سعید بهبودی نژاد
دکتری حقوق بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
ایده تبدیل مرزها به نقاط اتصال بین کشورها و قاره ها در سال های اخیر مورد توجه کارشناسان حقوق بین الملل از دیدگاه ژئوپلتیک قرار گرفته است و اینکه چطور پروژه های که جنبه ژیوپلتیکی دارند میتوانند در حوزه حقوق بین الملل هم قرار بگیرند به عنوان مثال و در این راستا پروژه های متعددی برای ایجاد کریدورهای اقتصادی بین آسیا و اروپا در حال انجام است را نام برد . دو نمونه مهم عبارتند از ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) و کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) .اگرچه هر دو برای ایجاد شبکه های اقتصادی یکپارچه ای طراحی شده اند که از مرزها فراتر می روند، اما بعید است که واقعیت رقابت ژئوپلیتیکی و جنبه های حقوقی آن را تغییر ندهند. در واقع، BRI و IMEC ممکن است به دلیل رقابت بین ایالات متحده و چین، توزیع نابرابر مزایا بین شرکت کنندگان در هر دو پروژه و سیاست کلی آنها در شمول و حذف، تنش بین دولت ها را تشدید کنند و در اینجا هست که پای حقوق بین الملل و ژئوپلیتیک به میان کشیده میشود . در منطقه خاورمیانه، که قرار است هر دو کریدور BRI و IMEC از آن عبور کنند، موضوع اختلافات مرزی چه زمینی و چه دریایی از لحاظ حقوق بین الملل وجود دارد. این اختلافات اغلب در زمان بی ثباتی منطقه ای مطرح می شود.
ابتکار کمربند و جاده و ایمک دیدگاههای مشابه ولی در عین حال رقابتی
ابتکار کمربند و جاده و ایمک هر دو از تحولات نو در دهه اخیر بین الملل هستند، اگرچه اولی یک دهه قبل از دومی راه اندازی شده است . ابتکار کمربند و جاده یک پروژه توسعه ای با زیرساخت جهانی است که توسط رئیس جمهور چین شی جین پینگ در سال 2013 راه اندازی شد که گاهی اوقات از آن به عنوان جاده ابریشم جدید یاد می شود. اما ایمک آخرین مجموعه از ابتکارات تحت رهبری ایالات متحده با هدف ادغام شرکای خاورمیانه و جنوب آسیا این کشور در یک بلوک ژئواکونومیک واحد است. این ایده برای نخستین از اجلاس سران G20 در دهلی نو که در سپتامبر 2023 برگزار شد به جهان معرفی شد.
کمربند و جاده با هدف قرار دادن چین به عنوان یک رهبر جهانی در توسعه زیرساخت ها و همکاری های اقتصادی، در سراسر آسیا، خاورمیانه، آفریقا، اقیانوسیه و آمریکای لاتین گسترش یافته است. چین بیش از 1 تریلیون دلار در اقتصاد کشورهای درگیر در این پروژه سرمایه گذاری کرده است، که بخش عمده ای از این بودجه در زیرساخت های حمل و نقل سنتی (مانند بنادر، جاده ها و راه آهن) و پروژه های انرژی صرف شده است. تا اواخر سال 2023، 155 کشور برای BRI ثبت نام کرده بودند.
این ابتکار کمک کرد که در اوایل سال 2016، چین به بزرگترین سرمایه گذار خارجی در خاورمیانه تبدیل شد و 29.7 میلیارد دلار برای سرمایه گذاری های جدید در منطقه در مقایسه با سرمایه گذاری های 7 میلیارد دلاری ایالات متحده متعهد شد. مصر، ایران، اسرائیل، عمان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی سایت های اصلی توسعه بندر و زیرساخت چین در منطقه هستند. علاوه بر این، مصر، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و اسرائیل (علیرغم اینکه با فشار دیپلماتیک ایالات متحده برای بازنگری مواجه شده اند) توافقاتی را با شرکت های چینی برای توسعه زیرساخت های مخابراتی امضا کرده اند.
یکی از دستاوردهای مهم پکن، که تا حد زیادی با جاهطلبیهای BRI آن همخوانی داشت، نزدیکی ایران و عربستان سعودی با میانجیگری چین بود که در مارس 2023 به امضا رسید. پروژه ها، از جمله مسیرهای حمل و نقل و زیرساخت های حیاتی را شامل می باشد . این هماهنگی خطرات و عدم قطعیت های ژئوپلیتیک بالقوه را کاهش می دهد و در عین حال همکاری در انرژی را تقویت می کند و مشارکت ها را در مسیرهای کلیدی BRI متنوع می کند. چین با ایجاد روابط با تهران و ریاض و قرار گرفتن خود به عنوان یک قدرت تثبیت کننده در منطقه، تلاش میکند به طور بالقوه می تواند برتری نسبی نسبت به ایالات متحده کسب کند.
در مورد ایمک باید گفت که ، این یک پروژه زیرساخت اقتصادی در مقیاس بزرگ است. عربستان سعودی، اتحادیه اروپا ، هند، امارات متحده عربی، فرانسه، آلمان، ایتالیا و ایالات متحده همه یک یادداشت تفاهم با طرح کلی شبکه ترانزیت کشتی به ریل برای تکمیل وضعیت موجود راه های حمل و نقل دریایی و جاده ای امضا کردند. این پروژه که هدف آن اتصال هند به اروپا از طریق خاورمیانه است، شامل دو کریدور مجزا است: کریدور شرقی که هند را به خلیج فارس و کریدور شمالی که خلیج فارس و خاورمیانه را به اروپا متصل می کند. زیرساخت های فیزیکی آن شامل خطوط راه آهنی است که امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن و اسرائیل را به اروپا متصل می کند، همچنین کابل های داده و برق برای تقویت اتصال دیجیتال و خطوط لوله برای صادرات هیدروژن پاک بین هند، خاورمیانه و اروپا جز برنامه های آتی آن میباشد .
ایمک تا حدی بسیار زیادی توسط ایالات متحده برای رقابت با BRI در نظر گرفته شده بود BRI به چین اجازه داد تا دامنه اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود را گسترش دهد، به ویژه در مناطقی که ایالات متحده به طور سنتی دارای نفوذ قابل توجهی است. منطقه غنی از انرژی خلیج فارس که به طور ایده آل بین آبراه های حیاتی دریای سرخ و تنگه هرمز واقع شده است، منطقه حیاتی رقابت بین واشنگتن و پکن است. اگرچه عربستان سعودی و امارات ممکن است این دیدگاه را نداشته باشند، ایمک فرصتی حیاتی برای مقابله با نفوذ سریع پکن در منطقه خلیج فارس در اختیار واشنگتن قرار می دهد. مشارکت متحدان کلیدی ایالات متحده مانند اتحادیه اروپا و هند در ایمک به طور بالقوه می تواند منجر به همکاری و هماهنگی بیشتر بین آنها و کشورهای خلیج فارس شود و به واشنگتن اجازه می دهد تا به طور موثرتری با نفوذ چین در منطقه مقابله کند.
با در نظر گرفتن این رقابت است که ایمک همچنین اسرائیل و اردن، دو کشور غیر امضاکننده پیمان مودت را به هم متصل خواهد کرد. ایمک به دنبال این خواهد بود که بر اساس توافقنامه ابراهیم امضا شده بین اسرائیل از یک سو و بحرین، مراکش، سودان و امارات از سوی دیگر را تقویت کند . همچنین ایده ایجاد هم افزایی بیشتر بین اسرائیل و جهان عرب را نظارت و در عین حال ادامه ارائه یک جایگزین تحت رهبری ایالات متحده برای کمربند راه چین است.
بر خلاف BRI، که ده ساله پیش آغاز شده است، IMEC هنوز در مراحل اولیه خود است. و برخلاف BRI که از تصمیم گیری متمرکز سود می برد، ماهیت متنوع IMEC چند کشوری تصمیم گیری را کند و پیچیده می کند. برنامه ریزی شده است که این کریدور یک طرفه باشد، و در درجه اول هند را به اروپا متصل می کند (BRI چند جهته است) و شامل توافقات و همکاری چندین کشور با سیستم های قانونی، سیاست ها، پروتکل های حمل و نقل و مقررات متفاوت است. ایمک تقریباً شامل بیست کشور است که هر کدام دارای مجموعه ای از منافع، اولویت ها و فرآیندهای بوروکراتیک خاص خود هستند، در حالی که BRI چین محور است. علاوه بر این، IMEC ممکن است همان گستره فرصتهای توسعه را که BRI در بر میگیرد، نداشته باشد.
موانع تحقق کامل
عوامل متعددی مانع پیشرفت پروژه های کریدور اقتصادی به ویژه در خاورمیانه می شود. این پروژه ها نمی توانند به تداوم بی ثباتی سیاسی و تنش های اساسی در منطقه از جمله درگیری بین اسرائیل و ایران رسیدگی کنند. ، این واقعیت است که کارزار نظامی اسرائیل در نوار غزه تلاش های ایالات متحده برای عادی سازی روابط بین اسرائیل و چندین کشور عربی را ناکام گذاشته است، رقابت بین عربستان و ایران و چندین موضوع مرزی باقی مانده بین خود کشورهای عربی همچنان از موانع پیشرو است. همچنین کشورهایی مانند مصر، عراق، عمان و ترکیه با حذف خود از پروژه ایمک دلخور هستند و با آن مشکل دارند، یا گاهی اوقات بدون توجه ، مانند عربستان سعودی و امارات مشارکت در هر دو پروژه ایمک و کمربند راه را انتخاب می کنند .
جنگ در سایه ادامه دار بین ایران و اسرائیل، مسلماً مهم ترین تهدید برای ثبات خاورمیانه است. اسرائیل به صورت دوره ای گروه های شبه نظامی وابسته به ایران را در سراسر منطقه بمباران می کند. و اگرچه خود ایران تاکنون از دخالت مستقیم در جنگ حماس و اسرائیل که در 7 اکتبر 2023 آغاز شد اجتناب کرده است، شبه نظامیان همسو با ایران در نوار غزه، لبنان و یمن اسرائیل را با حملات موشکی وپهپادی همچنان هدف قرار میدهند. علاوه بر این، جنبش انصارالله یمن (همچنین به عنوان حوثی ها شناخته می شود) در پاسخ به حمله اسرائیل به غزه، حملاتی را به کشتی های کشتیرانی تجاری در دریای سرخ انجام داده است. در نتیجه این اقدامات و تهدیدهای ایران به بستن دریای مدیترانه، آمریکا و متحدانش حضور دریایی خود را در منطقه را تقویت کرده و به پایگاههای انصارالله در یمن حمله میکند . عدم اطمینان فزاینده در مورد امنیت مسیرهای تجاری اصلی منطقه و همچنین افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، پیشرفت پروژه های کریدور اقتصادی را با مشکلات جدی مواجه کرده است.
وقتی صحبت از BRI بهطور خاص به میان میآید، رقابت بین تهران و ریاض نیز میتواند مسیرهای تجاری را مختل کند و ابهاماتی را برای کشتیرانی و حملونقل ایجاد کند. اگرچه چین میانجیگری برای برقراری روابط میان ایران و عربستان سعودی بود، اما این توافق خطر یک بحران منطقهای ناشی از برنامه هستهای ادامهدار تهران یا بروز خشونتهای دیگر بین گروههای مورد حمایت عربستان و ایران در یمن را کاهش نداده است. نگرانیهای اقتصادی ناشی از تنشهای ژئوپلیتیکی میتواند بر تصمیمات سرمایهگذاری و مشارکتهای اقتصادی مرتبط با BRI تاثیر بگذارد و منجر به تأخیر یا رها شدن پروژههای زیرساختی برنامهریزیشده شود.
وضعیت IMEC نیز مشابه است. ایالات متحده استراتژی IMEC خود را بر دستیابی به صلح بین اسرائیل و همسایگان عرب خود متمرکز کرده است. اگرچه نشانه هایی از حرکت اولیه برای دستیابی به توافق عادی سازی بین اسرائیل و عربستان سعودی وجود دارد، آغاز جنگ حماس و اسرائیل در 7 اکتبر به تعلیق مذاکرات منجر شد و تردیدهای جدی در مورد دوام IMEC هر چند بصورت موقت ایجاد کرد. فقدان اجماع در مورد موضوع کلیدی تشکیل دولت فلسطین و خطر گسترش جنگ برای منطقه و هرگونه برنامه ریزی برای ایجاد یک کریدور اقتصادی مشکل ساز است. از آنجایی که تفاهم نامه IMEC جزئیاتی در مورد چگونگی به ثمر رساندن پروژه درج نکرده است ، قرار شد جلسه ای در آینده “برای توسعه و تعهد به یک برنامه اقدام با جدول زمانی مربوطه” برگزار شود. با این حال، به دلیل درگیری غزه، امضا کنندگان این نشست موفق به تشکیل جلسه برنامه ریزی شده نشدند. و با گسترش احساسات ضد اسرائیلی در سراسر خاورمیانه به دلیل جنگ، ایجاد هرگونه پیوند اقتصادی و دیپلماتیک جدید بین اسرائیل و جهان عرب به طور فزاینده ای چالش برانگیز خواهد بود.
یکی دیگر از عوامل مهمی که می تواند IMEC را تضعیف کند، حذف قابل توجه کشورهایی مانند مصر، عراق، عمان و ترکیه است که به نظر می رسد موقعیت استراتژیک آنها را به عنوان نامزدهای ایده آل برای کریدورهای اقتصادی تبدیل می کند. کنار گذاشتن ترکیه از IMEC بیانیههای قوی را از سوی بالاترین مقامهای این کشور به همراه داشت و رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه تهدید کرد که راه خود را از اتحادیه اروپا جدا میکند و هاکان فیدان، وزیر امور خارجه نیز اعلام کرد که «مذاکرات فشرده» با عراق، قطر و امارات در حال انجام است. کریدور اقتصادی جایگزین که به عنوان پروژه راه توسعه (DRP) شناخته می شود. هدف DRP اتصال خلیج فارس به اروپا از طریق مجموعه ای از بنادر، راه آهن و جاده هایی است که از عراق و ترکیه عبور می کنند و از این طریق یک مسیر تجاری جایگزین ایمک برای کانال سوئز ایجاد می کنند. در همین حال، رشد قابل توجه تجارت بین اعضای خلیج فارس ایمک ، مانند امارات و عربستان سعودی، با روسیه – با وجود تهاجم اوکراین به اوکراین نشان می دهد که بعید است آنها سیاست های خارجی چند وجهی خود را به خاطر ایالات متحده کنار بگذارند.
در نهایت، اختلافات مرزی بین کشورهای خاورمیانه ممکن است هنوز شعله ور شود، چه به خودی خود و چه به عنوان بخشی از یک مناقشه بزرگتر، همانطور که بین عربستان سعودی و قطر در خلال شکاف دیپلماتیک حل شده خلیج فارس در سال های 2017-2021 رخ داد ممکن است بخاطر حمایت قطر از جریان اخوانی در سوریه پس از اسد دوباره بروز کند . همچنین حق حاکمیت مورد مناقشه بر میدان گازی آرش- الدره بین ایران، کویت و عربستان سعودی همچنان یکی از عوامل اصلی تضادهای منطقه ای است و می تواند پروژه های کریدور اقتصادی را با مشکل مواجه کند. مناقشه چند دهه ای ایران و امارات بر سر مالکیت سه جزیره در تنگه هرمز یکی دیگر از چالش های دیرینه امنیت منطقه است. به همین ترتیب، تعیین مرزهای دریایی و اختلافات میدان نفتی مشترک بین عراق و کویت علیرغم تلاش های بین المللی برای حل و فصل آنها ادامه یافته است. و سابقه اختلاف بین عربستان و امارات بر سر میدان نفتی شیبه، علاوه بر مرزهای دریایی، وجود دارد.
به همه این دلایل، پروژههای کریدور اقتصادی با بسیاری از موانع پیچیده ژئوپلیتیکی، بهویژه در منطقهای به ناآرامی مانند خاورمیانه، روبرو هستند. اگرچه چنین پروژه هایی برای اتصال مناطق مختلف و تسهیل جابجایی کارآمد کالاها، خدمات و افراد در نظر گرفته شده است، اما خطر تأثیر معکوس دارند. پروژه هایی که در مناطق مورد مناقشه یا مناطق مرزی حساس قرار دارند ممکن است نگرانی هایی را در مورد تمامیت ارضی و حاکمیت کشورها از لحاظ حقوق بین الملل ایجاد کنند. و عدم تعادل اقتصادی یا نابرابری در منافع حاصل از پروژه ها می تواند تنش های موجود را بدتر کند.
اگر قرار است پروژههای کریدور اقتصادی بلندپروازانه مانند BRI و IMEC بهویژه در خاورمیانه موفق شوند، باید به پیامدهای بلندمدت آنها بر ژئوپلیتیک منطقهای توجه بیشتری کرد. کاهش فشارهای ژئوپلیتیکی مرتبط با پروژه های کریدور اقتصادی نیازمند برنامه ریزی دقیق، همراه با فراگیری و شفافیت است. در این راستا، تعامل دیپلماتیک بسیار مهم است. جلب حمایت کشورهای همسایه و سازمان های منطقه ای برای ایجاد فضای مساعد تر برای همکاری و توسعه ضروری است. در غیر این صورت، رقابت ها – چه بین کشورهای منطقه و چه بین ایالات متحده و چین – به طور قابل توجهی مسائل را پیچیده خواهد کرد. آنها علاوه بر تشدید اختلافات بین دولت های خاص، ممکن است بلوک های قدرت جدید و رقیب را به وجود آورند.
نتیجه گیری
کریدوراسیون، پیکربندی مجدد این قرن از مظاهر ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، و فضایی اجتماعی سرمایه داری جهانی است. خاورمیانه در این روند جاری موقعیت ژئواستراتژیک اهمیت حیاتی دارد. ایالات متحده و چین به دنبال گسترش رقابت جهانی خود به این منطقه حیاتی، اما نسبتاً پرآشوب و پر از درگیری هستند و پیوندهای دوران گذشته را که خاورمیانه در آن نقش محوری ایفا می کرد، دوباره تصور می کنند. از زمان آغاز به کار BRI، همکاری چین با کشورهای خاورمیانه به طور پیوسته عمیق تر شده است. IMEC یک پاسخ نوپای غرب به BRI و بخشی از رقابت ایالات متحده و چین بر سر بازارها، منابع و نفوذ در منطقه است.
BRI با سرعتی بسیار سریعتر از IMEC در حال پیشرفت است و حتی آشتی منطقه ای را تقویت می کند، مانند روابط نزدیک ایران و عربستان با میانجیگری چین. جدای از تجارت رو به رشد به دلیل پیوستن به BRI، مصر، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز شرکای گفتگوی سازمان همکاری شانگهای تحت مدیریت چین هستند و در آستانه پیوستن به سازمان بین دولتی جدید قدرت های در حال رشد بریکس ( BRICS) هستند. ، که چین بر آن تسلط زیادی دارد. از آنجایی که کشورهای خاورمیانه تلاش می کنند خودمختاری استراتژیک خود را گسترش دهند و در حالی که برای تبدیل شدن به بازیگران تأثیرگذار منطقه ای و بین المللی تلاش می کنند، BRI و سایر پروژه های چینی مدل های جذابی از همکاری ارائه می دهند.
با این وجود، به همان اندازه که کشورهای منطقه ممکن است بخواهند از برتری چین منتفع شوند، بعید است که به طور کامل با پکن هماهنگ شوند. در هر صورت، به نظر می رسد کشورهای خاورمیانه تمایل به گسترش و تنوع بخشیدن به مشارکت های بین المللی خود دارند. این احتمال وجود دارد که آنها این کار را با هدف ایجاد توازن در روابط خود با چین و ایالات متحده انجام دهند، حتی گاهی اوقات حتی ممکن است این دو قدرت جهانی را علیه یکدیگر بازی کنند. در واقع، کشورهای خاورمیانه و بهویژه حوزه خلیجفارس احتمالاً قبل از تصمیمگیری در مورد روابط با ایالات متحده و چین، هزینهها و منافع خود را در نظر میگیرند که می تواند بهر صورت آن بر تحولات ژئوپلیتیک بر حقوق بین الملل تاثیر بگذارد.