دکتر گلناز سعیدی عضو هیئت علمی دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC مقدمه قدرت نرم یکی از مفاهیم برجسته در سیاستهای بینالمللی معاصر است که از سوی کشورها برای تاثیرگذاری بر دیگران بدون استفاده از اجبار و زور بهکار گرفته میشود. این نوع از قدرت معمولاً شامل ابزارهایی چون فرهنگ، دیپلماسی، آموزش، رسانهها و سیاستهای انسانی است. آلمان به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ اقتصادی و فرهنگی در جهان، همواره از این نوع قدرت در راستای تقویت جایگاه خود در سطح بینالمللی استفاده کرده است. پس از اتحاد مجدد آلمان در سال ۱۹۹۰، سیاستهای قدرت نرم این کشور به طور چشمگیری گسترش یافت و آلمان به یکی از پیشگامان استفاده از این ابزار در سیاست خارجی خود تبدیل شد. این سیاستها در دهههای مختلف بر اساس تحولات جهانی و تغییرات در دنیای سیاست و اقتصاد، بهویژه در مواجهه با تهدیدات جدید و چالشهای جهانی، تغییر کرده و