مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آینده رویکرد ترکیه در سوریه

اشتراک

علیرضا میریوسفی

رئيس گروه مطالعات خاورمیانه و خليج فارس دفتر مطالعات سياسي و بين المللي

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

ترکیه و اهداف و رویکردها در قبال مسئله سوریه

تغییر سیاست ترکیه به دو هفته قبل برنمی گردد، بلکه به قبل از كودتا زمانی برمی گردد که الگوی تغییر سیاست و تنش زدایی با روسیه مطرح شد. در همان زمان به نظر می رسید که ترکیه تصمیم گرفته است که تجدید نظری  در سیاست منطقه ای خود انجام دهد. اين تغيير قطعا تأثير مهمي درمعادلات شكننده منطقه خواهد داشت و به همين خاطر تمام طرف هاي حاضر در منطقه نسبت به چنينتغييراتي بسيار حساس بوده و هستند. در پي تحولات ٢٠١١  منطقه به صحنه مقابله دو طیف تبديل شدهاست. در مهم ترین بخش آن که تقابل كه در سوریه شاهديم، از یک طرف ایران و از طرف دیگرعربستان سعودی قرار داد و سياستشان با منافع بلندمدت آنها كم و بيش منطبق است.

ایران کشوری است کهاز توازن عوامل قدرت  برخوردار بوده و  تحولات دهه هاي اخير در منطقه را به نفع خود مي بيند و درنتيجه بر قراري ثبات را به نفع خود  می بيند و عربستان سعودی هم به دنبال تغییر وضعیت است و ازتحولات و انقلاب های 2011 متضرر شده است. در این میان، ترکیه با وضعیتی دوگانه مواجه شده است. ازیک طرف انقلاب های عربی در تونس و در مصر و حتی لیبی را به نفع خود می دانست؛ به ویژه در بین کشورهای عربی، ترکیه را به عنوان یک مدل برای توسعه یا آینده خود می دیدند و ارتباطات حزب تدافع و توسعه تركيه با تشكيلات اخوان المسلمين به تقويت اين روابط كمك مي كرد. به  دلیل اين كاميابي هاي منطقه اي، نوعی شتابزدگی یا إعلام موضع گيري پيش از موعد در مورد سوریه اتفاق افتاد و  سران  ترکیه بااین تصور که ظرف چند هفته دولت سوریه تغییر خواهد کرد، مواضعی شتابزده اي را اتخاذ کرده اند و درپنج سال گذشته گروگان همین مواضع  بوده اند.

پرونده سوريه براي ترکیه به تدريج به يك پرونده امنيتي براي تركيه تبديل شده و تماميت ارضي و ثبات داخلي تركيه را دچار چالش كرد و اين دليل اصلي تلاش تركيه براي تجديد نظر در سياست منطقه اي اش در مقطع كنوني است. تركيه باتوجه به ملاحظاتي مانند وجود اقلیت های قومی در داخل اين كشور، در ماههاي اوليه بحران سوريه فکر میکرد که می تواند با سياست ها و طرح هایی ويژه از تغییر حکومت يا بي ثباتي در سوریه حمایت کندو در عین حال از تبعات آن فارغ باشد. به عنوان مثال، ترکیه در پنج سال گذشته طرحی را تحت عنوان تشکیل یک منطقه یا کشور خودمختار ترکمن دنبال می کرد تا بعنوان يك منطقه حائل و محافظ جلوي پيوستگي مناطق كردنشين عراق و سوريه و تركيه را بگيرد و پايگاهي قابل اتکا براي تركيه باشد كه در عمل امكان تحقق نيافت. چنانچه می دانيد اکثر طرح هایی كه در مورد سوریه و عراق مطرح بود، تقسیم این کشورها را به سه منطقه شیعه، سنی و کرد پيشنهاد مي كردند  و ترکیه تنها کشوری بود که تشكيل منطقه چهارمي تحت عنوان منطقه ترکمن را دنبال می کرد و اتفاقا جنگنده روسی را هم بر فراز همين منطقه مورد نظرش ساقط كرد. با اين حال در عمل هيچ كشوري با این طرح ها همراهی نداشت و کردستان عراق وکردستان سوریه به هم پیوستند و سرزمین  پيوسته ای را تشکیل دادند و در حال حاضر تنها یک منطقه90 کیلومتری در غرب فرات تا مرز تركيه باقي مانده است و تركيه به شدت نگران اتصال اين نوارباقي مانده به  مناطق کردنشین ترکیه است. مجموع این تحولات و این که مسئله سوریه به تدریج تبدیل به یک مسئله حاد و امنیتی برای ترکیه شد، باعث شد که ترکیه تجدید نظری در سیاست های منطقه ای خود داشته باشد.

این تغيير سياست در واقع قبل از كودتا و در قالب سياست تنش زدایی با روسیه شروع شد؛ اما حوادث داخلی ترکیه از جمله کودتا این موضوع را به تاخیر انداخت و در دو هفته اخیر ما شاهد هستیم که ترکیه باتوجه به منافع خود و چالش هايي كه می تواند تمامیت ارضی و وضعیت ترکیه را با خطر مواجه کند، شاهد تغییر موضع ترکیه بودیم و عملیات اخیر ترکیه در شمال سوریه در همین چارچوب قابل بحث است.

رویکرد امنیتی، نظامی و میدانی ترکیه در مقابل سوریه

ترکیه با توجه به چالش هايي نظير اقلیت های قومی همیشه خطر را به طور بالقوه احساس می کرده است که موضوع کردي، یعنی پیوستن مناطق کردنشین ترکیه به مناطق کردنشین سوریه و عراق تهدیدیامنیتی برای ترکیه خواهد بود. اما  تا چندي قبل كه پیشروی نیروهای کرد در شمال سوریه به این مرحله رسید که توانستند تا غرب فرات را تحت کنترل خود در بیاورند، ترکیه فکر می کرد که باطرح ها و روش هایی ويژه مي تواند جلوی این پیوستگی سرزمینی و تهدید امنیتی را بگیرد. ولی به نظرمی رسد که ترکیه دیگر نمی تواند به این سیاست ادامه دهد و  تغییر جهتی در سیاست های منطقه ایخواهد داشت که سوریه هم یکی از این بخش ها خواهد بود.

آینده رویکرد دیپلماتیک ترکیه در سوریه

ما نباید از اهمیت سیاست داخلی و مواضع داخلی غافل شویم، خیلی از کشورها ممکن است به این نتیجه برسند که اقتضائات امنیت ملی و منافع ملی شان، تغييراتي را ايجاب می کند، ولی تغییر جهت سیاست خارجی و ايجاد اجماع داخلي براي اين تغييرات به این راحتی نیست. خیلی از افراد و نهادها در داخل کشور  باید توجیه شوند. سیاست خارجی در ترکیه، دچار مشکلاتی است و در پنج سال گذشته،  اين که ترکیه نخواست از مواضع خود عدول کند، باعث شد که هزینه های زیادی را پرداخت کند. یقینا این تغییر مسیر، هزینه هایی را برای ترکیه خواهد داشت و از این نظر این احتمال که ترکیه در مواضع اعلامی خود تغییرات علني فاحشی ایجاد کند، دشوار است، ولي احتمال انجام این تغییرات بصورت اعلام نشده بیشتر است. مذاکراتی غير علني با روسیه و بقیه کشورها بسیار جدی  هستند و نیاز به رویکرد و سیاست متفاوتی احساس مي شود.

آینده نگاه ترکیه نسبت به ارتش آزاد و جریان های میانه رو مخالف و حتی جریان های تندروی تکفیری-سلفی در سوریه

یکی از مشکلات سوریه نه فقط برای ترکیه، بلکه برای تمام طرف های درگیر تفکیک گروه ها به تندرو و میانه رو است. یکی از گروه هایی که صحبت می شد و ادعا می شد که جز گروه های میانه رواست، گروه نورالدین زنکی وابسته به ارتش آزاد سوریه بود که اتفاقا گفته می شود به ترکیه هم نزدیک است. همین گروه بود که یک ماه قبل که نوجوانی دوازده ساله را به طرز فجیعی کشتند. این تفکیک بین گروههای مخالف حکومت سوریه، موضوعی است که صرفا به ترکیه باز نمی گردد و باید طبق قطعنامه 2254 شورای امنیت انجام شود. فراتر از تقسیم بندی گروه ها به گروه های تندرو و یا میانه رو، تغییرجهت کلی ترکیه نسبت به سوریه موضوعی است که نمی شود نادیده گرفت. تا به حال سیاست برخی کشورها و از جمله ترکیه در قبال سوریه تاکید بر راه حل نظامی بود. به این معنی که بدون هیچ پیش شرطی دولت سوریه باید بطور کامل تغییر کند و راه حل سیاسی بیشتر جنبه نمایشی و توجیه کننده راه حل نظامی فرض می شد. در این بین  به نظر می رسدکه اگر ترکیه معتقد است که باید تغییر رویکردی در منطقه در مورد سوریه داشته باشد، با پروسه سیاسی پیش بینی شده در قطعنامه 2254 که با همراهی روسیه و دیگر اعضای شورای امنیت حاصل گردیده باید همراهی کند. در زمان تصویب این قطعنامه، ترکیه و برخی کشورهای همسو با ترکیه در عمل به آن  روی خوشی نشان ندادند، ولی تغییر رویکر به این معناست که به این پروسه سیاسی اجازه دهند به جلو برود و بحث شناسایی گروه های تندروو میانه رو هم در چارچوب همان قطعنامه باید مورد توافق قرار گیرد.

اگر نیاز به تغییر رویکرد باشد یقینا تجدید نظر در نوع روابط ترکیه با گروه های مخالف حکومت سوریه هم بخشی از این تجدید نظر خواهد بود. منتهی این موضوع که آیا کاملا این روابط قطع خواهدشد؟ آیا صرفا کاهش پیدا خواهد کرد؟ یا هر تغییر دیگری، معطوف به آینده است و با توجه به سازوکار و کشمکش های داخلی دربین نهادهای تصمیم گیر در ترکیه باید دید که به چه چارچوبی خواهد رسید. آنچه که با اطمینان بیشتری می توان گفت، این است که تجدید نظر در نوع روابط با این گروه ها نیز بخشی از تجدید نظر کلی درسیاست منطقه ای ترکیه و به ویژه تغییر رویکرد در قبال سوریه خواهد بود.

واژگان کلیدی: رویکرد ترکیه، سوریه، ترکیه ، سوریه، سیاست خارجی ترکیه، روابط ترکیه با سوریه

مطالب مرتبط