مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نوع همکاریهای کنونی امنیتی نظامی ناتو با کشورهای خلیج فارس

اشتراک

دكتر محمد عجم

کارشناس مسائل ژئوپلتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

علل توجه کشورهای عضو ناتو به خلیج فارس

ناتو در ابتدا برای مهار شوروی و کمونیزم و دفاع از اروپای غربی شکل گرفت  بعد از سپتامبر 2001 تمام اهداف و تمرکز ادبیات خود را بر روی مبارزه با تروریسم قرار داده است البته موضوع تهدید ایران و یا خطر ایران هم  از این ادبیات بی نصیب نبوده است و از همان زمان هم به فکر ایجاد پایگاه هایی خارج از مرزهای سنتی خود بود و توجه ویژه ای هم به خلیج فارس داشت. اما عواملی موجب گردید که در طول سالهای گذشته توجه ویژه به منطقه خلیج فارس با تعلل روبرو کرد. لذا باید بگوییم که منطقه فقط درچند ماه گذشته مورد توجه زیاد قرار نگرفته ، بلکه این توجه به خلیج فارس از ابتدای دوره استعمار گری وجود داشت و اکنون خیلی جدی تر شده است.

 در گفت و گوها و اجلاس های سران ناتو بعد از سپتامبر 2001 ، یکسری مذاکراتی برای توسعه حوزه ی قلمرو ناتو  مورد بحث قرار می گرفت که  نام آن را “گفتگو های مدیترانه ای” گذاشته بودند. هدف از این گفت و گوها این بود که کشورهای دو طرف مدیترانه یعنی شمال آفریقا بخصوص مراکش و جنوب اروپا را در طرح های مبارزه با تروریسم و اهداف ناتو مشارکت دهند. چنانچه ناتو با یکسری از این کشورها مانورهای مشترکی هم برگزار کرد. البته در آن زمان ناتو نمی خواست اشاره کند که می خواهیم ناتو را به شمال آفریقا گسترش دهیم یا پایگاهی در مراکش، تونس و مصر داشته باشیم. نام آن را دیالوگ مدیترانه ای گذاشته بودند تا موضوع گسترش ناتو در جهان اسلام حساسیت زا نشود. اما در سال 2004 اجلاسهایی تحت عنوان گفت و گو های استانبول طرح و در آنجا بود که ناتو آشکارا علاقمندی و استراتژی خود را برای توسعه قلمرو نفوذ خود اعلام داشت و بر اساس همان تصمیم گیری در اجلاس سران کشورهای ناتو در استانبول، استراتژی توسعه قلمرو به خلیج فارس تدوین شد.

خلیج فارس در دوره ی چهارصد سال گذشته یعنی دوره ای که استعمار وارد خلیج فارس شد و تا دوره ای که استعمار مجبور شد از خلیج فارس خارج گردد، در هر دوره  از ابعاد خاصی  اهمیت داشت. بعد از آن هم در سال های بعد از فروپاشی شوری باز به نوع دیگری اهمیت پیدا کرد. پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اشغال افغانستان توسط شوروی، دو عامل مهم تاثیر گذار بر توجه امریکا و ناتو به خلیج فارس شد. ولی در یک دوره های فراز و نشیب داشت. لذا خلیج فارس بعد از مدتی به فراموشی سپرده شد تا این که جنگ کویت اتفاق افتاد و بعد از آن جنگ آزادسازی کویت و حمله به عراق پیش آمد. در دوره ی باراک حسین اوباما وی مخالف شدید حضور نیروهای امریکایی در خلیج فارس بود و اعلام داشت که ما در منطقه خلیج فارس و در جنگ های خاورمیانه ای منافعی نداریم و این جنگها  6 تریلیون هزینه بر دوش آمریکا گذاشته است و  نیروهای خود را باید از این منطقه خارج کنیم و با همین شعارها هم توانست رای بیاورد و تا حدودی هم مجبور شد عمل کند.

در دوره ی اوباما، ضربه ای به سیاست گسترش ناتو به شرق و خاورمیانه و خلیج فارس وارد شد و همه آن اقداماتی که در سال 2001 تا 2004 انجام شد و نقش هایی که طراحی شده بود و (در نهایت به سند مفهوم راهبردی نوین یا به سند ابتکارات همکاری استانبول معروف شد)، در دوره ی اوباما آسیب خورد. ولی کشورهای دیگر ناتو شروع به ایجاد پایگاه در کشورهای خلیج فارس کردند. چنانچه کشورهای عضو ناتو حتی ترکیه، فرانسه و انگلیس در کشورهای خلیج فارس شروع به تشکیل پایگاه کردند. اگرچه ناوگان پنجم آمریکا در بحرین مستقر بود اما امریکا مایل نبود که برای ناتو و امنیت منطقه این هزینه های کلان را  بپردازد. در همین راستا باید گفت پرداخت هزینه های ناتو و هزینه های خاورمیانه ای همیشه یکی از دعواهای کاندیدهای ریاست جمهوری امریکا بوده است و ترامپ رئیس جمهور آینده نیز به همین دلیل شعار “توجه به داخل”  و فرار از تامین مالی ناتو ، که شعارهای دمکراتها بود را خیلی جدی حمایت می کرد . و همواره روسای جمهور سابق آمریکا را خائن می نامید که پول آمریکا را صرف تامین امنیت مناطقی در جهان کرده اند که دیگر سودی ندارد وی می گوید اگر آمریکا باید در دریای چین و مدیترانه و خلیج فارس حضور داشته باشد باید پول آن را کامل متحدین آمریکا (ژاپن – عربستان – … )بپردازد.

نوع همکاریهای کنونی امنیتی نظامی ناتو با کشورهای خلیج فارس

نوع همکاریها متنوع است. اما از همه مهمتر فروش سلاح از طرف کشورهای عضو ناتو است که مهم ترین اولویت صادر کنندگان سلاح است. به طوری که بیشترین حجم فروش اسلحه کشورهای ناتو به خلیج فارس انجام می شود. و کشورهای خلیج فارس بزرگترین خریداران اسلحه هستند. به طوریکه عربستان به تنهایی بعد از چین بزرگترین کشور خریدار اسلحه است. تقریبا 96 درصد خرید عربی از کشورهای عضو ناتو هست و حدود 4 درصد از کشورهای غیر عضو ناتو می باشد.

چندی قبل مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل آمریکا CSIS در گزارشی به تهدیدها و همکاری‌های راهبردی در حال شکل‌گیری در منطقه خلیج فارس پرداخته بود و آمار و ارقام مسابقه تسلیحاتی را اعلام کرده بود این ارقام نشان می دهد که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج( فارس) 80 برابر ایران هزینه نظامی گری می پردازند .کشورهای شورای همکاری هر کدام 10 درصد درآمد کشور خود را صرف نظامی گری می کند عربستان به تنهایی  سال گذشته 70 میلیارد دلار خرید نظامی داشته است که عموما از فرانسه ، انگلستان و آمریکا می باشد خرید نظامی عربستان از کشور هند و حتی چین فراتر می رود.

خرید سلاح های مدرن مانند هواپیمای جنگنده تهاجمی F-15SG  هلیکوپتر UH-60 بلکهاوک، جتهای جنگنده F-15  غلافهای حاوی سیستمهای الکترونیکی هدفگیری پیشرفته جهت نصب بر روی جنگنده بمب افکنهای F-15E؛  موشکهای کروز، ساخت شرکت MBDA. هواپیمای جنگنده رادارگریز F-35I موسوم به JSF ساخت لاکهید مارتین، موشکهای ضدکشتی MM-40 اگزوسه، موشک ضدموشک از نوع MIM-104E  موشک پاتریوت (GEMT)  از جمله خریدهای عربستان سعودی در سالهای اخیر بوده است. قطر، کویت  و امارات نیز خرید های مشابهی داشته اند.

بعد دوم حضور ناتو آموزش است که ناتو با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس یکسری قراردادهای همکاری اعم از آموزشی و یا مانورهای مشترک دارد.. چنانچه در پنج شش سال اخیر ناتو به طور جداگانه یا به طور سازمانی یادداشت تفاهم هایی را با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس امضا کرده است. همکاری دیگر ناتو با خلیج فارس ایجاد پایگاه است. ناتو به طور مشخص در چند کشور خلیج فارس، پایگاه ایجاد کرده است و هم چنین ایجاد مانورهای مشترک را مورد نظر قرار داده است. گذشته از این کشورهای امریکا، انگلیس و فرانسه به صورت جدا از پیمان ناتو با این کشورها همکاری دارند. ولی با توجه به قراردادهای دفاعی و قراردادهای ایجاد پایگاه و مقر که کشورهای عضو ناتو در خلیج فارس منعقد کرده اند، تقریبا می شود گفت که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به نوعی غیر مستقیم همکار یا شریک یا عضو غیر مستقیم ناتو شده اند.

بازیگران مختلف منطقه ای و بین المللی و نگاه به حضور حداقلی و حداکثری ناتو در خلیج فارس

کشورهای عضو ناتو برای اینکه به مسابقه تسلیحاتی در خلیج فارس بزنند از ایران لولو خورخوره و هیولای ترسناکی ساخته اند و بزرگنمایی خطر ایران و ایران هراسی را سرلوحه کار خود قرار داده اند حکام کشورهای عربی  نیز بدلایل داخلی و خارجی همیشه سیاست توهم آمیز یا سیاست توهم ترس یا توهم توطئه را دنبال می کنند، و به دنبال یک دشمن( وهمی یا واقعی) هستند. به همین دلیل  ایران را به عنوان یک تهدید و خطر تلقی می کنند. در گذشته اگر در محافل خصوصی و مطبوعاتی حرف از تهدید ایران می زدند. در حال حاضر حکام بطور علنی و مکرر از توسعه طلبی و تهدید ایران و تهدید زدایی ایران سخن می گویند. در همین سفر اخیر به منطقه نخست وزیر انگلیس در جمع حکام عرب خلیج فارس گفت: ” می‌خواهم به شما اطمینان دهم که من به وضوح تهدیدی را که ایران متوجه منطقه خلیج فارس و در بُعدی وسیعتر، متوجه خاورمیانه می‌کند مشاهده می‌کنم باید به فکر امنیت دسته جمعی و مشارکت امنیتی باشیم “.  آنها مرتب از  قصد ایران برای سلطه بر پایتخت های عربی و از سیاست توسعه طلبی فارسی و شیعی سخن می گویند و افکار عمومی را علیه ایران بدبین می کنند. این اتهامات کاذب منجر به این شده است که حکام عربی دایما توهم ترس داشته باشند و در نتیجه آنها با حضور ناتو احساس آرامش می کنند و به همین دلیل از حضور ناتو استقبال کرده اند. حکام کشورهای عربی با بودن پایگاه های نظامی امریکا و ناتو نوعی احساس آرامش می کنند. اما این آرامش کاذب است. کشورهای عربی چون قادر نیستند، امنیت خود را تامین کنند.  در منطقه خلیج فارس ایران تنها کشوری است که امنیت خود را تامین می کند و سایر کشورها به نوعی وابسته به کشورهای بیرون جغرافیای خاورمیانه هستند. آنها با وابستگی به ناتو سعی می کنند برای خود یک آرامش کاذبی ایجاد کنند و در نتیجه حکام کشورهای عربی خلیج فارس از حضور ناتو، استقبال کردند. اما کشورهای دیگری چون ایران، روسیه و چین به طور طبیعی با حضور ناتو در خلیج فارس موافق نیستند. حضور ناتو در منطقه به ایران هراسی بیشتر دامن می زند زیرا کشورهای عربی با تکیه بر ناتو می توانند بیشتر علیه ایران جنجال ایجاد کنند و  فضای مخربی را ایجاد کنند.

واژگان کلیدی: همکاریهای امنیتی، نظامی، ناتو، خلیج فارس ، ناتو  در خليج فارس، ناتو و خليج فارس

مطالب مرتبط