هادی محمدی
کارشناس مسائل لبنان
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بسترها و شرایط امنیتی، سیاسی و اجتماعی حضور داعش در لبنان
زمینه های تحولات یک هفته اخیر لبنان به جهت زمانی پنج سال گذشته را در بر می گیرد و از نظر جغرافیایی مرتبط با موضوعات در سوریه و عراق و بازیگران مختلفی در این مسئله است. در واقع روستای مسیحی القاع تنها روستای مسیحی در شمال استان بقاع است و در حاشیه آن، روستاهای سنی نشین و شهرهای شیعه نشین فراوان وجود دارد و در فاصله کمی از مرز شمالی استان بقاع در محور شهر قصیر قرار می گیرد.
در این میان جریان چهارده مارس (که بخشی از ابزارهای عربستان سعودی و بازیگران دیگر بوده و می خواستند پروژه سوریه را از طریق به کارگیری یک جنگ نیابتی تکفیری تغییر معادله منطقه ای دنبال کنند) این گروه و به ویژه جریان آقای سعد حریری توسعه تفکر و رویکردهایی همسوی با عربستان ، غرب را مهیا می کردند. لذا به همین دلیل ما در استان طرابلس و بیشتر شهرهای این مناطق یا در روستاهای سنی نشین استان بقاع شمالی در حاشیه القاع (مانند عرسال و بقیه روستاهای کوچکی ) تفکری کاملا ضد مقاومت و وهابی شکل گرفته و توسعه پیدا کرده است و حتی هسته های عملیاتی و خفته و پنهانی را در مناطق مختلف ایجاد کرده است. با این حال حداقل در دو سال گذشته دستگاه دولتی حزب الله و دستگاه دولتی، حکومتی و ارتش بخش زیادی از این امکانات مرتبط با جریان تکفیری را کشف و خنثی کرده و انبارهای تسلیحاتی آن ها را مصادره کرد. در واقع در زمان اجرای پروژه سوریه قرار بود شمال لبنان به عنوان سرپل انتقال نیرو و تاسیسات و تجهیزات برای براندازی سوریه مورد استفاده قرار بگیرد و به شکل بسیار گسترده ای در این زمینه سرمایه گذاری صورت گرفته بود. اما تندروها ضربات امنیتی در شهر طرابلس و مناطق مختلف بقاع دریافت کردند، در واقع امید به این که این محور بتواند عقبه لجستیکی جریان های تکفیری باشد، منتفی شد و سپس ترکیه به عنوان سرپل اصلی قرار گرفته و بعد همه سازمان ها و کشورها چون سیا ایستگاه های استخباری خود را در مرزهای جنوبی ترکیه مستقر کردند و هماهنگی انتقال نیرو و تسلیحات را از آن جا انجام دادند. در بعد دیگری از نظر جغرافیایی بلندی های شرقی لبنان معروف به القلمون شرقی به موازات قلمون غربی در سوریه مأمن گروه های چندگانه ای است که در چند عنوان مانند داعش و النصره و حتی جیش الاسلام و امثال این ها دسته بندی می شوند، آنها در این مناطق در دو بخش شمالی و جنوبی این ارتفاعات که ارتفاعات وسیع و با بلندی های زیادی ، محاصره هستند و به شکل محاصره شده ای درآمده اند. بخشی از این نفوذ تا حاشیه شهر عرسال هم امتداد دارد. یعنی در واقع داعشی ها در اردوگاه هایی که در اطراف شهر عرسال حضور و ارتباطاتی را هم با فئودال ها و جریان های شرور شهر عرسال دارند.
در حوزه دیگری در سوریه بازیگران مختلفی از چندین ماه قبل در عراق و بعد در سوریه خط برخورد با جریان تروریسم فعال شده است. در عراق علی رغم کارشکنی هایی آمریکایی ها و تا مدتی ترکیه انجام می داد، اما خط برخورد با داعش به شکل فعال پیش رفته است، تا جایی که امروز فقط در دو نقطه جغرافیایی یکی در مرز سوریه و دیگری بخشی از استان نینوا که شهر موصل و شهرک های کوچک (که در حال حاضر در ان عملیات نظامی جریان دارد) می توان سراغ داعش را گرفت و در این مناطق حضور دارند. در سوریه نیز با حضور روس ها معادله قدرت در مقابل جریان تروریستی (که نقش ابزاری و نیابتی را برای سیاست های غربی در منطقه دنبال می کند) تا حدود زیادی پیش رفته است و موازنه قدرت را به هم زده است . یعنی هر چند آمریکایی ها از طریق شیطنت و رفتارهای فریبکارانه موجب شده اند که برخورد با جریان تروریستی، صرفا معطوف به داعش شود و جیش الاسلام ، جیش الفتح و النصره را در بر نگیرد اما آنچه در چشم انداز برخورد با جریان داعش هم در عراق و هم در سوریه متصور است این است که اگر قرار باشد داعش بخواهند مورد ضربات نظامی هم از سوی آمریکا و جریان کردی و نیروهای مورد حمایت آمریکا و هم نیروهای دمکراتیک کردها و از طرف دولت سوریه و روسیه قرار بگیرند، این سوال نظامی مطرح است که باقی مانده جریان داعش زمانی در شهر رقه ، در شمال حلب یا در درون حلب یا در بخش هایی در قلمون شرقی ،بیابان های حمص و سمت مرزهای عراق و.. باید به کجا بروند؟ در واقع اگر ارکان قدرت داعش را در نظرداشته باشیم متوجه شویم، اصولا داعش در مناطقی حضور پیدا می کرده است که بتواند منابع تامین مالی، نفت و گاز را داشته باشد و بعد به یک جداره مرزی وصل شود. اگر قرار باشد آمریکایی ها از جبهه شمال شرقی داعش را تحت فشار بگذارند و مناطق مرزی ترکیه را از داعش بگیرند، و در عراق هم سرنوشت داعش تقریبا همین مسیر را طی کند، داعش باید مرز جدیدی را برای خود پیدا کند و خیز خود را به سمت مناطقی ، دسترسی های خارج از سوریه برقرار باشد و نیروهای لجستیک و نظامی خود را بتواند از خارج از مرزهای سوریه تامین کند، قرار دهد. در این بین تنها مسیر باقیمانده، نخست در مرزهای قنیطره است که به اردن و از پشت به رژیم صهیونیستی متصل است و دیگری بخش هم در قلمون است . در این شرایط بهترین کاندید برای داعش قلمون در مرزهای لبنان است تا بتواند بار دیگر حلقه اتصال خود را در لبنان را آزمایش کند. بنابراین حرکت به سمت روستای القاع که تنها روستای مسیحی منطقه است و مجبور کردن مردم با انفجارهای گسترده و کور (در روستایی که مساحت آن کمتر از نیم کیلومتر مربع است) معنای آن این است که القاع را (که در کنار مرزهای جنوبی قصیر قرار دارد) داعش به عنوان سرپل اصلی استفاده کند و از مناطق کوهستانی شرقی لبنان با سوریه هم بهره برداری کند و از طریق یک نوار از طریق مناطق سنی نشین طرابلس خود را به دریا وصل کند. این بار دیگر نقش جدید یا سیاست های جدید عربستان سعودی هماهنگ با آمریکا را نشان می دهد. در حالی که اگر به یک سال یا دو سال قبل برگردیم می بینیم که این زمینه ها در لبنان به شدت صدمه دیده است و اگر بار دیگر این جریان در مناطق شمال لبنان و در مناطق مرزی فعال شده است با موازنه قدرتی که در سطح سوریه در جریان است مرتبط است.
از طرف دیگر ترکیه در یک حالت بینابین قرار گرفته است و نمی داند که آیا باید روابط خود را با داعش حفظ کند یا این که کارت بازی خود را در داخل سوریه ختم شده و پایان یافته تصور کند و وزن اصلی خود را بر گروه های ترکستانی ، زنگی ، گروه های ترکمانی و جبهه النصره قرار دهد. گمانه زنی های امنیتی از این موضوع حکایت دارد که امید این که آنها بتوانند ارتباط خود را با داعش حفظ کنند، به حداقل ممکن برسد و بیشتر ثقل خود را بر حفظ جریان النصره ، جیش الفتح و جریان هایی مانند جریان ترکمانی ، ترکستانی ، زنگی و جریان هایی که از قفقاز به این منطقه آمده اند، -تحت عنوان مهاجرین و انصار- تمرکز کرده اند . لذا می توانیم بگوییم که اتفاق در شمال لبنان و روستای تنهای مسیحی ، این است که داعش بتواند در یک شعاع و عرض از شمال لبنان، مسیر خود را بار دیگر به سمت مناطق سنی نشین طرابلس به وجود بیاورد جغرافیای جدید و قابل اطمینانی را داشته باشند. لذا باید انتظار داشت که نقشه نظامی و درگیری ها از شمال برای داعش به مناطق مرکزی سوریه و مرزهای لبنان کشیده شود. اگر این زمینه در آن جا به شکل فعالی جلو رود، قطعا باید انتظار داشت که خیز بزرگ داعش را به مناطق حمص و مرزهای لبنان شاهد باشیم و یک بار دیگر داعش به این مناطق بازخواهد گشت.
واژگان کلیدی: علل رخدادهای امنیتی لبنان، داعش در لبنان ، وضعیت امنیتی لبنان، حمله داعش به لبنان