اسلام ذوالقدرپور
پژوهشگر ارشد روابط بینالملل
مرکز بینالمللی مطالعات صلح – IPSC
چکیده
سیاست خارجی ترکیه در دهههای اخیر ترکیبی از گرایش به ساختارهای غربی و بهرهگیری از فرصتهای شرقی بوده است. در حالی که این کشور همچنان آرمان پیوستن به اتحادیه اروپا و حفظ جایگاه خود در ناتو را دنبال میکند، همزمان کوشیده است از ظرفیتهای اقتصادی سازمان همکاری شانگهای نیز استفاده کند.
رویکرد ترکیه در قبال شانگهای نه عضویت کامل و تعهدات گسترده، بلکه حضور بهعنوان «شریک گفتوگو» بوده است؛ جایگاهی که به آنکارا امکان میدهد بدون هزینههای سیاسی سنگین، از مزایای اقتصادی این سازمان بهرهبرداری کند. این وضعیت نشاندهنده تاکتیکی حسابشده است که ترکیه با آن تلاش میکند بیشترین منفعت اقتصادی را با کمترین هزینه سیاسی به دست آورد.
افزون بر جنبههای اقتصادی، ترکیه از ارتباط خود با شانگهای بهعنوان ابزاری برای افزایش قدرت چانهزنی در برابر غرب استفاده میکند. این کشور با برجستهسازی روابط شرقی، اتحادیه اروپا و ایالات متحده را به انعطاف بیشتر در قبال مطالبات خود ترغیب مینماید.
در مجموع، ترکیه را میتوان بازیگری دانست که میان شرق و غرب در حال موازنهسازی است؛ راهبردی که از یک سو بر اولویتهای اقتصادی متکی است و از سوی دیگر اهداف راهبردی غربگرایانه این کشور را نیز حفظ میکند. اجلاس شانگهای ۲۰۲۵ در تیانجین نمونهای روشن از بهرهبرداری ترکیه از این فرصتها در راستای منافع ملی خود بود.
مقدمه
سیاستگذاری خارجی فرآیندی پیچیده است که در آن دولتها و سیاستمداران برای دستیابی به بیشترین منافع، ناگزیر به انتخاب میان گزینههای متعدد هستند. این انتخاب که «گزینش فرصت» نامیده میشود، معمولاً با دشواری همراه است، زیرا هر گزینه دارای مزایا و معایب خاص خود است.
در نظام بینالملل کنونی که بیش از پیش بر رقابتهای اقتصادی و تجاری استوار شده، سازمانهای بینالمللی نقشی مهم در تأمین منافع و تضمین بقا ایفا میکنند. در چنین شرایطی، کشورها میکوشند با پیوستن یا نزدیک شدن به این سازمانها، دسترسی خود را به بازارهای بزرگ و فرصتهای جدید افزایش دهند.
ترکیه از جمله کشورهایی است که در دو دهه اخیر با بهرهگیری از موقعیت ژئوپلیتیکی و تاریخی خود، همزمان در غرب و شرق کنشگری کرده است. این کشور در حالی که به نهادهایی چون ناتو و اتحادیه اروپا متعهد مانده، به سازمان همکاری شانگهای نیز نزدیک شده تا از فرصتهای اقتصادی آن استفاده کند.
۱. ترکیه بهعنوان بازیگر غربگرای آسیایی
بیش از ۹۷ درصد خاک ترکیه در قاره آسیا واقع شده است، اما رهبران این کشور طی یک قرن گذشته همواره هویت و آینده خود را در پیوند با اروپا تعریف کردهاند. از زمان کمال آتاتورک تا دوران رجب طیب اردوغان – به جز دوره کوتاه نخستوزیری نجمالدین اربکان – ایده «اروپایی شدن» بخش مهمی از گفتمان سیاسی ترکیه بوده است.
عضویت در ناتو، همکاری گسترده با غرب و تلاش برای پیوستن به اتحادیه اروپا مؤید همین رویکرد است. در نتیجه، ترکیه به دولتی تبدیل شده است که گرچه جغرافیای آسیایی دارد، اما سیاست و آرمان غربی را پیگیری میکند.
در این میان، دولت اردوغان کوشیده است ترکیه را بازیگری «موازنهساز» میان شرق و غرب معرفی کند. بهرهگیری از بازار گسترده شانگهای را میتوان بخشی از همین راهبرد دانست.
۲. تاکتیک «شریک گفتوگو»
ماهیت ضدغربی سازمانهایی همچون شانگهای و بریکس، با آرزوهای دیرینه ترکیه برای ادغام در ساختارهای غربی ناسازگار است. از همین رو، ترکیه ترجیح داده است بهجای عضویت کامل، جایگاه «شریک گفتوگو» یا ناظر را در این سازمانها داشته باشد.
از سال ۲۰۱۲ که ترکیه بهعنوان شریک گفتوگو در سازمان شانگهای پذیرفته شد، تاکنون تلاشی جدی برای عضویت کامل انجام نداده است. این کشور نمیخواهد در تقابل آشکار با غرب قرار گیرد و در عین حال نمیخواهد فرصتهای اقتصادی شرق را نیز از دست بدهد.
به بیان دیگر، رویکرد ترکیه در قبال شانگهای ابزاری و حسابشده است: بهرهبرداری اقتصادی بدون تعهد سیاسی سنگین.
۳. بهرهگیری از فرصتهای اقتصادی بدون هزینههای سیاسی
سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۱ شکل گرفت و بهتدریج به یکی از بزرگترین ساختارهای اقتصادی – سیاسی جهان تبدیل شد. این سازمان امروزه حدود ۲۴ درصد از مساحت زمین، ۴۲ درصد جمعیت جهان و یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهانی را دربر میگیرد.
چنین ظرفیتی موجب شده است بسیاری از کشورها به دنبال بهرهبرداری از این بازار بزرگ باشند. ترکیه نیز تلاش دارد در چارچوب جایگاه «شریک گفتوگو»، بدون ورود به تعهدات سیاسی سنگین، از مزایای اقتصادی آن استفاده کند.
در واقع، ترکیه در پی «منافع اقتصادی بدون هزینه خروج از محور غربی» است. این راهبرد برای آنکارا امکان میآورد که هم در ناتو بماند و هم از فرصتهای شانگهای بهره ببرد.
۴. سازمان شانگهای بهعنوان «کارت فشار»
ترکیه تنها به دنبال منافع اقتصادی از سازمان شانگهای نیست، بلکه آن را بهعنوان ابزاری برای افزایش قدرت چانهزنی در برابر غرب نیز به کار میگیرد.
هرگاه روند مذاکرات عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا با موانع روبهرو شده یا آمریکا در فروش تسلیحات پیشرفته به آنکارا تردید نشان داده، ترکیه بر روابط خود با شانگهای و شرق تأکید بیشتری کرده است. بدین ترتیب، شانگهای به یک «کارت فشار» در برابر غرب تبدیل شده است.
ترکیه خود را «دروازه شرق به غرب» میداند و میکوشد از این موقعیت ژئوپلیتیکی برای دستیابی به منافع بیشتر استفاده کند. حضور همزمان در نهادهای غربی و همکاری محدود با شانگهای این امکان را برای آنکارا فراهم میآورد.
جمعبندی
انتخاب در سیاست خارجی همواره دشوار است، زیرا کشورها باید از میان گزینههایی با مزایای نسبی مشابه دست به گزینش بزنند. ترکیه نمونهای روشن از چنین وضعیتی است.
این کشور با وجود پایبندی به نهادهای غربی و آرزوی دیرینه عضویت در اتحادیه اروپا، از سازمان همکاری شانگهای نیز بهعنوان یک فرصت اقتصادی و سیاسی استفاده میکند. با این حال، جایگاه آنکارا در شانگهای محدود به «شریک گفتوگو» بوده و هدف نهاییاش همچنان همگرایی با غرب باقی مانده است.
اجلاس شانگهای ۲۰۲۵ در تیانجین فرصتی دیگر برای ترکیه بود تا از ظرفیتهای اقتصادی این سازمان بهره گیرد، در حالی که همچنان به اهداف راهبردی غربگرایانه خود پایبند است. این وضعیت نشان میدهد که سیاست خارجی ترکیه بیش از هر چیز بر موازنه میان شرق و غرب و اولویت دادن به منافع اقتصادی استوار است.