کارشناس مسائل هند
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
پر رنگ شدن ملي گرايي و کم رنگ شدن آنچه در جامعه هندوستان مکتب نهروئیسم نامیده شده است سالها است مد نظر بسياري از پژوهشگران اين كشور است. در همين راستا براي بررسي بيشتر کم رنگ شدن نهروئیسم و رشد ناسيوناليزم در این کشور با آقای دکتر بهبودی کارشناس مسایل هند به بحث و گفتگو پرداخته ایم :
واژگان کلیدی: کم رنگ شدن, نهروئیسم , رشد, ناسيوناليزم , هند , دكتر قدرت اله بهبودي نژاد,هندوستان
مرکز بین المللی مطالعات صلح :جناب آقای دکتر برای ورود به بحث نخست به بیان مقدمه ای مختصر در باره این کشور بفرمایید .
باید اشاره داشت که هند به عنوان دومین کشور پرجمعیت دنیا و همچنین معروف به داشتن بزرگترین دمکراسی جهان، داشتن ارتشی قدرتمند، تاثیرات مهم فرهنگی و اقتصادی قوی و با رشدی سریع در مسیر تبدیل شدن به یکی از قدرت های بزرگ جهان قرار دارد. باید اشاره داشت که قانون اساسی هند با داشتن 395 اصل ،به عنوان حجیم ترین قانون اساسی دنیاست وتا کنون هفتاد و هشت بار اصلاح و بازنگری شده است. با این حال و با وجود این پیشرفت ها همچنان درگیری های محلی و قومی بر سیاست داخلی هند تاثیرگذار هست و گاهی تهدیدی برای دمکراسی و نظام سکولار این کشور به شمار می رود.به عنوان مثال در سال ۱۹۸۴ ایندیرا گاندی، نخست وزیر وقت هند توسط محافظانش که از سیک های افراطی بودند به قتل رسید. انگیزه این ترور دستور نخست وزیر به ارتش برای بیرون کردن شورشیان سیک از معبد طلایی سیک ها در شهر آمریستار واقع در ایالت پنجاب بود. در سال ۱۹۹۲ پس از تخریب مسجد بابری توسط هندوهای افراطی، درگیری های خشونت آمیز گسترده ای بین مسلمانان و هندوها روی داد. اما از سوی دیگر باید اشاره نمود که طبقه متوسط شهرنشینی در هند درحال شکل گرفتن است و این کشور در زمینه هایی مانند فن آوری اطلاعات و تکنولوژی سرمایهگذاریهای زیادی انجام شده و حجم بالای نیروی کار ارزان و ماهر، هند را به محلی مناسب برای سرمایه گذاری های شرکت های بین المللی تبدیل کرده است .با این حال بخش عمده ای از جمعیت روستانشین این کشور همچنان در فقر به سر می برند. زندگی آنان کماکان تحت سیطره نظام باستانی مذهب هندوست که به هر فرد جایگاهی ثابت در سلسله مراتب اجتماعی اختصاص می دهد. تبعیض طبقاتی اکنون غیرقانونی است و تدابیر گوناگونی برای قدرت دادن به طبقات فرودست جامعه و ایجاد شرایط برای دستیابی آنان به فرصتهای شغلی و آموزشی در نظر گرفته شده است و تلاش های برای فقرزدایی و مبارزه با بیسوادی صورت می گیرد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح : در مورد حکومت ، ساختار سیاسی و اداری این کشور توضیح مختصری بفرمایید؟
در مورد هند باید اشاره کرد که گوناگونی فراوانی فرهنگی و قومی در این کشور دیده می شود. این تنوع در ساختار نظام سیاسی فدرالی این کشور نیز دیده می شود؛ به این صورت که قدرت بین دولت مرکزی و ایالت ها تقسیم شده است. رییس جمهور ،رییس اجرایی اتحادیه ایالات متحده و رییس قوه مجریه هست که از طریق پارلمان(لوک سابها یا مجلس سفلی و راجیاسابها یا مجلس اعیان ) برای مدت پنج سال انتخاب میشود . اعلان جنگ و صلح و فرماندهی کل نیروهای مسلح و انحلال پارلمان از اختیارات رئیس جمهور می باشد . ولی قدرت اجرایی با شورای وزیران و در راس آن نخست وزیر می باشد که از راه انتخابات برگزیده میشود و معمولا حزب اکثریت در مجلس ، قدرت و دولت را بدست می گیرد
احزاب قدرتمند در هند عبارتند از : حزب حاکم ب جی پی به رهبری نخستوزیر نارندرا مودی و احزاب ملی مانند کانگرس به رهبری راهول گاندی و حزب کمونیست هندوستان و نیز احزاب ایالتی مانند بهوجان سمج پارتی و سمج وادی پارتی در ایالت اوتارپرادش، حزب آل اندیا تراینامول کانگرس به رهبری بانوی قدرتمند ماماتا بنرجی در بنگال و یک سری حزب های کوچک محلی ساختار اصلی احزاب این کشور را تشکیل میدهند ودر مورد پارلمان این کشور باید اشاره داشت که دولت مرکزی هند دارای دو مجلس نمایندگان (لوک سابا) و مجلس سنا (راجیا سابا) میباشد که هر دو در پایتخت هند، دلهی نو قرار دارند. اعضای مجلس نمایندگان بر اساس رای مستقیم مردم و به مدت پنج سال انتخاب میگردند. قانون اساسی هند، تعداد اعضای مجلس نمایندگان را 552 نفر ذکر کرده است، اما در عمل و در طول سالهای پس از استقلال هند، تعداد اعضا بین 543 تا 545 نفر در نوسان بوده است. از این میان به تعداد 131 کرسی (24%) به طبقات فرودست اجتماع مانند دالیتها و نیز قبائل که با محرومیت و بیعدالتی تاریخی مواجه بودهاند، به صورت سهمیه اختصاص یافته است. مجلس نمایندگان هند، به جز در دورههای نادر، ثبات خود را حفظ کرده است و دورهی 5 ساله خود را به موفقیت به اتمام رسانده است. تا به حال این مجلس، تا کنون 17 دوره را پشت سر گذاشته است .از مجموعه 29 ایالت هند، ایالتهای اوتارپرادش با داشتن 80 کرسی، ماهاراشترا 48 کرسی، بنگال 42 کرسی، بیهار 40 کرسی و تامیل نادو 39 کرسی، تاثیرگذارترین ایالتها بر برآیند انتخابات پارلمانی میباشند. تعداد زیادی از ایالتها که از نگاه جمعیتی کوچک هستند تککرسی و یا هم از حق 2 یا 3 کرسی برخوردارند. در هند ضربالمثل سیاسیای وجود دارد که میگوید: حزبی که بتواند کرسیهای ایالت اوتارپرادش را به طور مطلق در اختیار داشته باشد، در حقیقت مجلس نمایندگان را در کنترل خود دارد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح : علل رشد ناسيوناليزم در هند چيست؟
قبل از هر چیز باید اشاره داشت که سه نوع از ملیگرایی یا ناسیونالیزم در شبه قاره هند در قرن نوزده و بیست بوجود امد. ملیگرایی هندو، ملیگرایی مدنی و سکولار و ملیگرایی اسلامی. ملیگرایی مدنی که بعضی وقتها به آن ملیگرایی لیبرال نیز گفته میشود. اصول این ملیگرایی بر مبنای مساوات، حقوق مدنی و شهروندی میباشد. این نوع ملیگرایی حمایتکننده جامعه کثرتگرا و مدارا می باشد . در این نوع ملیگرایی هر آنکه شهروند کشور باشد، بدون در نظر داشت دین، قومیت و زبان با همه شهروندان دیگر مساوی میباشد. رکن اساسی این نوع ملیگرایی داشتن حکومت دموکراتیک است.علل بوجود آوردند این نوع ملی گرایی شامل مواردی همچون :
– تاثیر تمدن غربی : استقرار حاکمیت انگلیس در هند روابط نزدیک این کشور با جهان غرب را ممکن ساخت. و این حضور کشورهند را متحد و یکپارچه کرد. بنابراین ، تماس با کشورهای اروپایی بی نهایت هندی ها را تحت تأثیر قرار داد.وحدت سیاسی و اداری هند یکی دیگر از نتایج قابل توجه سلطه انگلیس بر هند بود که منتج به تأسیس یک کشور متمرکزشد . هند قبل از بریتانیا به چندین کشور فئودالی تقسیم می شد که غالباً برای گسترش مرزهای خود در جدل بودند و از جنوب هندوستان به عنوان دکن یاد میشد . مقامات انگلیس با یک قانون سلطنتی یک ساختار دولتی متمرکز در هند ایجاد کردند. آنها قوانینی را تصویب و اجرا كردند كه برای همه شهروندان تمام ایالت ها قابل اجرا بود. این قوانین توسط سیستم دادگاه های درجه بندی شده طبقه بندی شده و اجرا میشد . و خدمات عمومی ارایه شده توسط این سیستم اتحاد اداری کشور را به وجود می آورد و همچنین استقرار یک سیستم واحد پولی ، دولت مشترک ، قوانین متداول و ساختار قضایی به اتحاد هند کمک کرد که در نهایت هم به رشد آگاهی ملی منجر شد .
-زبا ن انگلیسی و سیستم آموزشی غربی : معرفی سیستم آموزش غربی عامل مهم دیگری بود که زمینه را برای رشد ناسیونالیسم در هند فراهم کرد. سه آژانس اصلی مسئول گسترش آموزش مردم در هند بودند. آنها مبلغان مسیحی خارجی ، دولت انگلیس و هندی های مترقی بودند. مبلغین مسیحی با هدف گسترش مسیحیت در بین هندی ها ، کارهای گسترده ای در گسترش آموزش مدرن انجام دادند بنابراین آنها از پیشگامان آموزش مدرن در هند بودند ، عامل بعدی دولت انگلیس بود که عامل اصلی انتشار آموزش مدرن لیبرال و فنی در هند بود بنابراین شبکه ای از مدارس و کالج ها را در هند تأسیس کرد که سبب شد تعدادی زیادی از هندی ها تحصیل کرده شوند و به دانش مدرن آگاهی یابند ، هر چند معرفی آموزش مدرن در هند در درجه اول انگیزه های سیاسی ، اداری و اقتصادی برای بریتانیا در هندوستان داشت و دولت انگلیس پست های اصلی اعم از اداری و صنعتی را به انگلیسیها اختصاص می داد ولی پستهای فرعی را با هندی های فرهیخته پر کرد. زبان انگلیسی به عنوان واسطه ارتباط میان هندیان تحصیل کرده مبدل شده است که از طریق آن می توانند ارتباط نزدیک با یکدیگر برقرار کنند. آنها همچنین از طریق رسانه های انگلیسی زبان با ایده ها ، فرهنگ و نهادهای غربی ارتباط برقرارمی کنند بنابراین این مسائل کمک کرد تا چشم انداز دموکراتیک و عقل گرایانه در هندوستان ایجاد شود و ایده های ناسیونالیسم ، دموکراسی ، آزادی ، برابری ، سوسیالیسم و غیره به هند نفوذ کند.
-توسعه حمل و نقل و وسایل ارتباطی: وسایل حمل و نقل مدرن به ادغام مردم در کشورهای مدرن کمک می کند. در هند نیز ایجاد راه آهن ، احداث راه ، کانال و سازماندهی خدمات پستی ، تلگراف و وایرلس در سرتاسر هند در جذب مردم به یک ملی گرایی وطنی در کشور نقش داشت. البته اگر چه همه این امکانات به نفع صنایع انگلیس و به دلایل سیاسی ، اداری و نظامی توسعه یافت. با این حال ، این وسایل ارتباطی مدرن به رشد زندگی سیاسی و فرهنگی در مقیاس ملی کمک کرد. این سازمان باعث سازماندهی و عملکرد تعدادی از سازمانهای سیاسی مانند کنگره ملی هند ، ، لیگ جوانان ، کنگره اتحادیه های کارگری هند و غیره شد. ملاقات ، تبادل نظر و تصمیم گیری در مورد برنامه های جنبش های ناسیونالیستی ، بنابراین بدون وسایل حمل و نقل مدرن ، این اتفاقات ممکن نبود .
– ظهور مطبوعات مدرن: مطبوعات به عنوان یک نهاد قدرتمند اجتماعی ، طی مدت زمان کوتاهی ، تبادل فکر را در مقیاس جمعی تسهیل می کنند. معرفی چاپ خانه در هند رویدادی با عظمت بود. راجا رام موهان روی بنیانگذار مطبوعات ملی گرایانه در هند بود. بنابراین ظهور تعدادی از روزنامه های ناسیونالیستی و ملی گرا نیز نقش بسیار اساسی در بسیج افکار عمومی و بیدار کردن آگاهی ملی دارد.
– جنبش های اصلاحات اجتماعی و مذهبی:جنبشهای مختلف اصلاحات اجتماعی و دینی که در هند صورت گرفت ، چیزی جز بیان آگاهی ملی در حال افزایش برای مردم نبود. طبقه جدید تحصیل کرده که فرهنگ لیبرال غربی را تقلید می کند ، نیاز به اصلاح نهادهای اجتماعی و دیدگاه های مذهبی را تشخیص دادند ، زیرا از دید آنها این نهادها از موانع پیشرفت ملی تلقی می شدند . تعدادی سازمان مانند آریا سمج ، براهو سمج ، راما کریشنا. مأموریت ساختن جامعه را از طریق ایجاد اصلاحات و رنسانس در هند بر عهده گرفتند . این جنبش ها با هدف از بین بردن امتیازات ویژه از حوزه های اجتماعی و مذهبی ، دموکراتیک کردن نهادهای اجتماعی و مذهبی کشور و ترویج آزادی فردی و برابری اجتماعی صورت گرفتند . آنها در پی ایجاد حقوق برابر همه افراد صرف نظر ازطبقه یا جنسیت بودند. به این ترتیب ، بیداری دموکراتیک ملی در همه زمینه های زندگی ملی بیان شد.
– رشد اقتصادی و ظهور طبقه متوسط آگاه:هند با داشتن منابع طبیعی و انسانی بیکران به یک قدرت بزرگ صنعتی تبدیل می شود. و این پیشرفت اقتصادی باعث بوجود آمدن یه طبقه متوسط در این کشور شده است که رشد ناسیونالیسم در هند را تقویت کرده است ، رشد این طبقه نیز ، سبب رشد یک آگاهی مشترک در بین همه طبقات هند شده است که در نهایت به گسترش و تحکیم روند رشد ناسیونالیسم در هند منجر شده است .
اما ملی گرایی هندو در سالهای اخیر از نوع ملیگرایی دینی می باشد که هویت یک ملت را وابسته به دین مشخص میشناسد. آسیای جنوبی در طی صدو پنجاه سال اخیر بزرگترین جنبشهای ملیگرایی دینی را در خود پرورش داده است. همانطور که در بالا اشاره شد ،بعد از استعمار آسیای جنوبی توسط انگلیس، مردمان جنوب آسیا با تمدن غرب برخورد کردند. مردمان شبه قاره هند از یک طرف با تمدن غرب آشنا شدند و تمایل داشتند که جایگاه دین خویش را در چنین تمدنی پیدا کنند، از طرف دیگر، مردمان این شبه قاره علاقه مند به آشنایی با اندیشههای ملیگرایی غربی نیز بودند . اینجا است که مفهوم ملت به معنای مدرنش در شبه قاره هند ظهور میکند. در این راستا، هندوهای سنتی و رادیکال ملیگرایی هندو را به وجود آوردند. مسلمانان سنتی و رادیکال نیز از ملت مسلمان صحبت کردند و این باعث به وجود آمدن دو مفهوم از ملت در شبهقاره هند شد.
هندوهای رادیکال نوعی از ملیگرایی انحصار طلب هندومحور را ساختند و در این نوع ملیگرایی، هندو بودن عنصر اصلی انتخاب شد. یکی از نظریهپردازهای مهم ملیگرایی هندو، بنام “وینایک دمودر سروکار” میباشد. وی کتابی به نام ( هندوتوا: کی هندو است؟) را در سالهای ۱۹۲۰ نوشت. این کتاب تاثیر عمیقی در ایجاد ایدئولوژی ملیگرایی هندو داشت و تا امروز هم یکی از مانیفستهای ملیگرایی هندو میباشد. در این کتاب سروکار بیان میکند که مسلمانها وعیسویها نمیتوانند جزئی از این کشور باشند، زیرا آنها مردمان بیرونی یا خارجی هستند و از بیرون به هند آمدهاند. در این تعریف از هندی بودن تنها هندو بودن اصل شناخته شد و هر کسی که هندو نیست، جز این کشور نیست.
ملیگرایان هندو، به این باور هستند که صاحبان اصلی این سرزمین هندوها میباشد و حکومت و قدرت نیز باید به دست هندوها باشد. ملیگرایان هندو، مسلمانان را به دید متجاوزان بیرونی میبینند که هیچ سهم مثبتی در تاریخ این کشور نداشتهاند به جز ویرانی و چپاول. از همان ابتدا شروع بحث ملیگرایی در شبه قاره هند، ما شاهد چندین تفسیر از ملیگرایی هستیم. یک دسته از کسانی چون گاندی و جواهر لعل نهرو پیشگامانی ملیگرایی مدنی و کثرتگرا بودند. یعنی اینها به این باور بودند که سرزمین هند خانه مشترک همه اقوام، دینها و فرهنگها میباشد. همه در قانون اساسی این کشور با یکدیگر برابر میباشند.
بنابراین ملیگرایی هندو دارای سه عنصر میباشد و این سه عناصر عبارتند از : زبان هندی، دین هندو و هندوستان. اینجا در بخش زبان ما شاهد تحمیل یک زبان به مردمانی که زبان مادری شان هندی نیست هستیم. در بخش دین هم ممیزات و مسایل خیلی زیادی وجود دارد که در این گفتگو نمی گنجد.