معصومه محمدی
پژوهشگر روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
اسرائیل شریک مهم روسیه در خاورمیانه است، اما پس از حمله نظامی حماس در 7 اکتبر به اسرائیل و حمایت مسکو از نیروهای حماس روابط بین دو کشور در پایین ترین سطح خود در تاریخ اخیر قرار گرفته است. روسیه در پیشینه روابط دیپلماتیک خود برای نزدیکی با اسرائیل ارزش قائل بوده است. زیرا به دنبال مداخله در سوریه در سال 2015 به دنبال ایجاد روابط با همه بازیگران در خاورمیانه بوده است. مسکو در زمان های بحرانی در خاورمیانه مراقب گفت وگو با اسرائیل و دشمنانش: ایران، حماس، حزب الله و سوریه بوده است. این اقدام متعادل کننده، روسیه را قادر ساخت تا به رسمیت شناخته شود و خود را به عنوان یک قدرت بزرگ و یک واسطه اساسی در خاورمیانه معرفی کند. نزدیکی مسکو با حماس و متعاقب آن وخامت روابط با اسرائیل نیز نشان دهنده وقفه ای در ظاهر شدن به عنوان یک قدرت بزرگ در نقش یک میانجی در خاورمیانه بوده است. از زمان شروع جنگ در غزه، نتانیاهو تنها یک تماس تلفنی با پوتین داشته است که نشان دهنده این واقعیت است که مسکو به عنوان یک بازیگر مهم در درگیری دیده نمی شود. تحلیل ها و نقل قول های متفاوتی از گفتگوی تلفنی نتانیاهو و پوتین وجود دارد ولی آنچه مسلم است این گفت و گو به عنوان حل مناقشه نبوده و هر یک از طرفین فقط مواضع خود را بیان داشته اند. البته نفوذ روسیه در منطقه به روابط آن با اسرائیل محدود نمی شود1. از دیدگاه تحلیلگران غربی عمده سود پوتین یک خاورمیانه متشنج و بحران زده است. چرا که در این صورت پوتین حمله نظامی خود به اوکراین را به حاشیه برده و انجام جنگی فرسایشی به اهداف خود دست پیدا خواهد کرد.
جنگ اسرائیل و حماس عاملی در خارج کردن تمرکز غرب از جنگ در اوکراین بوده است. این امر پیروزی بزرگ برای پوتین به شمار می آید. روسیه در حال حاضر منافعی در طولانی کردن این درگیری در خاورمیانه دارد. زیرا یک جنگ همه جانبه میان اسرائیل و حزب الله هر کمکی به اوکراین را از مسیر اصلی خود خارج می کند2. روسیه علیرغم درگیری های فلسطینی و اسرائیلی، روابط خود را با اسرائیل حفظ کرده است. روسیه تمایلی برای قطع روابط با اسرائیل ندارد3. از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران جنگ در خاورمیانه یک پیروزی برای روسیه است و اصلی ترین منفعت آن بالا رفتن هزینه های اقتصادی و انسانی غرب در خارج از حیطه تسلط آمریکا و به وسیله نیروهای نیابتی آن در غرب آسیا است. همین امر موجب فرآیند نزولی پمپاژ تسلیحات از غرب و اروپا برای کیف از منظر واقعی، احساسی، مالی و فناوری است. این استراتژی به روسها اجازه میدهد ادعا کنند که از روند صلح حمایت میکنند، اما خشونتهای ناشی از آن منطقه را مختل میکند، توجه سیاستگذاران را از تجاوز روسیه به اوکراین منحرف میکند، و داراییهای دریایی آمریکا را از دریای سیاه به مدیترانه شرقی میکشاند.
روابط با حماس و حمایت از فلسطینی ها همچنین به پوتین کمک می کند تا خود را به عنوان یک بازیگر مهم در صف بندی مجدد جهانی علیه غرب با همکاران خود، چین و ایران معرفی کند. این استراتژی سیاستی است که پوتین در تحول و تغییر نظم جهانی و ساختن جهانی جدید از آن نام برده است. پوتین در آخرین سخنرانی خود غرب را به خاطر جنگ در اوکراین مقصر دانسته و گفته است که درگیری بر سر «اصولی است که نظم نوین جهانی بر آن بنا خواهد شد»4.
با توجه به مطالب بیان شده در خصوص فراز و نشیب تاریخی و سیاسی روابط میان اسرائیل و روسیه چنین می توان اذعان داشت که، منافع روسیه در ارتباط با اسرائیل بعد از طوفان الاقصی به مولفه هایی بستگی دارد. از جمله این مولفه ها ادامه داشتن و یا پایان جنگ در غزه است. البته نباید این واقعیت را از خاطر دور کرد که یک خاورمیانه آشفته و دارای درگیری و منازعات بیشتر درصد منافع و سود بیشتری را برای مسکو ایجاد می کند. چراکه با تشدید و افزایش درگیری ها در خاورمیانه روسیه فرصتی برای ایجاد چهره ای جدید و میانجی در درگیری های را در میان کشورهای درگیر و دیگر کشورهای منطقه کسب خواهد کرد و اینکه تمرکز غرب و اروپا از بحران اوکراین از مرکزیت به حاشیه رانده شده و در اولویت آنها نخواهد بود.
با افزایش درگیری ها در خاورمیانه هزینه های بین المللی غرب بالا رفته و چهره بین المللی غرب به دلیل ناتوانی در کنترل منازعات خدشه دار خواهد شد. نتیجه ای که باعث تقویت چهره بین المللی روسیه در منطقه و فرامنطقه و جبران آسیبی است که مسکو در خصوص حمله نظامی خود به اوکراین متحمل شده است. اما نباید این نکته را فراموش کرد که روابط میان روسیه و اسرائیل شاید در برهه ای به سردی و پایین آمدن روابط دیپلماتیک بینجامد اما این رابطه قطع و تبدیل به دشمنی نخواهد شد. زیرا درصد قابل توجهی از روسهای یهودی نشین در اسرائیل که تحت حمایت و توجه مسکو می باشند تاثیرات قابل توجهی در اقتصاد اسرائیل دارند. در ضمن این نکته هم قابل توجه است که پوتین در عین حفظ روابط خود با اسرائیل با گروه حماس و حزب الله به دلیل همکاری در سوریه روابط قبل توجهی را دارد و همین موضوع از دلایل قابل توجه برای ادعای میانجی گری و ایجاد صلح و آتش بس برای روسیه در منطقه است.
واژگان کلیدی: روسیه، اسرائیل، حماس، حزب الله
References:
1https://carnegieendowment.org/politika/91073
2https://www.theguardian.com/world/2023/dec/30/why-are-ties-between-russia-and-israel-at-lowest-point-since-fall-of-the-soviet-union
https://tass.com/politics/17123913
4https://www.politico.eu/article/hamas-gift-russia-vladimir-putin-international-crises-russia-israel-palestine/