مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اهداف و نگاه آمریکا به بحران یمن

اشتراک

 دکتر فاطمه محمدی

استاد دانشگاه و کارشناس مسائل  بین الملل

 

 گذشته رویکرد آمریکا به یمن

 از زمان وقع بهار عربی در سال 2011،‌یمن دچار شوک سیاسی شده است. رهبر اقتدارگرا آن علی عبدلله صالح توسط فشار مردمی از قدرت برکنار شد، اما جانشین او منصور هادی نتوانست حمایت کشور خود را جلب نماید. حوثی ها قدرت را در سپتامبر 2014 به دست گرفتند و در مارچ سال بعد ،‌ریس جمهور هادی به اجبار  به عربستان سعودی تبعید گردید. از آن زمان یمن از دورن دچار مشکل و  سبب دخالت گروه ها و کشورهای گوناگون در یمن گردیده است. بنابراین یکی از خونبارترین مناقشات در خاورمیانه که چندان به دلیل رویدادهای دیگر در سوریه و عراق مورد توجه قرار واقع نمیگیرد، ‌بحران یمن است. در جنگ تقریبا3 ساله یمن، بیش از 10000 نفر کشته شده اند که سبب شکل گیری یک بحران عظیم انسانی گردیده است.

نقش ایالات متحده در جنگ یمن قابل توجه است. عربستان سعودی بیشترین تسلیحات خود را از ایالات متحده خریداری نموده است. خلبانان آن توسط ایالات متحده آموزش دیده اند و هواپیماهای عربستان در هوا توسط ایالات متحده سوختگیری می شوند. عربستان در جنگ یمن، انتظار پشتیبانی کامل از سوی آمریکا را  بدون توجه به نتایج بشردوستانه  آن را دارد. ارتش ایالات متحده به طور گسترده ای به کمک عربستان سعودی پرداخته و نیروهای ویژه ایالات متحده بر روی زمین در یمن، به ظاهر برای مبارزه با القاعده فعالیت می نمایند. همانطور که در سوریه، ایالات متحده خود را به سقوط دولت شیعه متعهد می داند، در یمن نیز همین هدف را دنبال می نماید. ائتلاف عربستان به طور معمول، اهداف غیر نظامی مانند بیمارستان ها و تجهیزات تولید مواد غذایی را بمباران میکند و ناظران سازمان ملل کوتاهی عربستان در اجرای حقوق بین الملل و جنایت جنگی در این زمینه را اذعان کرده اند. از نظر حقوق بشری شاهد یک فاجعه بین المللی در یمن می باشیم،  نزدیک به 300 غیر نظامی یمنی از جمله حداقل 100 زن و کودک بین مارچ و اکتبر 2016 کشته شده اند و بیش از 3 میلیون نفر یمنی از خانه های خود آواره شده اند و 14 میلیون نفر دیگر به زعم سازمان ملل متحد در «عدم امنیت غذایی» به سر می برند . در بررسی های صورت گرفته از سوی شورای امنیت سازمان ملل در 27 ژانویه 2017، مشخص شده بود که این حملات برای مورد هدف قرار داده اهداف مشروع نظامی نبوده است . اینها در حالی است که ایالات متحده اقدامی در جهت خاتمه به این مساله ننموده است.

در سال 2016، دولت اوباما کمکهای سخاوتمندانه ای را در چارچوب طرح واکنش بشردوستانه به یمن نمود.در دولت اوباما، دیدگاه ایالات متحده در خصوص یمن تا حد زیادی بر اساس طرح های ضد تروریسم و اولویتهای منطقه ای، علی الخصوص مبارزه با رهبران القاعده بود. قیام های بهار عربی در اوایل سال 2011 به یمن رسید و رابطه منطقه ای آمریکا و تلاش اوباما را برای دموکراسی سازی پیچیده ساخت. این زمانی در یمن آشکار و نمایان گردید که کاخ سفید به نصب و روی کار آمدن یک حکومت جدید و طرفدار آمریکا در صنعا، بعد از سال های طولانی که علی عبدالله صالح بر راس قدرت بود کمک نمود. معاون رئیس جمهور، منصور هادی، جایگزین صالح گردید و سریعاً طرح های خود جهت ریشه کن کردن القاعده را در یمن اعلام نمود. پشتیبانی دولت اوباما از عملیات نظامی به رهبری عربستان در یمن تا حد زیادی به دلیل احساس نیاز به جلب رضایت ریاض پس از توافق هسته ای ایران در مارس 2015 صورت گرفته بود. 

بعد از اعلام شدن نتیجه انتخابات، هادی در جهت کسب حمایت آمریکا و بر اساس نگاه همکاری جویانه سریعا تبریک خود را نسب به این رخداد اعلام نمود. همچنین رئیس جمهور سابق یمن، صالح نیز به ترامپ تبریک گفت و حامیان او چشن پیروزی را برای او برگزار نمودند این اقدام تاحدودی به دلیل بی میلی کلینتون به جریان بهار عربی در زمان وزارت خارجه او بود. همچنین این امید در یمنی ها ایجاد شده بود که در این دوره سیاست حمایت از مداخله نظامی عربستان که در دوره اوباما مورد حمایت آمریکا قرار داشت تغییر یابد.

رویکرد کنونی آمریکا به یمن

اظهارات ضد و نقیض رئیس جمهور منتخب آمریکا در مورد مسائل سیاست خارجی سبب سردرگمی جامعه بین المللی، در ارتباط با سیاست بالقوه آمریکا در برابر یمن شده است. در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری به ندرت موضوع یمن برجسته شده بود. ترامپ طولانی ترین بیانیه خود پیرامون یمن را در دانشگاه ایالتی آیووا در 19 ژانویه سال 2016 بیان نمود که در آن به بیان تقطه نظراتی در مورد آن را به انتقاد از دخالت مستقیم در یمن پرداخته بود .
از سخنان ترامپ در سپتامبر 2014، جایی به تلاش مهاجر یمنی آمریکایی برای پیوستن به دولت اسلامی عراق و شام با هدف حمله علیه نظامیان ارتش آمریکا اشاره کرده است، چنین بر می آید که ترامپ، یمن را به عنوان «کشوری تروریستی» برجسته ساخته است. سخنان ترامپ در خصوص ممنوعیت ورود همه کشورهای خارجی مسلمان یا ساکنین کشورهایی با یک عقبه تروریتسی، از ورود یا مهاجرت به ایالات متحده، از زمان پیروزی ترامپ چندین بار تکرار شده است و این خشم یمنی ها را افزوده است فراتر از این، با این حال، رئيس جمهور منتخب نشانههای روشن کمی در خصوص سیاست های ممکن او در مورد یمن ارائه کرده است – به گونه ای که در منارات انتخاباتی خود با هیلاری کلینتون در خصوص مساله یمن سکوت نمود. پیش بینی سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ به خصوص پیرامون منطقه غرب آسیا بسیار پیچیده خواهد بود. او به بیان دیدگاههای جنگ طلبانه پرداخته است. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که معادله غرب آسیا، نوعی حاصل جمع صفر میان قدرتهای شیعه و سنی است که در این میان آمریکا باید با متحدان سنی خود همراهی نماید. در هر صورت اگر ترامپ در پی ایجاد تغییرات کارا و مثبت در سیاست خارجی امریکا باشد باید به جنگ در یمن خاتمه دهد. در این راستا آمریکا باید به عربستان فشار بیاورد تا به حمایت هادی خاتمه دهد و از اهداف خود مبنی بر کنترل دولت یمن بعد از جنگ دست بر دارد.اگر عربستان چنین نکند، آمریکا می تواند و باید همه عملیاتهای نظامی خود در مناطق نظامی که در حمایت عربستان بوده است را متوقف نماید.  از این رو ترامپ، و ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی در خصوص راهبردهای آینده در خصوص جنگ در یمن صحبت کردند. در بیانیه ای که پس از تماس بیان گردید؛رهبران دوکشور بر اهمیت تقویت تلاش های مشترک برای مبارزه با گسترش شبه نظامیان دولت اسلامی موافقت کردند. همچین ترامپ در مذاکره تلفنی با پادشاه امارات عربی متحده، بر حمایت از مناطق امن برای پناهندگان آواره ناشی از درگیری ها تاکید نمود و محمد بن زیاد از این طرح استقبال نمود. به هر حال، ایده آتش بس در یمن چندان سبب پایان مناقشه  و حمایت از غیر نظامیان یمنی نگردید. و به نظر می رسد که شرایط در دوره ترامپ بدتر نیز خواهد گردید به خصوص از این منظر که کمکهای صورت گرفته در دوره اوباما قطع شده است. در پی فرمان اجرایی در 27 ژانویه 2017،‌ترامپ از یمن انتقاد نمود و از ورود شهروندان آن را  به خاک آمریکا منع کرد.

چشم انداز:

بحران یمن همانند سایر بحران‌های کشورهای منطقه خاورمیانه از ماهیتی هویتی و ساختاری برخوردار است. ناپایداری‌های اجتماعی سبب بروز جنگ‌های داخلی شده است. منطقه خاورمیانه اکنون بنا بر مداخله عوامل متعدد داخلی و خارجی دچار درگیری‌های چند سویه است. جنگ‌های درون‌مرزی و درون کشوری و جنگ‌های برون‌مرزی منطقه را در برگرفته است. این روند در آینده نزدیک مشکلات و مصائب بیشتری را به لحاظ اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بر خاورمیانه بار می‌کند. بر دایره شکاف‌ها می‌افزاید و بازتولید خشونت و جنگ با ابعاد گسترده‌تر و پیچیده‌تر می‌کند. اوضاع سیاسی و امنیتی این کشور را بی‌ثبات کرده و بحران سیاسی در این کشور بر بخش‌های عمده اقتصادی و معیشت مردم تأثیرات منفی گذاشته است شایان‌ ذکر است در صورت حضور آمریکا در یمن عرصه برای حضور ایران سخت‌تر، و برای عربستان تسهیل خواهد شد. بحران سیاسی آثار منفی بر بخش اقتصاد این کشور داشته است، گفت که با توجه به تشدید بحران سیاسی، می‌توان گفت مرحله آینده در این کشور بسیار دشوار خواهد بود. صندوق بین‌المللی باید در جهت کمک مالی و برنامه‌ریزی مجدد در جهت کمک به قربانیان مناقشه و ارتقا سلامت، آموزش و فرصت‌های کاری آن‌ها تشکیل گردد. در پی بحران یمن ، بسیاری از آثار باستانی، تاریخی و فرهنگی یمن تخریب‌شده است. بنابراین تفاسیر به نظر می‌رسد که راه‌حل سیاسی تنها رویکرد عملی برای برقراری صلح در یمن و در کل منطقه است. در زیر به توصیه‌های سیاستی در این زمینه اشاره می‌گردد:

باید نیروی صلح منطقه‌ای برای برقراری یک سیستم متعادل در یمن به نمایندگی از اکثریت مردم یمن، اطمینان از حاکمیت اکثریت جمعیت با مشارکت تمام اقلیت‌ها و گروه‌های قومی تشکیل گردد. دولت ترامپ باید با جدیت برای حل‌وفصل سیاسی،‌ جنگ داخلی یمن اقدام نماید تا مانع تبدیل‌شدن آن به یک جنگ منطقه‌ای گردد،‌البته ایالات‌متحده و سایر بازیگران بین‌المللی باید به محدودیت‌هایی نظیر بشردوستانه بودن مداخلات و جلوگیری از شکل‌گیری فاجعه توجه داشته باشند. سازمان ملل باید یک هیئت تحقیق و آشتی بین‌المللی متشکل از بازیگران منطقه‌ای، ازجمله تمامی ذینفعان محلی و نمایندگان مردم آسیب‌دیده برای بررسی راه‌حل‌های مناقشه،‌کنترل خسارت و روش‌های ایجاد توسعه ایجاد نماید. ائتلاف عرب،‌ ایران و سایر ذینفعان منطقه‌ای باید یک رویکرد چندقطبی اتخاذ و در مذاکرات صلح تحت لوای سازمان اجلاس اسلامی باهدف برقراری صلح در منطقه و ایجاد اعتماد در میان بازیگران منطقه‌ای و بدون لطمه زدن به منافع یکدیگر در منطقه شرکت نمایند.  دولت محلی دموکراتیک انتخاب‌شده باید به خلع سلاح گروه‌های مسلح و شبه‌ نظامیان بپردازد و قانون را اجرا و قدرت مرکزی را در دست گیرد. یک‌روند آشتی باید آغاز گردد که شمال عفو عمومی شورشیان حوثی و همچنین گروه‌های شبه‌نظامی است که به شرکت در مذاکرات صلح  و رها کردن فعالیت‌های خشونت‌آمیز تمایل دارند.

واژگان کلیدی: اهداف، نگاه آمریکا، بحران یمن، یمن، واشنگتن

مطالب مرتبط