محمد صادق جوكار مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC چكيده: اين مقاله در صدد فهم ٢ سوال مي باشد كه چرا رويكرد اسلامگرايان راديكال(از نظر اين مقاله نوبنيادگرايان)[i] با غرب خصمانه حمله بوده و چرا برخلاف اسلام گرايان كلاسيك از شيوه هاي تروريستي جامعه محور در مبارزه با غرب بهره مي گيرند. سازماندهي اين مقاله براي پاسخ به دو سوال فوق در سه بخش است. در بخش اول براساس تعريفي که از گروههاي راديكال وضعيت خود دارند، «قالببندي ديگري»(غرب)، در نزد آنها چگونه است و چه دركي از آن دارند. در بخش دوم، به شيوه هاي تعامل با غرب بر اساس درك و دريافتشان مي پردازد و در بخش سوم كه نتيجه گيري است به جمعبندي و دلالت هاي سياستگذارانه به عنوان بهره پژوهش پرداخته مي شود. يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد كه غرب و در راس آن آمريكا در نزد گروههاي اسلام گراي راديكال در قالب