محسن عزتی
دانش آموخته و پژوهشگر روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC
سیاست خارجی عرصه تعاملات، دیپلماسی و دفاع از منافع ملی کشورهاست. شرایط بین المللی و تحولات لحظه ای در فضای ملتهب جهانی، جایی برای رفتارهای آزمایشی یا نگاه های ایدئولوژیک باقی نمی گذارد. منطقه خاورمیانه به علت رفتارهای سنتی و عادت های به جای مانده از دوران استعماری، همواره بستری مناسب برای بررسی امور و ایجاد ارتباط با عینک بدبینی، عدم اعتماد به نفس و فقدان مشروعیت سیاسی حاکمان یا دولت های آن بوده و هست. اما در این میان کشورها و دولت های نیز وجود دارد که توانسته اند متناسب با پروسه دولت- ملت سازی و حضور در مبادلات جهانی ،خود را معرفی و مردمان تابعه خود را نیز از منافع جهانی و ملی منتفع سازند.
با نگاهی کوتاه به کشورهای اطراف می توان به خوبی نحوه برخورد و استفاده از نگاه تئوریک، واقع بینانه به شرایط و وضعیت موجود را مشاهده کرد. به عنوان نمونه کشور کوچکی مثل عمان دارای مناسبات و ارتباطات منطقه ای و فرا منطقه ای با کشورها و قدرت های جهانی بوده و دارای یک سیاست خارجی فعال، منظم و متعادل در عرصه بین الملل است.
اصول سیاست خارجی عمان بر مبنای استقلال، احترام به تمامیت ارضی همسایگان، بی طرفی و تعامل با کشورهای همجوار، حضور در سازمان ها و ائتلاف های منطقه ای و بین المللی در جهت معرفی و تقویت سیاست خارجی خود و در سال های اخیر ایفای نقش میانجیگری در عرصه جهانی است.
روابط عمان با سایر کشورها و طرف های دیگر با توجه به مناسبات تاریخی و فرهنگی پایه گذاری شده و در سیاست خارجی خود، از سیاست موازنه مثبت بهره می برد.
عمان در حوزه منطقه ای و بین المللی عضو (oic)، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس است و در حوزه فرامنطقه ای ارتباط و تعامل خوبی با ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، چین، روسیه و حتی اسرائیل دارد. عمان از جایگاهی ویژه و مثبت در تعاملات و سیاست خارجی ج.ا. ایران برخوردار است.
عمان در دو دهه اخیر همانند دیگر کشور هم زبان و هم جوار خود قطر، از فرصت های به وجود آمده بین المللی به خوبی بهره برده و در راه بالابردن و فعال سازی سیاست خارجی و معرفی بیشتر خود استفاده نموده است.
یکی از راه های دیپلماسی هوشمندانه و انتخابی عمان، استفاده از اصل میانجیگری در حوزه روابط و حقوق بین الملل است. عمان در آن واحد همیشه یک میانجی فعال و بی طرف بین ایالات متحده آمریکا و ج.ا. ایران بوده و همزمان این نقش را بین عربستان و ایران، اسرائیل با شورای همکاری خلیج فارس و شاید هم اتحادیه عرب ایفا می کند.
سلطان قابوس پادشاه چها دهه اخیر عمان و یوسف بن علوی وزیرخارجه باتجربه و آگاه این کشور، در جهان عرب به عقلانیت و اعتدال در مواجه با جریانات مختلف منطقه ای معروف و شناخته شده هستند و به خوبی شرایط و تحولات منطقه را رصد و متناسب با آن اقدامات خود را در جهت حفظ پرستیز و نیز دور نگه داشتن خود از جنگ یا آشوب های بیشتر را، اتخاذ می کنند.
شاید یکی از اقدامات کم نظیر و تاثیرگذار بر شرایط منطقه به ویژه حوزه خلیج فارس را در دیدار یوسف بن علوی با رئیس دولت اسرائیل در حاشیه نشست ورشو دید که زمینه دعوت ناتانیاهو به عمان را در
پی داشت و به نوعی طلسم ارتباط مستقیم و رفتار هم گرایانه کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان و امارات متحده عربی را شکست و به نوعی تداعی حرکت انور سادات و پیمان کمپ دیوید در اذهان تاریخی جامعه ملل باشد. با این تفاوت که در آن مقطع زمانی کشورهای اسلامی و عربی تا سال ها روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود را با مصر قطع کردند و این قضیه منجر به ترور انورسادات شد ولی مسقط شرایط امروز را چنان مهیا می بیند که با کنشگری و دیپلماسی فعال باعث این ارتباطات و به نوعی پایین کشاندن سطح تنش در منطقه شده است و توانسته است نظر مثبت و حمایتی کشورهای عربی را نیز کسب نماید.
حال این پرسش مطرح می شود که آیا این اقدامات واگرایانه عمان با اسرائیل، ادامه رفتارهای ایران هراسی و تقابل با منافع ملی و ضدیت با ایران مثل سیاست خارجی عربستان سعودی و امارات متحده عربی خواهد بود یا ایجاد تعامل و گسترش راه های اجتناب از یک جنگ احتمالی دیگر و به تبع آن آسیب های بیشتر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و تخریب زیرساخت های توسعه ای و خرید و انبار جنگ افزار و تسلیحات جنگی و ایجاد انبار بروت بیشتر و قوی تر در منطقه خلیج فارس تعریف کرد.
به نظر نگارنده، این میزان هوشمندی و درایت در برخورد مقامات عمانی وجود دارد که منافع آنی این تعاملات چون خودنمایی، زورآزمایی و تحرکات نیابتی را در برنامه های دراز مدت و با ثبات خود راه نداده و با درک واقع بینانه شرایط موجود منطقه اقدام و عمل نمایند و در این میان ج.ا. ایران نیز به خوبی دریافته است که عمان به هیچ وجه قصد خصومت و یا تقابل با منافع استراتژیک این کشور را ندارد.
کشور عمان همچنین می تواند میانجیگر و کنشگر فعالی در ارتباطات اتحادیه عرب با ج.ا. ایران باشد. جایی که در برخی برهه های زمانی مقامات و یا بعضی از اعضا آن مواضعی خصمانه و بدور از تدبیر و یا در تقابل با منافع ملی و دیدگاه های استراتژیک جمهوری اسلامی ایران اتخاذ می کنند.
جالب توجه خواهد بود که اگر واکنش های مسقط در مورد حوادث اخیر در دریای عمان، مانورهای نظامی ایالات متحده امریکا در سواحل این کشور، حضور ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و نیز هواپیماهای استراتژیک ایالات متحده(B-52) در پایگاه های مسقط را با توجه به تحرکات جنگ افروزانه جنگ طلبان منطقه ای و بین المللی مورد بررسی قرار داد، بدور از تنش، احساسات آنی و شعارزدگی بوده و رفتاری همرا با طمأنیه و برخوردار از صبر دیپلماتیک دیده می شود. قطعاً در شرایط سخت و پیچیده کنونی، ج.ا. ایران می تواند از این توانایی و پتانسیل جهت دور کردن تنش ها و یا بروز هر جنگی در منطقه استفاده و مبانی صلح و امنیت بیشتر مردمان این گوشه مهم از جهان را دنبال نماید.
واژگان کلیدی: دیپلماسی، اعتدال ، رفتار هوشمندانه، عمان ،تحولات منطقه ای،محسن عزتی