درسهای یک مواجهه: ایران و جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل
دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه در هفته های گذشته شاهد بودیم که چگونه رژیم اسرائیل روند مذاکرات مشروع و صلح طلبانه مقامات کشورمان با آمریکا را به هم زد و از نگرانی اینکه توافقات دیپلماتیک نتواند منافع و اهدافش را تأمین کند، دست به حمله ای تجاوزگرانه به خاک کشورمان زد. این رژیم که در سال 2018، دونالد ترامپ را متقاعد کرده بود که از برجام خارج شود، در این حمله نیز وی را مجاب نمود تا نقاط ضعف اسرائیل را پوشش دهد و با تجهیزات نظامی برتر خود، تأسیسات هسته ای زیر زمینی ایران را هدف قرار دهد. خوشبختانه، جنگ ۱۲ روزه اخیر با هماهنگی و مدیریت ستودنی دستگاه دیپلماسی و مقامات نظامی کشور به یک درگیری تمامعیار و جنگ فرسایشی تبدیل نشد و گزارشات فوق محرمانه ای که سی ان ان به آنها دست یافته و منتشر کرده نشان می دهد حمله آمریکا نیز تأثیر مهمی بر
خلیج فارس در پرتگاه: سنجش پیامدهای منطقهای و جهانی تهاجم اخیر آمریکا به مراکز هستهای ایران
فاطمه خادم شیرازی/ پژوهشگر/ مدرس دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC تحولات اخیر ناشی از حمله ناگهانی آمریکا به مراکز هستهای ایران در فردو، اصفهان و نطنز، نهتنها مسیر پرونده هستهای ایران را وارد مرحلهای پر تنشتر کرده بلکه موازنه قوا در خاورمیانه را دستخوش تغییرات سریع و چندبُعدی نموده است. با وجود آنکه دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا پیشتر اعلام کرده بود تصمیم نهایی درباره اقدام نظامی دو هفته بعد اتخاذ خواهد شد، اما فشار میادین و تحرکات بیسابقه اسرائیل – و همچنین برخی متغیرهای داخلی امریکا – موجب شد این تصمیم زودتر از موعد علنی اعلام و بلافاصله عملی شود (1) بررسی اخبار آشکار میکند که انگیزه ترامپ از این تغییردهی زمانبندی نهتنها ارائه یک سیگنال بازدارنده فوری به تهران و بازیگران منطقهای، بلکه پاسخ به مطالبه راهبردی پنتاگون، متحدین عبری–غربی و بخشی از فشار سیاست داخلی به ویژه میان انتخابات پیشرو بوده است. تصمیم برای حمله، حتی
برای ثبت در تاریخ – جنگ تحمیلی اسراییل و دفاع مشروع ایران
حمزه صفوی عضو هیات علمی دانشگاه تهران مسأله اول اینست که ما تصویر درستی از آنچه اتفاق افتاده است داشته باشیم. آنچه رخ داد اینست که یک کشور دارای بمب اتم که که حتی بصورت نمادین عضو آن پی تی نیست و نیز اخیرا بیش از چهل هزار نفر را کشته است و در هفتاد سال گذشته به تمام همسایگان خود حمله نظامی کرده است ( اسراییل) با هماهنگی و کمک نظامی ، اطلاعاتی،امنیتی ،اقتصادی ،تکنولوژیکی و دیپلماتیک کشوری که دارای بمب هسته ای است و در یکصد سال گذشته به بیش از بیست و دو کشور جهان حمله نظامی کرده است ( آمریکا) به کشوری که دارای بمب اتمی نیست و عضوی از ان پی تی است و در حال مذاکره صلح آمیز برای بازگشت به تعهدی که آمریکا از آن خارج شده بود ( برجام ) میبود ( ایران) حمله کرده است. این حمله قوانین واضح بین المللی
اشتباهات محاسباتی اسرائیل در جنگ با ایران
دفاع ملی ایران در مقابل جنگ تهاجمی اسرائیل سید سلمان صفوی مرکز بین المللی مطالعات صلح (IPSC) رژیم تل آویو تنها دارنده سلاح هسته ای در خاورمیانه، به ایران به بهانه نابودی سایت های هسته ای و موشکی ایران حمله کرد. این تهاجم نظامی گسترده در حالی صورت گرفت که «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» (IAEA) گفته است ایران دارای هیچ برنامه سیستماتیک برای ساختن سلاح هسته ای ندارد و امریکا و ایران در حال مذاکره برای توافق جدید هسته ای بودند. تهاجم نظامی تل آویو به ایران مخالف حقوق بین الملل و پروتکل های «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» (IAEA) است. تجاوز نظامی رژیم تل آویو به ایران بر اساس محاسبه غلط در موارد ذیل است: آنها روحیه ملی گرایی ایرانی ها در مقابل دشمن خارجی را نفهمیدند. آنها فکر می کردند که ملت ایران دچار تفرقه میشود در حالی که ایران متحدتر و منسجم تر شد. صحنههای زیبایی از همبستگی
رقابت استراتژیک در خاورمیانه: جنگ اسرائیل علیه ایران و پیامدهای منطقهای آن
فاطمه خادم شیرازی / پژوهشگر/ مدرس دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC در سالهای اخیر تنشها میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی به اوج خود رسیده است؛ جنگی که ابعاد آن بیشتر به صورت جنگ نیابتی و تلاشهای سایهوار در حوزههای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی جلوه میکند، اما در مواردی نیز به شکل عملیات مستقیم و حملات محدود دیده شده است. این درگیری بیشتر ریشه در رقابت استراتژیک بر سر نفوذ منطقهای، فناوری هستهای و برتری نظامی منطقهای دارد. اسرائیل در این جنگ کوشش میکند با عملیاتهای اطلاعاتی، ترور شخصیتها و سردمداران امنیتی و علمی ایران، هم روند پیشرفت برنامههای دفاعی و هستهای جمهوری اسلامی را مختل کند و هم از توسعه قدرت منطقهای ایران به ویژه در عراق، سوریه، لبنان و فلسطین جلوگیری نماید. در مقابل، ایران نیز در قالب محور مقاومت علاوه بر افزایش قدرت نظامی و موشکی، توانسته است سازمانهای نیابتی مانند حزبالله لبنان
پتانسیلهای مناطق ساحلی جنوب ایران در توسعه ارتباطات با آفریقا: از سیراف باستان تا چشمانداز پتانسیلهای مناطق ساحلی جنوب ایران در توسعه ارتباطات با آفریقا: از سیراف باستان تا چشمانداز
دکتر گلناز سعیدی عضو هیئت علمی دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC مقدمه جنوب ایران، با برخورداری از موقعیت ژئواستراتژیک ویژه در حاشیه خلیج فارس و دریای عمان، از دیرباز نقش مهمی در تجارت و تعاملات فرهنگی میان آسیای غربی، شبهقاره هند، و قاره آفریقا ایفا کرده است. این منطقه که بنادر مهمی چون بندرعباس، چابهار، بوشهر، جاسک و سیراف را در خود جای داده، نه تنها در تاریخ کهن، بلکه در فضای ژئوپلیتیک معاصر نیز از ظرفیتهای بالایی برای پیوند با کشورهای آفریقایی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی تاریخی و تحلیلی پتانسیلهای ارتباطی، اقتصادی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی مناطق ساحلی جنوب ایران با کشورهای آفریقایی، بهویژه در دوران معاصر و با چشمانداز گسترش روابط جنوب-جنوب است. بنادر تاریخی جنوب ایران و تعاملات با شرق آفریقا (با تأکید بر سیراف) بندر باستانی سیراف که در استان بوشهر واقع شده، در دورههای ساسانی و اوایل اسلام، یکی از پررونقترین
راهبرد ژئوپلیتیک فرانسه؛ از بحران اوکراین تا شناسایی فلسطین
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر و مدرس دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC در ماههای اخیر، تحولات میدانی و بحران انسانی غزه، بستر تغییرات جدی در رویکرد بازیگران اروپایی، بهویژه فرانسه، نسبت به مسأله فلسطین را فراهم ساخته است. فرانسه که در سالهای گذشته به صورت سنتی از راهحل دو دولت حمایت میکرد، اکنون با قدرت و وضوح بیشتری از تشکیل کشور مستقل فلسطین دفاع کرده و آماده شناسایی رسمی این دولت است. این موضع همزمان با ابراز عزم مشابه از سوی اسپانیا، ایرلند و نروژ، از یک سو موجی از حمایت نمادین و سیاسی در اروپا ایجاد کرده و از سوی دیگر با اعتراض و واکنش تند اسرائیل روبرو شده ،(1)و صفبندی جدیدی را میان اروپا و اسرائیل رقم زده است. این تغییر رویکرد فرانسه متأثر از چه عوامل راهبردی است؟ ۱. دلایل بنیادین فرانسه برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین الف) ریشههای راهبردی سیاست فرانسه فرانسه
قدرت نرم و سیاستهای فرهنگی، ترانزیتی و لجستیکی گرجستان
دکتر گلناز سعیدی استاد دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC مقدمه گرجستان به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود در تقاطع قارههای اروپا و آسیا، از دیرباز بهعنوان پلی حیاتی در مسیرهای ترانزیتی و تجارت منطقهای شناخته شده است. این موقعیت استراتژیک، امکان ارتباط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میان شرق و غرب را فراهم کرده و گرجستان را به یک نقطه کلیدی در کریدورهای ترانزیتی مهم تبدیل نموده است. در چند دهه گذشته، با تغییرات ژئوپلیتیکی و تحولات اقتصادی منطقه، اهمیت نقش گرجستان بهعنوان هاب لجستیکی و ترانزیتی بیش از پیش افزایش یافته است. از سوی دیگر، گرجستان در عرصه سیاستهای فرهنگی و بهرهبرداری از قدرت نرم نیز گامهای مهم و موثری برداشته است. با توجه به پیچیدگیهای منطقهای و رقابتهای فرهنگی موجود در قفقاز، دولت و نهادهای فرهنگی گرجستان تلاش کردهاند از طریق ترویج زبان، هنر، میراث تاریخی و دیپلماسی فرهنگی، جایگاه خود را در سطح بینالمللی
تحولات ژئواکونومیک در عصر هوش مصنوعی -گفتگو با دکتر عزت الله عزتی
مریم وریج کاظمی پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC پس از جنگ جهانی دوم و همزمان با گسترش رقابت ها بین ایالات متحده امریکا و چین، مفهوم ژئواکونومی پدیدار شد اما با چاپ مقاله «از ژئوپلیتیک تا ژئواکونومیک» توسط «ادوارد لوتواک» در 1990 میلادی، ژئواکونومی به طور جدی به یکی از پرکاربردترین اصطلاحات در گفتمان سیاسی-تجاری دولت ها و شرکت های چند ملیتی تبدیل گردید. در حال حاضر ایالات متحده امریکا به همراه چین و روسیه از اصلی ترین بازیگران ژئواکونومیک به شمار می آیند که می توانند با استفاده از ابزار های ژئواکونومی یعنی سیاست های تجاری، سیاست های سرمایهگذاری، سیاست های مالی و پولی، وتحریمهای اقتصادی و مالی، بر سیاست بین الملل تاثیرات عمیقی بر جا بگذارند و حتی نقشه جهان را تغییر دهند. هم اینک ابزار های ژئواکونومی توسط هوش مصنوعی از قابلیت های برخوردار شدند که توانسته یک انقلاب بزرگ اقتصادی را به
غنی سازی صفر در چارچوب تحریم صفر و تنش صفر
اسلام ذوالقدرپور کارشناس روابط بینالملل مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC سیاستگذاری خارجی در چند دهه اخیر برای برخی بازیگران کنشگر نظام جهانی به گونه ای آرمانی شده که یک سیاست و گاه یک تاکتیک خاص به عنوان هویت یا زیربنای هویت یک حکمرانی تبدیل شده است. تبدیل یک سیاست یا تاکتیک آرمانی به راهبرد سیاست خارجی یا هویت یک بازیگر در نظام جهانی، مناسبات قدرت را به شدت تنش آفرین نموده و منابع و منافع وی را محدود و شکننده میسازد. تغییر چنین الگویی یا گذار از این الگو به یک الگوی جدید در سیاستگذاری خارجی، با آسیبها و چالشهای بیشماری روبرو میگردد، زیرا رویکرد گذار به منزله تغییر هویت تفسیر میگردد. سیاستگذاری خارجی ایران در چند دهه اخیر با چنین الگوی آسیبزایی مدیریت شده است. الگویی که هر سیاست و تاکتیک سیاستگذاری خارجی بهخصوص در مقابل ایالات متحده امریکا همانند هویت یا زیربنای هویت ایرانی برسازی شده است!
تشدید رقابت راهبردی در شرق آسیا با افزایش فروش سلاح آمریکا به تایوان
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر و مدرس دانشگاه مرکز بینالمللی مطالعات صلح IPSC رویکرد آمریکا در افزایش کمسابقه فروش تسلیحات به تایوان، بازتابدهنده تغییری چشمگیر در راهبرد بازدارندگی واشنگتن محسوب میشود. تحولات اخیر در حوزه تسلیحات و روابط آمریکا، تایوان و چین، به نقطهای حساس رسیده که ابعاد استراتژیک، امنیتی، اقتصادی و منطقهای آن، بهشدت درهم تنیدهاند.آمریکا، بهویژه در دولت اول ترامپ و حتی پس از آن، سطح فروش تسلیحات به تایوان را از سقف تاریخی فراتر برده و بازدارندگی خود را در مقابل چین تقویت کرده است. طبق گزارش رویترز، این تصمیم حاصل اجماع واشنگتن برای مقابله با تشدید فشار نظامی پکن است. همزمان، نگرانیهایی هم در خصوص میزان وفاداری آینده دولت ترامپ به تایوان و مشکلات سیاستهای مبتنی بر خودیاری و هزینهسازی برای تایوان ایجاد شده است. سیاستگذاری امنیتی آمریکا، همراه با ابزارهای قانونی نظیر تحریمهای CAATSA، نخست برای مقابله با روسیه، ایران و کره شمالی وضع
اهتمام اروپا در تداوم حمایت تمام عیار از اوکراین
علی بمان اقبالی زارچ کارشناس ارشد مطالعات اورآسیا ipsc-مرکز بین المللی مطالعات صلح پرداختن به بحران اوکراین و حمایت تمام عیار از این کشور در تقابل با روسیه هم چنان اولویت اساسی اتحادیه اروپا در کنار پیگیری راهبرد استقلال و خودمختاری دفاعی و امنیتی می باشد و سلسله اقدامات رهبران قاره سبز حکایت اهتمام و اراده تمام عیار در نزاع محور یورآتلانتیکی با مسکو می باشد؛ همزمان در عین اقدامات متنوع و متکثر برای پایان بخشیدن به این نزاع فرسایشی و هزینه مند در هر دو بعد انسانی و مادی؛ حملات هوایی؛ موشکی و پهپادی طرفین سیر صعودی طی می نماید. رهبران اروپایی در روزهای اخیر تصمیمات جدیدی در وضع تحریم های جدید و حذف محدویت طولی حملات موشکی اوکراین به عمق خاک روسیه اتخاذ نموند در همین راستا در تاریخ ۲۶ مه، فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، اعلام کرد که آلمان، ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه تمام محدودیتهای مربوط
سندروم قورباغه الگوی هویتی اعراب در سکوت مقابل کشتار شهروندان جهان عرب!
اسلام ذوالقدرپور کارشناس روابط بینالملل مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC از زمان پیدایش دولت ملت پسا صلح وستفالی، تلاش حاکمان و سیاستگذاران بر اصلاح، تغییر و همسازی هویت ملت با حاکمیت بوده است. ملتی که بنیان دولت مدرن در نظر گرفته میشود و در رهیافت پسامدرن به نام شهروند یا شهروندان دارای نقش اساسی در حکمرانی مطلوب برشمرده میشوند. بخش مهمی از فرآیند ملت سازی به برسازی هویت شهروندان وابستگی دارد که افزون بر منابع و پیشنه تاریخی هر کشور، به انگاره، نیات و اهداف حکمرانی یا همان سیاستگذاری عمومی دولت بازمیگردد. در عصر پسامدرن، هویتها در چارچوب فراملی و جهانی تعریف شده و شهروندان جهانی و حکومت جهانی را برمیسازند که هویتها بی مرز شدهاند. شهروند جهانی یا پست مدرنیست، الگویی است که اندیشمندان غربی برای گسترش هویت و استانداردهای فرهنگی و زیستی غرب در سراسر جهان بهویژه شرق و جهان اسلام طراحی و اجرا نمودهاند. استانداردهایی
سیاست متوازن پاکستان در نظام چند قطبی: رویکرد اسلامآباد در جنگ روسیه و اوکراین
فاطمه خادم شیرازی پژوهشگر و مدرس دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC سیاست خارجی پاکستان با در نظر گرفتن سه عامل کلیدی: منافع ملی در محیط منطقهای پیچیده، فشارهای ژئوپلیتیک قدرتهای بزرگ، و ملاحظات اقتصادی داخلی شکل گرفته است. یکی از ویژگیهای متمایز سیاست خارجی پاکستان در بازههای مختلف زمانی، رویکرد بیطرفی محتاطانه در مواجهه با بحرانها و تضادهای بینالمللی بوده است. این رویکرد که با هدف حفظ تعادل در روابط با قدرتهای بزرگ و همچنین تمرکز بر سیاستهای داخلی دنبال میشود، در سالهای اخیر، بهویژه پس از جنگ روسیه و اوکراین، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. – بحران اقتصادی و انرژی پاکستان جنگ روسیه و اوکراین تاثیرات اقتصادی مهمی بر پاکستان داشته است. این جنگ باعث افزایش قیمت جهانی انرژی، بهویژه گاز طبیعی شد که پاکستان بهشدت به واردات آن وابسته است و در نتیجه، هزینههای تولید، حملونقل و کشاورزی در پاکستان بالا رفت. همچنین اختلالات
سیاست فرهنگی و قدرت نرم قزاقستان
دکتر گلناز سعیدی استاد دانشگاه مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC مقدمه در جهان چند قطبی امروز، قدرت دیگر صرفاً در توان نظامی یا اقتصادی خلاصه نمیشود، بلکه توانایی تاثیرگذاری بر افکار عمومی، فرهنگ و ارزشهای دیگران نیز اهمیت یافته است؛ این نوع قدرت که جوزف نای آن را «قدرت نرم»( Soft Power) نامید، نقش مهمی در سیاست خارجی کشورها ایفا میکند. قدرت نرم بر پایه جذابیتهای فرهنگی، ارزشهای سیاسی، و مشروعیت بینالمللی یک کشور استوار است و از طریق آن میتوان بدون اجبار، رفتار سایر کنشگران را شکل داد یا متقاعد کرد. قزاقستان، بهعنوان کشوری محصور در خشکی در آسیای مرکزی، با داشتن موقعیتی ژئوپلیتیک ویژه، در دهههای اخیر تلاش کرده است تا با بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و دیپلماسی عمومی، تصویری مثبت از خود در عرصه بینالملل ارائه دهد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این کشور در تلاش بوده تا از هویت پسااستعماری عبور کرده