وفا ولی زاده
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
تحولات مصر همچنان یکی از مهمترین مسائل روز خاورمیانه و شمال آفریقا به شمار می رود کشوری که دارای اهمیت به سزایی چه از نظر تاریخی و تمدنی و چه از نظر سیاسی و استراتژیک بر کشورها و منطقه پیرامون خود است. مصری که پس از وقوع شبه کودتای نظامیان ،رئیس جمهور منتخب، را از کار برکنار و یک ژنرال نظامی را به سان همه دوره های پیشین طی دهه های اخیر به چشم دیده است ژنرالی که اینکه داعیه ریاست جمهوری و کسب رای مردم آن هم در زمانی که هنوز این کشور به واسطه دخالت نظامیان در سیاست ناآرام است و درگیری های دامنه دار طرفداران اخوان المسلمین و طرفداران ارتش همچنان یکی از رخدادهای روزانه خیابان های اصلی این کشور است.
واژگان کلیدی: مصر، انتخابات مصر، ژنرال عبدالفتاح السیسی، احزاب سیاسی مصر، ارتش مصر
تحلیل رخداد
علیرغم تحریم انتخابات بوسیله گروه های اسلامی بویژه اخوان المسلمین که پس از برکناری مرسی تحت فشار و سرکوب شدید قرار گرفتند، تمایل بخشی از گروه های سلفی برای شرکت در انتخابات بایستی مورد توجه قرار گیرد. پس از سقوط حکومت مبارک در مصر ما شاهد ظهور گروههای با گرایشات اسلامی بودیم که فضای جدیدی را شکل داد. گروههای سیاسی با سابقه ای طولانی مانند اخوان المسلمین در این میان در کانون توجهات قرار گرفتند. اما ورود گروههای با اندیشه ای تندروانه در سپهر سیاسی این کشورها موجب جلب توجه بسیاری شد.
جریانات سلفی که تفسیری سخت گیرانه از آموزه های اسلام و قرآن دارند، در ابتدا بر اساس همین تعالیم و برداشت هایشان شرکت در فعالیت های سیاسی و تشکیل احزاب و روند دمکراتیک را غیر شرعی و حرام می دانستند. همواره از فعالیت های سیاسی کناره گیری می کردند. شروع بهار عربی که از ابتدا با اعتراض گروههای مختلف مردم آغاز شد و در این میان گروههای اسلامی که از این وضعیت جدید غافلگیر شده بودند، نتوانستند واکنش های مناسبی در زمان شروع این ناآرامی ها داشته باشند. در این راستا گروههای با مبانی متفاوت فکری در صف مقدم مبارزه و مخالفت با دیکتاتوری های حاکم بر منطقه قرار داشتند.
در مصر به عنوان مرکز و قطب فعالیت اندیشه های سیاسی و اجتماعی جهان عرب، که تحولات در این کشور، سایر کشورهای عربی را تحت تاثیر قرار می دهد گروههای سلفی به تشکیل احزاب سیاسی روی آوردند و در انتخابات نیز شرکت نمودند. اما پس از سرنگونی دولت اسلام گرای مرسی که با کمک ارتش انجام گرفت و سرکوب گسترده اخوان المسلمین، تمایل سلفی ها برای شرکت در انتخابات پیش رو می توان دلایل گوناگونی را مطرح نمود.
دلایل چند گانه:
گرایش برخی از جریان های سلفی در منطقه نسبت به مشارکت سیاسی، پرسش های بسیاری در مورد علل این تحول، بویژه که این روند در تضاد با تصمیم دیگر گروه های اسلام گرا برای تحریم انتخابات می باشد را ایجاد کرده است. در این باره تفاسیر چند گانه ای در این باره می توان به شرح ذیل مطرح نمود:
1. اشتیاق به حضور در صحنه سیاسی، بویژه در سایه ی آزادی ناشی از بهار عربی و عدم هر گونه محدودیت از طرف حکومت های جدید حاکم بر این کشورها، امری که در سابق با مخالفت و سرکوب شدید حکومت روبرو می گردید. این جریانات فضای جدید بوجود آمده را بهترین زمان برای رسیدن به هدف شان و فعالیت از طریق آن دانسته اند.
2. تلاش برای ارسال پیام جدید به داخل وخارج که این جریانات قادر به مشارکت در روند سیاسی و فعالیت از طریق احزاب سیاسی هستند. همواره آن چه در سابق از فعالیت های این جریانات به نظر میرسد خواه از طریق رفتارهای آن ها و خواه آن چه از سوی بسیاری از جهات دیگر مبنی بر این که آن ها در فعالیت سیاسی شرکت نمی کنند تبلیغ میشد.
3رقابت با دیگر گروههای اسلامی بویژه جریاناتی که برداشت های متفاوتی با سلفی ها نسبت به موضوعات سیاسی، اجتماعی و … دارند. در این راستا تلاش برای پر کردن جای خالی دیگر گروه های اسلامی رقیب مثل اخوان المسلمین که فرایند جدید انتخابات را نامشروع دانسته و شرکت در آن را تحریم کرده اند. به خصوص متوجه شده اند که اگر این گروه به مانند گذشته به حکومت دست پیدا کنند جریان سلفی را از فعالیت صحنه سیاسی مستثنی می کنند.
4. سلفی ها هم پیمانان کشورهای حاشیه خلیج فارس در منطقه هستند و بیشترین حمایت های مالی و سیاسی را از این کشورها دریافت می کنند. در نتیجه پس از سرنگونی حکومت مرسی که با حمایت های گسترده مالی، سیاسی و رسانه ای این کشورها همراه بود، همراهی با فرایند جدید شکل گرفته در این کشور یکی از خواسته های آن ها از جمله عربستان سعودی از این گروه ها می باشد.
پیامد های متفاوت:
روند جدید اتخاذ شده توسط برخی از جریانات سلفی پیامد های مختلفی را بدنبال داشته:
1. ایجاد اختلاف در میان جریانات سلفی از یک سو و اختلاف با دیگر گروه های اسلام گرا، حمایت از وضعیت سیاسی جدید توسط بعضی از گروه های سلفی منجر به گسترش اختلاف های شدید در بین آن ها شده، بویژه در سایه این که بخشی از جریان سلفی با آن همراه نشده اند. هم چنین اختلاف با دیگر گروه ها ی اسلام گرا را در نتیجه حمایت آن ها از روند سیاسی جدید و قرار گرفتن در کنار نظامیان می تواند آن را تشدید نماید.
2. عدم هماهنگی بین ایدئولوژی سلفی و قواعد روند سیاسی که درآن احزاب سلفی در تحقق اهدافشان موفق نشده اند. با توجه به عدم انعطاف پذیری فکری و اعتقادی کافی سلفی ها برای تعامل با تغییرات سیاسی اغلب توانایی جریانات سلفی در فعال سازی نقش سیاسی آن ها را مورد تردید قرار می دهد.
3. تشدید خصومت با جریانات جهادی، تعدادی از جریانات سلفی منابع مالی و حامی در بحران ها و منبع پشتیبانی نیروی انسانی جهادی ها بوده اند. گاهی به سختی می توان آن ها را از هم تشخیص داد. بسیاری از سلفی ها به جهادی ها پیوسته اند. پس از تلاش ارتش مصر برای سرکوب گسترده این گروه ها که به اقداماتی علیه ارتش در مصر بویژه در صحرای سینا دست زدند که این امر به افزایش خصومت بین این گروه و ارتش گردیده است. در نتیجه تمایل سلفی ها برای مشارکت سلفی ها در انتخابات پیش رو منجر به قطع رابطه میان آن ها و تغییر همکاری بین طرفین به دشمنی بیشتر خواهد شد.
چشم انداز پیش رو:
اما آن چه در این متن قابل توجه است، برغم تمایل بخشی از احزاب سلفی از جمله حزب النور برای شرکت موثر در کنار نیروهای لیبرال و نظامیان، آن ها نقش موثری در صحنه سیاسی ندارند و در نتیجه نخواهند توانست دستاوردهای سیاسی قابل توجه ای کسب کنند. فی الواقع با این تصمیم بخشی از هواداران آن ها نیز در انتخابات شرکت خواهند کرد که این مساله می تواند تا حدی به بالا بردن مشروعیت آن کمک نماید. بالطبع آن ها موفق نشده اند از طریق کار حزبی به اهدافی که از تاسیس آن داشته اند دست پیدا کنند. هم چنین به نظر میرسد قادر نخواهند بود که در آینده نیز بتوانند به آن چه می خواهند برسند، نشانه ای که موید شکست این تجربه تاکنون بوده است. اما تلاش برای پر کردن جای خالی اخوان المسلمین که رقیب آن ها به حساب می آید، می تواند از مهم ترین انگیزه آن ها برای شرکت در پروسه انتخابات برشمرد. نظر به عدم تسلط بر قواعد روند سیاسی و محدود نمودن جنبش خود که می بایستی همواره خود را بازسازی نماید تا بتواند همراه با تغییرات و تحولات سیاسی خود را وفق دهند. در واقع فکر انتقام از اخوان که موجب همراهی احزاب سلفی با نیروهای لیبرال و نظامیان شد، که به نظر میرسد این یک تاکتیک موقتی باشد. چه بسا این نیروها با بازی در پازل طراحی شده نظامی ها خود نیز قربانی بعدی باشند واز صحنه سیاسی کنار گذاشته شوند. هم چنین با گسترش فعالیت ها و اقدام های تندروانه گروه های جهادی، بویژه آن چه از طرف نیروهای وابسته به آن ها در داخل مصر و دیگر کشورها مانند سوریه در حال انجام است، مانند درگیری با دیگر مخالفان میانه رو در مناطق تحت سیطره مخالفان و انجام اقدامات انتحاری که منجر به کشته شدن نیروهای بیگناه و غیر نظامی شده، باعث شده تا تلاش ها بیشتری برای منزوی کردن این گروه ها و حامیان آن ها را در دیگر کشورهای عربی در پی داشته باشد.