داود احمدزاده
کارشناس مسائل غرب آسیا
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
بازگشت مجدد دونالد ترامپ به کاخ سفید و بازتاب های خبری آن در منطقه خاورمیانه و قاره سبز همچنان با تفسیرهای متفاوت و گاهی متضاد ادامه دارد .ترامپ توانست بار دیگر با تشکیل کمپین قوی انتخاباتی ( حضور اشخاصی چون ایلان ماسک ) وبا تاکید بر دو شاخص اصلی تعیین کننده در کارزار انتخاباتی (یعنی اقتصاد و مهاجرت )کمپین دموکراتها و نماینده آنان ( بایدن و هریس ) شکست دهد و دارایی استراتژیک حزب دمکرات را حتی با حضور افرادی چون اوباما، کلینتون و سلبریتی های هالیوودی طرفدار وی با ناکامی تاریخی مواجه سازد. بی تردید ترامپ از ضعف های ساختاری حزب دمکرات و ناتوانی های شخص جوبایدن و معاون وی در قامت رقیب انتخاباتی اش در امر سیاست گذاری در امور داخلی و خارجی برای پیشبرد اهداف ونیل به پیروزی بهره جست. بطوریکه جمهوری خواهان توانستند در کنگره و سنا نیز اکثریت آراء بدست بیارند .
بنابراین، انتظار می رود که بار دیگر با ورود ترامپ به کاخ سفید و خلع ید دمکرات از قدرت علاوه بر تغییرات در حوزه سیاستگذاری داخلی به ویژه در موضوع مهاجرت در مسائل خارجی به ویژه خاورمیانه و برقراری صلح نیز تغییراتی بوجود بیاد. اولین نکته ای به اذهان عمومی مردم منطقه خطور می کند تداوم ناآرامی و جنگ فراگیر منطقه ای بین اسرائیل و محور مقاومت است. سوالی که مطرح است این است که ترامپ در خاورمیانه دنبال چیست ؟ آیا اراده جدی در خاموشی آتش گسترده در نوار غزه و جنوب لبنان و بازگشت آرامش در منطقه وجود دارد؟تحولات منطقه با حضور ترامپ در خاورمیانه به سمت و سویی خواهد رفت ؟
1-ترامپ در دوره اول چهار ساله ریاست جمهوری خود از2016 تا 2020 ثابت کرد بعنوان آدم شیفته قدرت از هر ترفندی برای نیل به خواسته ها و اهداف استفاده می کند ومقید به اصول وپروتکل های سیاسی هم نیست .پس شخصیت خاص وی از جمله شخص سازی قدرت وتمایل به مذاکره حتی با دشمنان جدی آمریکا(علاقه به پایان جنگ در اوکراین از طریق مذاکره با پوتین یا پایان بحران در شبه جزیره کره از طریق روابط با رهبر کره شمالی (ایل جونگ اون) نشانگر این موضع است که وی به دنبال سازش و گفتگو با طرفین درگیر در خاورمیانه نیز خواهد بود. در این مسیر ظرفیت کشورهای اثر گذار دربحران خاورمیانه مثل عربستان و مصر حتی ایران برای وی مهم است. ترامپ در اظهار نظرهای دوره انتخاباتی بارها از بیان تنش ها وبر قراری آتش بس در نوار غزه و لبنان صحبت کرده بود .
2-درست است که ترامپ از طریق داماد خود کوشنر یک رابطه ویژه با حاکمان سیاسی رژیم صهیونیستی داشت واز طریق همین روابط شخصی به دنبال عادی سازی روابط اسرائیل با اعراب به ویژه عربستان در قالب توافقنامه صلح ابراهیم برآمد. با این وجود عادی سازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل قربانی اصلی حملات 7 اکتبر ” شده است این جنگ توازن قوا در منطقه را به شدت تغییر داده و روند عادی سازی روابط اعراب اسرائیل قرار بود با امضای توافق نامه صلح ابراهیم در سال 2020 تسریع شود، با مانع جدی روبرو ساخته است .به نظر می رسد برقراری روابط دیپلماتیک کامل بین اسرائیل و عربستان سعودی در کوتاه مدت ومیان مدت اتفاق نخواهد افتاد پس روابط در حال عادی شدن قربانی اصلی 7اکتبر جنگ نوار غزه است. بطوریکه با گذشت بیش از یکسال و ویرانی نوار غزه وقوع فجایع انسانی در این باریکه کشورهای عربی که روابط نزدیکتری با اسرائیل داشتند به بازاندیشی در سیاست های خود نسبت به این رژیم و اتخاذ تصمیمات جدید واداشته است. بطوریکه عربستان صحبت از عادی سازی روابط و برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل پیگیری می کرد هرگونه اقدام خود را مشروط به آتش بس فوری و تشکیل دولت مستقل فلسطینی بر اساس طرح دو دولت کرده است.
3- سیاست های جنگ طلبانه شخص نتانیاهو تیم امنیتی در گسترش جنگ فراگیر با محور مقاومت به رهبری ایران راهبردی بود که از سوی دموکراتها آمریکایی هم حمایت می شد با شیفت قدرت در کاخ سفید هزینه ای تداوم جنگ منطقه ای بی شک مانعی بزرگ در راستای سیاست های منطقه ای تیم جدید کاخ سفید خواهد بود. گرچه برخی تصور دارند گویا با ارتباط نزدیکی ترامپ با نتانیاهو و گروه افراطی مستقر در سرزمین های اشغالی شرایط برای یکه تازی اسرائیل در منطقه فراهم خواهد شد و ایشان با دریافت چک سفید از کاخ سفید توانایی بیشتری برای ضربه به ایران و منافع اش در منطقه پیدا خواهد کرد . با این وجود بعید است در شرایط جدید منطقه ای و ناکامی های سیاست های جنگ طلبانه نتانیاهو در نوار غزه وجنوب لبنان ،ترامپ اجازه تداوم وضعیت فعلی را بدهد. ترامپ در دوره کارزار انتخاباتی بارها دموکرات ها و بایدن را به بی کفایتی در اتخاذ و اجرای سیاست های درست در غرب آسیا متهم ساخته بود یکی از وعده ای انتخاباتی پایان جنگ و کاهش تنش منطقه ای عنوان شده بود.
4- برخی تندروی های دوره اول ریاست جمهوری ترامپ اصطکاک بیشتر با ایران در منطقه به حضور اشخاص ضد ایرانی و طرفدار بی قیدوشرط اسرائیل افرادی چون پمپئو،نیکی هیلی … برمی گردد. وی در زمان حضور در وزارت سیاست خارجی آمریکا خدمتگزار بلامنازع منافع اسرائیل در خاورمیانه و منکر هرگونه حق و حقوق فلسطینیان بود. ترامپ در دور جدید حضور در کاخ سفید با چالش های بسیاری در داخل و خارج به ویژه خاورمیانه روبروست در چنین شرایطی ترامپ با تجربه اندوزی از دوره قبل دوره ریاست جمهوری و ناکامی سیاست های قبلی بدنبال بازسازی و تیم امنیتی و خلق فرصت های نو از طریق بکارگیری افراد میانه رو بر خواهد آمد.
5- یکی از شعارهای محوری و تکراری ترامپ در دوره انتخابات برگرداندن عظمت به آمریکا ( اول آمریکا) بود. برای کمتر نمودن هزینه های نظامی و امنیتی در منطقه وجهان مکانیزم جز کاستن از درگیری ها و پایان بحران مزمن خاورمیانه یعنی در گیری فلسطینی- اسرائیلی وجود ندارد. نگاه ترامپ به منطقه خاورمیانه با عینک اقتصادی و منفعت بیشتر ( برعکس نگاه امنیتی دمکرات ها با چاشنی حقوق بشری ) فرصت تازه ای است که امکان گفتگو و مذاکره طرفین منازعه را فراهم می سازد. از سوی دیگر متحدین نزدیک ترامپ در منطقه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان بدنبال خاتمه جنگ در منطقه و گزینش راه و حل مسالمت آمیز برای مسئله فلسطین هستند حفظ روابط راهبردی و استراتژیک آمریکا با متحدین سنتی عرب خود الزامی است که کاخ سفید بایستی بهای آن را در قالب همکاری اقتصادی و نظامی نزدیک بپردازد و گام نخست در این مسیر پر سنگلاخ، پایان جنگ در نوار غزه و لبنان است و هرگونه تعلل در این موضوع مهم موجب واگرایی بیشتر اعراب از واشنگتن و نزدیکی هرچه بیشتر به پکن خواهد شد .
6-یکی از تبعات پیروزی ترامپ در آمریکا افزایش شکاف با متحدان اروپایی بر سر مسائل منطقه ای ونیز جنگ اوکراین است. شکاف فرا آتلانتیکی بر سر موضوع اوکراین به دلیل رغبت بیشتر شخص ترامپ برای مذاکره با پوتین و امتیازدهی به روسها در پایان جنگ بیشتر خواهد شد. در چنین وضعیت عدم انسجام میان قاره سبز و آمریکا در دوره جدید در تصمیم گیری مشترک در حوزه خاورمیانه دچار چالش بیشتر خواهد شد. از آنجا ترامپ به بسط ایدئولوژی در سیاست خارجی اعتقادی ندارد و همه چیز را بر اساس منافع و سود و زیان ارزیابی می کند معتقد به خروج نیروهای نظامی آمریکایی و کاستن از هزینه های نظامی در منطقه است، در چنین شرایطی مسیر برای گفتگو و مذاکره میان ایران و کشورهای عربی هموارتر خواهد شد.