهاجرت نموده تا شمار مسلمانان در این مناطق کاهش یابد.
– سناریوی دوم: ایجاد بیاعتمادی در مردم نسبت به دولت با نا امن کردن کشور که به تدریج باعث ضعف دولت خواهد شد.
حامیان غربی وهابیت و در راس آنها ایالات متحده روسیه را تهدیدی برای منافع اقتصادی و ژئوپلتیک خود به شمار میآورند و حضور روسیه به عنوان کشوری سکولار و پیشرفته از نظر اجتماعی مانعی بر سر دستیابی به اهداف آنها است. از زمان پایان یافتن جنگ سرد آمریکا بسیار تلاش نموده است تا روسیه را یک بخشی به دام بیاندازد و آنرا درگیر نماید، پس چه موضوعی مناسبتر از مسلمانان روسیه و چه جایی بهتر ازقفقاز میتوانستنند بیابند.
زمانیکه اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید مقامات کمونیست خطر ظهور رژیم کنترل نشده با استفاده از سلاح هستهای را به وجود آوردند که این برای غرب یک تهدید به شمار میآمد. ترکیبی از گسترش زرادخانههای شوروی و افزایش نفرت نسبت به «میلیارد طلایی»[14]ممکن بود که تهدید جدی برای منافع حیاتی غرب باشد. بنابراین، برای یافتن راه حل به منظور خنثی کردن این تهدید جلسات مستمری را در شهرکهای عربنشین لندن تشکیل دادند و تصمیم بر آن شد تا گروههای کارشناسی انگلیسی برای کنترل فرآیند در مناطق تحت نفوذ شوروی سابق و خود روسیه تشکیل گردد. بلافاصله مشخص شد که در بلند مدت از پتانسیلهای ناتو در این منطقه نمیتوان استفاده نمود، و این نتیجه حاصل شد که از خود سازمانهای پساشوروی در خاک روسیه استفاده شود. شایعترین قدرت غیر کمونیست بعد از فروپاشی اتحاد شوروی با به رسمیت شناختن اسلام حاصل گردید، بنابراین کنترل و نظارت بر اسلامی شدن مناطق روسیه ضروری گشت. به همین منظور باید سیاستی را اتخاذ میکردند تا مناطق اسلامی و امامان جمعه در مناطق مسلمان نشین روسیه به ظاهر مستقل باشند در در باطن در اختیار غرب و اهداف آنان قرار گیرند. شکل گرفتن جماعت وهابی که در راس آنها امامان جماعت که به اصطلاح به آنها «امیر» گفته میشود، نتیجه این سیاست غربیها در روسیه بود.
ترور مفتی تاتارستان و معاون سابق وی در تابستان 2012 افزون بر اینكه واكنشهای عمومی گستردهای را در روسیه برانگیخت، عامل نگرانی كارشناسان و مقامهای روس از تشدید فعالیتهای وهابیت و موج جدیدی از نا امنی و مشکلاتی را که گریبان دولت را میگیرد، شد. گروههای وهابی سعی میکنند تا دولت مرکزی را مقصر این جریانات نشان دهند، به همین دلیل نگرانی اصلی اکنون این است که هرگونه اقدام قاطع از طرف دولت برای مقابله با تهدید امنیتی در مناطق مسلماننشین سبب واکنش تند در میان گروهی از مسلمانان گردد.
– سناریوی سوم: شیعهستیزی و مسئله رقابت با نفوذ رو به گسترش جمهوری اسلامی در منطقه اورال-ولگا در دوره پس از فروپاشی شوروی
تعداد جمعیت شیعیان روسیه تقریبا کم و متعلق به تاتها در جمهوری داغستان، اهالی روستای لزگین و جوامع آذربایجانیها در داغستان است. البته به عبارت دقیقتر باید گفت که بیشتر جمعیت شیعیان در روسیه متعلق به آذریها است و خود به تنهایی 85% از کل جمعیت شیعیان را تشکیل میدهند. سابقه حضور آنها در جمهوری داغستان به سال 1996 زمانی که «عیسی عسکرف»[15] یکی از چهرههای مذهبی شهر ماسال در آذربایجان به روسیه عزیمت میکند باز میگردد. «فریز عسکروف» پسر «عیسی عسکرف» که 11 سال در شهر قم به کسب علوم دینی پرداخته بود به عنوان رهبر شیعیان داغستان برگزیده میشود.
در میان مردم روسیه زمانیکه که سخن از آذریهای شیعه به میان میآید، همزمان اذهان عمومی به سمت وهابیت به عنوان دشمن آنها نیز کشیده میشود. در میان جمعیت آذربایجانیهای منطقه داغستان شاهد هیچ یک از پیروان حزب «التحریر و سلفیون» نخواهیم بود، چرا که رهبران شیعه به شدت از رشد این افکار در میان مردم جلوگیری میکنند. اگرچه وهابیون برای نفوذ در میان شیعیان کشور آذربایجان تلاشهایی را به عمل آوردهاند، اما با تلاش رهبر شیعیان روسیه و آموزش مفاهیم صحیح اسلام هنوز راه نفوذی در میان شیعیان فدراسیون روسیه نیافتهاند. اما علیرغم تمام این تلاشها این نگرانی برای رهبران شیعیان تاتارستان وجود دارد که وهابیون جامعه آذریها را تحت کنترل خود در بیاورند.«فریز عسکروف» در سال 2011 کتابی به رشته تحریر درآورد تحت عنوان «شکاف فرقه»[16] که این کتاب به طور خاص به وهابیت پرداخته بود، به گفته نویسنده، وی بعد از چاپ این کتاب به دفعات از سوی وهابیون مورد تهدید قرار گرفته است. رهبر شیعیان روسیه از مقامات این کشور به منظور جلوگیری از نفوذ وهابیون در میان آذریها کمک خواسته است، عسکروف بر این باور است که شیعیان تنها دژ مقاومت در برابر وهابیت هستند که نباید این عامل مقاومت را از دست داد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، عربستان برای رواج تفکر وهابیگری در فضای پساشوروی تلاشهای بسیاری نمود. عربستان به عنوان مرکز جهان اسلام و داعیهدار خلافت اسلامی، هموار کوشیده است از نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور تجمع امت اسلامی جلوگیری کند. دراین راستا، رقابت با نفوذ ایران در مناطق مسلمان نشین فدراسیون روسیه یکی از راهکارهای سعودیها به شمار میآید. اما این سوال مطرح میگردد، که آیا تبلیغ و گسترش حضور وهابیون در جمهوریهای مسلمان نشین روسیه به منظور جلوگیری از نفوذ ایران در این منطقه است؟ آیا اساسا نفوذ ایران در جمهوریهای مسلمان نشین روسیه تا این اندازه است که رقابت دیگر قدرتها را فراخواند؟
موسسه مطالعات استراتژیک روسیه[17] از سال 2011 تا اکنون سه نشست تخصصی پیرامون افزایش نفوذ ترکیه، عربستان سعودی و ایران در منطقه ولگا تشکیل داده است. نفوذ ایرانیان در تاتارستان تنها محدود به مکانیسمهای صرفا دیپلماتیک است، و از نظر عقاید مذهبی و ترویج تفکرات شیعه چندان موفق نبودهاند، و به طور سنتی فعالیت مذهبی ایران را تبلیغ شیعهگرایی افراطی میدانند. هرگاه ایرانیان تمایل به فعالیتهای مذهبی داشتهاند، به نوعی ممانعت وجود داشته است، چراکه بیشتر مسلمانان تاتارستان سنی هستند و اساسا تمایلی به ایجاد همکاری مذهبی نزدیک با ایرانیان ندارند. «رییس سلیمانف» مدیر مرکز مطالعات قومی و مذهبی تاتارستان، بر این عقیده است که وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 بر مسلمانان ولگا تاثیر غیر مستقیم داشته است. جمهوری تاتارستان در حال حاضر حتی حضور 500 دانشجوی ایرانی در این منطقه را نامطلوب ارزیابی مینماید. در سالهای 1990 چند دانشجوی پزشکی اهل لبنان زمینهساز آشنایی جوانان تاتار با «القاعده» شدند، به همین دلیل حضور 500 دانشجوی ایرانی شیعه در کازان را یک خطر بزرگ قلمداد میکنند. بر اساس نتایج حاصل از پژوهشهای موسسه مطالعات استراتژیک روسیه میتوان گفت، در حال حاضر نفوذ کشورهای ترکیه، عربستان سعودی، کویت و قطر در مناطق مسلماننشین روسیه بهویژه جمهوری داغستان بسیار بیشتر از کشور ایران است، و از طریق این کشورها وهابیت فرصت اشاعه تفکرات خود را یافته است.
بنابراین سناریوی اول؛ یعنی ایجاد اسلام هراسی و تخریب جامعه مسلمانان روسیه و همچنین سناریوی دوم؛ بی اعتماد نمودن مردم نسبت به دولت و تضعیف تدریجی دولت مرکزی در روسیه از احتمال بیشتری برخوردار است. اگرچه سناریوی سوم نیز میتواند یکی از اهداف وهابیون در روسیه باشد، اما حداقل میتوان گفت که در حال حاضر هدف اصلی به شمار نمیآید و شاید در آینده مورد پیگیری قرار گیرد.
طرح وهابیتدر روسیه
استراتژی وهابیت در اشغال تدریجی سرزمینها و جدانمودن بخشهای کوچک از مناطق مختلف است. کشورهای خیلی کمی هستند که به طور کامل متصرف شدهاند، و در بیشتر کشورها به کمک جنبشهای جدایی طلب یک بخشی از آن سرزمین را اشغال نمودهاند. استراتژی وهابیت در خاک روسیه نیز به ترتیب زیر است:
1- ابتدا در یک کشور یا منطقهای مشخص عناصر اجیر شده وهابیت حضور پیدا میکنند، در این مرحله هیچ تبلیغاتی انجام نمیشود و تنها نظارهگر شرایط پیرامون هستند. کمکهای مالی بدون قید و شرط فراوان به مردم و بهویژه به سازمانهای اسلامی مینمایند و سعی میکنند تا به افراد اثرگذار جامعه یا به عنوان مثال به افرادی که شانس آن را دارند در آینده تبدیل به رهبر مذهبی یا سیاسی این منطقه شوند، نزدیک میگردند. به تدریج این افراد را با آموزههای خود آشنا مینمایند، و بهویژه در اوقات حج به حاجیان و مخصوصا امامان جماعت یا افرادی که احتمالا در آینده امام جماعت خواهند بود پیشنهاد گرویدن به وهابیت را میدهند. نکته مهم در آن است که تنها مسلمانان هدف وهابیون نیستند، بلکه مسیحیان نیز در برابر این پیشنهادات قرار میگیرند، و اغلب مسیحیانی که برای مدتی به خارج از کشور سفر میکنند تجربه برخورد با این وهابیون را خواهند داشت. اعتقاد بر آن است که اغلب بعد از فراهم کردن مقدمات و آمادهسازی ذهن و نشان دادن ثروت عظیم کاندیدهای مورد نظر نمیتوانند جواب رد دهند.
2- این امامان جماعت آینده تلاش مینمایند تا در ساختار مذهبی و سنتی منطقه جایگاه مناسبی را کسب نمایند. اما هنوز تبلیغات علنی و باز انجام نمیشود، تنها تاکید بر آن است که به طیف گستردهای از طرفداران بورس تحصیلی در خارج از کشور داده میشود.
3- به تدریج یک جماعت کوچکی از این پیروان ایجاد میگردد. این جماعت در اردوگاههای وهابیون که در خارج از کشور روسیه قرار دارد تحت آموزش قرار میگیرند و امامان جماعت مورد موعظه بسیار از سوی وهابیون قرار میگیرند.[18]
4- در محل اقامت این جماعت بر اساس ساختارهای سنتی جنبشهای جداییطلب آغاز به اقدامات شورشی و تحریک مردم مینمایند. جماعت مورد نظر به پشتیبانی از شورشیان درآمده و حتی واحدهای نظامی خود را آماده به مبارزه مینمایند. موفقیتهای نظامی جماعت وهابی باعث میگردد تا جوانان بیشتری جذب آنها شوند، در نتیجه تعداد آنها افزایش مییابد و اردوگاه آموزشهای مقدماتی در داخل کشور تشکیل میشود و سپس برای تحصیلات و آموزشهای تکمیلی به خارج از کشور اعزام میشوند.
5- گروهای وهابی از هیچ اقدامی برای تحریک و دامن زدن بر مناقشات فروگزار نخواهند بود و در نتیجه بحرانهای موجود، تضعیف ساختار سنتی و بافت قدیمی منطقه را به همراه خواهد داشت و از طرفی جماعت وهابی قدرت مییابند. در نهایت؛ وهابیون در همان منطقه اردوگاههای تکمیل آموزشهای خود را تاسیس میکنند.
6- در این مرحله قدرت برتر و واقعی منطقه به امیر یا امام جماعت اصلی جماعت پیروان وهابیون انتقال مییابد. سپس آنها تلاش میکند از منظر ساختار سنتی منطقه و حتی سطح کشور به اقدامات و رسالت خود مشروعیت ببخشند.
7- در صورت انحلال و یا حتی تضعیف روحیه نیروهای دولتی تخریب آنها درکنار ساختار سنتی منطقه خیلی راحتتر صورت میپذیرد و با تکیه بر نیروهای جدایی طلب با قدرت بیشتری نسبت به تخریب ساختار قدرت اقدام مینمایند. اگر به صورت سریع و ضربتی بر نیروهای دولتی غلبه نکنند، در نتیجه یک جنگ چریکی طولانی مدت و البته با همان نتیجه قبلی به راه خواهد افتاد. اما اگر چنین تاکتیکی به اندازه کافی موثر نبود، وهابیون از حمایت نیروهای ناتو بهرهمند خواهند شد، البته رشوههایی که در این میان از طرف سلفیون برای انجام برخی عملیاتها عاید وهابیون میشود را نیز نباید فراموش کرد.
8- در نهایت نیز بسیج تمام نیروها برای توسعه وهابیت در مناطق اطراف انجام میگیرد.
اگرچه ممکن است که این طرح همیشه موفقیتآمیز نباشد، و به عنوان نمونه میتوان به مورد چچن اشاره نمود که وهابیون عملا در فاز پنجم متوقف شدهاند و برای پیروزی مجبور هستند که روند عملیاتی این مرحله دوباره تکرار نمایند.
حیات وهابیت در روسیه و عملکرد دولت در برابر گسترش آنها
طبق گزارشات سازمان امنیت فدرال روسیه، افکار اسلام افراطي و در راس آن وهابیت نهتنها در منطقه قفقاز شمالي بلکه در مناطق کرانه ولگا، اورال و سيبري رو به گسترش است. زمانی عدهای از نظاميان از خاك چچن بيرون رانده شدند و به مناطق مجاور گریختند و خود را تقويت نمودند و حالا براي ادامه حملات در خاك چچن آماده هستند. بديهي است كه مبارزه با وهابيت بايد در سراسر روسيه و با قاطعيت هر چه بيشتر اجرا شود. مقامات رسمي این كشور بايد اراده محكمي از خود نشان دهند و ايدئولوژي وهابيت را به عنوان ايدئولوژي تروريستي ممنوع اعلام كنند، تعريف دقيق حقوقي وهابيت به عنوان ايدئولوژي تروريستي برای روسیه با توجه به شواهد و اسناد موجود كار دشواري به شمار نمیآید. مبارزه با افراط ديني شاید در واقع كار بسیار مشکلی باشد، اما چاره ديگري نیز برای دولت مرکزی روسیه وجود ندارد. یعنی يا وهابییون روسیه بايد نابود شوند يا اينكه وهابیون خود دير يا زود مخالفان خود را از بين خواهند برد. روسیه از دهه 90 به بعد و همزمان با قانون «اصلاحات[19]» که توسط گورباچف مطرح شد، شاهد وقوع عملیاتهای تروریستی متفاوتی بود که هر کدام منسوب به گروه خاصی از جامعه، مانند افراطیون ملی، مذهبی و یا مافیای روسی بوند. به این منظور قوانین متعددی برای مبارزه با تروریستها وضع گردیده است. در زیر به مهمترین قانون که دقیقا در ارتباط با تروریسم و افراطگرایی است، اشاره میشود:
«قانون فدرال پیرامون مقابله با افراطیون»-25 ژوئن سال 2002- شماره اف3-114
ماده1- تعریف فعالیت افراطی(افراط گرایی)؛
– فعالیت انجمنهای مذهبی و اجتماعی، یا هر سازمانی که اجرای عملیات با اهداف: تغییر اجباری در سیستمهای مبتنی بر قانون اساسی و تمامیت فدراسیون روسیه، تضعیف امنیت کشور، ایجاد تشنج و غصب قدرت، ایجاد تشکلهای مسلح غیر قانونی و فعالیتهای تروریستی را سازماندهی مینمایند.
– ایجاد و تحریک نفرت نژادی، قومی و مذهبی
– تحقیر کرامت ملی
– ایجاد خشونت، شورش و خرابکاری در اجتماع
– حقارت شهروندان به خاطر حس نفرت ایدئولوژیک، هویت دینی، قومی یا زبانی
– زمینه سازی برای حضور و توسعه افکار بیگانه یا نیروهای خارجی در خاک روسیه
دیوان عالی کشور روسیه از تاریخ 14 فوریه 2003 تاکنون 17 سازمان تروریستی و افراطی بینالمللی را شناسایی کرده است که فعالیت آنها در خاک روسیه ممنوع میباشد. در این میان فعالترین آنها شامل گروههای زیر است:
– حزب التحریر الاسلامی
– جنبش اسلامی ترکستان
– جماعت اسلامی
– القاعده
– طالبان”، “طیبه”، “تبلیغ
– جامعه اصلاحات اجتماعی
– شورای عالی نظامی اتحادیه نیروهای مجاهدین قفقاز
سازمان امنیت فدرال روسیه، گزارشی در زمینه مطالعه تیپشناسی اقدامات تروریستی در فدراسیون روسیه منتشر نموده بود که طی آن شش تیپ ترور در خاک روسیه را معرفی گشت. این شش تیپ شامل: ناسیونالیستی، افراط گرایان چپ، افراط گرایان راست، ترورهایی با پشتیبانی دولت، مذهبی و آنارشیستی هستند. تروریستهای مذهبی که برای اعمال اهداف خود اقدام به خشونت مینمایند، آنها اغلب به فرقههای مذهبی کوچک و یا حتی ادیان بزرگ مذهبی تعلق دارند. این تیپ نسبت به مابقی بسیار توسعه یافتهتر و همچنین دینامیکتر هستند. در روسیه اقدامات تروریستی وهابیون و اسلامگرایان افراطی در گروه ترورهای مذهبی قرار دارد.باید گفت بسياري از گروههاي وهابي، تروريسم را مؤثرترين وسيله رسيدن به اهداف تعيين شده محسوب ميكنند.
بعد از جنگ دوم چچن و اعمال عملیاتهای تروریستی در مسکو و بیش از همه در مناطق مختلف مسلمان نشین روسیه، توجه سرويسهاي ويژه مسكو را به وهابيون جلب نمود و زمینه گریختن آنها به شبه جزیره «کریمه» مهیا شد. رییس پلیس سابق شبه جزیره کریمه ژنرال گنادی موسکال[20] اعلام نموده است که از سال 2009 در این منطقه وهابیون و افراط گرایان متعلق به حزب «التحریر» شناسایی شدهاند. آنها برای خود پناهگاه مخفی ساختهاند، اسلحه و مهمات تهیه و جمعآوری میکنند، خود را برای اقدامات جهادی در خاک روسیه آماده کرده و علاوه بر آن در صفوف حامیان خود را افزایش میدهند.
به صورت کلی میتوان گفت: که از یک سو، شاهد جدایی طلبان چچنی هستیم که تفکرات وهابیت در میان آنان بعد از جنگ اول با روسیه قدرت یافت، آنها خواهان استقلال هستند و به طرق مختلف به مخالفت در برابر دولت مرکزی میپردازند. جدایی طلبان چچن به پیروی از عقاید «سعید بوریاتسکی[21]» یکی از رهبران معروف و محبوب گروه «امارات اسلامی قفقاز» که در جریان یک عملیات تروریستی در مارس 2010 در جمهوری اینگوشتیا[22] کشته شد، معتقد به جهاد و مبارزه با دولت روسیه و تاسیس خلافت اسلامی در قفقاز هستند. پیروان سعید بوریاتسکی در بین گروههای مختلف تندور به فکر انتقام خون وی هستند و از مروجان اصلی مبارزه طلبی علیه دولت روسیه به شمار میآیند.[23] اما نکته حائز اهمیت در این میان آنکه، تشديد اوضاع شمال قفقاز در بدترين حالت نیز هرگز باعث جدايي اين منطقه از فدراسيون روسيه نخواهد شد و اين سناريو وهابیون جدایی طلب چچنی بیش از حد خوشبينانه است. وهابییون خود را پيرو دين جهاني اعلام ميكنند، و نهتنها قفقاز بلكه تمام جهان را ميخواهند به همين علت حضور خود را در سراسر روسيه گسترش ميدهند.
از سوی دیگر، شاهد تلاش غرب و بهویژه ایالات متحده برای انتقال تروریسم به مناطق مسلمان نشین روسیه و ایجاد بیثباتی در این کشور هستیم. طی چند سال اخیر بعد از تحولات بیداری اسلامی در خاورمیانه و تغییر سیاست آمریکا بسمت بکارگیری نیروهای وهابی و القاعده در معادلات سوریه، فرصتی پیدا شد تا آمریکا با ایجاد شرایط و ترکیب منابع ناامنی جدید، بحران را به سمت فدراسیون روسیه انتقال دهد، و با انگیزهای مذهبی موج جدید ناامنی در قفقاز شمالی و دیگر مناطق مسلماننشین را در دستور کار خود قرار دهد. جریان خشونت طلب وهابی به دنبال محیط جدید در چارچوب منافع ژئوپلتیکی غرب است و این مسئله بعد از ناامیدی غرب در استقلال طلبی فوری نیروهای چچنی در روسیه حاصل شده است. غرب نیاز دارد تا با کنترل مواضع روسیه در خاورمیانه و خصوصا از بستر جدید در سوریه پیوند سازی جریان وهابی با چچنی را بیشتر کند تا روسیه را درگیر تحولات ژئوپلتیکی درون روسیه بنماید. در این میان عربستان به عنوان سردمدار اصلی وهابیت که اتفاقا در مورد بحرین تذکر روسیه را نیز شاهد بوده، غرب را مورد حمایت جدی قرار میدهد. علاوه بر آن، عربستان نیز نسبت به این امر که در کشور پهناوری مثل روسیه یک قدرت پنهانی را در دست داشته باشد، بی میل نیست.
در باب عملکرد روسیه به منظور مبارزه جدی علیه وهابیت و اعمال تروریستی آنها هنوز چشمانداز روشنی وجود ندارد. اینطور که به نظر میرسد، روسیه تا زمانی نامشخص درگیر این جنگ فرسایشی باشد که عوامل مختلف داخلی و خارجی بسیاری در گرم نگهداشتن آن تاثیر دارند. رییس سلیمانف در مقالهای به این مطلب اشاره نموده بود: «…که دولت مرکزی روسیه برای مبارزه با وهابیت لازم است که عملکرد جدی از خود نشان دهد، چرا که آنها در پی متزلزل کردن پایههای اصلی حکومت در فدراسیون روسیه هستند. اگر دولت مرکزی یکی از سران اصلی گروه وهابیون را دستگیر نماید و مجازات سنگینی نیز برای آن در نظر بگیرد، به صورت کامل روحیه دیگر اعضا تضعیف خواهد شد.» رهبر مسلمانان تاتارستان اعلام نموده است که مناطق مسلمان نشین روسیه درصدد هستند تا با اراده مصمم سیاسی یک مبارزه موثر و منظم به منظور مبارزه با وهابیت را آغاز نمایند. برای این امر ابتدا باید مبارزه ایدئولوژیک خود را آغاز نمایند ( که البته ظاهرا این امر صورت گرفته است) و بعد از آن مبارزات سیاسی خود را در پیش خواهند گرفت. رییس سازمان امنیت فدرال روسیه «الکساندر بورتنیکف[24]» وهابیت را یک ایدئولوژی هلاکتبار خواند، چراکه به این نتیجه رسیدهاند برخورد عدمی با این جریان کافی نیست و باید ابتدا در زمینههای نرم افزاری فعال شد.
در شرايط کنونی جامعه روسیه که خود را یک جامعه دموكرات اعلام نموده است، شيوههاي مؤثری جهت مبارزه با گسترش وهابيت وجود ندارند. جماعتهاي وهابي به بركت ساختار شبكهاي و تطبيق ظاهر خود با مسلمانان عادي در برابر نهادهاي انتظامي فعلا چندان آسيبپذير نيستند. ولي ضربات پيشگيرانه به گروههاي وهابيون و تبليغات پيوسته عليه آنها ميتواند جلوي توسعه اين جنبش را بگيرد.
نتیجهگیری
آنچه از مطالعه و بررسی جریان وهابیت در روسیه حاصل شد: حضور وهابیت به عنوان یک نیروی سیاسی- مذهبی با حمایت غرب، ایالات متحده و عربستان سعودی با هدف تضعیف اعتبار دولت مرکزی نزد مردم این کشور، گرفتار نمودن نهادهای دولتی در بخشی از خاک روسیه، ایجاد اسلام هراسی و تشکیل قدرتی پنهانی در خاک فدراسیون روسیه است.
درباره اقدامات عملیاتی نهادهای امنیتی روسیه برای مقابله با وهابیت در روسیه باید گفت: مقامات فدرال فعلاً در جنگ با افراطیها و وهابیون چندان ابتکار عمل نداشتهاند، شبه نظاميان وهابی هر روز به سوژههای مورد نظر خود که از مردم عادی گرفته تا روحانیون مسلمانان و شخصیتهای سیاسی اجتماعی آسیب وارد میکنند. طی دو سال گذشته بهویژه بعد از تحولات در کشورهای اسلامی عربی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا روند فعالیت گروههای افراطی و وهابی که در سراسر روسیه بهویژه قفقاز و ولگا و اورال گسترش یافته است و دیگر نمیتوان گفت که حوزه فعالیت آنها در این مناطق است بلکه میتوان شاهد حضور آنها را در سراسر روسیه و حتی در شبه جزیره کریمه بود.
روسها به این مهم پیبردهاند که برای مبارزه با وهابیت در خاک کشورشان باید از تجربه کشورهای اسلامی كه خطر نيروهاي غيرقانوني اسلاميستي را درک کردهاند، استفاده نمایند. علیرغم اینکه مقامات جمهوری اسلامی ایران در روسیه به دفعات اعلام کردهاند که عامل شیعه میتواند یکی از مستحکمترین عوامل ایستادگی در برابر تهدید وهابیت باشد، اما نشانه و تمایل جدی همکاری روسیه با ایران و دیگر شیعیان جهان به منظور حل این مسئله دیده نشده است.
[1]-Richard schultz
[2]- ایمن الظواهری اکنون رییس القاعده است.
[3]-Аль-Худа/ “Al-Huda
[4]-Верховный шариатский суд/ Supreme Shariat Court
[5]- Ичкерии/Ichkeria، پیشینه تشکیلات درون کشوری «ایچکیری» در قفقاز و همچنین درون حکومت طالبان در افغانستان به سال 1990 باز میگردد،. روسیه و آمریکا در آن دوران دست به عملیات نظامی زدند و زیرساخت های تروریستی در چچن و افغانستان را نابود ساختند. اما ایچکری های قفقاز به جنگلهای این منطقه پناه بردند و تشکیلات خود را در آنجا سازمان دادند. اکنون آنها در قالب اشباح نامرئی، بسیار خطرناک تر از قبل ظاهر شدهاند، و دست به اقدامات تروریستی در چچن ودیگر مناطق روسیه میزنند.
[6]-Традиционных мусульман/Traditional Muslims
[7] – Полумесяц нестабильности/ Crescent of instability
[8]-МИОС/MIOS
[9]-Джамаат Ихья ат-Турас аль-ислямий/Jamaat al-Ihya Turas Al-Islam
[10]-Аль-Харамейн/Al-Haramain
[11]- АльХайрийя/alHayriyya
[12]- Катар/Qatar
[13]- سناریو به معنای طرح کلی وضعیت طبیعی و یا مورد انتظار حوادث است. به صورت تخصصیتر سناریو را میتوان داستانی توصیفی از بدیلهای موجه و موجود که به بخش خاصی از آینده نظر دارد، دانست.
[14]- «میلیارد طلایی»- (golden billion- золотому миллиарду) اصطلاحی است که از سوی کشورهای جهان سوم نسبت به جمعیت کشورهای توسعه یافته که استاندارد نسبتا بالایی از زندگی را دارند، شکل گرفته است. در این گروه میتوان به کشورهای ایالات متحده، کانادا، استرالیا، اتحادیه اروپا و ژاپن اشاره کرد.
[15]- Иса Аскеров/Isa Askerov
[16]-Секта раскола/The sect split
[17]- Российский институт стратегических исследований/RussianInstituteforStrategicStudies
[18]- طبق گزارشاتی که در روسیه منتشر شده است تعداد بسیار زیادی از این اردوگاهها در کشورهای فیلیپین و مالزی قرار دارند.
[19]-Проистройка
[20]
[21]-Саид Бурятский/Saeed Buryatskiy
[22]-республика ингушетия/Republic Ingushetia
[23]- محبوبیت و معروفیت سعید بوریاتسکی فراتز از مرزهای روسیه است و نوشتهها و سخنرانیهای وی در بین گروههای اسلامگرا کشورهای آسیای مرکزی به خصوص در قزاقستان مورد استفاده قرار میگیرد. علیرغم اینکه نزدیک به سه سال از کشته شدن وی گذشته است هنوز یاد و خاطره او در بین مسلمانان وهابی و تندرو زنده میباشد و تبدیل به اسطورهای برای آنها گردیده است. سیدیهای سخنرانیهای وی بین افراطگرایان مسلمان دست به دست می شود و از او بعنوان ارنست چگوارای قفقاز یاد میشود.
[24]-Александр Бортников/Alexandr Burtnikov