حسین زمانلو
کارشناس ارشد علوم سیاسی ترکیه
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
ترکیه بعد از انتخابات مجلس
انتخابات مجلس ترکیه در ماه گذشته و تغییر توازن قدرت در عرصه سیاست ترکیه، به طور منطقی منجر به تحولات در سیاستِ خارجی ترکیه وبه خصوص کشور های منطقه رادر پی خواهد داشت. ورود حزب دموکراتیک خلق به صفحه شطرنج بازیگران سیاسی در ترکیه و همچنین فعال شدن شاخه کرد های سوریه در مقابل تحرکات گروه تروریستی داعش و همچنین موقعیت آنها در مقابل نظام سیاسی حاکم در سوریه و همچنین رویکرد پاکسازی قومی در منطقه تحت کنترل کرد های سوریه پ ی د(PYD)، بهانه ای به دست حاکمیت ترکیه داده تا در تحولات منطقه رویکرد متفاوتی اتخاذ نماید، رویکردی که امروز حاکمیت وارتش ترکیه را برای مقابله با تهدید های داعش پشت میز تصمیم گیری نشانده است.
این تحولات در سیاست های ترکیه، در راستای عدم صدور جواز و نگاه منفی در راستای ایجاد دولت کرد تبار در مرز های این کشور به شمار می رود. با ورود نیرو های PYD به تَل اَبید و قطع ارتباط نیرو های داعش با خاک ترکیه گویا امروز سیاست ترکیه در قبال سوریه و کرد ها در حال تغییر می باشد. به ظاهر ارتش ترکیه ورود محدود و دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده را نیز دارای ریسک می داند. در واقع حزب عدالت در وضعیت فعلی با توجه به شرایط تشکیل دولت ائتلافی و علی رغم تمایل آقای اردوغان نسبت به تشکیل دولت ائتلافی و فرار سیدن انتخابات زود رس، شرایط مناسبی برای ورود به شرایط جنگی محدود در مرز خود با سوریه را ندارد. اما بازیگران مختلفی که در منطقه حضور دارند و یا اعمال نفوذ می کنند شاید شرایط دیگری را رقم بزنند. روسیه و آمریکا طی روز های گذشته با یادآوری عواقب ورود ترکیه به یک تنش نظامی در منطقه به حاکمیت جمهوری ترکیه هشدار داده اند. احزاب مخالف حز ب عدالت و توسعه نیز مخالف ورود ترکیه به یک چنین شرایط جنگی هستند، خصوصا حزب دموکراتیک خلق که با فعال شدن فعالیت های کرد های سوریه از نظر جو سیاسی در شرایط مطلوبی به سر می برد. آخرین نظر سنجی معتبری که در این خصوص انجام شده ، حاکی از عدم اقبال عمومی به مقوله ورود نظامی ترکیه به سوریه می باشد، اما با توجه به شرایط ائتلاف که بین حزب حرکت ملی و عدالت و توسعه پیش آمده و احتمال همراهی این دو در تشکیل دولت، ورود نظامی ترکیه به سوریه هنوز بر روی میز اقتدار حاکم بر ترکیه می باشد. ورود مستشار نظامی آمرکیا کریستین وورموث و ژنرال آلن نماینده ویژه اوباما در امور مربوط به داعش به آنکارا و گفتگو هایی که با مقامات ترکیه در این زمینه داشته اند نسبت به شرایط و چگونگی جلوگیری از سرایت تهدیدات داعش به ترکیه، به گزینه ها و احتمالات برخورد ترکیه با داعش در روز های پیش رو خواهد افزود. درخواست منطقه امن در مرز بین ترکیه و سوریه و حمایت از سه نیروی نظامی مخالف اسد در سوریه از گزینه های آتی و محتمل برای ترکیه می باشد. در این راستا ابتدا مهمترین مواردی که بایستی به آن توجه نمائیم را در ذیل نام می برم:
- ترانزیت انرژی شمال عراق
- کاهش مبادلات حوزه انرژی از سال 2011 به این سمت با ایران
- افزایش استفاده از انرژی های تجدید پذیر در ترکیه
- نگاه اقتصادی به مقوله داعش
- احتمال کاهش بیش از پیش آرای حزب عدالت و به همین علت افزایش احتمال ائتلاف با حزب حرکت ملی و سو دهی افکار عمومی ترکیه به مساله جنگ با داعش
- رویکرد متعادل دو حزب جمهوری و دموکراتیک خلق ها در مسایل منطقه
- توافق غرب با ایران در مسایل اتمی و لغو تحریم ها
- توافق غرب با ایران در زمینه مبارزه با تهدیدات داعش
- بحران های اقتصادی
- بروز جنبش های اجتماعی-(هم جنبش ها با زمینه های مشخص و هم جنبش های کور به علت بحران های اقتصادی)
و….
با توجه به گزینه های ذکر شده می توان این تحلیل ها را در چند وجه بررسی کرد:
وجه سیاسی
ترکیه با توجه به شرایط عدم تشکیل دولت و همچنین رویکرد منفی آقای اردوغان به مساله ائتلاف، نیاز اساسی به صدور وضعیت بحران دارد، بحران استقرار دولت بایستی به نحوی حل بگردد که منافع حزب عدالت و شخص اردوغان تامین گردد برای این منظور نزدیکی مواضع عدالت و توسعه به حزب ملی گرای حرکت ملی و خصوصا رویکرد حمایت از گروههای نظامی در شمال سوریه که بیشتر ترکمن های این منطقه را شامل می شود، نشان از نزدیکی این دو جریان راست در مسایل منطقه ای به همدیگر و در مرحله بعدی نزدیکی این دو در ائتلاف داخلی خواهد داشت. البته که شرایط منطقه و خصوصا بحث توافق هسته ای ایران در این مساله تاثیر زیادی خواهد گذاشت. برخورد دو حزب جمهوری و دموکراتیک خلق در این راستا نیز قابل تامل می باشد، در نظر داشته باشیم که سیاست های این دو حزب در مسایل منطقه رویکرد معتدلی از خود نشان داده است.
وجه اقتصادی
رکود نسبی بازار های داخلی و اقتصاد ترکیه در شرایط عدم تشکیل دولت و همچنین اشباع سرمایه در کارتل های حاضر در ترکیه، تمایل به سر ریز سرمایه با استفاده از مکانیزم های مختلف را داراست، خصوصا شرایط جنگ و حضور ترکیه در یک جنگ نیابتی، آثار منفی این رکود نسبی را از دیدگان مخاطبین مشروعیت دهنده به سیاست های حاکمیت، پنهان خواهد نمود. استفاده از پتانسیل انتقال انرژی و حق ترانزیتی که ترکیه از این راه نصیب خود می کند یکی از مواردی است که ایجاد خط حایل شمالی در سوریه رابرای ترکیه دارای اهمیت نموده است. انتقال نفت شمال عراق از طریق شمال سوریه توسط داعش که طی این دو سال انجام می گرفت و درآمد های ناشی از این مهم که برای هر دو طرف حیاتی می بود را دچار وقفه نموده است، هم اینکه اکنون نقش کردهای منطقه خصوصا در این انتقال انرژی نیز بیش از پیش گردیده واین برای حاکمیت ترکیه به عنوان خط قرمزی محسوب می شود که امروز شاهد آن هستیم که کرد ها با پیروزی در انتخابات داخلی و همچنین در شمال شرق سوریه از این خطوط قرمز عبورکرده اند. باز می توان نقش شکوفایی اقتصاد ایران بعد از برداشتن تحریم ها و تاثیرات مستقیم آن بر تحولات منطقه را در نظر گرفت. ارتباط گسترده با شمال عراق و همچنین مبارزه با تهدید داعش و محدود کردن مناطق تحت نفوذ داعش در عراق و استفاده از پتانسیل های ترانزیت بین سوریه و ایران را در شرایط پسا تحریم از مسایلی است که به عنوان متغیر های موثر در منطقه می توان از آنها نام برد.
وجه بین المللی
ائتلاف ترکیه، عربستان وقطر در مساله سوریه و حمایت از سه گروه عمده در سوریه بجای حضور نظامی و مستقیم در آن کشور از گزینه های قابل اعمال و محتمل در شرایط فعلی به نظر می رسد. خصوصا ائتلاف با احرار الشام و گروه مبارزین ترکمن در شمال وگروه ارتش آزاد شام، مثلث ابزاری بسیار مهمی رابرای ترکیه فراهم نموده است. این سه گروه پای توافق نامه نیرو های مخالف اسد را امضا نموده اند و تجربه همکاری با یکدیگر و همچنین مبارزه با داعش را به طور همزمان در پرونده خود دارند و امروز یکی از بهترین گزینه ها برای نیرو های خارجی در منطقه جهت تداوم نفوذ خود در سوریه می باشند. باز در این مرحله نقش حامی روسیه و ایران در مساله سوریه و همچنین حمایت اسرائیل از نیرو های مخالف اسد دومینوی بسیار پیچیده ای را در صحنه خاورمیانه گسترده است. حضور کم رنگ ولی موثر آمریکا در منطقه، توافق کشور های پنج به علاوه یک با ایران و حمایت روسیه از این توافق و حضور و همکاری رسمی ایران با امریکا در راستای مبارزه با تهدیدات داعش شاید فصل جدیدی را در پیش روی منطقه بگشاید. فشار نیرو های اجتماعی-سیاسی داخل ترکیه در راستای تشکیل دولت، سو گیری این کشور در منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد خصوصا اگر این چینش و ائتلاف در جهت عکس خواسته های آقای اردوغان حرکت نماید، در این صورت با توجه به عدم اقبال آنچنانی ارتش ترکیه به حضورمستقیم در شمال سوریه شاهد حضور تبلیغاتی و لوجستیکی این کشور خواهیم بود، اما حتی گزینه مذاکره برای آینده سوریه نیز بر روی میز همه بازیگران موجود می باشد، یعنی اگر بتوان منافع گروههای ذینفع را در عبور کمتر تنش آمیز از این بحران قلمداد نمود، این مذاکرات بعد از توافق ایران با غرب یکی از مواردی خواهد بود که کشور های منطقه می توانند از این مساله برای حل بحران استفاده نمایند.با این حال نقش جنبش های اجتماعی و دینی با بسترهای رادیکال و بنیاد گرایانه در منطقه و حتی در ترکیه را در شکل گیری برخورد های خشونت آمیز نبایستی فراموش نمود، چنانچه مشاهده می شود تا زمانی که جنبش های روشنگرانه و مصلحِ دینی در بین جامعه خاورمیانه و خصوصا مسلمانان ظهور و رشد ننمایند ما شاهد تداوم این خشونت ها و جنگ های فرقه ای و قومی ویرانگر خواهیم بود این نیز خود به عدم توسعه و فقر روزافزون انسان خاورمیانه ای منجر خواهد شد.
واژگان کلیدی: استراتژی ترکیه در تحولات منطقه ، استراتژی ترکیه در قبال تحولات منطقه بعد از انتخابات مجلس، نگاه ترکیه به تحولات منطقه