مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رقابت های ژئوپلیتیکی در مدیترانه: کریدور ترکیه – ایتالیا – تونس

اشتراک

 

مریم وریج کاظمی

پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

 

منطقه دریای مدیترانه در حال تبدیل شدن به یکی از نظامی ترین مناطق جهان است، زیرا کشورهای ساحلی و قدرت های خارجی به جهت تسلط بر ذخایر و ترانزیت انرژی در حال تقویت حضور دریایی خود در این منطقه هستند. رقابت بین دولتی در مدیترانه به طور آشکارا ژئوپلیتیکی می شود زیرا مشارکت های اقتصادی ناشی از ذخایر گاز به اتحادهای سیاسی-نظامی تبدیل شده است، از این رو ذخایر گاز طبیعی مدیترانه همچنان رقابت های ژئوپلیتیکی منطقه ای را تشدید می کند.

 در این بین ترکیه، مصر، فرانسه و ایتالیا – چهار کشور بزرگ حوزه مدیترانه – درگیر یک بازی بزرگ جدید برای منابع انرژی و مسیرهای حمل و نقل تجاری منطقه هستند. خط گسل ژئوپلیتیکی بین این چهار کشور، مشارکت عمیق‌تر بین فرانسه و مصر که مخالفت حضور ترکیه هستند را نشان می‌دهد، در حالی که ایتالیا، که منافع انرژی شرق مدیترانه خود را تقسیم می‌کند، همسویی دورتری با ترکیه بر اساس تلاقی منافع در لیبی و کشورهای الجزایر و تونس داشته است. با این حال، مداخله ترکیه در سال 2020 در جنگ داخلی لیبی، محاسبات استراتژیک ایتالیا را تغییر داد(1).

ایتالیا پیش از این در سال 2018 به فرانسه در شرق مدیترانه نزدیک شده بود تا خطرات ناشی از دخالت ترکیه برای منافع انرژی خود در قبرس را کاهش دهد. در حالی که ترکیه شروع به استفاده از موقعیت خود به عنوان ضامن امنیتی طرابلس برای به دست آوردن قراردادهایی در بخش انرژی و توسعه زیرساخت های لیبی می کند. به نظر می رسد ایتالیا در آستانه نقطه عطفی است که ممکن است از ترکیه به سمت مشارکت استراتژیک مدیترانه ای با فرانسه و مصر برود. از آن سو، اسپانیا برای تنظیم مجدد و دقیق سیاست خارجی خود در پرتو این تحولات جهت حفظ منافع اقتصادی و امنیتی خود در لیبی و منطقه مدیترانه با موانعی مواجه است(2).

به نظر می رسد توسعه انرژی و ارتباطات تجاری با کشورهای تونس، الجزایر و لیبی، منافع مشترک اصلی بین ایتالیا و ترکیه را تشکیل داده باشد زیرا هر یک به دنبال توسعه حضور اقتصادی بیشتر در شمال آفریقا و بقیه نواحی قاره آفریقا هستند. با این حال علیرغم نزدیکی ایتالیا به سواحل شمال آفریقا، فرانسه همچنان بازیگر خارجی مسلط در کشورهای تونس، الجزایر و لیبی محسوب می شود، منطقه ای که با گسترش گسترده شبکه های جاده ای، به سرعت به دروازه زمینی برای روابط تجاری اروپا و آفریقا تبدیل می شود. 

بی شک، هم افزایی ژئوپلیتیکی بین ایتالیا و ترکیه در حال ایجاد یک کریدور حمل و نقل تجاری ترکیه-ایتالیا-تونس است که می تواند الگوهای تجارت بین اروپا، آفریقا و خاورمیانه را دوباره شکل دهد. کریدور ترکیه-ایتالیا-تونس که در مرکز دریای مدیترانه قرار دارد، یک قوس ارتباط تجاری از مغرب به دریای سیاه را تشکیل می دهد. هسته مرکزی کریدور، بندر تارانتو است که در انتهای جنوبی شبه جزیره ایتالیا، در قلب استراتژیک دریای مدیترانه واقع شده است. اتصال دریایی تارانتو به تونس که توسط اپراتور بندر ترکیه اداره می شود، همزمان با اتصال سواحل شمال آفریقا به مراکز تولیدی ایتالیا، آلمان و شمال اروپا از طریق ایتالیا و سیستم های ریلی سریع اروپا، بخش اصلی مسیر حمل و نقل اروپا به آفریقا را تشکیل می دهد. از بنادر تونس، این کریدور می‌تواند از طریق الجزایر به بزرگراه ترانس صحرا متصل شود و به طور بالقوه کریدور ایتالیا و ترکیه اروپا به آفریقا را به سمت جنوب تا غرب آفریقا تا لاگوس، نیجریه گسترش دهد(3).

بزرگراه‌ها و یا کریدورهای دریایی در این پروژه بسیار بزرگ به عنوان کاتالیزوری برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کل منطقه و همچنین برای ادغام منطقه‌ای عمل می‌کنند که نه تنها سواحل شرقی، جنوبی و شمالی مدیترانه را به هم متصل می‌کند، بلکه با سیستم حمل و نقل موجود مدیترانه نیز تقویت، تکمیل و هم افزایی ایجاد خواهد کرد و در خدمت اتصال شبکه حمل و نقل فرا اروپایی به شبکه حمل و نقل فرا مدیترانه‌ای قرار می‌گیرد که در نتیجه تبادلات بین دو ساحل شمال و جنوب دریای مدیترانه را تسهیل می شود. علاوه بر این، این پروژه زنجیره‌های حمل و نقل بار و لجستیک را بهینه کرده و حمل و نقل دریایی را در زنجیره لجستیک جهانی ادغام می‌کند تا به تقویت رقابت جهانی در مدیترانه کمک نماید(4).

همزیستی ژئوپلیتیکی بین ایتالیا و ترکیه در قالب کریدور اقتصادی ترکیه-ایتالیا-تونس نویدبخش پیکربندی مجدد الگوهای تجارت بین اروپا، آفریقا و خاورمیانه است که می تواند با در بر گرفتن کشور مالت و تونس به عنوان گره‌های کلیدی ترانزیت، به یک اتحاد ژئوپلیتیکی جدید به رهبری ایتالیا و ترکیه در حوزه مدیترانه مرکزی نیز دامن بزند. این اتحاد جدید، دستاوردی ژئوپلیتیکی برای ایجاد تعادل مجدد ایتالیا به سمت حوزه وسیع‌تر مدیترانه است، جایی که رم استقلال استراتژیک خود را به ویژه در چرخش خود به سمت آفریقا، اعمال کرده است.

 آنچه که مشخص است در حالی که ایتالیا سه ستون سنتی سیاست خارجی خود – اروپاگرایی، آتلانتیک‌گرایی و مدیترانه‌گرایی – را حفظ می‌کند، اما تلاش می کند تا با تبدیل شدن به یک بازیگر اصلی در حوزه وسیع‌تر مدیترانه، جایگاه جهانی خود را ارتقا دهد. از این رو ایتالیا با به چالش کشیدن سلطه فرانسه در آفریقا، رابطه‌ای سودمند و متقابل با ترکیه ایجاد کرده است که همزمان به دنبال افزایش نفوذ خود در آفریقا می باشد.

ضمن اینکه در چارچوب همزیستی ایتالیا و ترکیه، ارتباط تجاری با کشورهای مغرب مرکزی، تونس، الجزایر و لیبی، یک منفعت مشترک مهم بین رم و آنکارا را تشکیل می‌دهد، زیرا هر دو به دنبال توسعه حضور اقتصادی بیشتر در شمال آفریقا و بقیه قاره آفریقا هستند. با وجود نزدیکی ایتالیا به سواحل شمال آفریقا، اما فرانسه همچنان بازیگر خارجی غالب در مغرب به شمار می آید، منطقه‌ای که با گسترش شبکه‌های جاده‌ای پرسرعت در سراسر قاره، به طور قابل توجهی به دروازه زمینی برای روابط تجاری اروپا و آفریقا تبدیل می‌شود. در حالی که ایتالیا در تبدیل شدن به دومین تولیدکننده بزرگ اروپا از فرانسه پیشی گرفته است، ارزش تولیدات فروخته شده آن تقریباً یک سوم از ارزش فرانسه بیشتر است. به نظر می رسد توسعه روابط اقتصادی ایتالیا در شمال آفریقا و بقیه قاره آفریقا به دلیل نفوذ بیش از حد فرانسه بر الگوی ارتباط تجاری آفریقا-مدیترانه محدود شده باشد. از این رو قرار دادن ایتالیا در مرکز مسیرهای تجاری مدیترانه‌ای که اروپا را به آفریقا و خاورمیانه متصل می‌کند، نیروی محرکه اصلی تغییر جهت سیاست خارجی ایتالیا و اعمال استقلال استراتژیک آن بوده است.

از آن سو، ترکیه با چالشی حتی دشوارتر در حوزه مدیترانه از سوی رقبای خود یعنی فرانسه و امارات متحده عربی، روبرو است. در حال حاضر این کشور بیش از 26 سفارتخانه را به عنوان بخشی از تلاش خود برای گسترش ردپای اقتصادی و سیاسی اش را در سراسر قاره افریقا افتتاح کرده است. به هر حال با وجود ایجاد مسیرهای تجاری و سرمایه‌گذاری قابل توجه در آفریقا، توانایی ترکیه برای ایجاد ارتباط تجاری بین منطقه‌ای خود از طریق شمال آفریقا در غرب مدیترانه توسط مراکش و در شرق مدیترانه توسط مصر – که هر دو روابط اقتصادی و نظامی عمیقی با فرانسه و امارات متحده عربی دارند – با مانع مواجه شده است(5).

این در حالیست که ترکیه با معکوس کردن روند جنگ داخلی لیبی از طریق توانمندسازی دولت مستقر در طرابلس در برابر نیروهای مخالف تحت حمایت مصر، امارات متحده عربی، فرانسه و روسیه، جایگاه خود را به عنوان یک قدرت بزرگ در شمال آفریقا تثبیت کرده است. حضور قابل توجه نیروی هوایی آنکارا در پایگاه هوایی الوطیه و حضور دریایی در سواحل این کشور، نفوذ آنکارا را در تونس و همچنین در الجزایر افزایش داده است.

چشم انداز

بی تردید کریدور اقتصادی ترکیه-ایتالیا-تونس شروع به بازنویسی قوانین ژئوپلیتیکی در حوزه مدیترانه کرده است از این رو با حضور رو به رشد ترکیه و ایتالیا در آفریقا شاهد افزایش همکاری های امنیتی خواهیم بود. اگرچه کریدور اقتصادی ترکیه- ایتالیا-تونس از توانایی بالایی برای اتصال تجاری بین سه قاره آسیا و اروپا و افریقا برخوردار است اما تحت این شرایط، ظهور مناطق استراتژیک جدید در آفریقا به خصوص مناطق شمالی آن دور از ذهن نخواهد بود که این موضوع می تواند به افزایش رقابت کشورهای دیگر همچنین ایجاد اتحاد چند جانبه برای مقابله با نفوذ رو به رشد ترکیه و ایتالیا در منطقه بیانجامد که تبعات امنیتی و دفاعی گسترده ای را در پی خواهد داشت.

 

 

کلید واژگان: مدیترانه، رقابت ژئوپلیتیکی، ترکیه، ایتالیا، کریدور اقتصادی، مریم وریج کاظمی

1-https://ufmsecretariat.org/project/motorway-of-the-sea-mos-turkey-italy-tunisia-project/

2-https://decode39.com/5527/italy-mena-turkey-libya-tunisia/

3-https://www.wathi.org/italy-and-turkeys-europe-to-africa-commercial-corridor-rome-and-ankaras-geopolitical-symbiosis-is-creating-a-new-mediterranean-strategic-paradigm-aies-october-2020

4-https://www.aa.com.tr/en/europe/-new-deal-can-special-economic-zones-revive-italy-s-south/3021779

5-https://www.dailysabah.com/business/economy/turkiye-italy-summit-poised-to-unlock-new-avenues-for-cooperation

مطالب مرتبط