فرزاد رمضانی بونش
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
نگاه واهمیت افغانستان به عنوان همسایه ی غربی چین درسیاست خارجی این کشور بر چه محور هایی استوار است و اهداف چین در افغانستان بر چه اصولی استوار است ؟
استراتژی چین در قبال افغانستان، بیشتر بر پایه نفوذ اقتصادی و بازرگانی استوار است.در این حال همکاری ها میان چین و افغانستان زمینه های بسیاری را در بر می گیرد که مهم ترین آن ها عبارت اند از همکاری در زمینه مبادلات تجاری ,همکاری در زمینه های صنعتی, همکاری در زمینه انرژی وبهره برداری از خاستگاه های نفت، گاز و برق و کشیدن لوله های نفت وهمکاری در زمینه ترانسپورت, احداث خطوط آهن و راهسازی و.. است. گذشته از این چین در مرزهای غربی خود، با دو ساختار جیوپولتیکی همسایه است یک نیم قاره هند [شبه قاره هند] – هند و پاکستان و دوم آسیای میانه در میان این دو ساختار، کشور افغانستان واقع است که این دو ساختار را از هم جدا می کند. در واقع شمال افغانستان شامل ساختار جیوپولیتیک آسیای میانه و جنوب آن شامل ساختار ژئوپلیتیک نیمقاره می باشد که نشان از اهمیت افغانستان برای چین می باشد .
نگاه چین به افزایش حضور سیاسی و استرا تژیکی در افغانستان تا چه اندازه ای به رقابت این کشور با هند و همگرایی اش با پاکستان بر می گردد؟
چین به پاکستان همواره به عنوان یک شریک راهبردی می نگرد و نگاه آن به پاکستان – چونان یک کریدور به سوی خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند و برعکس است. از همین رو هرگز اجازه نخواهد داد هند پاکستان را ببلعد. چين متمايل است از راه پاكستان كريدوري به سوي خليج فارس بگشايد و اين امر از اولويت هاي سياست خارجي چين به شمار مي رود. ساختن بندر گوادر با هزينه چهار- شش ميليارد دلاري به ياري چين از طرح هاي استراتيژيکي یی است که رقابتي را ميان امريکا و چين بر سر پاكستان به راه انداخته است كه مناسبات سنتي امريکا و پاكستان را به چالش مي کشد و زير سايه مي برد. در اين ميان، نزديکي چين با نيروهاي مذهبي پاکستان از اهميت ويژه يي برخوردار مي باشد وآوازه هايي شنيده مي شود که محافل و حلقات ويژه يي در چين در پي بهره گيري ابزاري از تندروي اسلامي در برابر حضور درازمدت امريکا در منطقه بر آمده اند و برخي از گروه هاي تندرو را در نوار مرزي تمويل و پشتيباني مي نمايند.گذشته از این با توجه به افزایش نفوذ چین در پاکستان در سال های اخیر، پاکستان ديگر نمي تواند مانند سال هاي دهه هاي شصت و هفتاد سده بيستم دربست در راستاي سياست هاي واشنگتن باشد، بل ناگزير است در ميان سه نيرو: امريکا، اعراب و چين عمل کند و پيوسته ميان اين سه عامل مانور نمايد که اين وضع از پيامدهاي جهاد افغانستان در سال هاي دهه هشتاد سده بيستم است.
چينيی ها همواره از ورود بنياد گرايی وافراد مسلح مرتبط به گروه القاعده وطالبان در منطق شمال غربی و مسلمان نشین خود نگران بوده اين نگرانی تا چه حدی ميتواند بر دامنه نفوذ و حضور چین در افغانستان تاثیر بگذارد ؟
چین با فروپاشی شوروی پیشین از ناحیه آسیای میانه و افغانستان و به ویژه پاکستان با تهدید هایی رو به رو گردید که بیشتر از ناحیه تروریسم جهانی و تندروی اسلامی و نیز مواد مخدر بوده است. در پیوند با تهدیدات امنیتی یی که از سوی آسیای میانه متوجه چین میشود در این راستا ماتیو کلمنتس- یک تحلیلگر مسائل اور آسیا بر آن است که ایجاد سازمان شانگهای از اهداف چین برای پیشگیری از تهدیداتی است که از سوی افغانستان و پاکستان متوجه آسیای میانه و نیز منطقه مسلمان نشین آن یعنی سین کیانگ است. وی همچنین می گوید که چین در جایگاهی است که قادر است، تا حدی، امنیت منطقه و ثبات آن را فراهم کند. در این میان باید گفت که چین هیچگونه بی ثباتی را در منطقه بر نمی تابدهمین امر باعث شده است تا چین همواره به تحولات افغانستان با دقت بیشتری نگاه کند .
نگاه چین به افزایش نفوذ بیشتر و درازمدت سیاسی , اقتصادی و استرا تژیکی امریکا در افغانستان چیست؟
به باور بسیاری از کارشناسان، یکی از دلایل حضور امریکا در افغانستان در پهلوی سایر دلایل، مهار کردن چین است در این حال هم روشن است چین مخالف افتادن افغانستان به دست امریکا یا روسیه است و حضور دراز مدت امریکا در افغانستان راهم بر نمی تابد. از همین رو، با همه توان برای بیرون راندن امریکا از افغانستان می کوشد. در این راستا حضور دراز مدت امریکا و لنگر انداختن نیروهای نظامی آن در پایگاه های هوایی قندهار، بگرام و اسفزار (شیندند) و نیز ساختن پایگاه های نو در مزار شریف، کندز و فاریاب خواب شیرین چین را بر هم می زند. از سویی هم، حضور امریکا در افغانستان برای چین چونان مزاحمی در پهن نمودن رخنه آن کشور در آسیای میانه شمرده می شود. چینی ها دوست دارند ناآرامی ها در تبت و سین کیانگ را با حضور امریکایی ها در افغانستان پیوند بزنند.به علاوه چین حضور امریکا را در افغانستان مانع بزرگی در برابر شکل یابی نهایی سازمان شانگهای ارزیابی می کند وبر این نظر است که حضور ناتو در افغانستان جلو همگرایی فراگیر منطقه یی را در گستره آسیا می گیرد و نمی گذارد شانگهای به گونه نهایی و تمام عیار قوام یابد.
نگاه دولت و سیاست خارجی افغانستان به چین بر چه بنیان هایی استوار است ؟
آن چه مربوط به سیاست دولت افغانستان می گردداین است که هر چند افغانستان در بند اتحاد استراتیژیک با امریکا است، با این هم می کوشد با چین هم روابط خوبی داشته باشد و از کمک های آن کشور و نیز سرمایه گذاری آن کشور در بهره برداری از خاستگاه ها و کانسارهای(معادن) مس و آهن در این کشور سود ببرد. گذشته از این افغانستان میکوشد تا از پتانسیل چین به عنوان کشوری متوازن کننده در مقابل هندو امریکا بهره گیرد.