دکتر فرهاد نوایی
استاد دانشگاه
مر کز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
تهدیدات نظام تک قطبی آمریکا برای ایران
یکی از مهمترین ویژگی های نظام تک قطبی به رهبری آمریکا ادعای داشتن یک ایدئولوژی و فرهنگ جهانی است. در واقع به عقیده بسیاری از اندیشمندان هدف آمریکا از سلطه نظامی و اقتصادی، در نهایت فرهنگی است. براین اساس «منحصر به فردگرایی آمریکایی» ابرقدرتی اخلاقی، سرچشمه های انقلابی و دموکراتیک، سیستم سیاسی، سازمان اجتماعی، میراث مذهبی آمریکایی ها، را شامل می شود. از دید آمریکایی ها، ایالات متحده به عنوان «شهری برفراز تپه» در بالاترین سطوح اخلاقی در مقایسه با دیگر کشورها و قدرتهای جهان قرار دارد. بنابراین وظیفه ترویج شیوه ی تفکر آمریکایی ارزش ها و ایده آل های دموکراتیک و سیستم سیاسی اش را به بقیه ی جهان بر عهده دارد. فرهنگ آمریکایی از طریق آنچه جوزف جوفی تومور مایکروسافت و مک دونالد- هالیوود و هاروارد (HHMMS) می خواند درصدد سلطه بر فرهنگ های دیگر است.
امروز آمریکا هم هاروارد(که نشانه قدرت روشنفکری است) و هم هالیوود (برتری در فرهنگ مردمی است) را و هم مک دونالد (سلطه آمریکا در زنجیره غذایی مردمی) و مایکروسافت (برتری فنآوری) را ارائه می دهد. همانطور که جوفی نشان می دهد این یک ترکیب بسیار قدرتمند و فریبنده از ابزار قدرت است. با در نظر گرفتن این امر می توان اذعان کرد که برای جمهوری اسلامی ایران اولین و بزرگترین تهدید تک قطبی بودن نظام بین الملل به رهبری آمریکا تهدیدات فرهنگی آن است. همین ماهیت ایدئولوژیک بودن منازقشه (لیبرالیسم فرهنگی و اقتصادی در مقابل اسلام گرایی-مبتنی بر مقاومت و عدالت در نظام بین الملل-) ریشه تمامی منازعات میان دو کشور پس از پیروزی انقلاب را تشکیل می دهد. این ویژگی ایدئولوژیکی انقلاب ایران نیز باعث شد تا در مسئله هسته ای رفتار آمریکا متفاوت باشد؛ از دید غرب کشوری مانند ایران با داشتن ایدئولوژی تغییر نظام بین الملل- که علارغم تمامی تهدیدات و فشارها از اصول خود کوتاه نیامده است- اگر به انرژی هسته ای نیز مجهز شود می تواند مخاطره بزرگی برای هژمونی آمریکا فراهم کند. ایدئولوژی آمریکایی با هجمه رسانه ای و با ابزارهای مسلح به فضای سایبرنتیک تلاش دارد تا زمینه مشروعیت زدایی بیشتر از حکومت های مخالف خود را فراهم کند. اولین پیامد مهم ظهور فضای سایبر، بی شک افول دولت وستفالیایی بوده است. بدین معنی که دیگر آنچه در درون مرزهای یک کشور می گذرد تنها به خود حکومت ملی آن مربوط نمی شود.؛ بعلاوه کاهش فاصله زمان و مکان، اساساً به نوعی جامعه را در مقابل دولت ها تقویت می کند و سلطه رسانه ای کشورها را از بین می برد.لذا آمریکایی ها با امپریالیسم حقوق بشری، مداخله در کشورهای مخالف خود را توجیه می کنند. در امور از جمله تهدیدات دیگر تک قطبی بودن نظام را می توان در ایجاد ائتلافات بین المللی برعلیه ایران ملاحضه کرد. در این معنی ایالات متحده با بزرگ جلوه دادن خطر ایران هسته ای برای کشورهای منطقه و جهان زمینه شکل گیری ائتلافات منطقه ای و بین المللی را علیه ایران فراهم کرد. در واقع بيانيه وزير امور خارجه سابق آمريكا هيلاري كلينتون در تايلند در 22 جولاي 2009 نشانگر در پيش گرفتن استراتژي بازدارندگي و ائتلاف توسط دستگاه سياست خارجي آمريكاست. كلينتون در اين بيانيه اذعان مي دارد “اگر آمريكا يك چتر امنيتي بر سر كشورهاي منطقه بكشد غير محتمل است كه ايران احساس امنيت و قدرت كند زيرا ايراني ها با اين وضعيت قادر به ارعاب و سلطه نخواهند بود. در مصاحبه وال استريت ژورنال در 5 مارس 2010، زبيگينو برژنيسكي مشاور سابق امنيت ملي آمريكا نيز خواستار ايجاد اين چتر امنيتي براي مقابله با ايران شد. برهمین اساس می توان خریدهای تسلیحاتی وحشتناک کشورهای حوزه خلیج فارس از آمریکا را می توان تفسیر کرد. علاوه براین ائتلاف منطقه ای، کشیده شدن ناتو به سمت شرق و حضور در حیات خلوت ایران و رویکرد واحد کشورهای غربی به رهبری آمریکا در مسئله هسته ای می تواند گواهی بر تهدید تک قطبی بودن نظام برای ایران دارد؛ تک قطبیتی که با امکان ناپذیری یکجانبه گرایی، اکنون تلاش دارد تا سایر کشورهای متحد مانند اتحادیه اروپا را نیز برای فشار بر ایران در کنار خود وارد معادلات جهانی کند.
مزایای تغییر نظام تک قطبی به چند قطبی برای ایران
همانطور که گفته شد نظام تک قطبی مخاطرات جدی را به لحاظ ایدئولوژیکی و نیز نظامی و اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران به همراه داشته است. در عین حال می توان گفت که با افزایش قدرت روسیه و چین و نیز نقش آفرینی اتحادیه اروپا و همچنین رشد بازیگران نامتعارف نظام بین الملل مانند بنیادگرایی اسلامی عملاً امکان تداوم یک جانبه گرایی وجود ندارد. در چنین فضایی شکسته شدن سیستم بین المللی به چند قطبی می تواند فشار را بر مسئله هسته ای ایران و کلیت سیاست های کشور کاهش دهد. این امر عملاً در یک جهان چندقطبی شروع شده است. مقابله روسیه و آمریکا-علارغم همکاری در قطعنامه های شورای امنیت-تاکنون باعث منتفی شدن هرگونه حمله ای به ایران شده است. اگرچه توانایی های نظامی و اقتصادی و نیز ژئوپلتیکی ایران خود از جمله عوامل اصلی و مهم در ناتوانی آمریکا در دستیابی به اهداف خود بوده است. در فضای چند قطبی بویژه در زمینه فعلی نظام بین الملل که روسیه می رود تا آخرین حلقه های همبستگی خود را با آمریکا قطع کند امکان یک اقدام دسته جمعی علیه ایران عملاً کاهش می یابد. مضافاً اینکه بحران اقتصادی غرب و نیازهای انرژی منطقه یورو در بستر تحریم روسیه نیاز غرب به انرژی جایگزین –ایران- را افزایش می دهد. به لحاظ اقتصادی نیز چندقطبی شدن نظام بین الملل فضای مناسبی را برای شکسته شدن تحریم آمریکا علیه ایران فراهم می کند. در این شرایط و در محیطی که بحران اوکراین جنگ سرد جدیدی را میان شرق و غرب بوجود آورده است چندقطبی شدن نظام بین الملل باعث تنوع انتخاب های ایران شده است. توافق اقتصادی ایران و روسیه و حتی پذیرش روبل و ریال بجای دلار بزرگترین پشتوانه این ادعا می باشد. در چنین فضایی تغییر عضویت ایران از ناظر به دائمی در سازمان شانگهای نیز بعید به نظر نمی رسد. بنابراین تغییر نظام تک قطبی به رهبری آمریکا به چند همراه با افزایش قدرت بازیگران بزرگی همچون چین و روسیه نخست می تواند از زیاده خواهی های تک قطب و رویکرد یکجانبه گرایی آن جلوگیری کند و در وهله بعد به تغییر رفتار تک قطب در شرایط موازنه قوا بیانجامد. یکی از پیامدهای مهم این تحولات برای جمهوری اسلامی ایران این است که می تواند بدون تحمل فشارهای آمریکا و در فضای توزیع قدرت، نقش منطقه ای و حتی جهانی خود را افزایش دهد. نتیجه دیگر، استفاده از مولفه های ژئوپلتیکی و بویژه منابع عظیم نفت و گاز است که امکان بازیگری و نقش آفرینی بیش از پیش ایران را در عرصه بین المللی فراهم می کند. نباید فراموش کرد که ایران دومین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد و درحالیکه منابع کشف نشده نفتی عربستان تا حداکثر بیست سال آینده می تواند پاسخگوی نیازهای جهانی باشدایران به عنوان بزرگترین جایگزین این کشور خود را نشان داده است.
واژگان کلیدی: نظام تک قطبی، چند قطبی ، نظام بین الملل، امریکا