محمد بهرامی
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
بیان رخداد:
از هنگامی که سربازان آمریکایی در یک عملیات شبانه و بدون اطلاع مقامات پاکستان به مخفیگاه بن لادن در ابیت آباد در فاصله 50 کیلومتری اسلام آباد و نزدیک به یک پایگاه نظامی یورش بردند و بن لادن را به ضرب گلوله کشتند، روابط بین دو کشور به شدت تیره شده است؛ تا جایی که سیاستمداران در هر دو کشور خواستار بازنگری همه جانبه در روابط با طرف مقابل شده اند. هرچند که روابط آمریکا و پاکستان همیشه پیچیده و شکننده بوده، اما در حال حاضر این روابط دستخوش تغییرات اساسی شده است؛ به گونه ای که در هر دو سو عده ای خواهان قطع روابط میان دو کشور هستند. اما باید توجه داشت که روابط میان این دو کشور به علت منافع مشترکی که هر دو کشور در منطقه و همچنین در مسائلی مانند تروریسم دارند، روابطی استراتژیک است که هیچ از دو کشور در صدد تضعیف این روابط نخواهند بود.
البته عواملی نیز وجود دارند که می توان از آنها به عنوان منافع متعارض و متغیرهای مزاحم در این روابط نام برد. این عوامل همواره روابط دو کشور را با چالش های اساسی مواجه کرده است. عواملی مانند حمایت پاکستان از طالبان و پی گیری برنامه های هسته ای، از جمله این موارد هستند. با این حال باید دید که چه عواملی موجب استمرار این روابط می شوند؛ به گونه ای که حتی حضور اسامه بن لادن در پاکستان نیز که موجبات بی اعتمادی مقامات امریکایی به پاکستان را فراهم آورده است، نمی تواند منجر به قطع این روابط شود.
در پی مرگ اسامه بن لادن در حمله نیروهای ویژه ایالات متحده، نمایندگان کنگره آمریکا پرسش هایی را در مورد مشروعیت تلاش های ضد تروریستی پاکستان و امکانپذیر بودن روابط ضعیف و شکننده ایالات متحده و پاکستان که بخش اصلی آن شامل میلیاردها دلار کمک های خارجی آمریکا به پاکستان به منظور برنامه های مربوط به امنیت است، مطرح کردند. در حال حاضر موضوع مهمی که در ایالات متحده مورد بحث است، این است که آیا ایالات متحده در شرایط موجود و با مشخص شدن همکاری ارتش و نیروهای امنیتی پاکستان با گروه های تروریستی، باید همچنان به کمک های مالی خود به این کشور ادامه دهد، یا اینکه در استراتژی خود تجدید نظر کند. این پرسش نیز ذهن مردم و سیاستمداران را به خود مشغول کرده است که آیا پاکستان در همکاری های خود با ایالات متحده در مبارزه با تروریسم صادق است یا نه و پاکستان چرا و به چه دلیلی باید از القاعده و طالبان حمایت کند. در این مقاله سعی می شود به این پرسش ها پاسخ داده شود.
تحلیل رخداد:
در این قسمت ابتدا نگاهی گذرا به تاریخچه روابط ایالات متحده آمریکا و پاکستان از آغاز تا کنون خواهیم داشت. سپس به بررسی اهداف پاکستان از ایجاد و استمرار روابط با ایالات متحده پرداخته می شود. در قسمت بعد اهداف ایالات متحده از روابط با پاکستان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در پایان نیز به نقش کشته شدن اسامه بن لادن در پاکستان و تأثیر آن بر آینده روابط دو کشور اشاره خواهد شد.
الف) تاریخچه روابط ایالات متحده امریکا و پاکستان:
کمک های مالی به پاکستان از 1954 شروع شد، زمانیکه قرارداد دفاعی دوجانبه امضاء شد. در طول دهه بعدی، پاکستان نزدیک به دو و نیم میلیارد دلار در قالب کمک های اقتصادی و هفتصد میلیون دلار کمک نظامی از طرف ایالات متحده دریافت کرد. پس از آغاز جنگ هند و پاکستان در 1965، ایالات متحده کمک به هر دو کشور را قطع کرد. به تدریج، کمک اقتصادی بار دیگر احیا شد. در 1979 ایالات متحده اطلاعاتی به دست آورد که پاکستان به طور مخفیانه در حال ساخت تأسیسات غنی سازی اورانیوم است که واکنشی بود در مقابل برنامه تسلیحات هسته ای هند. در این میان دیکتاتور نظامی پاکستان ژنرال محمد ضیاءالحق، با اعدام رئیس جمهور غیر نظامی ذوالفقار علی بوتو، قدرت را در دست گرفت. او سپس انتخابات را لغو کرد. متعاقب این اقدامات، کمک های ایالات متحده قطع شد. در همین زمان، ضیا از سازمان اسلام گرای «جماعت اسلامی پاکستان » حمایت کرد که پیش درآمد بسیاری از گروه های رادیکال تر بود.
در سال 1979 شوروی به افغانستان حمله کرد. کارتر به دلیل ترس از نفوذ شوروی در منطقه، به ضیاءالحق پیشنهاد چهارصد میلیون دلاری کمک های اقتصادی و نظامی را داد. اما ضیاء الحق این پیشنهاد را رد کرد. پس از کارتر، ریگان به ریاست جمهوری رسید و در حدود سه میلیارد دلار کمک های اقتصادی و دو میلیارد دلار کمک های نظامی در اختیار پاکستان قرار داد. دولت ریگان همچنین سه میلیارد دلار به مجاهدین افغان کمک کرد. این کمک ها از طریق آی اس آی (سازمان اطلاعات داخلی) که شاخه اطلاعاتی ارتش پاکستان است، منتقل می شد. آی اس آی که در سال 1948 تاسیس شده بود، بعدها آنقدر قوی و ثروتمند شد که بی نظیر بوتو که در سال 1988 به نخست وزیری رسید، از آن به عنوان دولتی در درون دولت نام برد.
آ اس آی در 1987 توسط ژنرال حمید گل که یکی از چهره های ضد آمریکایی بود، رهبری می شد. بی نظیر بوتو در دوره نخست وزیری، گل را به دلیل ترس از کودتا اخراج کرد. بعدها گل در ایجاد طالبان با استفاده از پول عربستان سعودی همکاری کرد. آی اس آی تا حوادث یازده سپتامبر همواره آشکارا از طالبان حمایت می کرد. از آن زمان به بعد، دولت پاکستان همکاری با آنها را انکار می کند اما اعتقاد بر این است که هنوز هم به طور گسترده این سازمان با رهبران طالبان همکاری می کند.
در دهه 1990 بوش پدر کمک های نظامی به پاکستان را قطع کرد. این عمل به دو دلیل صورت گرفت: نخست، واکنشی بود به پی گیری برنامه تسلیحات هسته ای از سوی پاکستان، دوم از این عامل ناشی می شد که بعد از بیرون راندن شوروی از افغانستان، در اواخر دهه 1980، ایالات متحده منافع دیگری در پاکستان نداشت. بنابراین کمک های ایالات متحده به چهل و پنج میلیون دلار در سال کاهش یافت که عمده این کمک ها، کمک های غذایی و مبارزه با مواد مخدر را در بر می گرفت.
در سال 1998 که پاکستان بار دیگر سلاح های هسته ای خود را آزمایش کرد، کمک های آمریکا به کمترین میزان خود کاهش یافت. بعد از حادثه یازده سپتامبر و شکل گیری چالش ها و تهدیدهای جدید که عمدتاً از سوی بنیادگرایان اسلامی و گروه های تروریستی منافع آمریکا را در منطقه با تهدید مواجه می کرد، به یکباره پاکستان به متحد کلیدی ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم تبدیل شد. بوش پسر میلیاردها دلار کمک مالی به پاکستان اختصاص داد. پرویز مشرف که به عنوان رئیس جمهور بین سالهای 1999 تا 2008 قدرت را در پاکستان در دست داشت، بعدها اذعان کرد که بسیاری از این کمک ها به ارتش پاکستان جهت مبارزه با هند بکار گرفته شده است.
در سال 2010 امریکا چهار میلیارد و پانصد میلیون دلار به پاکستان کمک کرده است. این رقم، یکی از بزرگترین کمک ها به کشور خارجی است. از یازده سپتامبر تا کنون پاکستان یازده میلیارد دلار کمک نظامی از ایالات متحده دریافت کرده که عمدتاً کمک های نظامی بوده است. اما به جای اینکه این کمک ها را در راستای برنامه مبارزه با تروریسم هزینه کند، بیشتر این کمک ها را صرف خرید تسلیحات نظامی برای دفاع در مقابل هند نموده است و در مقابل، با شورشیان و تروریست ها در مناطق قبیله ای مبارزه چندانی انجام نداده است.
ب) اهداف پاکستان از روابط با آمریکا:
1) تقویت نیروهای دفاعی و ارتش با بهره گیری از تجهیزات نظامی ایالات متحده: علیرغم این واقعیت که نظامیان پاکستان بیشتر به سمت چین تمایل دارند، اما با این حال تجهیزات نظامی ایالات متحده را به علت کیفیت بالاتر که نقش مهمی در سیاست های راهبردی آنها در زمینه مسائل دفاعی به خصوص در مقابله با هند دارد، بیشتر می پسندند. در نتیجه ایالات متحده تامین کننده اصلی تجهیزات نظامی پاکستان است. بنابراین پاکستان سعی دارد همواره روابط خود را با ایالات متحده در سطحی قرار دهد که بتواند همچنان به سلاح های آمریکایی دسترسی داشته باشد؛ چرا که قطع روابط می تواند از جنبه نظامی موجب تضعیف توان نظامی این کشور و بر هم خوردن موازنه قدرت بین هند و پاکستان شود.
2) حفظ ثبات در پاکستان و دریافت کمک های مالی: کشور پاکستان با دارا بودن جمعیتی بالغ بر یکصد و هشتاد میلیون نفر، یکی از مهم ترین کشورهای مسلمان در منطقه به شمار می رود. به دلیل بیکاری، بیسوادی و فقر، این کشور همواره در حفظ ثبات و امنیت با چالش های اساسی مواجه بوده است. به این دلیل که وجود فقر و بیکاری و بیسوادی زمینه های لازم را در هر کشوری برای به وجود آوردن گرایش ها و ایدئولوژیهای رادیکال و افراطی فراهم می آورد و در این میان، گروه های تروریستی به راحتی می توانند از میان این افراد، نیروهای خود را بسیج کنند.
بنابراین حمایت های ایالات متحده برای حفظ ثبات در پاکستان، بسیار حیاتی است. این حمایت ها همواره به شیوه های مختلفی انجام شده است. حمایت از ارتش پاکستان در قالب کمک های نظامی به این کشور و همچنین اعطای کمک های مالی به دولت پاکستان به منظور مبارزه با بیکاری و بیسوادی و فقر، همواره مورد توجه دولتمردان آمریکایی بوده است. با نگاهی به ترازنامه اقتصاد پاکستان، میزان کمک های ایالات متحده و متحدینش به پاکستان و همچنین حمایت های صندوق بین المللی پول و وام هایی که به عنوان کمک مستقیم به این کشور می شود، نقش ایالات متحده مشخص می شود.
اتحادیه اروپا هم به پیروی از ایالات متحده اقداماتی را در راستای کمک مالی به پاکستان انجام داده است. برخی از کمک ها و حمایت ها نیز از طرف عربستان صورت می گیرد که این حمایت ها نیز تا حدودی تحت تأثیر امریکا صورت می گیرد. اما باید توجه داشت که حمایت های عربستان، چین و برخی از دولت های خلیج فارس، در کل کمتر از حمایت ایالات متحده برای پاکستان اهمیت دارد. بنابراین می توان گفت که دولت پاکستان به خوبی به این مسأله واقف است که اگر نتواند به نیازهای مردم در داخل پاسخ دهد، مشروعیت خود را از دست داده و موجودیتش از طرف گروه های اسلامگرا و همچنین گروه های تندرو و افراطی که در این کشور به فعالیت می پردازند، به خطر خواهد افتاد. لذا جهت مقابله با این تهدید، همواره به کمک های اقتصادی آمریکا چشم دارد.
پ) اهداف آمریکا از حفظ و گسترش روابط با پاکستان:
پس از جنگ سرد، ایالات متحده جهت حفظ نفوذ در منطقه پر جمعیت جنوب آسیا به دنبال یک متحد قابل اعتماد بود و دو گزینه هند و پاکستان را پیش روی داشت. به دلیل اینکه هند در دوران جنگ سرد بیشتر به سمت شوروی تمایل داشت و در مقابل، پاکستان به عنوان یکی از متحدین اصلی ایالات متحده در مقابله با کمونیسم در قالب پیمان سنتو نقش مهمی ایفا کرده بود، به عنوان متحد منطقه ای انتخاب شد.
ایالات متحده در روابط خود با پاکستان به سه موضوع اصلی توجه دارد که با نگاهی به آنها می توان علل همکاری های آمریکا با پاکستان را علیرغم هزینه های فراوانی که این روابط برای آمریکا دارد، بازشناخت. این سه موضوع عبارتند از:
1- از میان بردن پناهگاه های امن برای تروریست ها و جلوگیری از دستیابی گروه های تروریستی به تسلیحات هسته ای که نیازمند به همکاری و اقدام مؤثر و پایدار پاکستان است. ایالات متحده بر این اعتقاد است که در حال حاضر پاکستان به مأمن و پناهگاه اصلی تروریست ها تبدیل شده و گروه های تندرو و افراطی و رهبران آنان غالباً در این کشور حضور داشته و اقدام به پی ریزی برنامه ها و عملیات های خود می کنند. از سوی دیگر، حضور این افراد در کشوری که دارای تسلیحات هسته ای است و در آن نظامیان نقش مهمی در دولت دارند و همچنین فاقد یک دولت مردمی دموکراتیک و قوی است، این امکان را افزایش می دهد که با یک کودتا و یا با بروز حوادث دیگر که منجر به سقوط دولت شود، این تسلیحات در اختیار گروه های تندرو و افراطی قرار گیرد. بنابراین ایالات متحده همواره از دولت پاکستان حمایت کرده و اعطای کمک های مالی به دولت و ارتش را نیز عمدتاً با هدف تقویت دولت در مقابله با نیروهای مخالف انجام می دهد.
2- ایالات متحده به تنهایی و بدون همکاری با پاکستان نمی تواند در افغانستان به فعالیت های خود ادامه دهد و امنیت نیروهای خود را تأمین کند. پاکستان کشوری است که از طریق آن هشتاد درصد از سوخت و کالاهای مورد نیار نیروهای نظامی ایالات متحده به افغانستان منتقل میشود. در صورتی که ایالات متحده بخواهد در بلند مدت نیروهای نظامی خود را در افغانستان مستقر کند، به پشتیبانی پاکستان برای حل و فصل مسالمت آمیز و مناسب مشکلات در افغانستان نیازمند است. از سوی دیگر، مسأله خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، بستگی به تصمیم سیاسی مقام های افغانی دارد و در این میان مقام های افغانی به دلیل روابط گسترده و عمیق با پاکستان، تا حدودی تحت تأثیر دیدگاه مقامات پاکستانی قرار دادند. بنابراین بدون همکاری پاکستان، آمریکا امید چندانی به حل سیاسی مسأله افغانستان ندارد.
3- ثبات در پاکستان بر چین، هند، افغانستان، ایران و سایر کشورهای منطقه تاثیر دارد. پاکستان کشور مسلمانی با بیش جمعیتی بالا است که با موضوعاتی از قبیل حکومت غیر نظامی ضعیف، بدهی های انبوه و رشد افراط گرایی اسلامی دست و پنجه نرم می کند و این موضوعات با فقر گسترده، بی سوادی و بیکاری نیز تشدید می شود. لذا ایالات متحده سعی دارد با کمک به دولت پاکستان، از بروز هر گونه بی ثباتی در این کشور که می تواند به سایر کشورهای همسایه تسری یابد، جلوگیری کند. چرا که ایالات متحده در این منطقه دارای منافع حیاتی است و بروز هر گونه تحولی در منطقه که مخالف با منافع آمریکا باشد، می تواند برای این کشور بسیار پر هزینه باشد.
ت) کشته شدن اسامه بن لادن در پاکستان و تأثیر آن بر آینده روابط میان آمریکا و پاکستان:
پس از کشته شدن بن لادن، مجلس پاکستان عملیات آمریکا در ابیت آباد را محکوم کرد و در یک موضع گیری تند، خواهان بازنگری رابطه این کشور با دولت آمریکا و همچنین توقف حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در قلمرو پاکستان شد. نمایندگان از دولت خواستند که در صورت ادامه اینگونه حملات، از عبور تدارکات مورد نیاز نیروهای ناتو از خاک این کشور جلوگیری کند. درخواست پاکستان برای کاهش حضور نظامی آمریکا در آن کشور نیز نشانه ای دیگر از نارضایتی اسلام آباد از نحوه اجرای عملیات نیروهای آمریکایی علیه بن لادن در شهر ابیت آباد است. همزمان یوسف رضا گیلانی، نخست وزیر پاکستان، با سفر به چین و درخواست خرید جت های جنگنده از این کشور، اتحاد استراتژیک اسلام آباد و پکن را بار دیگر پررنگ کرده، موضوعی که تا حدودی موجبات نگرانی ایالات متحده را فراهم آورده است و نشان از شکل گیری تنشی جدی میان آمریکا و پاکستان دارد.
از سوی دیگر، شماری از اعضای کنگره آمریکا نیز به این موضوع اشاره می کنند که برخی از مقامات پاکستانی از اختفای اسامه بن لادن در کشورشان اطلاع داشته اند. بنابراین واشنگتن باید کمک های چند میلیارد دلاری خود به اسلام آباد را قطع کند. در این راستا، یکی از موضوعاتی که پس از کشته شدن بن لادن در ایالات متحده از سوی کنگره و برخی مقامات رسمی مطرح شده، کاهش کمک های مالی ایالات متحده به پاکستان است.
در واقع، پنهان شدن اسامه بن لادن در پاکستان از این جهت حایز اهمیت است که نشان دهنده تعارض منافع میان ایالات متحده و پاکستان است. آی اس آی به عنوان شاخه اطلاعاتی ارتش پاکستان، به طور جدی و پنهان از طالبان حمایت می کند و این در حالی است که پاکستان پس از یازده سپتامبر خود را بیش از هر کشور دیگری قربانی تروریسم می داند.
اما حقیقت امر این است که پاکستان از طالبان به عنوان ابزاری در افغانستان استفاده می کند که می تواند توازن قوای بین هند و پاکستان را به سود پاکستان تغییر دهد. دلیل اصلی حمایت مستمر پاکستان از عناصر طالبان، بر میگردد به نگرانی این کشور از افزایش قدرت و نفوذ هند در افغانستان. پاکستان به افغانستان به عنوان حیات خلوت خود نگاه می کند. بنابراین از هر ابزاری در سیاست خارجی برای افزایش نفوذ و دستیابی به اهداف خود استفاده می کند. هند از برخی از گروه های غیر پشتون در افغانستان حمایت می کند که باعث شده تا پاکستان و نیروهای امنیتی به این نتیجه برسند که اگر هند در افغانستان نفوذی به دست آورد، پاکستان در بین هند و افغانستان قرار می گیرد و منافع این کشور با محاصره بین این دو با خطر مواجه خواهد شد و این یکی از دلایل اصلی است که نظامیان پاکستان با اینکه متحد ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم در افغانستان هستند، اما همچنان از گروه های طالبان در افغانستان دفاع می کنند.
همچنین ارتش پاکستان با این پرسش مواجه است که چه کسی از منافع آنها در افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی محافظت خواهد کرد. ترس پاکستان از این است که هند در افغانستان تسلط پیدا کند و این موجب به خطر افتادن منافع و امنیت ملی پاکستان خواهد شد. لذا به این دلیل است که این کشور نمی تواند روابط خود را با شبه نظامیان افغانستان قطع کند و پاکستان برای پی گیری منافع خود در افغانستان، به این گروه ها نیاز دارد. در میان نظامیان پاکستان این دیدگاه وجود دارد که در صورت بروز درگیری میان هند و پاکستان، تمام کشورهای منطقه به استثنای چین ممکن است به هند کمک کنند.
همه شواهد گویای همکاری نزدیک سازمان اطلاعات داخلی پاکستان با طالبان است. اما از سوی دیگر، از نظر استراتژیک، پاکستان جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی ایالات متحده دارد و نادیده گرفتن این وضعیت برای ایالات متحده می تواند خطرات جدی به دنبال داشته باشد. با توجه به تنش در روابط دو کشور، تقاضاها برای کاهش کمک به پاکستان در آمریکا افزایش یافته است. اما ایالات متحده در حال حاضر نمی تواند کمک های خود به پاکستان را قطع کند چرا که ایالات متحده برای شکست دادن طالبان نیاز به همکاری پاکستان دارد. همچنین در صورت قطع کمک ها، ممکن است که با بدتر شدن شرایط، زمینه برای به قدرت رسیدن گروه های افراطی مهیا و امکان دستیابی آنها به سلاح هسته ای وجود داشته باشد.
از سوی دیگر، تاریخ خطرات ناشی از این تصمیم را به خوبی به ایالات متحده نشان داده است. قطع کمک های ایالات متحده به پاکستان، شرایط را بدتر می کند. پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان، جایگاه پاکستان به عنوان متحد استراتژیک ایالات متحده در منطقه کاهش یافت و با پی گیری برنامه های هسته ای از طرف دولت پاکستان در دهه 90، کمک های مالی ایالات متحده به این کشور قطع شد. این امر موجب شد تا هم شرایط در افغانستان رو به وخامت بگذارد و هم پاکستان برنامه های هسته ای خود را با هدایت عبدالقدیر خان گسترش دهد.
بنابراین در حال حاضر موضوعی که عمیقاً باعث نگرانی آمریکایی ها شده و نقش مهمی در تعیین سیاست های آن کشور در قبال پاکستان ایفا می کند، برنامه های هسته ای پاکستان است. این کشور از نظر استراتژیک بسیار با اهمیت است و همچنین وضعیت خیلی خطرناکی دارد. بنابراین مقامات آمریکایی در صدد مدیریت شرایط موجود هستند و به این راحتی متحد خود را کنار نخواهند گذاشت.
هیلاری کلینتون در مصاحبه ای اعلام کرد که ما و پاکستان هر دو به حفظ روابط متعهد هستیم و اهمیت استراتژیک این روابط را درک می کنیم. ما منافع حیاتی در حوزه های مختلفی داریم که افراط گرایی، آینده افغانستان، اقتصاد و ثبات بلند مدت از این منافع هستند. وی همچنین اشاره کرد که آمریکا هزینه مردم و دولت پاکستان که به دلیل همراهی با امریکا در راستای مبارزه با تروریسم را متحمل شده است درک می کند. وزیر دفاع ایالات متحده نیز هشدار داد که نباید برای تجدید نظر در کمک ها به پاکستان شتابزده عمل کرد. رابرت گیتس گفت: “باید در این زمینه با احتیاط عمل کنیم. ما منافع عمده ای در پاکستان داریم. به نظر من باید به کمک های خود به پاکستان که به سود مردم این کشور است، ادامه دهیم. دریاسالار مایک مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز درباره پیامدهای قطع کمک ها به پاکستان ابراز نگرانی کرد. این اظهارات مقامات آمریکا نشان از این دارد که ایالات متحده در آینده همچنان روابط خود را با پاکستان حفظ کرده و به کمک های خود به این کشور ادامه خواهد داد.
دورنمای رخداد:
کشته شدن بن لادن در پاکستان نه تنها به تنش میان ایالات متحده و پاکستان دامن زد، بلکه پرده از اختلاف منافع میان دو کشور برداشت. پاکستان به دلیل رقابت منطقه ای به هند به عنوان دشمنی که منافع و امنیتش را به خطر می اندازد نگاه می کند و از حضور و نفوذ آن در افغانستان نگران است. لذا سعی دارد با استفاده از هر وسیله و ابزاری از حضور هندی ها در افغانستان و نقش آنها در معادلات سیاسی افغانستان جلوگیری کند. به دلیل اینکه هند در افغانستان روابط مناسبی با غیر پشتون ها برقرار کرده است، پاکستان با برقراری ارتباط با طالبان و پشتون ها سعی دارد وضعیت را به نفع خود تغییر دهد و این موضوع دلیل اصلی حمایت پاکستان از طالبان در افغانستان است که به هیچ وجه قادر نخواهد بود از آن چشم پوشی کند.
از سوی دیگر، پاکستان و ایالات متحده دارای منافع مشترکی هستند که جز در سایه همکاری های نزدیک و گسترده قادر به تأمین منافع و دستیابی به اهداف مورد نظر نخواهند بود. ثبات در افغانستان از جمله منافع مشترک طرفین است. هر گونه بی ثباتی در این کشور می تواند به سایر کشورهای همسایه تسری یافته و امنیت آنها را تهدید کند. همچنین نباید از نظر دور داشت که هر دو کشور دارای منافع حیاتی هستند که موجب می شود بروز اختلاف نظرات میان طرفین نیز نتواند خللی در روابط استراتژیک دو طرف ایجاد نماید. پاکستان برای حفظ ثبات داخلی و امنیت مرزهای خود به کمک های ایالات متحده وابسته است. در زمینه داخلی این کشور با مشکلاتی چون بیکاری، فقر و بیسوادی مواجه است که زمینه های لازم را برای گسترش بنیادگرایی و سوء استفاده گروه های تروریستی مهیا می کند و در صورتیکه دولت پاکستان قادر به حل این مشکلات نباشد، می تواند ثبات داخلی و حتی موجودیت دولت فعلی را به خطر اندازد. در زمینه امنیت خارجی نیز این کشور با توجه به رقابت های آشکار و پنهان با هند بر سر موضوعات مرزی، نیازمند در اختیار داشتن تسلیحات نظامی پیشرفته است، هرچند که پاکستان تا حدودی تسلیحات خود را از چین خریداری می کند، اما عمده تسلیحات نظامی این کشور از طرف ایالات متحده تأمین می شود. لذا پاکستان به خوبی از مزایای رابطه و همکاری با ایالات متحده آگاه است و هیچ گاه در صدد بر هم زدن این روابط بر نخواهد آمد.
از سوی دیگر، ایالات متحده جهت حفظ نفوذ خود در منطقه، پی گیری سیاست مبارزه با تروریسم، حفط امنیت سربازان خود در افغانستان و ثبات در منطقه و از همه مهم تر، جلوگیری از به قدرت رسیدن گروه های بنیادگرا و خطر دستیابی آنها به تسلیحات هسته ای، به حمایت و پشتیبانی پاکستان نیازمند است و بدون حمایت های آن کشور قادر نخواهد بود به اهداف خود دست یابد. سخنان اخیر وزیر خارجه آمریکا، هیلاری کلینتون، در سفر به پاکستان پس از کشته شدن بن لادن، مبنی بر استراتژیک بودن اتحاد میان دو کشور و تاکید بر ادامه این روابط، همچنین اظهارات مشابه وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در مورد روابط دو کشور، حاکی از این است که هیچ یک از دو کشور خواهان قطع روابط نبوده و از عواقب وخیم این اقدام آگاهی دارند. لذا چالش کنونی در روابط دو کشور را باید در راستای همکاری ها و ارتباطات پر فراز و نشیب دو کشور که به مهم ترین ویژگی روابط دو کشور از آغاز تا کنون تبدیل شده است، بدانیم که هیچ گاه نخواهد توانست خللی به روابط استراتژیک دو کشور وارد کند.