مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

بازطراحی سبد انرژی اروپا در سایه رقابت ژئوپلیتیک

اشتراک

احمد رشیدی نژاد

پژوهشگر روابط بین‌الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

با روی کار آمدن پوتین در روسیه، گاز طبیعی به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای ژئوپلیتیک روسیه در عرصه بین‌المللی، به‌خصوص در اروپا، تبدیل شد. منابع عظیم انرژی، به‌ویژه هیدروکربن‌ها، نه تنها موتور محرک اقتصاد روسیه بودند، بلکه در نگاه کرملین اهرمی قدرتمند برای پیشبرد اهداف سیاسی و تغییر موازنه قدرت جهانی محسوب می‌شدند. پوتین در رساله دکترای خود صراحتاً تأکید کرده است، که منابع طبیعی نه تنها توسعه اقتصادی کشور را تضمین می‌کنند، بلکه ضمانتی برای کسب موقعیت بین‌المللی نیز خواهند بود، و مهم‌ترین این منابع، هیدروکربن‌ها هستند که قوی‌ترین ابزار ژئوپلیتیک روسیه به شمار می‌روند.

از طرفی، افزایش مداوم نیاز اروپا به انرژی و نبود گزینه‌های متنوع برای جایگزینی، بستری ایده‌آل برای روسیه فراهم آورد تا از «سیاست انرژی» به‌عنوان ابزاری ژئوپلیتیک نهایت بهره‌گیری را بنماید. به طوری که به گزارش رویترز تا پیش از جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲، روسیه بزرگ‌ترین تأمین‌کننده نفت و گاز اروپا بود و به‌طور میانگین حدود 40 درصد از گاز وارداتی اتحادیه اروپا را تأمین می‌کرد. این وابستگی در برخی اقتصادهای بزرگ اروپایی همانند آلمان بسیار پررنگ‌تر بود(ولادیمیروف، 10/9/2025). خطوط لوله‌ای چون نورد استریم ۱ با ظرفیت ۵۵ میلیارد متر مکعب در سال و مسیر اوکراین با حدود ۴۰ میلیارد متر مکعب، شریان‌های حیاتی این وابستگی بودند(دی فرایا، 2022/4/1). این وابستگی انرژی به‌طور طبیعی به نزدیکی سیاسی و اقتصادی اروپا و روسیه منجر می‌شد؛ روندی که به کاهش نفوذ و هژمونی ایالات متحده بر قاره اروپا می‌انجامید و از نگاه واشنگتن، یک تهدید راهبردی برای نظم مطلوب آمریکایی بود.

اما بحران اوکراین و الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ و سپس شروع جنگ تمام‌عیار در سال ۲۰۲۲ نقطه عطفی در این معادله بود. تحریم‌های گسترده غرب علیه مسکو، تخریب خطوط لوله نورد استریم و تغییر ترکیب واردات اروپا، سهم روسیه از بازار گاز این قاره را به‌شدت کاهش داد. تا جایی که به گزارش شورای روابط خارجی اروپا، صادرات گاز روسیه به اروپا از ۱۵۵ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۱ به حدود ۶۰ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۳ رسید و سهم آن تاکنون به حدود ۱۰ درصد کاهش یافت(کارداش، 2023/2/13). در این راستا، برای پر کردن این خلأ، اروپا به‌سرعت به سمت تنوع‌بخشی بی‌سابقه حرکت کرد. به طوری که، نروژ با افزایش تولید و صادرات، اکنون بزرگ‌ترین تأمین‌کننده گاز خط لوله‌ای اروپا است و در سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۲۰ میلیارد متر مکعب گاز به اروپا صادر کرد که معادل ۲۵ درصد نیاز قاره است. ایالات متحده با صادرات بیش از ۸۰ میلیون تن LNG (حدود ۱۱۰ میلیارد متر مکعب) در سال ۲۰۲۴، حدود ۲۰ درصد از نیاز گازی اروپا را تأمین کرد و به بزرگ‌ترین صادرکننده LNG به این قاره تبدیل شد. قطر با ظرفیت ۷۷ میلیون تن LNG در سال (۱۰۵ میلیارد متر مکعب) و قراردادهای بلندمدت با آلمان، فرانسه و ایتالیا، حدود ۱۵ درصد از واردات گاز اروپا را در اختیار دارد. الجزایر نیز با صادرات حدود ۵۰ میلیارد متر مکعب، سهمی نزدیک به ۱۰ درصد دارد و سایر تأمین‌کنندگان مانند نیجریه، آذربایجان و کشورهای شرق مدیترانه نیز مجموعاً ۵ تا ۷ درصد نیاز اروپا را پوشش می‌دهند(انرژی پرس، 1403/11/16). از طرفی ترکیه با خطوط لوله استراتژیک ترانس آناتولی با ظرفیت ۱۶ میلیارد مترمکعب و ترک‌استریم با ظرفیت ۳۱.۵ میلیارد مترمکعب و توسعه پایانه‌های LNG ، در حال تبدیل شدن به هاب گازی منطقه است و می‌تواند گاز وارداتی از قطر، آمریکا یا الجزایر را بازصادرات کند(ایراس، 18/2/1403). در حال حاضر، واردات LNG اروپا از ۸۰ میلیارد متر مکعب در ۲۰۲۱ به ۱۳۵ میلیارد متر مکعب در ۲۰۲۳ افزایش یافته است که رشد ۶۸ درصدی را نشان می‌دهد و این تغییر وابستگی به خطوط لوله سنتی را کاهش داده اما هزینه‌ها را بالا برده است(تسنیم، 23/6/1403).

در این شرایط، ایالات متحده فشار سیاسی و اقتصادی خود را برای حذف کامل گاز روسیه از سبد انرژی اروپا تشدید کرده است. کریس رایت، وزیر انرژی آمریکا، در 21 شهریور ۱۴۰۳ اعلام کرد که اروپا می‌تواند ظرف ۶ تا ۱۲ ماه باقی‌مانده گاز روسیه را با گاز آمریکا جایگزین کند و از کشورهای اروپایی خواست که از «کشورهای دوست» خرید کنند. این موضع‌گیری صرفاً یک وعده اقتصادی نیست، بلکه بخشی از راهبرد دیرینه مهار روسیه بود؛ راهبردی که انرژی را همان‌قدر سلاح می‌داند که ابزار نظامی و خطوط لوله را به اندازه خطوط مرزی مهم می‌شمارد. هدف واشنگتن، تثبیت تغییر ساختاری در سبد انرژی اروپا و کاهش دائمی نفوذ مسکو است؛ تغییری که اگر کامل شود، پیوند انرژی روسیه و اروپا از یک رابطه راهبردی بلندمدت به یک رابطه تاکتیکی و محدود تنزل می‌یابد. آمریکا برای پیشبرد این هدف از ابزارهای متعددی بهره می‌گیرد: تحریم‌های ثانویه علیه شرکت‌ها و کشورهایی که با پروژه‌های انرژی روسیه همکاری می‌کنند (مانند نورد استریم ۲)، سرمایه‌گذاری در زیرساخت LNG اروپا، قراردادهای بلندمدت با شرکت‌های اروپایی و بهره‌گیری از دیپلماسی انرژی در قالب نشست‌های G7، ناتو و اتحادیه اروپا برای ایجاد اجماع.

کاهش وابستگی به گاز روسیه، بخشی از معماری امنیتی ناتو نیز هست و با قفل کردن اروپا در زنجیره تأمین انرژی غرب‌محور، همگرایی سیاسی را تقویت می‌کند. با این حال، تحقق جایگزینی کامل گاز روسیه با LNG آمریکا و سایر منابع با موانع متعددی روبه‌روست: ظرفیت پایانه‌های LNG اروپا هنوز پاسخگوی جایگزینی کامل نیست و توسعه آن نیازمند سرمایه‌گذاری و زمان است، رقابت با بازارهای آسیایی به‌ویژه در زمستان می‌تواند عرضه LNG به اروپا را محدود و قیمت‌ها را افزایش دهد، گاز مایع آمریکا معمولاً گران‌تر از گاز خط لوله روسیه است و جایگزینی کامل آن فشار اقتصادی بیشتری بر اروپا وارد می‌کند و مقاومت کشورهایی مانند مجارستان و اسلواکی که امنیت انرژی را بر ملاحظات ژئوپلیتیک مقدم می‌دانند، شکافی در اجماع اتحادیه اروپا ایجاد کرده است.

در این چارچوب، سخنان کریس رایت نه یک پیشنهاد صرفاً اقتصادی، بلکه بخشی از راهبرد دیرینه مهار روسیه است؛ راهبردی که انرژی را همان‌قدر سلاح می‌داند که ابزار نظامی، و خطوط لوله را به اندازه خطوط مرزی مهم می‌شمارد. لذا در صورت موفقیت کامل راهبرد آمریکا، سهم روسیه می‌تواند به زیر ۱۰ درصد تثبیت شده، و اروپا نه تنها سبد انرژی خود را بازطراحی کرده بلکه جهت‌گیری راهبردی خود را نیز به سمت همسویی بیشتر با واشنگتن تغییر داده است. اما اگر این روند نیمه‌تمام بماند، اهرم انرژی روسیه همچنان در معادلات قدرت اوراسیا نقش‌آفرین خواهد بود و احتمال بازگشت تدریجی گاز روسیه به بازار اروپا در صورت تغییر شرایط سیاسی یا بحران عرضه جهانی وجود دارد. از نگاه واشنگتن، هرچه وابستگی اروپا به گاز روسیه کمتر شود، نفوذ سیاسی و اقتصادی مسکو در قاره کاهش می‌یابد و جایگاه آمریکا به‌عنوان قدرت مسلط در ساختار امنیتی و اقتصادی اروپا تثبیت می‌شود.

منابع

  1. (16/11/1403). گاز اروپا از کدام کشورها می‌آید. انرژی پرس. کدخبر 29211.
  2. Szymo، Kardaś (2023/2/13). .Conscious uncoupling: Europeans’ Russian gas challenge in 2023 https://ecfr.eu/article/conscious-uncoupling-europeans-russian-gas-challenge-in-2023
  3. Di Fraia،Paola (2022/4/1). The Ukrainian conflict and the long story of energy pipelines. https://aspeniaonline.it/the-ukrainian-conflict-and-the-long-story-of-energy-pipelines/
  4. Vladimirov، martin (2025/9/10). Europe’s next big challenge is closing its energy security divide: https://www.reuters.com/markets/commodities/europes-next-big-challenge-is-closing-its-energy-security-divide-vladimirov-2025-09-10/
  5. (18/2/1403). سیستم‌های حمل‌ونقل گاز آسیای مرکزی- منطقۀ خزر. https://www.iras.ir/?p=10432.
  6. (23/6/1403). «اقتصاد غرب» همچنان وابسته به «انرژی شرق»/ چرا سیاست کاهش وابستگی شکست خورد؟ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1404/06/23/3399109