داود احمدزاده
كارشناس مصر
منطقه اي كه سرزمين فراعنه نام دارد ؛ از دوسو دستخوش تحولات چشمگيري شده است. از سويي پس از سرنگوني دولت اسلامگرا به رهبري محمد مرسي ناآرامي هاي خياباني به رغم خشونت فزاينده نظاميان ادامه دارد وحتی اعتراضات مدنی مخالفین با ورود عنصر بنام داعش وحضور در منطقه استراتژیکی صحرای سینا بیشتر هم شده است و از سويي ديگر ژنرال هاي ارتش به فرماندهي السيسي در روياي دستيابي به رداي قدرت وحذف كامل اخوان المسلمين از صحنه سياسي مصر هستند . گويا شخص السیسی هم پس از برگزاری انتخابات مجلس در نبود رقيب چالش جدي براي نهادنظامي، به دنبال احیای حکومت دیکتاتور سابق حسنی مبار ک است.
واژگان کلیدی: مصر در راه دموكراسي، ديكتاتوري نظامي در مصر ، مصر در سال 95 ،مصر ، دموكراسي
بي ترديد انقلاب نيمه تمام ژنوايه 2011 در بستري از آمال ها ومطالبات گسترده مردمي براي نيل به دمكراسي ورهايي از ديكتاتوري 30 رژيم اقتدارگرايي مبارك شكل گرفت وجوانان وگروههاي اسلامي توانستند در يك فرصت كوتاه ضمن سر نگوني رژيم ديكتاتوري شرايط جديدي را براي رويش نهال دمكراسي دراين كشور فراهم ساز ند . ارتش هم به عنوان عنصر تاثير گذار در صحنه سياسي در شرايط تاريخي ساز براي ماندن در قدرت تلاش نمود با جانبداري معني دار از مطالبات مردمي فضا رابراي دوره انتقالي قدرت آماده سازد . لذا پس از پيروزي اسلامگرايان در پارلمان وانتخابات رياست جمهوري به ظاهر همكاري وهمراهي با رهبران اخوان را درپيش گرفت ولي از آنجا كه ساختار قدرت قبلي همچنان حفظ شده بود و قضات عاليه دادگاهاي مصر و نيروهاي امنيتي سابق همچنان در عرصه سياست گذاري و تنظيم مناسبات خارجي فعال بودنند . ارتش منتظر لغزش هاي اساسي اخواني ها در امر حكومت داري بود .
عدم شناخت سپهر سياسي مصر از سوي رهبران مكتب ارشادي وتلاش شخص مرسي براي دست اندازي در قواي ديگر و بي تفاتي به تكثر فرهنگي حاكم برمصر بر نارضايتي هاي موجود دامن زد و دوقطبي شدن جامعه ذيل اسلامگرايان و غير اسلامگرايان و گسترش روزافزون فقر گسترده اقتصادي وعجز دولت مرسي در پاسخ گويي به اين مشكلات فرصت تاريخي ديگري براي بازگشت نظاميان به عرصه قدرت سياسي بود . كودتاي سفيد ارتش با شكل گيري جنبش تمرد و حذف اسلامگرايان از قدرت مصر بار ديگر وارد بي ثباتي هاي گترده خياباني كرده است .
ارتش براي كنترل كامل قدرت ضمن دستگيري كادر رهبري اخوان المسلمين و مصادر اموال و رسانه منسوب به اين گروه راه بر گزينه آشتي ملي بسته و تلاش كرده با اهريمن سازي از چهره اخواني ها ضمن بسيج گسترده نيروهاي موافق در يك انتخابات نمايشي خود ر ا ناجي مردم مصر و خيرخواه عموم مردم جلوه دهد . در هر صورت ارتش خودرا برنده انتخابات بدون رقيب جدي مي داند و حمدين صباحي به رغم سابقه انقلابي طولاني با آموزهاي ناسيوناليستي وپان ناصريسيم هم نتوانست در غياب اخواني ها چالش جدي براي شخص السيسي قلمدادگردد .
1- عملكرد بد دولت اسلامگرا در طول يكسال حكومت كوتاه خود و دامن زدن برشكاف هاي اجتماعي و سياسي مصر با عث ريزش طرفدران اخوان المسلمين و بي تفاوتي توده هاي مردم به شيوه هاي امنيتي وخشونت هاي عريان نظاميان در برخورد با مخالفين خود شده است . مردمي كه براي نيل به دموكراسي وايجاد جامعه چندصدايي در سرزمين فراعنه به خيابان ريختند به دليل نبود رهبر كاريزماتيك و فقدان راهبرد مشترك براي دستابي به خواسته در چنبره اي از مشكلات سياسي واجتماعي گرفتار آمده اند . امروزه سرزمين نيل بار ديگر به دنبال شخصي مي گردد كه ضمن پايان دادن به اختلافات سياسي گستره درجامعه ؛ توان برقراري نظم وثبات درجامعه را داشته باشد واز نظر خيل عظيم مردم شخص السيسي مي تواندبه اين شكاف عمده احتماعي وطيف هاي مختلف سياسي پايان دهد.
2- در عرصه سياسي مصر علاوه بر قدرت بلامنازعه نظاميان ؛ سرمايه داران و بقاياي رژيم گذشته مي تواند در چينش آراء وصف بنديهاي سياسي اثر گذار باشند . در پيوند ناگسستني ميان نهادهاي امنيتي و نظامي با سرمايه داران بزرگ نبايد دچار ترديد شد اكثر بنگاه اقتصادي مصر به نوعي با مديريت نظاميان سابق ادراه مي شود پشتيبان السيسي وحذف اخوان المسلمين از چرخه قدرت سياسي هستند . حتي ديكتاتور 80ساله مصر حسني مبارك در پيام صوتي از زندان السيسي يگانه رهبر ومنجي كشور دانسته بود . از ديگر سو ؛جريان انقلابي از جمله جوانان شش آوريل و چپي ناصري از ايجاد بلوك قدرتمند براي رقابت با نظاميان به دليل تشتت آراء ونيز بي سرخوردگي توده مردم از انقلابيون سرخوردند .و البته تكيه طرفدران عبد الفتاح السيسي بر شعار عدالت اجتماعي به جاي شعار دمكراسي خواهي و مطالبات مدني شايد براي بيشتر مردم شعار به مراتب جذاب تر از ديگر خواسته ها قلمدادشود . مردم مصر بازگشت نان به سفرهاي خويش را درگرو برقراري نظم وامنيت اجتماعي مي دانند.
3- اقدامات اسلامگرايان موجبات نزول قدرت وفروپاشي آنان را در داخل به همراه داشت محدود به حوزه جعرافيايي سرزمين مصر نبوده .بلكه سياست هاي شتاب زده و بدون منطق رهبران اخوان باعث شكل گيري جبهه گسترده عليه آنها شد كه رهبري جبهه مخالفين برعهده عربستان سعودي است . بي شك رياض برنده اصلي بازي پيچيده قدرت سرزمين فراعنه ميان نظاميان واسلامگرا هاست چراكه اسلام اعتدالي بانيان اصلي اخوان المسلمين ( حسن البنا ء…)سنخيتي با مذهب تندروهابي ندارد و دو كشور رقيب تاريخي همديگر براي رهبري جهان اهل سنت به شمار مي روند . بنابراين فروپاشي اقتدار معنوي اخواني ها در منطقه به نفع عربستان است . درصورتيكه شخص السيسي اعتقادي به حكومت ديني ندارد و اين امر مي تواند دراتحاد مجدد دوكشور مهم در دنياي اسلام و سرازير شدذن كمك هاي اقتصادي عربستان به مصر تاثير گذار باشد .
با این وجود عدم همراهی مصر با ائتلاف سعودی درسوریه و یمن خشم پادشاه تندرو آل سعود را برانگیخته بطوریکه این کشور بارها از ابزار مالی وسیاسی برای همراهی مصر ویا انزوای آن دردنیای عرب در سال گذشته بهره برد
4- در خارج از منطقه ر وتحولات مصر مي تواند همچنان برای قدرت های جهانی مهم قلمداد شود .آمريكا همچنان مصر را ذخيره استراتژيك براي خود در خاورميانه مي داند و هرگونه تغيير و تحول در سرزمين نيل مي تواند تبعات سياسي وامنيتي براي يگانه متحد نزديك خود اسراييل داشته باشد . گرچه در فرايند بركناري مرسي رهبران آمريكا با سیاست دوپهلو تلاش كردند که ارتش را ناگزير به همكاري مشروط با اسلامگرايان و پذيرش آنها به واقعيت ملموس مصر نمايند وحتي با ژست حقوق بشري وداعيه دمكراسي خواهي تهديد به قطع كمك هاي راهبردي ساليانه خويش نمودند ؛ با اين وجود آمريكا همكاري با نظاميان ورژيم هاي ديكتاتوري را به جريانات اسلامگرا ترجيح مي دهد و لذا به رغم برخي از انتقادات به فرمانده هان نظامي ؛ آمريكا با حضور نهاد نظامی وشخص السيسي به روابط راهبردي و استراتژيك خود با مصر ادامه خواهد داد. از ديگر سو گرچه السيسي براي ابراز نارضايتي خود ازمواضع غرب تلاش نمود با نزديكي به روسيه وخريدهاي تسليحات نظامي كاخ سفيد را در شرايط دشوارتري قراردهد. با اين وجو به دليل وابستگي ارتش مصر به تكنولوژي غرب امكان گسست وجود ندارد .
5- جامعه مصر سلطه اخوان المسلمين را نپذيرفت وسقوط دراماتيك اخوان از پله هاي قدرت اين جنبش تاريخي را در پيچ تاريخي خود قرارداده است . درانتخابات پس از برکناری مرسی حضور اسلامگرايان در پاي صندوق هاي راي با نام اخوان امكانپذير نشد و اين جنبش به ناچارا به تحريم اين انتخابات دست زده است . تاثير اين تحريم گرچه در كاهش مشاركت شركت كنندگان مي تواند به نوع خود چشمگيرباشد با اين وجود ؛ نظاميان اعتقادي به دمكراسي و آراي مردم در صندوق هاي راي ندارند . اصولا به علت فقر فرهنگي دركنار فقر گسترده اقتصادي حضورمردم درانتخابات گذشته هم چشمگيرنبوده واين مولفه مي تواند نقطه قوتي براي حاكميت مجدد نهاد نظامي قلمدادگردد . چراكه قصد نظاميان از انتخابات نمايش دمكراسي وحذف قطعي اسلامگرايان بوده واست . اخوان المسلمين ناگزير است که يا شرايط موجودرا كه حاصل تجربه تلخ كوتاه يكساله دوره مرسي است ؛بپذيرد وبا بازگشت به انزواي سياسي فضا براي بازخيزي وبازگشت آگاهانه خويش آماده سازد . گزینه خطرناکی به رادیکالیزه شدن اخوان انجامیده همراهی برخی از لایه های میانه ای این جنبش با گروه تروریستی داعش درمنطقه وصحرای سینا است در سال گذشته نا آرامی های صحرای سینا ادامه داشت وبرخی از آگاهان سیاسی از جذب جوانان وابسته به اخوان ازسوی رهبران داعش واقدامات تروریستی آن در مناطق مختلف را به عنوان زمینه سازی برای وقوع یک جنگ داخلی گسترده قلمدادنمودند .در سوی دیگر میدان گرایش بیشتر اخوان به گروههای تندرو وابسته به القاعده زمینه رابرای انسداد سیاسی وسرکوب بیشتر آزاد یخواهی در سر زمین فراعنه فراهم ساخته است
6-درست است كه ارتش توانست است كه با ابزار خشونت اخواني ها را در حالت تدافعي قراردهد ولي حذف جريان اخوان المسلمين از عرصه قدرت نبايد به منزله حذف هويت ديني مردم مصر قلمدادگردد . مردم مصر به ا عتدال وميانه روي درامور معروف هستند . بنابراين در صورت قطعيت پيروزي نماينده نظاميان درمصر ؛ ارتش نمي تواند به دين وآيين مردم بي تفاوت باشد . ترس رواني مردم از ديكتاتوري فروريخته است واين ديكتاتوري چه درلياس مذهبي باشد وچه نظامي ؛ لذا گرچه دركوتاه مدت به شرايط خاص حاكم برمصر مردم به اقتدار نظاميان براي برقراري امنيت تن در خواهند داد ولي مطالبات مدني و آزاديهاي سياسي همچنان مد نظر آنها خواهد بود .