مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اعراب و اسراییل؛ اولویت های تغییریافته

اشتراک

مجتبی روستایی

پژوهشگر و کارشناس روابط بین الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

در سال های اخیر شاهدیم که در روابط میان اعراب و رژیم اسراییل تغییرات قابل توجهی صورت گرفته، دامنه منافع مشترک بین آنها گسترش یافته و در مسائل مهم استراتژیکی مانند امنیت، انرژی و منابع طبیعی به همکاری با یکدیگر روی آورده اند. اگرچه اکثر این تلاش ها در پشت صحنه صورت می گیرد، اما روز به روز بر مسائل عیان و آشکار میان دو طرف افزوده می شود.

پس از اینکه اسراییل موجودیت خود را در سال 1948 اعلام داشت و اعراب را در جنگ استقلال شکست داد، تا دهه ها بعد همچنان به عنوان یک مهاجم خارجی و موقت در نظر گرفته می شد که باید از بین برود.  پس از چندین بار جنگ اعراب با اسراییل و شکست در تمامی آنها، ابتدا مصر و پس از آن اردن، کشورهایی بودند که با رژیم اسراییل معاهده صلح امضا کردند اما برخی کشورهای عربی منطقه مانند عربستان سعودی، قطر، بحرین و امارات گرچه به ظاهر با این رژیم رابطه ای نداشتند اما روابط این کشورها بیشتر به شکل پنهانی صورت گرفته است. خاندان سلطنتی حاکم بر کشورهای حاشیه خلیج در طول این سالها به دلیل حساسیت بالای مساله فلسطین در میان اعراب، تمام تلاش خود را برای مخفی نگاه داشتن آن به کار می بردند. ولی حالا روابط سطح بالای دو طرف به طور رسمی اطلاع رسانی می‌شود. برای درک بهتر چرایی تغییر اولویت های منطقه ای اعراب و در حاشیه قرار گرفتن موضوع فلسطین، لازم است تا نگاهی به شرایط و وضعیت کنونی منطقه ای اعراب داشته باشیم.

پس از انقلاب اسلامی در ایران، عربستان سعودی همواره در حال مبارزه با ایران و قدرت یابی منطقه ای این کشور بوده است و در طول سالیان اخیر نیز به جنگ های نیابتی با این کشور در منطقه روی آورده و همچنین تلاش زیادی بر علیه برنامه هسته ای ایران انجام داده است.  فشار بر ایران برای کاهش تحرکات منطقه‌ای، در حال حاضر خواست مشترک تمامی پایتخت‌های کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسراییل است.  ریاض، دوبی و سایر پایتخت های اعراب منطقه با تل‌آویو اکنون در این موضوع هم نظر شده‌اند که ایالات متحده آمریکا باید مهار ایران را به عنوان یک اولویت مدنظر قرار دهد.  علنی شدن این روابط در واقع تلاشی است برای اقناع افکار عمومی کشورهای عربی که برخلاف تصور پیشین، این اسرائیل نیست که دشمن ماست بلکه دشمن اصلی ایران است. در مصر نیز در طول این سال ها خطر اصلی، داعش و بی ثباتی های ناشی از تحرکات این گروه در منطقه و مرزهای جنوبی این کشور در لیبی بوده است که هر لحظه امکان سرایت به مصر را دارد. در اردن، چالش اصلی رژیم حاکم بر حفظ پادشاهی است. داعش هرچند ضعیف شده است اما در منطقه حضور دارد و خطر آن هر لحظه در کمین اردن است. اردن همچنین هنوز با مشکل صدها هزار پناهنده سوری در کشور خود که بیش از 15 درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند روبروست.

علاوه بر مسئله امنیت، در عرصه اقتصادی نیز دولت های عربی خواستار همکاری با اسراییل هستند. آنها معتقدند که می توانند سود بیشتری را در معاملات تجاری با اسرائیل و همچنین سرمایه گذاری خارجی این رژیم در کشورهای خود به دست آورند. برای مثال، در سال 2016، اسرائیل قرارداد 10 میلیارد دلاری با اردن را امضا کرد که تحت آن 1.6 تریلیون فوت مکعب گاز را طی 15 سال از میدان  گازی لویتان در دریای مدیترانه صادر می کند. در نوامبر 2017 دو شرکت اسرائیلی و مصری نیز قرارداد بزرگی را امضا کردند که به موجب آن اسرائیل در مدت ۱۰ سال مجموعا ۶۴ میلیارد متر مکعب گاز از میدان گازی تامار به مصر صادر خواهد کرد. همچنین اخیرا در پی اعلام رسمی طرح ساخت شهری مدرن در شمال غربی عربستان سعودی از سوی «محمد بن سلمان» ولیعهد این کشور، اکنون مشخص شده تعداد زیادی از کمپانی‌های بزرگ اسرائیلی در مذاکرات برای شرکت در این طرح 500 میلیارد دلاری حاضر هستند.

مسائل جغرافیایی و تغییرات آب و هوایی یکی دیگر از موضوعات مهم منطقه ای است که به همکاری مشترک کشورهای منطقه نیاز دارد. خشکسالی های مکرر و افزایش کمبود آب در سراسر غرب آسیا  به معضلی بزرگ برای دولت های منطقه تبدیل شده است. مصر از جمله کشورهایی است که علی رغم قرار گرفتن در کنار رود نیل با مشکل کمبود آب روبروست. در سوریه کمبود آب جدی است و حتی شورش های سال 2011 در میان کمبود آب اتفاق افتاد . عربستان سعودی، کویت، امارات‌ متحده عربی، قطر، عمان و بحرین نیز همه درگیر مشکل کم آبی هستند.  تخصص اسراییل در مدیریت آب و ساخت آب شیرین کن ها، همچنین مسائل نوین کشاورزی و تقویت امنیت غذایی باعث شده تا اعراب خواستار نزدیکی بیشتر به اسراییل و کمک گرفتن از این رژیم در این موضوع باشند. اسرائیل در حال حاضر مقدار زیادی آب را به اردن و سایر اعراب می دهد. بر اساس ماده 6 معاهده صلح، اسرائیل و اردن موظف به همکاری در حفظ و توسعه منابع آب هستند . با توجه به کمبود شدید آب در اردن، دولت اسرائیل در سال 2014 تصمیم گرفت که میزان کمک خود را 50 درصد افزایش دهد؛ همچنین با ساخت یک کارخانه نمک زدایی جدید سالانه 80-100 میلیون متر مکعب آب شیرین عرضه می کند که به طور مساوی بین خود و اردن تقسیم می شود. اردن و اسراییل همچنین در تعدادی از پروژه های کشاورزی همکاری داشته اند.

در نتیجه برای اعراب، اسرائیل از یک «مشکل» به یک ارائه کننده «راه حل» برای بسیاری از مسائل و مشکلات منطقه ای آنان تبدیل شده است، چیزی که اسراییل همواره در پی آن بوده است تا با نزدیک کردن دولت های عربی به خود، مسئله برادران عربشان در فلسطین را به موضوعی کم اهمیت تر برای آنان تبدیل کند و در نهایت از یادشان ببرد. تا پیش از این، مانع اصلی عادی سازی، افکار عمومی در جهان عرب بود که دولت های عربی را مجبور می کردند تا پیش از عادی سازی، اختلافات اسرائیل و فلسطین را حل کنند. اما واقعیت آن است که اکنون مردم کشورهای عربی نیز دیگر به فلسطین به عنوان یک اولویت نگاه نمی کنند. نظرسنجی سالانه از جوانان عرب که توسط ASDA’A Burson-Marsteller انجام شده است نشان می دهد که پاسخ دهندگان تهدید اصلی منطقه را نه اسراییل بلکه داعش می دانند. نرخ بالای بیکاری و همچنین تهدیدات عمده ای مانند افراط گرایی غیرسلفی از سوی اخوان المسلمین مصر در رتبه های بعد قرار دارند.در حالی که مناقشه فلسطین – اسراییل در رتبه هفتم نظرسنجی قرار گرفت.

در نتیجه، چشم امید فلسطینی ها برای رهایی از دشمنان غاصب اسراییلی دیگر نباید به برادران عربشان در منطقه باشد، همانگونه که از مجامع و نهادهای بین المللی در این راه قطع امید کرده اند . واقعیت همان است که ترامپ بر زبان آورد:پان عربیسم مرده است و دیگر چیزی تحت عنوان جهان عرب وجود خارجی ندارد.

واژگان كليدي: اعراب، اسراییل؛ اولویت های تغییریافته،اردن، مصر

مطالب مرتبط