مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

امريكا و جهان در سالي كه گذشت

اشتراک

دكتر  مهدي مطهرنيا

آينده پژوه  سياسي  و استاد دانشگاه

اگر به مهمترين تحولات جهاني در يك سال گذشته نگاهي داشته  باشيم در حوزه سياسي تحرك جهاني براي خروج از بحران هاي بين المللي با رويكردي  ديپلماتيك و همگرايي بيشتر اراده هاي متكثر در چارچوب خرد سياسي را بايد از مهمترين سويه گيري هاي سياست  جهاني دانست.  اوج اين تحرك در ارتباط با پرونده هسته اي ايران و سپس تلاش براي حل ديپلماتيك بحران سوريه مورد توجه بود. پرواي نسبت به استفاده از ابزار ديپلماتيك در زمينه حل و فصل بحرانهاي بين المللي در اين راستا اميد به ايجاد  فضاي مثبت براي آينده را در  ميان افكار عمومي افزايش  داد. اگر چه در بحران سوريه بيش از  صد و چهل هزار كشته شد و در نوعي  خرابي هاي فراواني را سبب شد، اما  سويه گيري ها قدرت هاي بزرگ و همچنين همراهي قدرتهاي منطقه اي در سال 1392  نشان داد كه آنچه كه حسن روحاني درباره دوري از خشونت و ابزار قدرت سخت در  حل و فصل بحران هاي  بين المللي در سازمان ملل مطرح كرد  در  عينيت هاي موجود تا حدود زيادي پژواك پيدا نمود. چنانچه در مورد سوريه ما شاهد جلسه ي   ژنو دو  بوديم. اين اجلاس اگر چه با پيروزي همراه نبود، اما نقش  و شركت رژيم  بشاراسد و مخالفان وي زمينه هاي محدود كردن و  حمايت از تروريسم را فراهم كرد.

نكته ديگري و نگران كننده در نظام بين الملل بحران اوكراين بود. بحران اين كشور نشان داد كه  نظام تك -جمع قطبي در حال شكل گيري  و  محتوا پذيري است . در اين راستا سناريوي  نيمه مطلوب ايالات متحده امريكا در  استراتژي هاي امنيتي خود براي آينده متوجه ايجاد نوعي هژموني مركب براساس تنوري جوزف جوف است. آنچه اكنون رخ ميدهد  با توجه به حمايت هاي امريكا و  همراهي بسيار فرانسه، آلمان و انگلستان و ديگر كشورهاي  اروپايي از موضع اين امر  با وضعيت كنوني نشان دهنده شكل گيري  آرام آرام نظام تك -جمعي  يا  تك  چند -قطبي در جهان است كه بايد  امتحان  خود را در سال جديد  پس دهد و تا حدي  زمينه هاي  ايجاد آن در ارتباط با مقوله  بحران اوكراين خود را نشان دهد. لذا  بر  اين  باورم كه بحران اوكراين  آزمايشي بسيار  شديد در ارتباط با  شكل گيري نظام آينده جهاني است و همانگونه  كه كنفرانسهاي يالتا،  پوتسدام و تهران زمينه هاي شكل گيري نظم  جهاني پس از جنگ  جهاني دوم را  ايجاد كرد، بحران  اوكراين داراي پتانسيل هايي است كه  مي تواند زمينه  شكل گيري  نظام نوين جهاني در سال  1393 را ايجاد كند.

از  منظر اقتصاد بايد مهمترين  دستاورد سال  1393 را بايد در امريكا و خروج آرام آرام  از بحران يو گونه  اقتصادي توسط امريكا و  كنترل اقتصاد هاي ديگر جهان از  جهت  فرصت خيري اين بحران براي امريكا را بايد مد نظر قرار داد. امريكايي ها آرام آرام  توانسته اند تا حدي از بحران اقتصادي خارج شوند. اگر چه  هنوز سايه  اين بحران بر اقتصاد  ايالات متحده امريكا سنگيني ميكند، اما از سوي ديگر نيازهاي خود را به نفت خاورميانه كاملا كاهش داده اند تا بتوانند به حدودي انرژي پاك را توسعه بخشند. هم اكنون امريكا آماده ميشود تا در سال 2020  به  صادر كننده بزرگ نفت و گاز جهان تبديل گردد و تا حدي  روسيه و كشورهاي نفت  خيز  جهان را در چارچوب  سياست خود كنترل كند. اين  امر مي تواند براي كشوهاي صادركننده نفت مخاطراتي را داشته باشد.

 نكته ديگري كه با توجه به حضور امريكا در صحنه  سياسي خاورميانه  در بحران سوريه و  بحران هسته اي ايران است حركت ايالات متحده امريكا براي بازپس تعريف دكترين امنيت نهم خود در چارچوب  قدرت هوشمند تر امريكابي است. در دكترين  برخاسته از قدرت هوشمندتر امريكا  اين كشور برآن است كه دكترين رشد و گسترش دمكراسي هدايتي را جايگزين دكترين پيش دستي كند. كليد اين امر را اوباما در سخنراني مشهور خود در دانشگاه قاهره زد.  هم اكنون امريكا اين امر را در اوكراين عملياتي ميكند.  اولويت امنيتي امريكا در نظام  بين الملل بر اساس اين دكترين و اولويت استراتژيك ايالات متحده امريكا تاكيد بر قدرت نرم و گسترش دمكراسي در نظام بين الملل با اولويت هژمومي  امريكا است تا به قوام نظام تك – چند قطبي در جهان بيانجامد. به باور من در اين مسير  قدم زدن  جان كري در ميدان استقلال كيف و  حمايت از مردم اوكراين  در برابر  دولت روس گراي اوكراين  موجب ميشود تا حدود زيادي امريكا  مشروعيت عملياتي در جهت ايجاد فضاي  لازم براي اجراي مدل تك چند قطبي را در جهان ايجاد كند و بدين  ترتيب به عنوان مدير امنيتي جهان در قالب دمكراسي  خواهي بين المللي با الگوي امريكاي خود را نشان دهد. .بدين ترتيب امريكايي ها بيش از آنكه بر قدرت سخت و ثروت  خود نيروي نظامي خود تكيه كند تكيه  خود را بر قدرت  نرم خود و افزايش سطح نفوذ ابزارهاي امريكايي  خواهند برد.  در اين چارچوب  دكترين نظامي امريكا متوجه كنترل چين خواهد شد.  لذا امريكايي ها تلاش  خواهند كرد  حضور خود را با  ظهور غير  در منطقه افغانستان و پاكستان و  ميانه خليح فارس و  خليج  عدن و  همچنين  در شبه جزيره كره افزايش دهند و  زمينه همكاري بيشتري با كشورهاي مكزيك، كانادا و همچنين استراليا را دنبال كنند تا به گونه اي نوعي  لوزي را در اطراف چين ترسيم كنند. اضلاع اين لوزي  در افغانستان ، خليج فارس و  كانادا و استرااليا است  و بدين ترتيب امريكا نوعي شبه لوزي را در اطراف چين  و محاصره اين كشور ايجاد مي كند. ضمن اينكه از نظر اقتصادي  تلاش كرده است تا با صورت  ثروت  خداد داي گوناگون زمينه  ايجاد فضاي مناسب با اين معنا آماده كند.

در بعد خاورميانه  امريكا در سالهاي آينده محدود تر خواهد شد و  اسرائيل را مجبور خواهد كرد دولت خودگردان  فلسطيني را در كنار خود  بپذيرد. لذا تندروهاي اسرائيلي در خيلي از  زمينه ها بايد آمادگي كاملي را پيدا كنند.  گذشته از اين هر چه مشكلات و  مسائل ايران  و امريكا كمتر گرد و اصطكاك كاهش يابد ، عربستان تلاش  خواهد كرد سرمايه و فن خود را در كشورهاي منطقه  قويتر و  لابي خود را در اين زمينه تقويت كند.  لذا بايد ايران در جهت فشار تبليغاتي و تفاهم با عربستان و همراهي در  چارچوب  تعامل سازنده وارد شده و  لابي  ايران در غرب را هم افزايش بخشد . روسيه در سال آينده در روابط با امريكا كار سختي را پيش رو دارد. امريكايي ها  تلاش ميكند روسيه را در يك سطح پايين نگه داشته و از  سطحي قدرتي بين المللي به سطحي قدرتي منطقه اي منتقل و در اين  سطح اين كشور را تثبيت كنند.

واژگان كليدي: امريكا در سالي كه گذشت، جهان در سالي كه گذشت ، سياست خارجي امريكا در سال 92، رخدادهاي جهان در سال 92، جهان در سال 92

 

مطالب مرتبط