سید رضا قزوینی غرابی
کارشناس مسائل منطقه
ترکمن ها چماق نئوعثمانی ها در سوریه
ترکمن های سوریه را باید ابزار و بهانه دولت آنکارا برای اعمال نفوذ و دخالت در مسائل داخلی سوریه به ویژه تلاش برای کنترل مرزهای جنوبی با سوریه و ورود به آن مناطق دانست. علاوه بر اینکه کنترل ترکمن ها توسط ترکیه و حضور به بهانه حمایت از این اقلیت را باید در عمل کوشش اردوغان برای کم کردن نفوذ و حضور کردهای سوریه قلمداد کرد. تا پیش از آغاز ناآرامی های سوریه در سال 2011، خبری از توجه دولت ترکیه به این اقلیت نبوده است و حتی پژوهش های اجتماعی که در ترکیه درباره ترکمن های سوریه انجام شده غالبا پس از حوادث سوریه آغاز شده است. لذا اقلیت ترکمن سوریه را باید دروازه ترک ها برای توجیه دخالت های خود در مسائل سوریه دانست همانطور که بارها اردوغان از توجه قاطع خود به ترکمن ها و حمایت جدی خود از ترک های خارج از ترکیه (عراق و سوریه) گفته است.
ترکمن ها در آغاز حوادث سوریه از سوی دیگر گروه های مخالف حکومت متهم به انفعال و سکوت شدند به همین جهت است که یوسف ملا رهبر گروه الکتلة الوطنية در توجیه تأسیس گروه متبوعش تلاش کرد تا به اتهام دیگر مخالفان مبنی بر سکوت ترکمن ها پاسخ بگوید و تأسیس این گروه را اعلام حضور علیه اسد معرفی کند. بسیاری این موضوع را مرتبط با ترکیه و تشویق برای تأسیس مجموعه های ترکمن و حضور آنها در عرصه سیاسی و نظامی سوریه برای توجیه دخالت های آنکارا می دانند.
روزنامه العربی الجدید در جولای 2015 در خبری اعلام کرده بود که نمایندگان 20 گروه شبه نظامی ترکمن در جلسه ای با حضور نمایندگان ارتش و سازمان اطلاعات ترکیه در آنکارا راه های کمک به این گروه ها و تشکیل یک ارتش واحد ترکمن متشکل از 5000 جنگجو را بررسی کرده اند. علاوه بر آن عمده کمک های نظامی و مالی ترکیه در وهله اول شامل گروه های ترکمن می شود. همچنانکه پشتیبانی هوایی ترکیه از گروه هایی مثل سلطان مراد در حلب شمالی این مجموعه ها را به مثابه گروه های نظامی ترک معرفی می کند.
ترکمن ها؛ عامل تنش در مناسبات مسکو – آنکارا
علی رغم کم حجم بودن نقش ترکمن ها در مسائل سوریه و در میان گروه های مخالف دمشق، اما همین حجم کوچک، بخشی از جرقه ای بود که به بحران بزرگ میان روسیه و ترکیه در سال 2015 و سرنگونی جنگنده روسی توسط ترکیه دامن زد. روس ها که از اکتبر 2015 حضور هوایی خود را در آسمان سوریه آغاز کردند قسمت عمده ای از تمرکز خود را در بمباران تروریست ها بر روی مناطقی گذاشتند که به عنوان اماکن حضور ترکمن های سوریه شناخته می شود. مناطقی مانند بایر بوجاق که علاوه بر گروه های نظامی ترکمن، شاهد حضور عناصر ارتش آزاد نیز بوده است.
ترکیه مدعی است که روسیه مناطق و روستاهای ترکمن نشین مرزی مورد حمایت آنکارا را بمباران می کند. به همین دلیل این موضوع به تنشی میان دو کشور منجر شد و ترکیه حمایت از اقلیت ترکمن سوریه را دستاویزی برای افزایش تنش با مسکو کرده بوده. تنشی که در نهایت با هدف قرار دادن جنگنده روسی در مناطق ترکمن نشین سوریه به بحرانی در روابط دو کشور منجر شد.
کردها و ترکمن ها
پس از حوادث سوریه، عملیات مثله کردن بدنه ملت سوریه توسط کشورهایی مانند آمریکا و ترکیه کلید خورد، تقسیم بندی های نظامی و سیاسی مبتنی بر قومیت ها و مناطق، بسیار پررنگ و آشکار به چشم می خورد. نتیجه این سیاست های عامدانه برخورد این گروه های قومی با یکدیگر است. کشمکش میان اقلیت های کردی و ترکمن سوریه بخشی از این ماجراست. افزون بر ادعای حمایت ترک ها از ترکمن ها در برابر حملات نیروهای هوایی روسیه و حملات ارتش سوریه، آنکارا کردهای سوریه را نیز متهم به تلاش برای پاکسازی قومی ترکمن ها و اخراج آنها از مناطق متعلق به خود می کند و عملا بر پروسه شکاف میان این اقلیت ها کمک می کند.
ترکیه که متهم به حمایت از داعش است برای کم کردن دامنه نفوذ کردها، به ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش در سوریه پیوست و در این بین از گروه های شبه نظامی حاضر حمایت کرد. گروه هایی که بعضا ترکمن هستند و انواع حمایت ها و پشتیبانی های نظامی را از آنان با هدف مبارزه با کردها انجام داد و از پوشش حمایت از اقلیت ترکمن استفاده نمود.
ترکمن های سوریه به موازات نگاه آنکارا به کردها، به آنان به عنوان گروه هایی تروریست می نگرد که تلاش میکنند تا بافت جمعیتی مناطق ترکمن نشین را به سود خود تغییر دهند از این روست که در مناطق شمالی سوریه شاهد جنگ نیابتی گروه های مورد حمایت آنکارا با گروه های کرد هستیم.
نتیجه گیری
به نظر می رسد واقعیت های میدانی در سوریه در نهایت تعیین کننده روابط میان بازیگران و طرف های درگیر در جنگ به ویژه معادله ترکی – ترکمنی هستند. به خصوص آنکه اساسا ترکمن ها شهروندان سوری هستند که بسیاری از آنها در مناطقی دور از مرزهای دو کشور زندگی می کنند و در جامعه سوری حل شده اند.
علاوه بر جامعه جهانی به خوبی می داند این گروه ها که ترکیه ادعای حمایت از حقوق آنها به بهانه ترک بودن را دارد چیزی جز گروه های به اصطلاح جهادی نیستند. گروه هایی که بازوان اجرایی تشکل ها سیاسی ترکمن قلمداد می شوند و با نبود این گروه ها در میدان نبرد یا ضعف آنها عملا این تشکل ها نیز جایگاهی در معادلات سیاسی نخواهند داشت. به خصوص آنکه تمرکز آنکارا بر موضوع حمایت از اقلیت ترکمن سوریه تنها پس از آغاز حوادث سوریه در پنج سال اخیر نشان می دهد، نگاه ترکیه به آنها اصولی نیست و متکی بر سیاست منفعت طلبی آنکاراست. تناقض آنکارا در این موضوع را می توان به وضوح در مورد ترکمن های عراق تا پیش از ظهور داعش در این کشور مشاهده کرد. مناطق ترکمن نشین عراق در این سالها یکی از اهداف عمده گروه های تروریستی ماننده در القاعده بود و تلفات وخسارت های فراوانی برآنها تحمیل شد اما آنکارا در قبال این حوادث موضع سکوت اتخاذ کرده بود.
سوء استفاده بازیگران منطقه ای و بین المللی از بافت اجتماعی و قومی سوریه به خوبی توانست منجر به ایجاد شکاف های قومیتی و بی اعتمادی میان طوایف و مذاهب این کشور شود. تجربه عراق نشان می دهد که حتی در صورت پایان جنگ در سوریه، ترمیم روابط میان قومیت ها و طوایف و ایجاد فضای اعتماد میان آنها که لازمه استقرار سیاسی است موضوعی پیچیده و دشوار خواهد بود. به خصوص آنکه در میدان سوریه، این تقابل میان طوایف شکل نظامی نیز به خود گرفت و اقلیت ترکمان نیز بخشی از این فرآیند به شمار می رود. اضافه بر اینها تعدد گروه های مختلف نظامی و سیاسی را باید به عنوان یک ضعف برای مخالفان و نقطه قوتی برای حکومت سوریه دانست. تعدد این گروه ها منجر به شکاف میان آنها و تلاش برای سلطه طلبی بر دیگرگروه های رقیب می شود. از این رو تعدد گروه های نظامی ترکمن می تواند به اختلاف و درگیری میان آنها بینجامد همچنانکه درعرصه سیاسی میان دو حزب عمده ترکمن بر سر رهبری ترکمن ها اختلاف وجود دارد و سایه ترکیه بر آنها باعث گردهم آمدن آنان زیر یک سقف شده است. کنار رفتن این سایه در ظل تحولات سیاسی و میدانی آینده سوریه می تواند عاملی برای کشمکش های درون قومیتی میان ترکمن ها و حتی دیگر اقلیت های قومی شود.
واژگان کلیدی: ترکیه ، آینده جایگاه ترکمن ها در سوریه، ترکمن ، سوریه، گروه سیاسی، ترکمن های سوری ، بحران سوریه