دکتر عبدالرحمان راجح
کارشناس مسائل یمن
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
همزمان با 30 نوامبر و آخرین روز ضربالاجل تعیین شده از سوی جنبش اعتراضی جنوب یمن برای جدایی از شمال این کشور، هزاران جنوبی در «عدن» تظاهرات استقلال به پا کردند. در واقع جنبش اعتراضی جنوب یمن که چندی پیش با صدور بیانیهای 30 نوامبر (9 آذر) را زمان جدایی و استقلال جنوب یمن از شمال آن اعلام کرده بود. نوشتار زیر به همین مساله توجه کرده است.
واژگان کلیدی: پشتیبانان استقلالطلبی در یمن ، استقلالطلبی ، جنوب یمن ،بسترهای استقلالطلبی ، یمن دکترعبدالرحمان راجح
علل توجه بیشتر جنوب یمن به استقلال
سی ام نوامبر روز استقلال یمن از انگلستان است. جنوب یمن 128 سال یا بیشتر در زیر سلطه انگلستان بوده است و در چنین روزی در تاریخ 1967 میلادی، یمن جنوبی استقلال خود را پیدا کرد و انگلستان، یمن جنوبی را، بعد از حرکت های خونین و مقاومت آنها در جنوب به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخت. از آن روز تا به این روز به عنوان عید ملی یمن به رسمیت شناخته شده است. اما با توجه به این که یمن شمالی و یمن جنوبی تقریبا 35 سال پیش متحد شدند و بعد از اختلافات شمال و جنوب که از سال 1994 شروع شده است. این استقلال،چون تنها متعلق به قسمت جنوبی می باشد. یک رنگ استقلال طلبانه پیدا کرده است. در واقع جنوبی هایی که مخالف دولت هستند جدایی از انگلستان را به عنوان استقلال اول جشن می گیرند و می خواهند به استقلال دوم یعنی به جدایی از شمال برسند.
باید بدانیم که کل جنوبی ها؛ خواهان استقلال یا جدایی طلبی از شمال نیستند. بعضی از احزاب سیاسی جنوبی خواهان این جدایی هستند. یعنی روز استقلال را در همه یمن جشن می گیرند، اما برای بعضی از جنوبی ها، این روز الگو سازی در مقاومت را برای جدایی دوباره از شمال القا می کند. چرا که از نگاه آنها شمال هم اکنون استعمار کننده ی جنوب به شمار می آید.
گروه هایی که در جنوب فعالیت می کنند، در سالهای اخیر خیلی فعال ترو قویتر شده اند و به طرف استقلال جدایی طلبی رفته اند. متاسفانه امروز، خود انگلستان نقش بسیار پر رنگ در مطالبه جدایی طلبان جنوب ایفا می کند. یمن جنوبی نزدیک به تنگه ی باب المندب است و از لحاظ استراتژیکی، امنیت جهانی و روابط بین الملل دارای اهمیت بسیار است . لذا انگلستان سعی می کند، بر ذهن، رفتار و کردار برخی نخبه های سیاسی (که در جنوب فعالیت می کنند) تاثیر گذارد. مخصوصا امسال بیشتر فعالان سیاسی که منادی جدایی طلبی و دو تکه کردن یمن هستند و قبلا از یمن فرار کرده بودند، به کمک کشور عربستان، دوباره به عدن برگشته و فعالیت دارند. از این نگاه هم چنین دولت یمن و دولت مرکزی یک دولت زائد به حساب می آید. در شرایط کنونی نیروهای جنوبی که تا کنون فعالیت مسالمت آمیز داشتند، رویکرد دیگری دارند. آنان از اسلحه استفاده می کنند و منادی بستن مرزها و راههای بین شمال و جنوب هستند و اعلام میکنند موسسات و نیروهای امنیتی دولت یمن که در این شهرها مستقر هستند را، بیرون خواهند راند. اما خوشبختانه تا کنون چنین اتفاقی نیفتاده و هنوز نیروهای امنیتی دولت در جنوب مستقر هست و. مرزهای شمال و جنوب تا کنون باز و دولت یمن با توجه به این که خیلی قدرتمند نیست اعلام کرده اند اوضاع در جنوب خوب است و ناامنی وجود ندارد.
احزاب جنوبی خواهان جدایی از یمن
در یمن تقریبا از سال 2007 ، گروه های مخالفی در جنوب شکل گرفتند، به الحراک الجنوبی یعنی حرکات جنوبی معروفند. در ابتدا آنها منادی اصلاحات سیاسی بودند. به اعتقاد آنها دولتی که در دست شمالی ها و در دست عبدالله صالح بود، باعث شده تا نیروهای سیاسی جنوب در انزوا قرار گیرند و مشارکتی نداشته باشند. از این دید دولت از نفت و منابع طبیعی جنوبی ها استفاده می کرد اما سهمی به آنان نمیداد. لذا مطالب حقوقی درخواست می کردند. در انقلاب یمن در سال 2011 به بعد رویکرد آنها به یک شکل دیگری متغیر شده و منادی جدایی جنوب از شمال شدند و دیگر به جنوب یمن جنوبی نمی گویند و نام خود را به جنوب عربی تغییر دادند. رهبران این گروه ها بسیار متعدد است و هر رهبر تقریبا به یک کشور خارجی وابسته است و گروه های بسیار متعددی دارند. لذا نمی توانیم اینها را دریک حزب، گروه یا طایفه ی خاصی بگنجانیم. جالب آنکه آنها مطالبات متفاوتی هستند. بعضی، خواهان جدایی جنوب از شمال و بعضی دیگرخواهان ایجاد یک دولت فدرالی متشکل از دو ایالت جنوب و شمال و بعضی دیگر خواهان دولت فدرالی متشکل از6 ایالت هستند، که جنوب خود به دو تکه تقسیم شود.
در نگاهی کلی از لحاظ نیرو توان نیروهای نظامی جنوبی دیدگاه مشخصی وجود ندارد، ولی من اعتقاد دارم که تعداد اینها تقریبا به هزارها نفر می رسند. در این بین کسانی که به تظاهرات ها می آیند، به 500 هزار تا یک میلییون نفر می رسند. اما تعداد نیروهای شبه نظامی هنوز مشخص نیست.
مهم ترین حامیان منطقه ای و بین المللی استقلال طلبان جنوب یمن
دخالت خارجی ها مشخص نیست و متاسفانه بهانه سیاسی وجود دارد، که هر گروهی یک گروه دیگر را منتسب می کند، که شما وابسته به عربستان و یا قطر و… هستید. در محافل سیاسی یمن به این شکل است؛ اما در واقعیت امروز نیروهایی که در میدان موثر هستند. مخصوصا در این دوسال فعالیت بیشتری دارند و خیلی منادی جدایی طلبی هستند از وابستگی به عربستان سعودی و انگلستان صحبت می کنند. از نگاه عربستان جدایی شمال از جنوب و ایجاد کشور کوچک و متضاد و این که همیشه درگیر جنگ و اختلافات است. یعنی ریاض به یک کشور کوچک و ضعیف می اندیشند و همه تحلیلگران و سیاستمداران می گویند، عربستان پشت این قضیه است. در بعد دیگری هر چند اکنون هیچ کشوری به صورت مشخص از جدایی طلبی یمنی ها حمایت نمی کند. اما آمریکا تاکنون صریحا از وحدت یمن حمایت نکرده است و این شک و شبهه ای را ایجاد می کند که آمریکا احتمالا خواسته عربستان را می خواهد. از سوی دیگر به نظر میرسد امریکا از آن می ترسد جنوب به یک پایگاهی برای تندروها و القاعده تبدیل شود. به خاطر همین آمریکا و اروپا منتظرند، که گروهی بتواند قدرت در جنوب بگیرد، که بتوانند از آن حمایت کنند. در مقال این رویکرد جمهوری اسلامی ایران چندین بار اعلام کرده است، که طرفدار وحدت ملی یمنی ها هست و خواهان جدایی یمن شمالی از جنوبی نیست.