جنگ سایبری و پیامدهای ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک آن
مریم وریج کاظمی پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک مرکز بین المللی مطالعات صلح– IPSC جنگ سایبری معمولاً به مجموعهای از عملیات تهاجمی و دفاعی اشاره دارد که در فضای مجازی انجام میشوند و از ارتباط متقابل و آسیبپذیری زیرساختهای دیجیتال سوءاستفاده میکنند. رایجترین اشکال حمله در جنگ سایبری شامل حملات خارج از کشور، جاسوسی سایبری، حملات زنجیره تأمین، سوءاستفادههای روز صفر، ایمپلنتهای مخفی، فیشینگ و حملات«DDoS » است. اولین جنگ سایبری در مقیاس بزرگ جهان درگیری روسیه و اوکراین می باشد که این جنگ علاوه بر اینکه مستقیما بر اوکراین تأثیر گذاشت و حملات سایبری سیستماتیک روسیه به دفاتر دولتی، زیرساختهای حیاتی و حتی رسانهها را به دنبال داشت، توانست بر کشورهای متحد اوکراین(به خصوص اروپا) نیز تأثیرگذار باشد. به طور کلی مهاجمان جنگ سایبری با حمله به زنجیره تأمین (پیمانکاران فرعی، شرکا، تأمینکنندگان…) شرکتهای بزرگ تمایل دارند با تأثیرگذاری بر اکوسیستم سازمانهای حیاتی، به طور غیرمستقیم آنها را مختل کنند. چنین
جنگ رسانهای یا جنگ روایتها
سید سلمان صفوی مرکز بینالمللی مطالعات صلح – IPSC مقدمه ناتو و رژیم صهیونیستی به دلیل نقش فعال در جنگهای متعدد، از عوامل اصلی تهدید صلح و امنیت جهانی در شرایط کنونی به شمار میآیند. یکی از روشهای جنگی آنها، استفاده از «جنگ رسانهای» یا به تعبیر دقیقتر، «جنگ روایتها» است. کتب زیادی در این زمینه منتشر شده است که در انتهای مقاله مشخصات برخی از آنها بیان شده است. روشهای جنگ روایتهای ناتو یکی از شیوههایی که ناتو به رهبری آمریکا، و همچنین متحد آن، اسرائیل، طی هشتاد سال گذشته پس از جنگ جهانی دوم برای تضعیف موقعیت طرف مقابل به کار گرفتهاند، جنگ روایتها در رسانهها است. از جمله تاکتیکهای رایج آنان میتوان به موارد زیر اشاره کرد: بزرگنمایی پیروزیهای خود؛ پنهانسازی یا کتمان ضعفها؛ سانسور یا تحریف پیروزیهای طرف مقابل؛ نادیدهگرفتن نقاط قوت طرف مقابل؛ معرفی طرف مقابل بهعنوان تهدید صلح و امنیت جهانی. شواهدی از جنگ
آینده روابط ایران و عمان بر اساس دوستی و احترام متقابل
سامیار رستمی پژوهشگر مسائل بین الملل در چند سده گذشته دولت مسقط و عمان با استقلال از پرتغال در سال 1650، 1 نيز روابط فرهنگي و اقتصادی بسیار نزدیکی با ایران داشته اند در قرن بيستم ، خروج اين كشور از نفوذ بريتانيا در سال 19512 ، تشكيل سلطنت عمان در دهه 1970 روابط ايران و عمان نيز بسيار گسترده شد. اولین سفیر ایران در ۱۹۷۲ در مسقط مستقر شد. بعد از انقلاب اسلامي ايران روند روابط با به رسميت شناختن جمهوري اسلامي ايران از سوي عمان3 تداوم یافت. با وجود کاهش سطح روابط بین تا سال ۱۹۸۵ ، به تدريج روابط دو كشور از حالت تنش خارج شد و مسقط میزبان مذاکرات تهران و بغداد برای توقف جنگ شد.4 پس از سفر 2022 رئیس جمهور ایران به عمان ، سلطان هیثم بن طارق السید، سلطان عمان، مه 2023، به ایران سفر کرد. عمان در شرق شبه جزیره عربستان
درسهای یک مواجهه: ایران و جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل
دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه در هفته های گذشته شاهد بودیم که چگونه رژیم اسرائیل روند مذاکرات مشروع و صلح طلبانه مقامات کشورمان با آمریکا را به هم زد و از نگرانی اینکه توافقات دیپلماتیک نتواند منافع و اهدافش را تأمین کند، دست به حمله ای تجاوزگرانه به خاک کشورمان زد. این رژیم که در سال 2018، دونالد ترامپ را متقاعد کرده بود که از برجام خارج شود، در این حمله نیز وی را مجاب نمود تا نقاط ضعف اسرائیل را پوشش دهد و با تجهیزات نظامی برتر خود، تأسیسات هسته ای زیر زمینی ایران را هدف قرار دهد. خوشبختانه، جنگ ۱۲ روزه اخیر با هماهنگی و مدیریت ستودنی دستگاه دیپلماسی و مقامات نظامی کشور به یک درگیری تمامعیار و جنگ فرسایشی تبدیل نشد و گزارشات فوق محرمانه ای که سی ان ان به آنها دست یافته و منتشر کرده نشان می دهد حمله آمریکا نیز تأثیر مهمی بر
خوانشی راهبردی از پیروزی ایران در رویارویی با اسرائيل و آمریکا (۱۳-۲۴ ژوئن ۲۰۲۵)
سید سلمان صفوی مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC مقدمه دوره 13 تا 24 ژوئن 2025 شاهد تشدید تقابل نظامی بی سابقه ای بین رژیم اشعالگر قدس و ایران بود، زیرا اسرائیل اولین حملات خود را به تاسیسات هسته ای و موشکی ایران انجام داد و به دنبال آن حملات آمریکا انجام شد و ایران با حملات موشکی به اسراییل و پایگاه العدید در قطر پاسخ داد و به دنبال آن آتش بس شکننده ای را که دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده با میانجیگری قطر و مشارکت ایالات متحده و اسرائیل اعلام کرد ، آغاز شد. (واشنگتن پست، 24 ژوئن 2025). الجزیره، 24 ژوئن 2025). دشمن صهیوننیستی در چهار حوزه شکست نظامی، حقوق، سیاسی و اخلاقی خورد: بعد نظامی این حمله نتوانست به اهداف استراتژیک خود دست یابد زیرا. نتوانست توانایی موشکی ایران را نابود کند نتوانست تاسیسات هسته ای ایران را نابودد کند. در مقابل ایران توان
خلیج فارس در پرتگاه: سنجش پیامدهای منطقهای و جهانی تهاجم اخیر آمریکا به مراکز هستهای ایران
فاطمه خادم شیرازی/ پژوهشگر/ مدرس دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC تحولات اخیر ناشی از حمله ناگهانی آمریکا به مراکز هستهای ایران در فردو، اصفهان و نطنز، نهتنها مسیر پرونده هستهای ایران را وارد مرحلهای پر تنشتر کرده بلکه موازنه قوا در خاورمیانه را دستخوش تغییرات سریع و چندبُعدی نموده است. با وجود آنکه دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا پیشتر اعلام کرده بود تصمیم نهایی درباره اقدام نظامی دو هفته بعد اتخاذ خواهد شد، اما فشار میادین و تحرکات بیسابقه اسرائیل – و همچنین برخی متغیرهای داخلی امریکا – موجب شد این تصمیم زودتر از موعد علنی اعلام و بلافاصله عملی شود (1) بررسی اخبار آشکار میکند که انگیزه ترامپ از این تغییردهی زمانبندی نهتنها ارائه یک سیگنال بازدارنده فوری به تهران و بازیگران منطقهای، بلکه پاسخ به مطالبه راهبردی پنتاگون، متحدین عبری–غربی و بخشی از فشار سیاست داخلی به ویژه میان انتخابات پیشرو بوده است. تصمیم برای حمله، حتی
هژمونی طلبی آمریکا و تهدید صلح جهانی
سید سلمان صفوی مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC چکیده بر أساس واقعیتهای تاریخی، سیاست های نظامی، سیاسی و اقتصادی دولت آمریکا علیه اکثریت مردم جهان، مهمترین تهدید امنیت و صلح جهانی است. آمریکا اولین کشوری است که سلاح هسته ای ساخته است و تنها کشوری است که از آن استفاده کرد و بیش از صدهزار غیر نظامی را در ژاپن با بمب هسته ای کشته است. آمریکا جنگهای متعددی در نقاط مختلف جهان علیه ملتهای جهان راه انداخته است، مثل جنگ ویتنام، کره، عراق، افغانستان و اکنون حمله به ایران(ژوئن ۲۰۲۵) تحمیل تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ملل جهان ، زندگی میلیونها نفر در جهان را با مشکلات زیادی روبرو کرده است. حمایت همه جانبه آمریکا از اشغالگری و تجاوزات اسراییل موجب آوارگی و کشته شدن هزاران نفر در فلسطین و خاورمیانه شده است. مقدمه موضوع صلح و امنیت بین المللی یکی از حساس ترین و پیچیده ترین
برای ثبت در تاریخ – جنگ تحمیلی اسراییل و دفاع مشروع ایران
حمزه صفوی عضو هیات علمی دانشگاه تهران مسأله اول اینست که ما تصویر درستی از آنچه اتفاق افتاده است داشته باشیم. آنچه رخ داد اینست که یک کشور دارای بمب اتم که که حتی بصورت نمادین عضو آن پی تی نیست و نیز اخیرا بیش از چهل هزار نفر را کشته است و در هفتاد سال گذشته به تمام همسایگان خود حمله نظامی کرده است ( اسراییل) با هماهنگی و کمک نظامی ، اطلاعاتی،امنیتی ،اقتصادی ،تکنولوژیکی و دیپلماتیک کشوری که دارای بمب هسته ای است و در یکصد سال گذشته به بیش از بیست و دو کشور جهان حمله نظامی کرده است ( آمریکا) به کشوری که دارای بمب اتمی نیست و عضوی از ان پی تی است و در حال مذاکره صلح آمیز برای بازگشت به تعهدی که آمریکا از آن خارج شده بود ( برجام ) میبود ( ایران) حمله کرده است. این حمله قوانین واضح بین المللی
اشتباهات محاسباتی اسرائیل در جنگ با ایران
دفاع ملی ایران در مقابل جنگ تهاجمی اسرائیل سید سلمان صفوی مرکز بین المللی مطالعات صلح (IPSC) رژیم تل آویو تنها دارنده سلاح هسته ای در خاورمیانه، به ایران به بهانه نابودی سایت های هسته ای و موشکی ایران حمله کرد. این تهاجم نظامی گسترده در حالی صورت گرفت که «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» (IAEA) گفته است ایران دارای هیچ برنامه سیستماتیک برای ساختن سلاح هسته ای ندارد و امریکا و ایران در حال مذاکره برای توافق جدید هسته ای بودند. تهاجم نظامی تل آویو به ایران مخالف حقوق بین الملل و پروتکل های «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» (IAEA) است. تجاوز نظامی رژیم تل آویو به ایران بر اساس محاسبه غلط در موارد ذیل است: آنها روحیه ملی گرایی ایرانی ها در مقابل دشمن خارجی را نفهمیدند. آنها فکر می کردند که ملت ایران دچار تفرقه میشود در حالی که ایران متحدتر و منسجم تر شد. صحنههای زیبایی از همبستگی
رقابت استراتژیک در خاورمیانه: جنگ اسرائیل علیه ایران و پیامدهای منطقهای آن
فاطمه خادم شیرازی / پژوهشگر/ مدرس دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC در سالهای اخیر تنشها میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی به اوج خود رسیده است؛ جنگی که ابعاد آن بیشتر به صورت جنگ نیابتی و تلاشهای سایهوار در حوزههای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی جلوه میکند، اما در مواردی نیز به شکل عملیات مستقیم و حملات محدود دیده شده است. این درگیری بیشتر ریشه در رقابت استراتژیک بر سر نفوذ منطقهای، فناوری هستهای و برتری نظامی منطقهای دارد. اسرائیل در این جنگ کوشش میکند با عملیاتهای اطلاعاتی، ترور شخصیتها و سردمداران امنیتی و علمی ایران، هم روند پیشرفت برنامههای دفاعی و هستهای جمهوری اسلامی را مختل کند و هم از توسعه قدرت منطقهای ایران به ویژه در عراق، سوریه، لبنان و فلسطین جلوگیری نماید. در مقابل، ایران نیز در قالب محور مقاومت علاوه بر افزایش قدرت نظامی و موشکی، توانسته است سازمانهای نیابتی مانند حزبالله لبنان
پتانسیلهای مناطق ساحلی جنوب ایران در توسعه ارتباطات با آفریقا: از سیراف باستان تا چشمانداز پتانسیلهای مناطق ساحلی جنوب ایران در توسعه ارتباطات با آفریقا: از سیراف باستان تا چشمانداز
دکتر گلناز سعیدی عضو هیئت علمی دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC مقدمه جنوب ایران، با برخورداری از موقعیت ژئواستراتژیک ویژه در حاشیه خلیج فارس و دریای عمان، از دیرباز نقش مهمی در تجارت و تعاملات فرهنگی میان آسیای غربی، شبهقاره هند، و قاره آفریقا ایفا کرده است. این منطقه که بنادر مهمی چون بندرعباس، چابهار، بوشهر، جاسک و سیراف را در خود جای داده، نه تنها در تاریخ کهن، بلکه در فضای ژئوپلیتیک معاصر نیز از ظرفیتهای بالایی برای پیوند با کشورهای آفریقایی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی تاریخی و تحلیلی پتانسیلهای ارتباطی، اقتصادی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی مناطق ساحلی جنوب ایران با کشورهای آفریقایی، بهویژه در دوران معاصر و با چشمانداز گسترش روابط جنوب-جنوب است. بنادر تاریخی جنوب ایران و تعاملات با شرق آفریقا (با تأکید بر سیراف) بندر باستانی سیراف که در استان بوشهر واقع شده، در دورههای ساسانی و اوایل اسلام، یکی از پررونقترین
راهبرد ژئوپلیتیک فرانسه؛ از بحران اوکراین تا شناسایی فلسطین
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر و مدرس دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC در ماههای اخیر، تحولات میدانی و بحران انسانی غزه، بستر تغییرات جدی در رویکرد بازیگران اروپایی، بهویژه فرانسه، نسبت به مسأله فلسطین را فراهم ساخته است. فرانسه که در سالهای گذشته به صورت سنتی از راهحل دو دولت حمایت میکرد، اکنون با قدرت و وضوح بیشتری از تشکیل کشور مستقل فلسطین دفاع کرده و آماده شناسایی رسمی این دولت است. این موضع همزمان با ابراز عزم مشابه از سوی اسپانیا، ایرلند و نروژ، از یک سو موجی از حمایت نمادین و سیاسی در اروپا ایجاد کرده و از سوی دیگر با اعتراض و واکنش تند اسرائیل روبرو شده ،(1)و صفبندی جدیدی را میان اروپا و اسرائیل رقم زده است. این تغییر رویکرد فرانسه متأثر از چه عوامل راهبردی است؟ ۱. دلایل بنیادین فرانسه برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین الف) ریشههای راهبردی سیاست فرانسه فرانسه
قدرت نرم و سیاستهای فرهنگی، ترانزیتی و لجستیکی گرجستان
دکتر گلناز سعیدی استاد دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC مقدمه گرجستان به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود در تقاطع قارههای اروپا و آسیا، از دیرباز بهعنوان پلی حیاتی در مسیرهای ترانزیتی و تجارت منطقهای شناخته شده است. این موقعیت استراتژیک، امکان ارتباط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میان شرق و غرب را فراهم کرده و گرجستان را به یک نقطه کلیدی در کریدورهای ترانزیتی مهم تبدیل نموده است. در چند دهه گذشته، با تغییرات ژئوپلیتیکی و تحولات اقتصادی منطقه، اهمیت نقش گرجستان بهعنوان هاب لجستیکی و ترانزیتی بیش از پیش افزایش یافته است. از سوی دیگر، گرجستان در عرصه سیاستهای فرهنگی و بهرهبرداری از قدرت نرم نیز گامهای مهم و موثری برداشته است. با توجه به پیچیدگیهای منطقهای و رقابتهای فرهنگی موجود در قفقاز، دولت و نهادهای فرهنگی گرجستان تلاش کردهاند از طریق ترویج زبان، هنر، میراث تاریخی و دیپلماسی فرهنگی، جایگاه خود را در سطح بینالمللی
تحولات ژئواکونومیک در عصر هوش مصنوعی -گفتگو با دکتر عزت الله عزتی
مریم وریج کاظمی پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC پس از جنگ جهانی دوم و همزمان با گسترش رقابت ها بین ایالات متحده امریکا و چین، مفهوم ژئواکونومی پدیدار شد اما با چاپ مقاله «از ژئوپلیتیک تا ژئواکونومیک» توسط «ادوارد لوتواک» در 1990 میلادی، ژئواکونومی به طور جدی به یکی از پرکاربردترین اصطلاحات در گفتمان سیاسی-تجاری دولت ها و شرکت های چند ملیتی تبدیل گردید. در حال حاضر ایالات متحده امریکا به همراه چین و روسیه از اصلی ترین بازیگران ژئواکونومیک به شمار می آیند که می توانند با استفاده از ابزار های ژئواکونومی یعنی سیاست های تجاری، سیاست های سرمایهگذاری، سیاست های مالی و پولی، وتحریمهای اقتصادی و مالی، بر سیاست بین الملل تاثیرات عمیقی بر جا بگذارند و حتی نقشه جهان را تغییر دهند. هم اینک ابزار های ژئواکونومی توسط هوش مصنوعی از قابلیت های برخوردار شدند که توانسته یک انقلاب بزرگ اقتصادی را به
غنی سازی صفر در چارچوب تحریم صفر و تنش صفر
اسلام ذوالقدرپور کارشناس روابط بینالملل مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC سیاستگذاری خارجی در چند دهه اخیر برای برخی بازیگران کنشگر نظام جهانی به گونه ای آرمانی شده که یک سیاست و گاه یک تاکتیک خاص به عنوان هویت یا زیربنای هویت یک حکمرانی تبدیل شده است. تبدیل یک سیاست یا تاکتیک آرمانی به راهبرد سیاست خارجی یا هویت یک بازیگر در نظام جهانی، مناسبات قدرت را به شدت تنش آفرین نموده و منابع و منافع وی را محدود و شکننده میسازد. تغییر چنین الگویی یا گذار از این الگو به یک الگوی جدید در سیاستگذاری خارجی، با آسیبها و چالشهای بیشماری روبرو میگردد، زیرا رویکرد گذار به منزله تغییر هویت تفسیر میگردد. سیاستگذاری خارجی ایران در چند دهه اخیر با چنین الگوی آسیبزایی مدیریت شده است. الگویی که هر سیاست و تاکتیک سیاستگذاری خارجی بهخصوص در مقابل ایالات متحده امریکا همانند هویت یا زیربنای هویت ایرانی برسازی شده است!