دکتر مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
در بحبوحه تشدید آشفتگیهای ژئوپلیتیکی یعنی از درگیری اسرائیل و ایران در خاورمیانه بزرگ گرفته تا تنشهای بین هند و پاکستان-افغانستان و پاکستان در جنوب آسیا و جنگ طولانی روسیه و اوکراین در اروپای شرقی، برای چین حفظ ثبات منطقه ای جهت پیگیری اهداف توسعه اقتصادی اش، امری ضروری به شمار می آید. در این بین اگرچه آسیای مرکزی مملو از اختلافات حل نشده است اما به دلیل نزدیکی جغرافیایی و فرصت های استراتژیک در اولویت سیاست های چین قرار دارد(1). در این راستا، در ۱۸ ژوئن 2025 اجلاسی با حضور رئیس جمهور چین- شی جین پینگ- و سران پنج کشور آسیای مرکزی – قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان- در قزاقستان تشکیل شد که به عنوان آغاز دوران جدید و نقطه عطف مهمی در روابط در حال تحول بین چین و آسیای مرکزی- به عنوان مرکز اوراسیا- در نظر گرفته می شود.
پیمان حسن همجواری
در دومین اجلاس چین و آسیای مرکزی(2025)، چین پیمان حسن همجواری را با هر پنج جمهوری آسیای مرکزی امضا کرد. شی جین پینگ در سخنرانی خود، بر سه اصل اساسی یعنی احترام متقابل، همکاری برد-برد و پیگیری توسعه مشترک تاکید کرد. در این راستا برنامه های در حال عملیاتی شدن است.
- تاکید بر سرنوشت مشترک: این پیمان بر جامعهای با آیندهای مشترک تأکید دارد، به طوری که این مفهوم فراتر از لفاظیهای سیاسی است و همکاری عملی، ارتباطات گسترده و تعهد بلندمدت به ثبات منطقهای را در بر میگیرد.
- تعهدات زیرساختی و ارتباطی: یکی از موضوعات اصلی اجلاس، افزایش ارتباطات مرزی بود. رهبران متعهد شدند که ساخت راهآهن، بزرگراهها، بنادر خشک و مراکز لجستیکی را تسریع بخشند. اکنون ساخت راهآهن چین-قرقیزستان-ازبکستان به سرعت در حال انجام است و به زودی می تواند کریدورهای جدیدی را بین شرق آسیا و اروپا باز نماید.
- مشارکتهای تجاری و اقتصادی: در این اجلاس توافقنامههای اقتصادی جدیدی از تسهیل گمرکی و همکاری تجارت الکترونیک گرفته تا سرمایهگذاری در تولید و فناوری دیجیتال امضا شد. ضمن اینکه نقش چین به عنوان بزرگترین شریک تجاری بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی تقویت شد و نقشه راهی برای دو برابر کردن حجم تجارت در دهه آینده رونمایی شد.
- همکاری در حوزه انرژی: در این اجلاس امنیت و همکاری در حوزه انرژی به طور برجستهای مورد توجه قرار گرفت. همچنین تمدید قراردادهای بلندمدت گاز، گفتگوی استراتژیک در مورد انتقال انرژی سبز و توافقنامههایی در مورد سرمایهگذاریهای مشترک در پالایش نفت، مزارع خورشیدی و شبکههای برق بررسی شد. در این راستا، چین بار دیگر بر تعهد خود برای کمک به آسیای مرکزی در نوسازی زیرساختهای انرژی، بهبود بهرهوری و تابآوری تأکید کرد.
- تبادل فرهنگی و آموزشی: رهبران با اذعان به اهمیت دیپلماسی فرهنگی، توافق کردند که بورسیههای دانشگاهی، برنامههای زبان و تبادلات فرهنگی را گسترش دهند. در این راستا، مؤسسات کنفوسیوس و مراکز فرهنگی جاده ابریشم برای ارتقاء درک متقابل و گسترش روابط همه جانبه تقویت خواهند شد(2).
همگرایی منافع و هماهنگی استراتژیک
آنچه چین و آسیای مرکزی را به شرکای ایدهآل تبدیل میکند، همگرایی گسترده منافع آنهاست که در ادامه به طور اجمالی به آن می پردازیم:
- امنیت و ثبات: هر دو طرف متعهد به مبارزه با تروریسم، افراطگرایی و جداییطلبی هستند. ثبات در سین کیانگ و سراسر آسیای مرکزی به عنوان یک اولویت جمعی تلقی میشود و از طریق چارچوبهای امنیتی دوجانبه و سازمان همکاری شانگهای، رزمایشهای نظامی مشترک، اشتراکگذاری اطلاعات و همکاریهای مرزی، صلح را در منطقه تقویت میکنند.
- همافزایی اقتصادی: از آنجاکه آسیای مرکزی منابع طبیعی فراوان، جمعیت جوان و موقعیت استراتژیکی را ارائه میدهد، و چین سرمایه، فناوری و دسترسی به بازار را فراهم میکند، تحت این شرایط همافزایی شکل می گیرد.
- توسعه پایدار: چین همزمان با پیشبرد اهداف کربن دوگانه و فلسفه توسعه سبز خود، تخصص و فناوری را با آسیای مرکزی به اشتراک میگذارد تا از پایدار و فراگیر بودن گذار انرژی آنها اطمینان حاصل نماید.
- بیطرفی ژئوپلیتیکی: از آنجاکه برخلاف سایر قدرتها، چین شروط سیاسی تحمیل نمیکند،کشورهای آسیای مرکزی از اصل عدم مداخله و احترام متقابل به حاکمیت چین قدردانی میکنند.
- ابتکار کمربند و جاده؛ بستر تحول: ابتکار کمربند و جاده بستری مهمی برای همکاری چین و آسیای مرکزی بوده است. از جادهها و راهآهن گرفته تا خطوط لوله انرژی و پارکهای صنعتی، طرح کمربند و جاده در حال بازتعریف چشمانداز اقتصادی منطقه است. در قزاقستان، دروازه خورگوس – که جاده ابریشم جدید لقب گرفته است – اکنون یکی از شلوغترین بنادر خشک جهان است. در ازبکستان، چین به نوسازی زیرساختهای قدیمی دوران شوروی کمک کرده است. در تاجیکستان، جادهها و تونلهایی که با کمک چین ساخته شدهاند، جوامع کوهستانی که زمانی منزوی بودند را به هم متصل کرده است. در ترکمنستان، چین خریدار اصلی گاز طبیعی است که از طریق خط لوله گاز آسیای مرکزی-چین که از هر پنج کشور عبور میکند، منتقل میشود. این رویکرد جامع، مزایای ملموسی را برای میلیونها نفر به ارمغان میآورد و پایه و اساس رفاه فراگیر و بلندمدت را بنا مینهد.
- امنیت انرژی؛ ستون استراتژیک: همکاری در حوزه انرژی همچنان ستون فقرات روابط چین و آسیای مرکزی است. خط لوله گاز آسیای مرکزی-چین، با چندین خط، شریانی حیاتی است که انرژی پاک را به شهرهای چین منتقل می کند و در عین حال درآمد ثابتی را برای اقتصادهای غنی از منابع منطقه فراهم مینماید.
- گذار به انرژی سبز: چین با استفاده از برتری فناوری خود سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی و بادی کشورهای آسیای مرکزی را ارتقاء می دهد.
- ادغام شبکه: تلاشهایی برای نوسازی شبکههای برق و تسهیل تجارت برق فرامرزی در حال انجام است.
- کارایی و نوآوری: مراکز تحقیقاتی مشترک برای بررسی فناوریهای صرفهجویی در انرژی و روشهای تولید پاکتر در حال برنامهریزی هستند. این همکاری چندبعدی در حوزه انرژی، ضمن افزایش امنیت انرژی را برای همه ذینفعان، وابستگی به بازارهای ناپایدار و قدرتهای خارجی را کاهش میدهد و دسترسی قابل اعتماد به انرژی مقرون به صرفه و پایدار را تضمین مینماید(3).
مواضع کشورهای آسیای مرکزی
-
جمهوری قزاقستان:
قزاقستان و چین متعهد شدند که یک ترمینال باری بزرگ در بندر کوریک احداث نمایند که باید قابلیتهای کریدور ترانس خزر را با دور زدن مسیرهای شلوغ از طریق روسیه تقویت کند.
-
جمهوری قرقیزستان:
قرقیزستان، شش حوزه مهم برای تعمیق همکاری استراتژیک با چین را تشریح کرد که شامل حمل و نقل و اتصال ترانزیت، انرژی، امور مالی و تجارت الکترونیک، آموزش و علوم، گردشگری و امنیت میشود. ضمن اینکه پتانسیل ترانزیت قرقیزستان به عنوان یک اولویت ملی مدنظر است. در این راستا مقامات این کشور پروژه راهآهن چین-قرقیزستان-ازبکستان را عنصر کلیدی پروژه کمربند-جاده دانستند که می تواند بازارها را متحدکند، مسیرهای گردشگری را توسعه دهد و به تقویت ادغام اقتصادی و فرهنگی در سراسر منطقه کمک نماید.
-
جمهوری تاجیکستان:
به گفته امامعلی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان، همکاری اقتصادی عنصر مهمی در روابط نزدیک بین کشورهای آسیای مرکزی و چین است که این کشور با استفاده از منابع و مزایای نسبی خود، میتواند همکاریها را در زمینههای انرژی و صنعت و همچنین در بخشهای حمل و نقل، ارتباطات و کشاورزی گسترش دهد.
-
جمهوری ترکمنستان:
سردار بردی محمداف، رئیس جمهور ترکمنستان، با تاکید بر نقش رو به رشد منطقه آسیای مرکزی در ژئوپلیتیک بینالمللی معتقد است کشورهای آسیای مرکزی و چین به عنوان بازیگران کلیدی تأثیر سازندهای بر کل چشمانداز ژئوپلیتیکی آسیا دارند. این همکاری به ایجاد شرایطی برای صلح، ثبات و امنیت پایدار و بلندمدت کمک میکند. این امر در زمینههایی مانند مبارزه با افراطگرایی، جداییطلبی و تهدیدات جدید کاملاً مشهود است.
-
جمهوری ازبکستان:
ازبکستان از راهاندازی مراکز مشترک با چین برای جلوگیری از بیابانزایی، همکاری در آموزش، کاهش فقر و پلتفرم های تجاری استقبال کرد. از آنجاکه این کشور قصد دارد به طور فعال در سازماندهی و توسعه فعالیتها مشارکت داشته باشد، این سازوکارها به گسترش همکاریهای عملی بین کشورهای آسیای مرکزی کمک خواهد کرد و با گسترش تجارت و سرمایه گذاری ثبات منطقه ای را تضمین می کند (4).
چالش روسیه
از دیدگاه کشورهای آسیای مرکزی، تداوم و بی نتیجه بودن جنگ روسیه در اوکراین، ادعای این کشور را برای ایفای نقش اش به عنوان ضامن امنیت منطقهای تضعیف کرده است. به عنوان مثال، روسیه نقش ناچیزی در درگیری مرزی ۲۰۲۲ بین قرقیزستان و تاجیکستان ایفا کرد و در آن سوی دریای کاسپین(خزر)، حمایت طولانی مدت مسکو از ارمنیهای ناگورنو-قرهباغ نتوانست مانع حمله نظامی سپتامبر ۲۰۲۳ آذربایجان شود که به کنترل ارمنستان بر این منطقه پایان داد. با توجه به این موضوعات کشورهای آسیای مرکزی به این نتیجه رسیدند که «وابستگی به یک شریک در امور امنیتی یک اشتباه استراتژیک است».
تحت این شرایط، شی جین پینگ اعلام کرد که چین آماده است تا به کشورهای آسیای مرکزی در تقویت ظرفیتسازی در زمینههای اجرای قانون، امنیت و دفاع کمک کند، و از تلاشهای مستقل آنها برای حفظ امنیت منطقهای و مبارزه با تروریسم حمایت نماید. ضمن اینکه این مقام چینی پا را فراتر گذاشت و اظهار داشت که چین قاطعانه از مسیر توسعه کشورهای آسیای مرکزی، تلاشها برای حفاظت از استقلال ملی، حاکمیت و تمامیت ارضی و همچنین سیاستهای مستقل خارجی و داخلی آنها حمایت میکند، که البته برنامههای خاصی را در این زمینه شرح نداد(5).
چشم انداز
چین همواره یک الگوی منسجم را بر اساس وابستگی متقابل زیرساختی، امنیت مشارکتی و عدم مداخله سیاسی در حوزه نفوذ خود دنبال می کند اما پیگیری این روند در منطقه آسیای مرکزی که به دلیل اختلافات سیاسی و وضعیت نامطلوب ژئوپلیتیکی شرایط مناسبی ندارند، با چالش های روبه روست. ضمن اینکه از آنجاکه چین صرفا در آسیای مرکزی به دنبال عملیاتی کردن پروژه های زیرساختی سنگین(جاده-راه آهن-توسعه کریدورها) جهت تسهیل در امور گمرکی و افزایش تجارت و حتی استخراج منابع است و قدرت نرم را هم در اولویت قرار داده که شامل نفوذ در نهادهای اجتماعی- زیست محیطی می شود، می تواند روسیه را وادار به واکنش های تدافعی نماید.
به طور کلی ادغام کامل آسیای مرکزی در استراتژی اوراسیایی چین مستلزم اجرای سیاستهای خارجی چندوجهی، استقلال استراتژی درون منطقه ای، اصلاحات اقتصادی، حل منازعات قومی-مذهبی، تقویت امنیت منطقه ای(مرزی و دفاعی)، کاهش وابستگی به سایر بازیگران، و گسترش رفاه مشترک بین کشورها این منطقه خواهد بود که نمی توان از نقش روسیه در تسهیل این گزینه ها غافل ماند.
کلید واژگان: آسیای مرکزی، چین، تجارت، اقتصاد، استراتژی، مریم وریج کاظمی
منابع
- https://chinaglobalsouth.com/analysis/china-central-asia-cooperation-centers-soft-power
- https://eastasiaforum.org/2025/08/23/china-builds-bridges-on-uneven-ground-in-central-asia
- https://moderndiplomacy.eu/2025/07/05/china-central-asia-summit-a-new-chapter-of-shared-future-and-strategic-convergence
- https://astanatimes.com/2025/06/china-central-asia-sign-treaty-outline-new-paths-for-cooperation
- https://www.iiss.org/publications/strategic-comments/2023/the-first-china-central-asia-summit