دکترمهدی مطهرنیا
آینده پژوه و کارشناس روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
اولویتها و اهداف بازیگران اروپایی فرانسه، انگلستان و آلمان در روند مذاکرات هسته ای با ایران
برای بررسی اولویتها و اهداف بازیگران اروپایی فرانسه، انگلستان و آلمان باید به لایههای مختلف رفتاری و کنشی این بازیگران توجه داشت. در حوزه نظام بین الملل پرونده هسته ای ایران نه فقط یک پرونده برای دستیابی به انرژی هسته ای است. یعنی جلوگیری از رسیدن ایران به زعم این کشورها برای رسیدن به انرژی هسته ای غیر صلح آمیز است. بلکه آنچه اهمیت دارد تأثیر این پرونده در ارتباط با منطقه هارتلند نو و سپس تسری میان کارکردی حل این پرونده بر شکل دهی به ترتیبات منطقه ای و از پی آن نظم آینده جهانی است. باید قبول کنیم که امروزه در سطح نخست نظام بین الملل سه قدرت با یکدیگر در رقابت شدید به سر میبرند:
- ایالات متحده آمریکا
- اتحادیه اروپای متحد
- چین در آسیای شرقی
در این بین اگرچه اروپا و ایلات متحده آمریکا در وضعیت اتحاد و همراهی با یکدیگر قرار دارند. ولی در ادبیات سیاسی همواره همکاری و رقابت توأمان را با یکدیگر دنبال میکند. فلذا در این چارچوب باید بر این نکته توجه داشته باشیم که با عنایت به تصویر آینده اتحادیه اروپا و امکان پیوستن ترکیه به جغرافیای اتحادیه اروپا در آینده این اتحادیه با ایران همسایه خواهد شد. همسایه ای که یک گام دیگر بیش تر به خلیج فارس ندارد. در این بین در صورتی که اتحادیه اروپا این گام را از نظر ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک بردارد، زمینههای بر هم خوردن توازن بین المللی بین دو متحد غربی یعنی امریکا و اروپا امکان وقوع پیدا میکند. از این جهت است که ایالات متحده آمریکا بدون در نظر داشتن رأی هم پیمانانش به عراق حمله میکند و ایالات متحده آمریکا امروز در پی حل و فصل دیپلماتیک پرونده هسته ای است تا از یک درگیری ممکن الوقوع نظامی با ایران خودداری کرده و آینده منطقه را در چارچوب این معنا مدیریت کند. در حالی که من بر این باورم که در نهایت آمریکاییها حاضر به پرداخت هزینه در ارتباط با ایران نیز خواهند بود، چرا که بر این باورند که به هیچ وجه در منطق استراتژیک برای آمریکا و در صحنه بین المللی گذر از هارتلند که من آن را خلیج فارس و فلات ایران می دانم، به صرفه نیست. از این جهت است که نزدیکی ایران و آمریکا در حل و فصل پرونده هسته ای همواره حتی متحدین اروپایی آمریکا را دل نگران و به بیان دیگر دلواپس و بیش از همه متحدین فرامنطقه ای ایالات متحده آمریکا و در رأس آن متحد قدیمی ایالات متحده آمریکا یعنی اسرائیل را در منطقه دل نگران ساخته است. این امر موجب میشود که کشورهایی مانند انگلیس زیرپوستی و با هدایت کشوری مانند فرانسه در مقاطعی از مذاکرات تحرکاتی را در جهت حفظ وضعیت موجود و عدم موفقیت در رسیدن به یک طرح جامع هسته ای ایفا کنند. این موضوع را در توافقات ژنو 2 ، در مذاکرات وین پس از تصویب ژنو 3 و در موضع گیریهای وزیر امور خارجه انگلیس به خوبی میتوانیم ملاحظه کنیم. یعنی اگرچه آنها کوشش میکنند این موضوع را تا حدود زیادی پوشش دهند، اما اگر نیک بنگریم میتوانیم تا حدود زیادی سیگنالهایی از این موضوع را در ادبیات کاربردی از شوی کنشگران و نخبگان این کشورها بیابیم. در این راستا آلمان در این زمینه تلاش دارد که نقش یک قدرت سایه را بازی کند. آلمانیها همواره تلاش داشتهاند در ارتباط با مسائل ایران از نکته کلاسیک سنتی خود بهره ببرند. در حوزه سیاست خارجی آلمان اساسا خود خاورمیانه هنوز در اولویت قرار ندارد، چه برسد به ایران و مسائل موجود در ایران. لذا باید این واقعیت را از این جهت قبول کنیم. اما برای فرانسویها و به ویژه انگلیسیها آینده منطقه خاورمیانه از اهمیتی جدی برخوردار است.
اولویتها و اهداف بازیگران شرقی یا چین و روسیه در مذاکرات هسته ای
چین و روسیه به ویژه روسها به حفظ وضع موجود میاندیشند. روسها به خوبی بر این مسئله واقفاند که هیچ گاه نمیتوانند به ایران به عنوان یک دوست استراتژیک نگاه کنند. اگر چه در ادبیات روسها ما بارها این معنا را مخصوصاً بعد از بحران اوکراین دیده ایم اما متأسفانه بعد از بحران اوکراین روسها ناگهان به فکر آن افتادند که با ایران یک کلنی اقتصادی تشکیل دهند و حتی مبادلات روبل با ریال ایران را در دستور کار قرار بدهند. اما من بر این باورم که یکی از رقبای اصلی استراتژیک روسیه به ویژه در حوزه اقتصادی ایران است. فلذا روسها با توجه به این معنا هیچ گاه به دنبال ایجاد یک فضای مثبت در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران از منظر شریک استراتژیک برنمی آیند. مسئله شانگهای و پیوستن ایران به این موضوع را باید مد نظر قرار دهیم که همواره روسها ایران را تا لبه چشمه شانگهای میبرند ولی بازهم تشنه بازمی گردانند. چینیها در این زمینه مانند آلمانها در اتحادیه اروپا عمل میکنند. پشت باد ناشی از سرعت روسها در این زمینه خود را پنهان میکنند و تلاش دارند انرژی خود را در این زمینه هدر ندهند. چرا که برای چینیها هم ایران و مسائل مربوط به ایران در اولویت سیاست خارجی آنها نمیگنجد. با وجود این که اگر بتوانند در حوزه تحرکات روسیه مانور دهند و انها نیز از این معنا بهره ای ببرند، خوشحال خواهند شد. چنانچه امروزه چینیها در ارتباط با بازار ایران توانستهاند تا حدود زیادی جایگزین کشورهای غربی شوند و این حداقل تجارت هم برای چینیها صرف اقتصادی داشته است. لذا تلاش میکنند در یک وضعیت برزخ گونه در ارتباط با مسائل مربوط به ایران حرکت کنند. آنچه مسجل است همه این بازیگران از یک چیز خشنود هستند و آن این است که ایران نتواند در نظم بین المللی جایگاه تثبیت شده ای در منطقه برای خود فراهم سازد. چرا که در عین حالی که به ایران به عنوان یک کشور قدرتمند منطقه ای مینگرند، میدانند که اگر وضعیت ایران در حوزه بین المللی به یک ثبات نسبی برسد میتواند نقشی بسیار مؤثر در شکل دهی به معادلات بین المللی و تأثیر گذاری بر وزنه قدرت هر یک از بازیگران در نظم آینده جهانی باشد.
بازیگران اروپایی و شرقی و نگاه به توافق یا عدم توافق در مذاکرات
آنچه به نظر میرسد حفظ وضع موجود در دستور کار کنونی این بازیگران است. آنها از یک سو نمیخواهند مساله ایران با 5+1 زمینههای حل و فصل مسائل کنونی بین دو کنشگر اصلی یعنی ایران و آمریکا را از طریق پرونده هسته ای فراهم آید و حتی پرونده هسته ای در برزخ مذاکره ادامه پیدا کند. زیرا از یک سو ایران را به عنوان رقیب آینده استراتژیک خود کنترل میکنند و هم موجب می شوند ایالات متحده امریکا هزینه بیشتری در ارتباط با مسائل خاورمیانه و به پیروی از آن نظام بین الملل بپردازد. اما از سوی دیگر به خوبی بر این نکته وقوف دارند که ورود ایران و ایالات متحده آمریکا به یک اصطکاک فرامذاکراتی در ارتباط با این معنا میتواند زمینه پرور ایجاد یک فضای منفی برای تمامی بازیگران بین المللی و بالا رفتن هزینههای بین المللی در شکل دادن به نظم آینده جهانی شوند.
واژگان کلیدی: اولویت ها بازیگران شرقی در مذاکرات هسته ای، اهداف بازیگران اروپایی از مذاکرات هسته ای ، اولویت ها و اهداف بازیگران شرقی از مذاکرات هسته ای، بازیگران شرقی و اروپایی ، مذاکرات هسته ای ایران