مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

معرفی کتاب جایگاه استراتژیک تنگه باب المندب از مریم وریج کاظمی

اشتراک

کتاب جایگاه استراتژیک تنگه باب المندب از مریم وریج کاظمی توسط انتشارات مرکز آموزشی و پژوهشی شهید سپهبد صیاد شیرازی منتشر شد. این پژوهش ابتدا به بررسی فضای پیرامونی تنگه باب المندب از جهت موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک کشورهای یمن(در منطقه شبه جزیره عربستان) و جیبوتی(در منطقه شاخ آفریقا) به عنوان دروازه های ورودی این تنگه به همراه متغیرهای دریای سرخ و کانال سوئز می پردازد و علل حضور بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در فضای پیرامونی باب المندب به خصوص در ایجاد بحران یمن را مورد ارزیابی قرار می دهد.

در خلاصه ای از این کتاب می خوانیم؛ با توجه به اینکه تنگه باب المندب مهمترین ارتباطش با مناطق نفت خیز و مصرف کنندگان انرژی است، بی شک تامین امنیت برای ترانزیت انرژی در اولویت کشورهای پیرامونی آن قرار دارد. از این رو با افزایش مراودات تجاری-اقتصادی در سطح جهان و به دنبال آن نیاز به منابع انرژی خاور نزدیک بزرگ، موضوع مسیرهای ترانزیت انرژی نفت و گاز به مهمترین شرح وظایف دولت های دارنده ذخایر انرژی همین طور کشورهای مصرف کننده صنعتی برای دسترسی آسان و امن تبدیل شده است. بدین ترتیب تنگه باب المندب بستر مساعدی را برای رقابت های ژئوپلیتیکی قدرتهای فرامنطقه ای در جهت کنترل و تسلط فضای پیرامونی تنگه باب المندب به وجود آورد تا از طریق آن کُدهای ژئوپلیتیکی خود را پیگیری و عمق استراتژیک خود را گسترش دهند. بخشی از این استراتژی منجر به تحولات پرتنش داخلی در یمن به عنوان کشور کلیدی این تنگه شده است.

با این حال مهمترین بازیگران در صحنه ژئوپلیتیکی باب المندب ایالات متحده امریکا و متحدانش به همراه چین، عربستان سعودی و ایران هستند. از دلایل اصلی حضور ایالات متحده امریکا در این منطقه می توان به همگرایی منافع ژئوپلیتیک مشترک با متحدانش و تامین امنیت راههای ترانزیت آبی-زمینی، نظارت بر ایران و کنترل چین به منظور جلوگیری از تسلط بر قاره آفریقا، در نهایت توسعه هژمون در آفریقا و شبه جزیره عربستان اشاره کرد.

چین بازیگر دیگر این صحنه ژئوپلیتیکی به شدت بر منافع اقتصادی-تجاری خود تاکید دارد و در حال گسترش بازارهای جهانی خود در قاره آفریقا با هدف طرح توسعه «جاده ابریشم قرن ۲۱» است. چین تا به امروز سرمایه گذاری قابل توجهی در شاخ آفریقا و نواحی داخلی این قاره انجام داده است، بدین ترتیب هرگونه ناامنی در منطقه باب المندب اهداف اقتصادی-امنیتی چین را با چالش مواجه می سازد. از این رو چین سعی کرده تا با ایجاد پایگاه در کشور کوچک و آرام جیبوتی به توسعه قدرت نرم خود در قاره آفریقا و به موازات آن جنوب اروپا ادامه دهد و منافع اقتصادی و سرمایه گذاری ها خود را حفظ و ارتقاء بخشد.

عربستان سعودی دیگر بازیگر منطقه باب المندب به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت در جهان به دو تنگه هرمز و باب المندب برای تجارت دریایی متکی است. تنگه هرمز که خلیج فارس را با اقیانوس هند پیوند می دهد به دلیل تنش بین ایالات متحده امریکا و ایران و همچنین ایران با عربستان سعودی نقطه ناامنی برای تجارت دریایی این کشور به حساب می آید البته تنگه باب المندب نیز جایگزین امنی برای هرمز نیست، این دو آبراه بین المللی به طور فزاینده ای بر هم تاثیرگذارند به طوری که بحران در یکی از آبراه ها می تواند پیامدهای سیاسی-نظامی برای دیگر آبراه به وجود آورد. با این حال عربستان سعودی برای حل معضل کریدور تجاری-دریایی خود درصدد کنترل ساحل غربی یمن از طریق نیروهای نیابتی خود است و این موضوع یمن را به مرکز تنش و بحران تبدیل می کند.

 از سوی دیگر رقابت ژئوپلیتیک-ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک عربستان سعودی با ایران برای توسعه منافع اقتصادی-سیاسی در شرق افریقا، نقش باب المندب و فضای پیرامونی آن را برجسته می کند. این در حالیست که امارات و عربستان سعودی به همراه قطر و ترکیه در حال تدارک برای ایجاد پایگاه های دائمی در آنجا هستند. همچنین ایران به عنوان یک بازیگر موثر و قدرتمند منطقه ای که در طی قرن ها ژئوپلیتیک دریایی خود را در منطقه گسترش داده بود در حال معماری ساختار امنیتی جدید خود در منطقه شرق آفریقا و رقابت در تجارت و بازار فروش محصولات است. 

اسرائیل نیز خواهان تاثیرگذاری بر سیاست کشورهای باب المندب برای شکل گیری اتحاد ضد ایرانی است. این رژیم با فشار بر روی عربستان سعودی و امارات متحده عربی تحت عنوان ائتلاف سعودی، تلاش کرد که چندین کشور شرق آفریقا از جمله سودان از نزدیکی با ایران فاصله بگیرند و نیروهای خود را در تلاش ائتلاف سعودی در جنگ نیابتی یمن فعال نماید. این مسئله را می توان به رقابت بازیگران خلیج فارس نیز تعمیم داد. به هر حال امارات متحده عربی به همراه عربستان سعودی از مواضع ایران در تنگه هرمز نگرانند و اینکه ایران بخواهد در تنگه باب المندب هم حضور موثر داشته باشد، آنان را به راههای برای تقویت رویکرد مشترک نسبت به یک چالش مشترک، به سمت اسرائیل سوق می دهد.

در مجموع بررسی و ارزیابی فعالیت های بازیگران مطرح در تنگه باب المندب می تواند به ما درک بهتری از جایگاه منحصر به فرد این تنگه در استراتژی قدرت های منطقه ای و بین المللی بدهد.

 

مطالب مرتبط