مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
دادگاه عالی پاکستان اخیرا نواز شریف نخست وزیر پاکستان را فاقد صلاحیت تصدی نخست وزیری دانست و قرار تعقیب برای خانواده نواز شریف و حسابرسی به اموال خانواده وی را صادر کرد. این امر موجب استعفای وی شد ولی با توجه به در پیش بودن انتخابات 2018 نواز و حزب مسلم لیگ با چالش هایی روبرو خواهند بود. گفتگوی زیر به چالش های حزب مسلم لیگ در پاکستان پرداخته است.
واژگان کلیدی: چالش، فرارو، حزب مسلم لیگ ، پاکستان
مرکز بین المللی مطالعواژگان کلیدی: چالش، فرارو، حزب مسلم لیگ ، پاکستانات صلح: مهم ترین چالش های فراروی حزب حاکم پاکستان در وضعیت بعد از برکناری آقای نواز شریف چیست؟
مسئله ای که وجود دارد این است که اساسا دو حزب اصلی پاکستان، یعنی حزب مردم وابسته به خانواده بوتو و حزب مسلم وابسته به خانواده شریف به گونه ای این احزاب اصلی و قدرتمندی تا به حال در انتخابات به قدرت رسیده اند و به خانواده هایی این احزاب وابسته هستند. بنابراین، خانواده نواز شریف که سه دور به نخست وزیری رسیده است و در هر سه دوره نخست وزیری ناتمامی داشته است، در حقیقت وضعیت حزب را تا حد زیادی متزلزل می کند، به این معنا که اگر رهبران حزب نتوانند به سرعت وارد عمل شوند و فرد دیگری را به عنوان نخست وزیر جایگزین کنند.( البته پیشنهاد آقای نواز شریف برادرش برای نخست وزیر ی است). در آن صورت می توان پیش بینی کرد که اگر به سرعت وارد عمل نشوند و راه حلی پیدا نکنند، حزب مسلم لیگ در موضع ضعف قرار می گرد و سرنوشت خود خانواده شریف هم تحت تاثیر این مسئله قرار می گیرد، یعنی چون حزب وابسته به این خانواده است، تضعیف حزب به معنای تضعیف خانواده شریف در عالم سیاست خواهد بود و این که آقای نواز شریف را از طریق رای گیری کنار گذاشته اند، در حقیقت به این معناست که چالشی بسیار جدی تحمیل شده است که به هر حال یکی از مهم ترین خانواده هاست که کارخانجات زیادی دارد و هم زمین های فئودالی و کشاورزی بسیاری را در اختیار دارند و از خانواده های با نفوذ در پاکستان هستند.
به نظر می رسد تضعیف این خانواده و تضعیف موقعیت حزب مسلم لیگ شاخه نواز، از سوی مخالفان آقای نواز شریف و نخست وزیری او بوده است. مخالفان از دو راه وی را پیگیری کردند. قوه قضائیه و دیوان عدالت در دوره قبلی نخست وزیری آقای نواز شریف هشت نفر از قضات برکنار شده بودند که مشرف آن ها را برگرداند ولی آن اختلاف همچنان بین نواز شریف و قوه قضائیه باقی مانده بود. اختلاف نظری دیگر بین ژنرال های ارتش با نواز شریف است. واقعیت این است که ژنرال های ارتش هم از نواز شریف راضی نبودند.هر چند شرایط برای کودا مناسب نبود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: تا زمان انتخابات سال 2018، حزب مسلم لیگ در چه صورتی می تواند جایگاه خود را در جامعه پاکستان و در بین متحدان حزبی خود حفظ کند؟
در صورتی می تواند این موقعیت را حفظ کند که به سرعت وارد عمل شود. آن ها تشکیل جلسه داده اند که یک فرد را از درون کابینه به جای نواز شریف به عنوان رهبر حزب و نخست وزیر تعیین کنند که اتفاق احتمالا خواهد افتاد. افرادی در این قضیه مطرح شده اند که به عنوان جایگزین آقای نواز شریف انتخاب شوند که ارجح آن ها آقای شهباز شریف است. مشکل شهباز شریف این است که عضو پارلمان نیست. نخست وزیر باید عضو پارلمان باشد. در حقیقت کرسی ای که با رفتن آقای نواز شریف از دست می رود، شهباز شریف می تواند وارد پارلمان شود و رهبری حزب را به دست گیرد و نخست وزیر شود. روند قانونی آن در حال بررسی است. آن ها در پی این هستند که یکی از افراد موقر حزب مسلم لیگ را به عنوان نخست وزیر موقت در نظر گیرند و تا زمانی که رهبری حزب را به طور کلی روشن کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا ممکن است شکافی میان رهبران حزبی و حزب مسلم لیگ و سایر متحدان حزبی در یک سال آینده ایجاد و باعث کاهش مشروعیت حزبی شود؟
به نظر نمی رسد که این اتفاق بیفتد. تنها خانواده نواز شریف در اسناد فساد نیستند، بلکه نام شخصیت های نزدیکان او نیز در این اسناد وجود دارد. بنابراین مصلحت حزب آقای نواز شریف این است که هر چه زودتر شخص مناسبی را پیدا کرده و مشکل رهبری را به نوعی حل و فصل کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به انتخابات پیش رو، حزب آقای عمران خان با توجه به این که برخی آن را جز برندگان حزب می دانند، در چه صورتی می تواند جایگاه و حضور سیاسی خود را در حزب تقویت کند؟
شانس عمران خان در حمایت از ارتش است. زیرا حزب انصاف عمران خان در موقعیتی نیست که بتواند در انتخابات 2018 موفق شود. بیشتر احتمال بر این است که حزب مردم و یا حزب مسلم لیگ برنده شود. موقعیت حزبی این ها در جامعه قوی است. اما حزب انصاف این موقعیت را در جامعه ندارد. ولی ظاهرا ارتش برنامه ای دارد که خود را از شر این دو حزب قدرتمندی (که از ارتش نافرمانی می کنند) خلاص شود و به دنبال تضعیف آن هاست تا جناح سومی را روی کار بیاورد و آن جناح سوم، دو رهبر برای آن مطرح است، نخست مشرف که حزب پاکستان را تشکیل داده است و دیگری آقای عمران خان است که در حال رهبری حزب انصاف است. ظاهرا برنامه اصلی آن این است که احزاب کوچک را پشت سر این احزاب قرار دهد و جبهه ای به وجود بیاورد که این جبهه بتواند با حزب مردم و مسلم لیگ مخالفت کند. در صورتی که این شرایط به تضعیف حزب مسلم لیگ منتهی شود و موقعیت خود را از دست دهد، حزب مردم و حزب انصاف و احزاب کوچکی که ارتش سعی می کند حزب مردم و مسلم لیگ را تجزیه کند. اگر این اتفاق بیفتد، در آن صورت شانس عمران خان افزایش پیدا می کند. البته با حمایت های ارتش این اتفاق خواهد افتاد که قطعیتی برای این موضوع نیست.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در دوره باقی مانده تا انتخابات چه تغییراتی ممکن است در نوع سیاست گذاری حزب مسلم لیگ در سیاست گذاری های داخلی و خارجی پاکستان اتفاق افتد؟
به سرعت رهبران حزب مسلم لیگ خود را جمع و جور می کنند، زیرا می دانند که پشت پرده این مسائل در اختیار ارتش است. بنابراین به سرعت شرایطی ایجاد می کنند که آقای شهباز شریف بتواند وارد پارلمان شود و شرایط به دست گرفتن رهبری حزب را داشته باشد. حزب مسلم لیگ تا حد زیادی قائم به وضعیت خانواده شریف است. بنابراین آن ها به سرعت وارد عمل خواهند شد و اجازه نخواهند داد که تجزیه ای در درون حزب صورت بگیرد. ولی به هر حال ممکن است اختلاف نظرهایی هم در بین آن ها به وجود آید.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به این وضعیت جایگاه حزب مردم در یک سال آینده چگونه خواهد بود؟
حزب مردم در شرایطی قرار دارد، که وضعیت آن رو به بهبود خواهد رفت. اگر انتخابات برگزار شود و همین فضا باقی بماند، به احتمال زیاد حزب مردم پیروز خواهد شد.