دکترمحمدحسن صنعتی پژوهشگر و رایزن پیشین مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC واژه” فرهنگی” و میدانی که ترسیم می کند مدتهاست که یکی از دغدغه های بنده مبهم بودن فضای مربوط به فرهنگ است، چه در تعریف و چه در مصداق هایی که برای آن سراغ داده می شود.در کتابی از استاد علامه محمدتقی جعفری با عنوان فرهنگ پیرو فرهنگ پیشرو بیش از چهارصد تعریف در مورد فرهنگ بیان شده است.این تقریبا بدان معنی است که می توانیم هر مقوله از مقولات زندگی را مصداق فرهنگ تلقی کنیم.گویا در خیلی از زمینه های دیگرهم این توسعِ تعریف را داریم.چندی پیش متوجه به واژه یا تعبیر “علوم فیلولوژی” شده بودم، رشته ای که – در بعضی کشورها از جمله در آسیای مرکزی و روسیه – مترادف “علوم زبان و ادبیات” تلقی می شود. اما در فرهنگ های معتبر علمی که در کشور نشر می شود از جمله در فرهنگ توصیفی نقد و نظریه