دکتر گلناز سعیدی
عضو هیئت علمی دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
چکیده
خاورمیانه در قرن بیستم به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، تجربه چندین همگرایی و واگرایی قومی،ملیتی و دینی را داشته است. یکی از این همگرایی ها، حرکت «پان ایسم»از جمله پان ترکیسم بود. ترکیه از زمان سقوط امپراتوری عثمانی تـا دهه پایانی قرن بیستم ، سیاستی متفاوت با دوره گذشته درباره اقلیت های ترک تبار خارج از آناتولی اتخاذ کرده است . در نتیجه ترکیه تلاش کرده با ایجاد ایدئولوژی پان ترکیسم که یک ایدئولوژی ملیگرایانه و توسعهخواهانه است تمام مردمانی که ترک تبار هستند یا به زبان ترکی سخن میگویند را تحت یک ملت و رهبری واحد در دولتی واحد و مستقل متحد کند. در واقع هدف پانترکیسم گردآوردن همۀ ترک زبانان، از جمله ترک زبانان ترکیه، جمهوری آذربایجان، قبرس، بلغارستان، شبهجزیره بالکان، آسیای مرکزی، عراق، ایران، افغانستان، ترکستان چین(ایالت سینکیانگ)، قفقاز، کریمه، ماوراء قفقاز، تاتارستان، حوالی رود ولگا و ترکمنستان سیبری تحت رهبری ترکیه است.
اما از آنجا که ترکیه دارای جمعیت معتنی به کردها است و تلاش برای مهار فعالیتها و شعارهای کردی از مهمترین استراتژیهای پان ترکیسم در راستای تأمین امنیت ملی محسوب میشود. ترکها بههیچوجه حاضر نیستند تا با تقویت قومیت کردی در منطقه برای خود بحرانهای فراوان امنیتی ایجاد کنند، در نتیجه عربستان با حمایت از قومیت کرد در منطقه و استفاده از احساسات آنها برای ضربه زدن به ترکیه در راستای سوءاستفاده از کردهای منطقه برنامههای فراوانی جهت ضربه زدن به برنامه های ترکیسم دارد.
کلید واژه: ،پان ترکیسم،پان ایسم،امپراتوری عثماني،اعراب
مقدمه
یکی از عمدهترین تحولات سیاسی و فکری خاورمیانه در آغاز قرن بیستم، ظهور جریان ناسیونالیسم در سراسر منطقه بود. از این میان، سه جریان ناسیونالیستی بیش از همه بر سر تحولات منطقه تاثیر گذاشتند: ناسیونالیسم عرب، ناسیونالیسم ترک.
یکی از عمدهترین تفاوتهای میان این سه جریان ناسیونالیستی این بود که ناسیونالیسم عرب و ناسیونالیسم ترک در آغاز ماهیت قومی داشتند، یعنی نوعی گرایش فکری در جامعهی (عثمانی) که متشکل از اقوام گوناگون دارای سوابق سیاسی، مذهبی و فرهنگی متفاوت بود. هر یکی از دو جریان فوق در مراحل آغازین خود، در پی تاسیس یک دولت جدید مبتنی بر گروه قومی عرب و ترک بودند. این احساس عربیت و ترک بودن، به ویژه به شکل سیاسی آن از میانههای قرن نوزدهم پیدا شد و قبل از آن، هر دو گروه بر مبنای هویت اسلامی در دورن سیستم خلافت اسلامی زندگی میکردند (احمدی،۱۳۹۰).
پان ترکیسم با تبدیل شدن به ایدئولوژی رسمی دولت ترکهای جوان پس از 1910، عامل اصلی درگیر شدن عثمانی در جنگ جهانی اول شد و با تکیه بر آرمانهای رویا گونه خود جهت اتحاد ترکهای جهان، قدم به راهی گذاشت که ویرانی و فقر و فروپاشی امپراتوری عثمانی را به دنبال آورد.
از سوی دیگر ناسیونالیسم عرب نیز که در اوایل قرن بیستم با جریان پان ترکی کشاکش آشتیناپذیر داشت، با شروع جنگ، به نیروهای متفقین پیوست و از درون، شورش نظامی را علیه عثمانی به راه انداخت که در ساقط کردن رژیم ترکهای جوان و فروپاشی عثمانی بسیار موثر بود.
یکی از عواملی که باعث کثرت کارهای نظری پیرامون ناسیونالیسم عرب و ترک شد، همان ویژگی «پان» بودن و به عبارت دیگر «الحاقگرایی» آنها بود، که پان عربیستها و پان ترکیستها را حتی پس از بنیانگذاری کشورهای عربی و ترک در رابطه با دستیابی به اهداف مورد نظر متقاعد نکرد. به همین دلیل بود که نظریهپردازان پان عرب و پان ترک، پس از سالهای جنگ جهانی اول نیز به شرح و بسط ایدئولوژی خود و اصول برنامهها و اهداف آن، در جهت توجیه الحاق سایر سرزمینها به کشورهای عربی یا ترکیه دست زدند.
ویژگی «پان» و «الحاق گرایانه» بعدی ناسیونالیسم عرب و ترک باعث بروز کشمکشهای درونی در خاورمیانه پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی شد و این سه جریان ناسیونالیستی را در برابر هم قرار داد. نه تنها اعراب و ترکها بر سر برخی سرزمینهای امپراتوری سابق عثمانی، نظیر ایالت اسکندرون ( که ترکیه و سوریه هر دو مدعی آن بودند و فرانسویها در 1939 آن را به ترکیه واگذار کردند) با یکدیگر کشمکش پیدا کردند، بلکه بر سر «الحاق» سراسر سرزمینهای خاورمیانهای با ملتهای دیگر به نزاع پرداختند.
طی چند صد سال بعد مغولها مسلمان شده در بازگشت به آسیای مرکزی پای ترکان را یا بصورت بردگان زیبا و یا جنگجو به خلافتگاه بغداد باز میکنند. بعد از یورش خونخوار دیگری از تبار چنگیز بنام تیمور، سیل این ترکان آسیای مرکزی به خاورمیانه سرازیر میشود.
برای درک پدیده پان ترکیسم، باید ابتدا به نقل از کتابهای تاریخ، منشاء و ریشه سلجوقیان و امپراطوری عثمانی و دولت ترکیه را شناخت:
سلجوقیان در اصل غزهای ترکمان بودند که در دوران سامانی در اطراف دریاچه خوارزم (آرال)، سیر دریا و آمودریا میزیستند.
سلجوقیان که به اسلام رو آورده بودند، بعد از ریاست سلجوق بن دقاق، نام سلاجقه را به خود گرفتند و سامانیان را در مبارزه با دشمنانشان بسیار کمک کردند. پسر سلجوق بنام میکاییل که بعد از مرگ او ریاست این طایفه را بعهده داشت، چندین حکم جهاد برای مبارزه با کفار صادر کرد.
میکاییل سه پسر داشت به نامهای یبغو، چغری و طغرل. این قبیله که یکبار در زمان سلجوق بن دُقاق به دره سیحون کوچ کرده بودند، بار دگر بعد از مرگ سلجوق به سرکردگی سه پسر زادهاش به نزدیکی پایتخت سامانیان کوچ کردند. اما سامانیان از نزدیکی این طایفه به پایتخت احساس خطر کردند؛ بنابراین سلاجقه بار دگر از روی اجبار بار سفر بسته و به بغرا خان افراسیابی پناه بردند. این حاکم از سر احتیاط، طغرل پسر بزرگ را زندانی کرد. ولی طغرل به کمک برادر خود چغری از زندان رهایی پیدا کرد و با طایفه خود به اطراف بخارا کوچ کردند.
در سال ۴۱۶ هجری ترکان سلجوقی به ریاست اسرائیل بن سلجوق برادر میکاییل دست به شورش زدند. اما سلطان محمود او را گرفت و در هند زندانی کرد. از طرف دیگر گروهی از یارانش دست به شورش زدند.
شجره نامه سلجوقیان روم
سلجوقیان روم شاخهای از سلجوقیان بودند که از حدود اواخر قرن پنجم تا اوایل قرن هشتم هجری قمری در بخشهایی از آسیای صغیر (روم) فرمانروایی داشتند.
موسس این شاخه سلیمان ابن قُتَلمِش بود که پس از کشته شدن پدرش از جانب الب ارسلان به عنوان امارت (ولی در واقع برای دور کردن او از مرکز سلطنت) به آسیای صغیر گسیل شد. سلیمان در آن حدود رفتهرفته امارت مستقلی بر پا کرد ولی تا مدتی امرای سلجوقی روم دستنشانده سلاجقه بزرگ بهشمار میرفتند.
امپراتوری عثمانی یک قدرت سیاسی امپراتوری بود که از ۱۲۹۹ تا ۱۹۲۲ میلادی در منطقه مدیترانه حکومت میکرد. این امپراتوری در اوج قدرت خود (قرن ۱۶ میلادی) مناطق آسیای صغیر ، اکثر خاورمیانه، قسمتهایی از شمال آفریقا، قسمت جنوب شرقی اروپا تا قفقاز را شامل میشد. قلمرو رسمی حکومت عثمانی در اوج قدرت به ۵/۶ میلیون کیلومتر مربع میرسید.
گسترش امپراتوری عثمانی ۱۲۹۹–۱۶۸۳
منشاء عثمانیان
عثمانیان شاخهای از ترکهای اوغوز بودند که در اواخر امپراتوری سلجوقیان از ترکستان به آسیای صغیر کوچ کردند. در آن زمان سلجوقیان روم که قسمتی از سلسله دولتهای سلجوقی بودند در این سرزمین فرمان میراندند. ترکان عثمانی اندک اندک در نواحی غرب آناتولی (منطقه کوچکی نزدیک استانبول کنونی) به یک قدرت منطقهای و متحد سلاجقه تبدیل شدند وبعدا جانشین سلجوقیان گشتند. ایشان نام خود را از عثمان که رهبر ایل ایشان بود گرفته بودند.
نخستین شاه سرشناس ایشان سلطان محمد دوم معروف به سلطان محمد فاتح، بود که توانست با چیرگی بر قسطنطنیه (استانبول) به فرمانروائی امپراتوری روم شرقی پایان دهد. تاریخ نگاران این زمان را پایان قرون وسطی و آغاز رنسانس میدانند.
سلطان سلیم نوۀ سلطان محمد بود که در جنگ چالدران شاه اسماعیل اول صفوی را در سال ۱۵۱۴ میلادی شکست داد. در این جنگ سپاه عثمانی مسلح به توپ و تفنگ بود که از اروپائیان گرفته بودند و شاه اسماعیل علی رغم توصیه مشاورانش، استفاده از توپ و تفنگ را نامردی می دانست و با شمشیر می جنگید. عثمانی ها بر مناطق غربی ايران دست یافتند و در نتيجه نواحی غرب ایران که شامل آذربایجان، سرزمین کردستان و عراق بود از ایران جدا شد. در جنگ هاى بعدى آذربايجان به ايران برگردانده شد ولی قسمتی از سرزمین کردستان و عراق تحت كنترل عثمانی باقى ماندند.
تسخیر آذربایجان، ارمنستان و قسمتی از کردستان مدت آن کوتاه بود، ولی جدائی عراق و بیشتر کردستان با رنگ سبز تیره کاملاً مشخص است.
سلطان سلیم با چیرگی بر سرزمینهای اسلامی خود را خلیفۀ اسلام خواند. سلیمان قانونی فرزند او هم دوره با شاه تهماسب صفوی بود و نیروهایش را تا پشت دروازههای وین هم رساند.
امپراتوری عثمانی در دوران اوج خود توانست بر بسیاری از سرزمین های اسلامی تسلط یابد. اما بنیانگذار آنچه که امروز بنام ترکیه میشناسیم مصطفی کمال پاشا میباشد. باید دانست تا زمان آتاتورک ملتی بنام ترکیه نه در تاریخ و نه در نقشه های سیاسی وجود نداشته و آنچه که بنام ترک نامیده میشده اقوام آسیای مرکزی بوده اند. در حقیقت همانطور که سلطان محمد مملکت خود را عثمانی نامید، مصطفی کمال پاشا هم آنرا ترکیه خواند.
مصطفی کمال پاشا (معروف به آتاتورک)(به معنای پدر ترک) نظامی و دولتمرد و بنیانگذار جمهوری ترکیه بود.
او در سال ۱۸۸۰ میلادی در شهر تسالونیکی در شمال یونان فعلی، که در آن زمان جزئی از امپراتوری عثمانی بود، به دنیا آمد. در ابتدا وارد ارتش عثمانی شد و در طرابلس لیبی با ایتالیائیها جنگید. او در دههٔ اول قرن بیستم به همراه گروهی از افسران ترک، که ترکهای جوان نامیده شدند، پایههای اصلاحات در ارتش و دولت را به نفع ملیگرایی ترکها تثبیت کرد. در جنگهای بالکان به سمت فرماندهی رسید و در سال ۱۹۱۶ در تنگه داردانل و شبه جزیره قالیبولی در برابر انگلیسیها مقاومت کرد و مانع اشغال استانبول توسط نیروهای بریتانیا و متفقین در جنگ جهانی اول شد. او سپس در جبهه روس نبرد کرد.
در جنگ جهانی اوّل دولت عثمانی شکست خورد و مناطق بسیاری در شمال آفریقا و حجاز، سوریه، عراق به دست کشورهای بریتانیا و فرانسه افتادند. قسمتهایی از اروپای شرقی نیز با حمایت فاتحان جنگ به استقلال رسیدند. در اواخر سالهای جنگ اول جهانی ترکیه مورد هجوم فرانسه و ایتالیا از جنوب و یونان از شرق بود. آتاترک رهبری جنگهای چریکی رهایی بخش را به عهده داشت.
در پایان جنگ جهانی اول مردم ترکیه از بی کفایتی خلیفه عبدالحمید اول و نظام عثمانی به تنگ آمده بودند و آتاترک رهبری قیام علیه خلافت و امپراتوری عثمانی را به عهده گرفت. درسال ۱۹۲۳ ترکیه مدرن با نظام جمهوری توسط ملی گرایان و گروههای مبارزه بر علیه اشغال برپا شد. آتاترک از آن تاریخ تا سال ۱۹۳۸ رئیس جمهور ترکیه بود.
از جمله اقدامات مهم آتاترک مبارزه علیه روحانیون مبارز، کشف حجاب و اجباری کردن لباس اروپایی بود. او همچنین به سرکوب عشایر دست زد و به قتل عام عشایر کرد در ترکیه پرداخت، استعمال نام کرد را ممنوع کرد و عنوان جدید ترکهای کوهستانی را به کردها داد.
همچنین از دیگر اقدامات وی میتوان به ترویج ملیگرایی ترک (پان ترکیسم)، جدا کردن دین از سیاست، قانونی کردن حق برابری زنان با مردان و تغییر خط عربی به خط لاتین نام برد.
در مسافرتی که رضا شاه به ترکیه کرد، اتاتورک به او گفت: شما ملت بزرگ و تاریخی هستید ولی من باید برای ایجاد هویت در کشورم برایشان تاریخ درست کنم.
لکه ننگ تاریخی که هرگز از دامن ترکهای جوان پاک نخواهد شد کشتار ارمنیان است.کشتار و حقارت کردها هرچند به بزرگی کشتار ارامنه نیست ولی چیزی نیست که پان ترکیست ها به آن ببالند.حتی میتوان به تحقیق گفت مسئول کشتار مسلمانان بوسنیا در جنگهای بالکان در نتیجه کشتار همین ترکان عثمانی در اروپای چهارصد سال پیش بود که تخم نفرت را در دل اروپائیان و خصوصاً صربها کاشت تا بالاخره در دهه نود میلادی آنچنان کشتار وحشیانه ای از مسلمانان بوسنیا بکنند.
پان ترکیست ها اول باید مسئولیت این جنایات را برعهده بگیرند و برادری خود را ثابت کنند تا بعد بتوانند در اثبات اصل و نصب و ادعای ارثیه پان ترکی خودشان موفقیتی بدست بیاورند.اما پان ترکیسم که در بین عده ای معدود از مردم شریف ترکیه شیوع پیدا کرده و باید در داخل همان مرزهای ترکیه امروز دفن شود. ولی وقتی بدنه بعضی از جوامع اطراف ترکیه شايع شند، احتمال سرایت میکروب پان ترکیسم به آن جوامع زیاد میشود.
وقتی بخاطر شرایط تاریخی دولتی جعلی درست میشود، امکان سرایت میکروب پان ترکیسم به آن دولت ها بیشتر میشود.باید این را همه بدانید که مغولها و ترکهای عثمانی اصلشان یکی و در آسیای مرکزی بوده اند و هرگاه فردوسی بزرگ به ترکها اشاره میکند منظورش همین است نه مردمانی که ساکن سرزمین ترکیه هستند و یا استغفرالله مردم آذربایجان.
این ترکهای جنگجوی آسیای مرکزی که از اعراب بیابانگرد تر بودند در ابتدا وقتی مسلمان شدند به خدمت خلیفه بغداد در آمده ولی به زودی برای خودشان در ترکیه فعلی حکومتی ایجاد کردند که اعراب بی هنر و بی کفایت را مستعمره خود کردند. شباهت زبان آذری (ترکی آذربایجان) با ترکی ترکیه مثل فرانسه و انگلیسی است. هرچند دو زبان جدا از هم هستند ولی لغات مشترک زیادی دارند. این شباهت در دوزبان فارسی و عربی هم هست.
مفهوم پان
«Pan» که یک واژه یونانی است که معنی اتحاد و یگانگی و کل را میدهد که بیشتر اوقات به معنی برتری قومی و برتری نژادی و برتری زبانی و یا برتری مذهبی بهکار میرود. این واژه سیاسی، در کانتکستهای متفاوت (زمینههای متفاوت) معانی و برداشتهای متفاوت بدست داده است. مثل برتری – مثل دوستدار – مثل یگانگی – مثل نژاد یا زبان برتر یا مذهب بهتر. اگر این مفهوم پان را به درستی در زمینههای تاریخی آن بشناسیم آنوقت معانی و کاربرد واژههای سیاسی مثل (پان عربیسم، پان تورکیسم و پان شیعه) را بهتر خواهیم فهمید.
در تمام ایدئولوژیهای پان عربیسم، پان ترکیسم و پان شیعی، بنا به مقتضیات تاریخی و سیاسی، روی یک یا دو مفهوم عام و کلی تکیه میشود و اکثرا برداشتهای افراطی هم از آنها بدست میآید. مفاهیمی چون:
١- زمین (territory)
٢- مذهب (religion)
٣- زبان (language)
٤- نژاد وخون (race and blood)
که مقدس و غیر قابل تغییر قلمداد میگردند.
«پانها» یک ویژگی عمومی هم دارند که بخشی از شناسنامه آنهاست. تمام «پانها» با اسطوره دشمن خارجی به ظهور میرسند. «پانها» در حل مسایل اجتماعی داخلی ناتوانند و برای عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی و عدالت حقوقی برنامههای موفقی ندارند اما در پیدا کردن دشمن یا دشمنان خارج از مرزها بسیار زیرک هستند تا عدم توانایی خود را به گردن آنها بیندازند و برای یگانه کردن اعضای خود وجود دشمن خارجی و ترس همیشگی از دشمن خارجی بخش اساسی برنامه حزبی و تبلیغاتی آنهاست. اعضای این پانها حتما برای خودشان دشمنهایی میتراشند و همیشه با یک دشمن خیالی در جنگ و زد و خورد هستند! گویی وجود تضاد و حذف دیگری، نشانی از بودن آنهاست.
البته در تاریخ سیاسی و تحولات اجتماعی، گاهی برای حفظ فرهنگ نیز گروهی از انسانها چنان بههم نزدیک میشوند و چنان بههم گره میخورند و با دیگران برای زنده ماندن با چنگ و دندان مبارزه میکنند که باعث بقایشان میشود. مثل آمیشها در ایالت پنسیلوانیا که ازدواجها هم درون گروهی است و مبتنی بر سنت تا از تداخل ژنوتیپهای دیگر جلوگیری کرده و نژاد خود را خالص نگه دارند. مثل کردها که در ۱۰۰ سال گذشته برای بقای هویتی خود جنگیدهاند و هنوز هم میجنگند. بنابراین «پانها» همیشه منفی و مخرب نیستند و اگر کنترل شده باشند و به افراط متوسل نشوند میتوانند به اتحاد و همبستگی یک ملت یا یک قوم کمک کنند اما وقتی به افراط میرسند برنامههایشان بیشتر حول خود برتری و تحریف حقایق و دشمنتراشی میرود.
زمینه به وجود آمدن این ایدولوژیها مبتنی بر ترس و احساس تهدید از دیگران برای حفظ آب و خاک و یا حفظ هویت و بهدست آوردن امنیت و حفظ زبان و مذهب و غیره بوده است و از طرف دیگر انگیزههای قدرتطلبی، برتریطلبی، هویتطلبی، حفظ امنیت و رقابت که انگیزهها و نیازهای قوی اجتماعی هستند، هم نقش اساسی تر و پنهان دارند.
عربها فکر میکردند که اگر بر ضد اروپاییها و ترکها متحد شوند و آنها را دشمن خونی بدانند، امکان زنده ماندن دارند. در چنین فضای روانی، شیعیان از سنیها میترسند و سنیها از شیعیان و آنها از ترس خود، بر روی هم اسلحه میکشند.و هر کدام خود را در قامت رهبری مسلمانان منطقه و جهان میدانند. ترسها چه واقعی و چه غیرواقعی باشند میتوانند در جهت خشونتهای ابزاری و سیاسی بهکار روند (طالبی،۱۳۹۷).
پانترکیسم
ایدیولوژی ملیگرایانه و توسعهطلبانه است که به دنبال یک کاسه کردن تمام ملیتها و مردم ترکتبار دنیا هستند که به زبان ترکی و یا ترکی صحبت میکنند. این سرزمینهای پهناور از اروپای شرقی، قسمتی از خاورمیانه، قسمت بزرگی از ایران، افغانستان، بسیاری از ممالک آسیای میانه، آذربایجان تا قسمتی از چین را شامل میشود که به آن تورانستان و یا توران بزرگ هم میگویند. (رحیم رییسنیا، پان ترکیسم- دانشنامه جهان اسلام).
ضیا گوکآلپ از اندیشمندان متأخر پانتورانیسم محسوب میشود که مقام و جایگاه ویژهای در میان پانترکیستها دارد و پدر پانترکیسم لقب گرفتهاست. از نظر وی میهن ترکان نه ترکیه است و نه ترکستان بلکه توران بزرگ کشور جاودانی آنان محسوب میشود. وی برای پیشبرد آمال خود تئوریهایی در زمینۀ اقتصاد، جامعهشناسی و سیاست و… ارائه داد که هر کدام باب ویژهای در زمینۀ پانترکیسم محسوب میشود.
گرچه تورانستان از بطن پان تورکیسم بیرون آمده ولی این واژهها ابعاد سیاسی و معانی متفاوتی با هم دارند. از اوایل سده بیستم (۱۹۰۸)، گروهی از جوانان ترک در امپراطوری عثمانی گردهم آمدند و اولین منشور پانترکیسم را پیریزی کردند. سقوط سلطان عبدالحمید دوم، باعث شد تا گروهی از افسران جوان و نظامیان متعصب ترک، حزبی را به وجود بیاورند به نام «اتحاد و ترقی»که اساسنامهاش در جهت ترکی کردن تمام ممالک محروسه عثمانی بود با محوریت ترکیه جوان (۱۹۱۰). (خدوی، ص۷۴).
خالد ادیب نوشت «آرزوی من، دستیابی ترکان جهان به عظمت و استقلال سیاسی و فرهنگی است» و محمدامین رسولزاده از آذربایجان روسیه در یکی از اشعارش چنین آورد که «این کشور پهناور که در سه قاره گسترده است، متعلق به ماست سرزمین توران مقدس.» لذا هم زمین مقدس شد و هم زبان ولی هنوز صحبت از دین مقدس و مشترک نبود.
تاثیر پان ترکیسم بر جهان عرب
ترکها امروزه نه تنها خود را پیشگام ارائه الگوی برتر و بهتر برای جهان اسلام میدانند بلکه تلاش مینمایند سایر الگوهای موجود اسلامی منطقه را نیز به حاشیه برانند. ترکیه امروزه داعیهدار ایجاد الگوی نوین تمدن اسلامی و رهبری جهان اسلام است و با همکاری بلوک غرب (ایالاتمتحده آمریکا) چنین القا میکند که بهترین الگوی موجود برای جهان اسلام همان الگوی ترکیه است که ریشه در امپراتوری و خلافت عثمانی دارد. آنها با تأکید بر ملی گرایی ترکی و پانترکیسم و تقویت موقعیت خود در جهان معاصر و افزایش ظرفیتهای درونی باعث شده تا عربستان نیز با سرمایهگذاری در راستای تقویت پان عربیسم و صدور آن در مقابل دشمن دیرینه خود یعنی ترکها سد محکمی بنا کند.
رهبران ترکیه نیز با تکرار نام خلفای عثمانی و نامیدن خود بهعنوان استمرار دهنده مسیر آنها و با تلاشهای همهجانبه سیاسی و تبلیغاتی برای احیای تفکر و منهج آنها، قصد دارند خود را رهبر جهان اسلام و خلیفه مسلمین بنامند و از این طریق احساسات مذهبی مسلمین را تحریک نمایند.
در مقابل عربستان نیز تلاش مینماید تا گفتمان برخاسته از اسلام خشن سلفی را بهکل منطقه صادر کرده و کل کشورهای منطقه را درگیر افراط نماید.عربستان با استفاده از نام سرزمین وحی و با معرفی خود با عنوان غیر واقعی خادمالحرمین قصد دارد نفوذ مذهبی خود را گسترش داده و رهبر جهان اسلام معرفی نماید. تلاشهای فراوان رسانههای عربستانی برای تکرار لقب غیرواقعی (خادمالحرمین) برای سردمداران عربستان بیانگر همین رؤیای رهبران عربستانی است. عربستانیها فکر میکنند با خلق اسامی غیرواقعی و ترویج آن در رسانههای خود میتوانند رهبری معنوی جهان اسلام را با تحریک احساسات مذهبی مردم جلب نمایند.
نتیجه
پان ترکیسم به لحاظ ماهیت یک مسلک نژادپرستانه است و این میهن پرستی افراطی نژادی و شعار برتری نژاد ترک بر سایر نژادها در نوشته های اکثر نویسندگان پان ترکیست مشاهده می شود.پان ترکسیم به همان اندازه که یک مسلک پژادگرایانه است به شدت رمانتیک و تخیلی نیز می باشد. تاکید بر یگانگی نژاد ترک در کشورهای پراکنده دارای لهجه های متفاوت ترکی، ایجاد امپراتوری رویایی از دل اروپا تا دل چین و استفاده از نمادهای گرگ خاکستری (بوزکورت) در نشریات و تبلیغات گروه های پان ترکیستی- نظیر حزب حرکت ملی- نمونه این رمانتیسیسم و تخیل گرایی است.
گروه های نخبه گرای پان ترکی، چه در ترکیه یا سایر مناطق، نه تنها به لحاظ کمیت گروه های کوچکی برخوردار از طرفداران محدود بودند بلکه میان آن گروه ها و نخبگان سیاسی و فکری نیز رقابت های شدید بر سر رهبری جریان پان ترکی مشاهده می شود. پان ترکیسم در نوع خود مسلک و جنبشی الحاقگرایانه نیز به حساب می آید و نوشته های پان ترکیستی و عمل رهبران آنها حاکی از آن است که الحاق سایر سرزمین های دارای جمعیت های ترک زبان از اهداف عمده طرح پان ترکی بوده است.
گروه های پان ترکیست از همان دهه اول قرن بیستم به بعد طرح های الحاق گرایانه خود را درخصوص مناطق آذری نشین و کشورهای همسایه، شامل عراق و افغانستان، دنبال می کرده اند و گاه به ویژه، در سال های حاکمیت ترک های جوان و احتمالاً، سال های پیش از فروپاشی شوروی، به فعالیت های سازمانی برای پیشبرد طرح الحاق گرایانه پان ترکی در دو کشور عراق و افغانستان نیز دست می زده اند(بررسی روند تاریخ نگاری پان ترکیسم ،۱۳۹۴).
ترکیه با تقویت تز پانترکیسم باعث رشد تفکرات ضد عربی در این کشور گردیده و هر نوع همکاری با اعراب را مورد اعتراض افکار عمومی قرار میدهد و عربستان نیز در مقابل با تقویت پان عربیسم در عربستان تلاش برای همکاری با ترکها را در حاشیه قرار داده است. در واقع تقویت تفکرات پان ترکیستی در ترکیه باعث گردیده که ترکها عربها را زیردست و رعایای خود (مثل عصر عثمانی) بدانند و حاضر نباشند مطیع برنامههای آنها گردند.(ترکیه و عربستان،از پان ترکیسم تا پان عربیسم،۱۳۹۶).
منابع
۱-آسایش طلب طوسی، محمدکاظم، پان عربیسم، دانشنامه جهان اسلام، جلد۱،ص۱۳۴.
۲-اسعدی،مرتضی، «ناسیونالیسم عرب»، ج۱، ص۸۰ ـ۸۱، نگاه نو، ش ۴ (دی ۱۳۷۰).
۳-اسعدی،مرتضی، «ناسیونالیسم عرب»، ج۱، ص۸۲، نگاه نو، ش ۴ (دی ۱۳۷۰).
۴-بیات. کاوه،پان تورکیسم، ۱۳۸۶، پردیس، تهران
۵- ترکیه و عربستان،از پان ترکیسم تا پان عربیسم،۱۳۹۶، http://www.mashreghnews.ir/news/717247
۶-خدوری، مجید، گرایشهای سیاسی در جهان عرب، ج۱، ص۲۸ـ۲۹، ترجمه عبدالرحمن عالم، تهران ۱۳۶۹ ش.
۷-خدوری،ولید،۱۳۷۸،ناسیونالیسم عرب و دموکراسی،ترجمه محمود موسوی بجنوردی،فصلنامه خاور میانه،شماره۳،ج۱،ص۶۱.
۸-خدوی. مجید، انقلاب ترکهای جوان، ص. ۷۳
۹-درینیک، ژان پی یر ، خاورمیانه در قرن بیستم، ج۱، ص۳۴، ترجمه فرنگیس اردلان، تهران ۱۳۶۸ ش.
۱۰-ر. ک. محمود افشار یزدی، افغاننامه، جلد سوم، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار، 1380، صص 478 ـ 479، و نیز صص 475 ـ 488.
۱۱-ر. ک. مذاکرات محرمانه ماکماهون (نماینده انگلستان) و شریف حسین رهبر ناسیونالیستهای عرب، جهت هماهنگی اقدامات نظامی علیه عثمانی در: حمید احمدی، ریشههای بحران در خاورمیانه، تهران، انتشارات کیهان، 1377، صص 137 ـ ۱۴۰
۱۲-ر.ک.،دکتر محمود افشار یزدی، گنجینه مقالات: جلد اول، مقالات سیاسی یا سیاست نامه جدید، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، 1368، ص 528.
۱۳-رجایی،فرهنگ، «درآمدی براندیشه سیاسی معاصر عرب»، ج۱، ص۲۸۹، فصلنامه خاورمیانه، سال ۱، ش ۲ (پاییز ۱۳۷۳).
۱۴-رییس نیا. رحیم. دانشنامه جهان اسلام.جلد پنجم صص ۴۶۶-۴۷۲.
۱۵-شرابی، هشام، روشنفکران عرب و غرب: سالهای تکوین ۱۹۱۴ـ ۱۸۷۵، ج۱، ص۷۶، ترجمه عبدالرحمن عالم، تهران ۱۳۶۹ ش.
۱۶-شوکراس، ویلیام،۱۳۸۱،آخرین سفر شاه. ترجمۀ عبدالرضا هوشنگ مهدوی. تهران: پیکان. شابک ۹۶۴-۳۲۸-۲۳۴-۱.
طالبی،اشکبوس،سایت ایران امروز،۱۳۹۹.
۱۷-عنایت الله،رضا، «پانترکیسم»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۳، چاپ اول: ۱۳۸۳ ش، تهران، شابک: شابک ۹۶۴-۷۰۲۵-۲۵-۴، صص ۵۴۹–۵۵۶
۱۸-عنایت،حمید، سیری در اندیشه سیاسی عرب، ج۱، ص۱۲، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۹-لاندو، جیکوب ،۱۳۸۶، پان ترکیسم یک قرن در تکاپوی الحاق گری، ترجمه حمید احمدی، نشر نی، تهران، شابک:
۲۰-محسنی، محمدرضا، ، «پان ترکیسم، ایران و آذربایجان» ، انتشارات سمرقند
۲۱-محمد تقوی،علی، اسلام و ملی گرایی یا ناسیونالیسم از دیدگاه اسلام، ج۱، ص۴۰، تهران ۱۳۶۰ ش.
۲۲-مرتضی اسعدی، «ناسیونالیسم عرب»، ج۱، ص۸۵، نگاه نو، ش ۴ (دی ۱۳۷۰).
۲۳-اطلاعات سیاسی-اقتصاد،۱۳۷۵،ترجمه مسعود اسلامی،شماره ۳ و ۴،ج۱،ص۱۰۶.
۲۴-دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «پان عربیسم»، شماره۲۶۴۹.
۲۵-دائرةالمعارف ناسیونالیسم زیر نظر: الکساندر ماتیل. ترجمة کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه.
1-Pan Turkism, Encyclopedia , ; Britannica; Revised 2. April, 2016.
2- Fishman. Joshua. Garcia; Ofelia, 2011; Handbook of Language and Ethnic Identity. Oxford University Press. P. 269.
3-Xavier. Planhol, Lands of Iran : Encyclopedia, Iranica, 1966.
4-Doran,Michael Scott.”The Heirs of Nasser :Who will benefit from the second Arab revolution.”Foregin Affairs,Vol:90,No3,May/June ,2011,PP17-20Hazary Narayan.”Islamin international politics”,The Journal of political science.Vol:26,No:4,Oct/Dec 1965,PP 233-237.
5-Gott,Richard.T. E. Smith and Anthony Verrier ”Notes of the month “, The World Today,Vol:20,No10,Oct 1964, PP :411-422.
6-Major,John. “The search for Arab Unity,” International Affairs (Royal Institute of International Affairs) , 1944,Vol:39,No:4,Oct 1963,PP:551-563.
7-Mejcher Helmut.”King Faisal Ibn Abdul Aziz Al Saud in the Arena of World PoliticsA Glimpse from Washington 1950 to1971,”British journal of Middle Eastern Studies,Vol:31,No:1, May 2004,PP5-23.
8-Mansfield Peter.” Nasser and Nasserism”.International Journal. The Arab states and Israel ., Vol:28,No 4,1973,PP:670-688.
9-Pan Turkism, Encyclopedia, Britannica; Revised 2. April, 2016.
10-Fishman. Joshua. Garcia; Ofelia, 2011; Handbook of Language and Ethnic Identity. Oxford University Press. P. 269.
11- Xavier. Planhol, Lands of Iran: Encyclopedia, Iranica, 1966.