دكتر علي بمان اقبالي زارچ
پژوهشگر و كارشناس مسائل يوراسيا
مرکز بین المللی مطالعات صلح–IPSC
پس از اعلام پیروزی بایدن سیل پیام های تبریک رهبران اروپا به آن سوی آتلانتیک روانه شد، به طوری که در مهمترین آنها آنگلا مرکل در مورد دوستی فرا آتلانتیک “بی بدیل و حیاتی برای غلبه بر چالش های امروز” صحبت نمود و امانوئل مکرون تأکید کرد که زمان آن رسیده که اروپا و ایالات متحده با هم کار کنند ، زیرا “آنها کارهای زیادی برای انجام دادن دارند”. هم چنین جوزپ بورل ، مسئول سیاست خارجه اروپا ، در مورد “یک روز شگفت انگیز برای ایالات متحده و اروپا” و نیاز به بازسازی مشارکت صحبت کرد.
بسیاری از پیام ها به صورت عمومی یا تلفنی مستقیماً به تیم بایدن ارسال می شد ، زیرا وزارت امور خارجه ، برخلاف معمول ، به ضرورت دسترسی رییس جمهور منتخب به اخبار و اطلاعات ، از جمله به پیام های تبریک امتناعی نداشته است . در سطح رهبران ، بلکه دیپلمات ها و کارشناسان سیاست خارجی ، مستقیم تر یا پشت صحنه ، اروپا انتظارات خود را به رئیس جمهور منتخب منتقل کرده و می داند که رابطه دشوار است و در برخی موارد به ویژه در در مورد توافق نامه های تجاری و مقررات مربوط به صنعت فناوری پیشرفته می تواند به سختی همان توافق نامه دونالد ترامپ باشد. اروپا با سهم 20 درصدی در تجارت بین الملل بیش از 1300 میلیارد دلار مبادلات تجاری ، خدماتی و سرمایه با آمریکایی دارد که بر بیش از یک چهارم اقتصاد جهانی مالکیت و تسلط دارد. رییس جمهور جدید آمریکا از زمان مبارزات انتخاباتی تعداد اولویت های برتر و مهم سیاست خارجی را مشخص نموده است که اهم آنها عبارتند از :
الف: بازگشت مجدداً به توافقنامه آب و هوایی پاریس
ب: تجدید نظر در خصوص ترک سازمان بهداشت جهانی
ج: ایجاد فرصت جدید به توافق هسته ای با ایران که این نشانه های حسن نیت برای اروپا خوشایند است.
د: تجدید نظر در محدودیت های ترددی ایجاد شده برای اتباع کشورهای مسلمان از جمله ایران
با این حال ، بیشتر موارد مذکور در چندین سطح مشروط شده اند؛ برای مثال ، با توجه به توافق هسته ای ، بایدن تصریح کرد که تهران باید از کلیه مفاد توافق نامه برجام بطور کامل پیروی کرده و به ویژه ، غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. همچنین مصوبه جدید مجلس شورای اسلامی و تعیین محدودیت های جدید برای دولت در خصوص اجرای تعهدات برجامی مولفه سخت جدید برای گام برداشتن در این زمینه می باشد. البته اروپا و آمریکا در موضوعات مهمی چون تحولات خاورمیانه ، رفتار رژیم صهیونیستی با فلسطینیان ، مباحث حقوق بشری در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، نحوه مواجهه با روسیه و سیاست تامین انرژی قاره سبز بویژه پروژه نورث استریم 2 و ….. اختلاف نظر جدی دارند و با توجه به ساختار حاکم بر آمریکا ، سیاست خارجی رئیس جمهور آینده نیز به ترکیب حزبی و نوع رفتار کنگره وابستگی زیادی خواهد داشت. موضوع دیگر و بسیار مهم قوی بودن صدای پوپولیسم به رهبری ترامپ با رای 70 میلیون آمریکایی به جمهوری خواهان است که فشار قابل توجهی بر دولت جدید دموکرات ها وارد می کنند؛ البته برخی از سیاستمداران اروپایی حتی نگران بازگشت ترامپ یا شخصی مانند او در سال 2024 هستند. فراتر از آن ، اولویت های داخلی مهم نظیر ویروس همه گیر Covid 19 و بحران اقتصادی وجود دارد که بایدن پس از استقرار در کاخ سفید باید با اولویت فوری به آنها رسیدگی کند. به هر حال ، از نظر سیاست خارجی ، اولویت بسیار مهم رهبر جدید کاخ سفید بازگرداندن اعتماد به نفس در آمریکا و دموکراسی است چرا که چهار سال سیاست افراطی ترامپ منجر به فرسایش بی سابقه ای از چهره ایالات متحده در جهان دموکراتیک شده و بنا به اعلام موسسه تحقیقات پیو اعتبار آمریکا در افکار عمومی جهان به به پایین ترین سطح در 20 سال گذشته رسیده است .
علیرغم برخی خوش بینی ها بازگشت به شرایط قبلی چندان هم آسان نیست چرا که در درون اتحادیه اروپا هم آنچنان که رییس کمیته امور خارجه می گوید شرایط طبق خواسته برخی از رهبران اروپایی ، مانند رئیس جمهور فرانسه یا صدراعظم آلمان پیش نخواهد رفت و لذا اروپا باید خود را متحول کند و به ویژه در مسیر خودکفایی دفاعی و اقتصادی حرکت نموده و رابطه وابستگی به آمریکا را کاهش دهد و با مفهوم خوش بینانه ضرورت دارد تا اروپا خودمختاری راهبردی را دنبال نماید؛ البته بسیاری از سیاستمداران اعتقادی به فاصله گرفتن اروپا از آمریکا ندارند و معتقدند باید به توهمات مربوط به خودمختاری استراتژیک اروپا پایان داده شود چرا که اروپایی ها قادر به جایگزینی نقش حیاتی آمریکا به عنوان یک تأمین کننده امنیت حداقل در کوتاه و میان مدت نخواهند بود؛ بنابراین اروپا در تلاش است انتظارات خود را از رهبر جدید کاخ سفید حداقل تا زمان روی کار آمدن وی و تصمیم گیری های اولیه کاهش دهد. اما برخی تغییرات قطعی خواهد بود حداقل در این زمینه اروپا اطمینان دارد که جو بایدن تصمیمات ناگهانی اتخاذ نخواهد نمود و حتما” در مورد هر تصمیم مهم بین المللی با متحدان خود اطلاع رسانی ، رایزنی و هماهنگی خواهد کرد و تفاوت عمده دیگر این است که معاون رئیس جمهور سابق با داشتن ریشه های ایرلندی و فرانسوی اروپا را بسیار بهتر می فهمد و تجربه زیادی در سیاست بین الملل داشته و در حال حاضر بیشتر رهبران اروپا را در دوره اوباما می شناسد. اما با ارزش ترین سرمایه ای که بایدن و آمریکا برای چهار سال آینده دارند ، دقیقاً توانایی دستیابی به حمایت جهانی از دموکراسی ها ، ایجاد شبکه ای از اتحاد های قوی است.
موضوع مهم دیگر این که بایدن انتظارات دولت جدید آمریکا از شرکای اروپایی را تاکنون اعلام نکرده است؛ اما کاملا” روشن است که برای مقابله با پکن به دلیل نبرد سایبری، سرقت مالکیت معنوی ، گسترش نفوذ اژدهای زرد در جنوب شرقی آسیا و عرصه بین المللی و تهدید دموکراسی در هنگ کنگ به یک جبهه متحد در برابر چین نیاز دارد، در واقع ایجاد چنین جبهه ای و تقویت آن یکی از موضوعات نادری است که جمهوری خواهان و دموکرات ها در یک طول موج هستند؛ بنابراین اروپا به زودی در موقعیت دشواری قرار خواهد گرفت که چگونه به درخواست آمریکا برای مقابله با چین پاسخ دهد. در حالی که اروپا هنوز به چنین آمادگی نرسیده است و بسیاری از پایتخت های اروپا به ویژه برلین و چندین پایتخت در شرق قاره سبز همچنان پکن را به عنوان یک شریک تجاری مهم و سرمایه گذار تعیین کننده می دانند. در مجموع از طرفی در سطح لفاظی ها و رویکرد تبلیغاتی اروپا می پذیرد که مجبور است از چتر حمایتی آمریکا خارج شده و به تنهایی در مسیر توسعه و تقویت خود حرکت نماید تا به یک شریک قوی تبدیل شود البته نه شریکی که نیاز مبرم به کمک داشته باشد و از طرف دیگر، به نظر نمی رسد که اروپا عجله ای داشته باشد و منتظر است تا بایدن ماموریت خود را به دست گرفته و اولین تصمیمات را اتخاذ و اعلام نماید.
واژگان كليدي: اروپا , آمریکا , پسا ترامپ, بازگشت به قبل , خودمختاری, راهبردی, اروپا,دكتر علي بمان اقبالي زارچ,يوراسيا