فرزاد رمضاني بونش
مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
رقابتهای مقدماتی حزب جمهوریخواه برای تعیین نامزد نهایی آن حزب جهت شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده به پايان رسيده و میت رامني به عنوان رقیب باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آن کشور شناخته شده است. در اين حال با توجه به برگزاري انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ششم نوامبر امسال و نزديك شدن به اين موعد در گفتگويي با با دكتر فواد ايزدي كارشناس مسائل امريكا به بررسي متغيرها و مولفه هاي مهم مورد نياز براي پيروزي اوباما در آستانه انتخابات رياست جمهوري پرداخته ايم:
واژگاه كليدي: اوباما، رامني، انتخابات رياست جمهوري، اقتصاد، سياست خارجي ، سياست داخلي، كاخ سفيد
مركز بين المللي مطالعات صلح: جمهوریخواهان در مقام انتقاد از عملکرد اقتصادي رییس جمهور، اوباما چه دلايلي را براي پيروزي رامني مورد توجه قرار داده اند؟
مهمترين بحثي كه جمهوري خواهان به آن توجه كرده اند حوزه اقتصادي است. يعني با توجه به اينكه وضعيت اقتصادي امريكا وضعيت خوبي نيست و اوباما نيز در دور قبل با شعار بهبود وضعيت اقتصادي در صحنه حضور يافته بود و اكنون شعارهاي وي محقق نشده است اكنون و مهمترين حربه جمهوري خواهان عدم تحقق شعارهاي اوباما بوده است. در اين راستا جمهوري خواهان اينگونه تبليغ ميكنند كه با توجه به سابقه رامني در عرصه فعاليت اقتصادي وي ميتواند مشكلات كشور را حل كند. در اين حال بايد توجه داشت كه در تاريخ معاصر امريكا در حالي كه كسادي اقتصادي (مانند وضعيت كنوني بوده است) هيچ گاه اين امر رخ نداده است كه رئيس جمهوري كه متولي امور بوده است بتواند دوباره انتخاب شود. يعني در حالي كه شاخص ها منفي مي باشد اگر اوباما انتخاب گردد نوعي انتخاب تاريخي است.
مركز بين المللي مطالعات صلح: مجموعه عملکرد چهارساله اوباما در عرصه سیاست خارجی با انتقادات تندی از جانب حزب رقیب جمهوريخواه مواجه شده است در اين حال به نگاه شما نقش پرونده هسته اي ايران تا چه حدي ميتواند نقش مهمي در معادله انتخابات رياست جمهوري آينده امريكا داشته باشد؟
بحث ايران در تبليغات انتخاباتي خيلي داغ است و شايد كمتر روزي باشد كه رامني به مسائل ايران اشاره نكند و از اين موضوع به عنوان چماقي بر ضد اوباما بهره نگيرد. جمهوري خواهان بر اين نظرند كه اوباما نتوانسته است در حدي كه نياز است با ايران مقابله كند. در اين حال از چند موضع و نقش ايران در انتخابات امريكا چيز جديدي نيست و معمولا يكي از موضوعات مطرح شده در انتخابات امريكا ايران است. به عبارتي به گونه اي سنت درآمده است و معمولا اينگونه بحث ها درمورد ايران بيشتر جنبه انتخاباتي دارد. يعني زماني كه نامزدها به قدرت مي رسند نمي توانند سخنان خود در مورد ايران (چه در راستاي بهبود روابط يا بدتر شدن و رفتار خصمانه و…) را در عمل انجام دهند. چنانچه در دوره اوباما نيز اينگونه بود و در بحث هاي انتخاباتي مواضعي نرم تر داشت اما بعد كمابيش سياست هاي بوش را ادامه داد. گذشته از اين نيز نبايد به تبليغات در مورد ايران در اين دوره توجه جدي كرد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: نقش متغيرها و بازيگران خارجي همچون اسرائيل در معادله انتخابات رياست جمهوري آينده امريكا تا چه حدي است؟
در مورد نقش اسرائيل در انتخابات ما شاهد نقش برجسته اي و حداقل از دهه 50 به هستيم. آنها براي انتخابات امريكا برنامه ريزي دارند و با توجه به لابي خود در اين حوزه فعاليتهاي ويژه اي را در راستاي منافع خود انجام مي دهند. در اين حال بايد توجه داشت كه كشورهاي ديگر هم از ظرفيتهاي امريكا به نفع خود بهره مي گيرند. يعني در ساختار سياسي ويژه امريكا كشورهاي خارجي ديگر ميتوانند در راستاي منافع خود تحركاتي را داشته باشند اكنون نيز كمتر كشوري در دنيا است كه از ساختار سياسي ويژه در امريكا بهره نگيرد. حتي كشورهاي كوچك آفريقايي هم با شركت هاي لابي در امريكا چه به وسيله پول و يا…تعامل كرده و پيگير منافع آن كشور در حوزه رسانه ها سياسي و..به گونه آفندي و پدافندي هستند. در اين زمينه اسرائيل رتبه نخست در استفاده از اين ظرفيت براي اهداف خود دارد، امري كه جاي تعجب نيست. در مقابل جاي تعجب آن است كه ايران در اين حوزه فعال نبوده است و از ظرفيت هاي داخلي امريكا براي تاثير گذاري استفاده نكرده است. يعني لزوما ما نبايد در تاكتيك ها و روشها از كشورهاي ديگر در اين حوزه كپي برداري كنيم، اما مي توانيم از ظرفيت هاي داخلي امريكا براي تحقق منافع ملي كشور در انتخابات و…بهره گيريم.
مركز بين المللي مطالعات صلح: نوع عملکرد رییس جمهوری آمریکا در سیاست خارجی (به خصوص در نحوه مواجهه با تحولات خاورمیانه و بحران سوريه و ليبي )و همچنين ايفاي نقش روسيه و چين در اين منطقه تا چه حدي بر جايگاه اوباما و امنیت ملی ایالات متحده و تنزل قدرت و هژمونی واشنگتن در آستانه انتخابات رياست جمهوري تاثير گذار بوده است ؟
در سياست خارجي اوباما بازيگران متعددي تاثير گذار بوده اند. در اين حال جدا از قوه مجريه كنگره و قوه مقننه در سياست خارجي تاثير زيادي دارند. چنانچه در كنگره امريكا جدا از وزير خارجه، معاونان و سفيران هم بايد از كنگره راي اعتماد گيرند، لذا جزئيات سياست خارجي در كنگره هم مورد بررسي است. به نظر ميرسد در سياست خارجي اوباما نسبت به بوش در ابتداي دوره خود موفق تر بود. يعني هم توانست نسبت به هم پيمانان امريكا بهتر عمل كند (كه نتيجه آن اجماع اوباما و فشار بر ضد ايران بود). جدا از اين نيز اوباما درمورد ساير كشورها مانند چين و روسيه هم بهتر عمل كرد. با با رخدادهاي بيداري اسلامي و موضوع ليبي رابطه با اين دو قدرت با امريكا تا حدي تحت تاثير قرار گرفت و دو كشور چين و روسيه از سياست هاي امريكا ناراضي شدند. يعني اين كشورها متوجه شدند كه زياده خواهي امريكا محدوديتي ندارد و حتي اگر امريكا ايران را هم سركوب كند سراغ روسيه و چين هم خواهد رفت. در انتخابات كنوني بعد از وضعيت اقتصادي موضوع سياست خارجي رتبه دوم را دارد، ولي در اين جايگاه هم اين مساله طرح ميشود كه رابطه امريكا با چين و روسيه خوب نيست، اما رامني بر اين نظر است كه همچون ايران نسبت به روسيه و چين هم فشار لازم صورت نگرفته است و وي به نقد اوباما پرداخته است.
مركز بين المللي مطالعات صلح: مهمترين برگ هاي برنده داخلي رامنی و جمهوري خواهان در آستانه انتخابات رياست جمهوري امريكا در مقابل دمكرات ها چيست؟
در واقع بيشترين سرمايه گذاري رامني براي رقابت با اوباما تاكيد بر نقش اقتصاد است و موضوع اقتصادي اصلي ترين بحث در انتخابات كنوني است. يعني با توجه به منفي بودن شاخص هاي اقتصادي رامني به اين نكته توجه كرده است كه تمركز تبليغاتي را بر محور اقتصاد قرار دهد و در اين زمينه هم سرمايه گذاري هايي كرده است. اين امر ممكن است موفقيت آميز باشد و يا با شكست روبرو گردد. علل شكست اين امر ميتواند اين امر باشد كه چنانچه دمكرات ها در مبارزه انتخاباتي بتوانند اينگونه به امريكائيان وانمود كند كه هر چند اكنون وضعيت اقتصادي خوب نيست، اما بحران و مشكلات در زمان دمكراتها ايجاد نشده است اين امر مي تواند پاتكي بر ضد رامني باشد. گذشته از اين اوباما و تيم وي تلاش مي كنند تا از نظر شخصيتي رامني را زير سوال ببرند. چرا كه رامني از خانواده اي پولدار بوده و دست به اخراج كارگران در شركتهايي كه مي خريده ميزده است. اوباما با اين توجه تبليغاتي را در اين حوزه ها بر ضد وي آغاز كرده است. گذشته از اين نيز از نقش مسيحيان محافظه كاري كه در مسائل اجتماعي و اخلاقي دغدغه هايي دارند هم نبايد گذشت. در اين حوزه رامني تلاش كرده است تا حملات بيشتري بر ضد اوباما داشته باشد و سعي مي كند كه نزديك هاي خود را به اين طيف ها (كه رامني هم از نظر فكري به اين قشر سنتي تر و مذهبي تر جامعه امريكا متعلق است) را نشان دهد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به انتخابات گذشته رياست جمهوري امريكا نقش مهاجران واقليت هاي قومي و مذهبي در پيروزي دوباره اوباما را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
در حقيقت اقليتها در انتخابات امريكا مي توانند نقش ويژه اي داشته باشند. مهمترين اقليت يهوديان طرفدار اسرائيل هستند كه از نظر مالي به هر دو حزب عمده كمك ميكنند. جدا از اين اقليت هايي ديگر هم در اين حوزه فعالند و كمتر اقليتي در اين كشور در انتخابات فعال نيست. در اين ميان با توجه به تمام هجمه هايي كه بر ضد ايران صورت مي گيرد يكي از ضعف هاي ما آن است كه نتوانسته ايم از اقليت هايي مانند مسلمانان و ايرانيان به منظور تاثيرگذاري در ساختارسياسي و اجتماعي كه ميتوانند براي ما مفيد باشند بهره بريم. در اين بين بايد گفت در انتخابات رياست جمهوري اين كشور چهره هاي اقليت و حتي دولت هاي خارجي مرتبط با اقليت ها مي توانند نقش آفريني كنند. گذشته از اين اكنون در بين حدود نود درصد اقليت سياه پوست در امريكا متمايل به اوباما هستند. در انتخابات قبلي اكثريت اسپانيايي تبارها به سوي اوباما رفتند، ولي اكنون رامني اميد دارد تا در مجموع راي اسپانيي تبارها به اوباما را كاهش دهد. جدااز اقليت هاي نژادي اقليت ها ديني نيز مي توانند در انتخابات نقش آفريني كنند. در اين حال اقليتهاي ديني سنتي تر مسيحي معمولا از جمهوري خواهان دفاع ميكند. اوباما اكنون تلاش مي كند درصد راي خود را در بين اين اقليتها افزايش دهد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: مهمترين چالش هاي تاثير گذار براي پيروزي دوباره اوباما در انتخابات رياست جمهوري امريكا چيست؟
رامني اينگونه وانمود مي كند كه اوباما در حوزه داخلي و خارجي موفق نبوده است. در واقع جدا از مشكلات اقتصادي كه طرف مقابل بر روي آن مانور مي دهد در حوزه سياست خارجي و موضع ايران نيز از اهميت برخوردار است. گذشته از اين اما بايد گفت مشكلي كه در انتخابات كنوني وجود درصد شركت كننده ها در انتخابات است. يعني معمولا در انتخابات رياست جمهوري حدود 50 درصد شركت ميكنند اما در دوره قبلي درصد بيشتري از سياه پوست ها (كه معمولا در انتخابات شركت نمي كنند) شركت كردند. در اين حال درصد شركت كننده ها ميتوادن نقش مهمي در پيروزي اوباما داشته باشد. چرا كه به نظر ميرسد درصد شركت كننده ها در انتخابات فرارو از انتخابات پيشين كمتر است و برخي از هواخواهان قبلي اوباما كه با شعار تغيير در صحنه حضور يافته بودند راي نمي دهند امري كه به نفع رامني است.
مركز بين المللي مطالعات صلح: در چه صورتي اوباما خواهد توانست پيروز دوباره انتخابات رياست جمهوري امريكا گردد؟
در نظر سنجيهاي صورت گرفته وضعيت دو نامزد دمكرات و جمهوري خواه نزديك به يكديگر است. يعني هر دو در حدود چهل و هشت درصد راي دارند، اما بايد گفت راي مستقيم مردم در امريكا رئيس جمهور را انتخاب نمي كند بلكه سيستم الكترال كالج است كه در نهايت رئيس جمهور را انتخاب ميكند. اكنون در اين سيستم و طبق نظر سنجي ها حدود 190 نفر به سوي رمني گرايش دارند و 274 نفر به سوي اوباما رفته اند. يعني با وجود اختلاف هشتاد راي اگر امروز در امريكا انتخاباتي برگزار شود اوباما برنده ميشود. در اين ميان اگر اوباما اين اختلاف را حفظ كند پيرزو مبارزه است، اما اگر رامني بتواند در حوزه اقتصادي مشكلات اقتصادي را به اوباما نسبت دهد و به عدم مديريت وي در صحنه اشاره كند امكان پيروزي اوباما سخت ميگردد.