مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح– IPSC
از لحاظ تاریخی، «پاکستان» به عنوان یک کشور محوری در مدار غرب توصیف شده است، زیرا هم با «پیمان بغداد» که در سال 1955 تحت رهبری بریتانیا ایجاد شد و متعاقباً با «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)» به رهبری ایالات متحده امریکا همکاری کرد. اما از نظر ایدئولوژیک، هویت اسلامی«پاکستان» را به همکاری نزدیک با کشورهای عربی به ویژه «عربستان سعودی» و «ترکیه» سوق می دهد. با این حال، مشارکت«پاکستان» با چین در پروژه «کمربند- جاده»(تحت کریدور اقتصادی چین-پاکستان)، تغییر محور در سیاست خارجی این کشور را نشان می دهد که می توان این را بر اساس دلایل ژئوپلیتیکی یعنی تعادل در برابر «هند» تبیین کرد. از نظر ژئوپلیتیکی، هند از طرف ایالات متحده امریکا حمایت می شود و این موضوع توازن قدرت آمریکا، انگلیس، روسیه و چین را در محور «پاکستان» و هند بر هم خواهد زد.
ضمن اینکه نقطه تغییرات در سیاست خارجی «پاکستان» به دست گرفتن قدرت توسط «طالبان» در افغانستان در نظر گرفته می شود. در این راستا ایالات متحده حمایت خود را از«پاکستان» پس گرفت، زیرا «پاکستان» را مسئول این امر-قدرت گیری مجدد طالبان- می دانست. لازم به ذکر است برای بیش از چهل سال، افغانستان منبع مشکلات بزرگ برای «پاکستان» بوده است که مستقیماً بر امنیت، اقتصاد و بافت اجتماعی-فرهنگی این کشور تأثیر گذاشته است و هم اینک با پایان درگیری نظامی ایالات متحده/ناتو در افغانستان، بار یک کشور ورشکسته بر دوش منطقه افتاده است.
با این حال، «پاکستان» گزینه های محدودی را برای پیگیری سیاست خارجی خود می تواند دنبال کند. اول بازگشت به محور «آمریکاست». دوم تمرکز کامل روی «چین» است. سومین مورد حمایت از «انگلیس» است. چهارمین و آخرین راه، نزدیک شدن به «روسیه» است. البته «پاکستان» همه این راه ها را امتحان کرده است؛ بدین ترتیب که ابتدا تلاش کرد روابط خود را با ایالات متحده اصلاح کند. اسلام آباد حتی به مقامات آمریکایی اطلاع داد که ممکن است برای رضایت امریکا از پکن دست بکشد اما تحولات در افغانستان روند همکاری ها را کُند کرد. سپس می خواست با انگلیس وارد مذاکرات شود اما در جریان این روند «عمران خان» نخست وزیر اسبق«پاکستان» به مسکو رفت. در این مرحله، تلاش «پاکستان» برای نزدیک شدن به روسیه به نقطه شکست دیگری تبدیل شد. زیرا روسیه یکی از بزرگترین رقبای انگلیس به شمار می آید و«عمران خان» پس از سفر به مسکو حمایت انگلیس را از دست داد. در نتیجه، برای«پاکستان» گزینه ای جز روسیه و چین باقی نماند. بدین ترتیب معضلات سیاست خارجی در سیاست داخلی این کشور منعکس شد و ارتش «پاکستان» برای حفظ منافع ملی کشور و حفظ خط سنتی غرب در سیاست خارجی مداخله نمود. اگرچه گفته شده بود ارتش هیچ ارتباطی با روند سیاسی ندارد(1) اما ارتش شروع به اعمال فشار بر «عمران خان» کرد و شرکای ائتلافی دولت را به سمت مخالفان سوق دادند و در نهایت، دولت «عمران خان» با روشی دموکراتیک سقوط کرد.
با حصول هماهنگی حکومت و ارتش، «پاکستان» ممکن است به خطوط ایدئولوژیک، هویتی و تاریخی خود در سیاست خارجی بازگردد. این امر احیای روابط با آمریکا و انگلیس، حفظ منافع اقتصادی در روابط با چین و کنار گذاشتن روابط با روسیه است. البته ایجاد توازن مجدد در سیاست خارجی برای غرب کافی نخواهد بود. چراکه قدرتهای غربی از دولت جدید«پاکستان» میخواهند که در قبال جنگ اوکراین موضع سختی علیه روسیه اتخاذ نماید.
به هر حال دولت «شهباز شریف» اعلام کرده است که در دوره جدید منافع اقتصادی در روابط با چین را حفظ خواهد کرد و برای توسعه روابط با هند ابتدا باید مسئله «کشمیر» حل شود. ضمن اینکه روابط با ایالات متحده و اتحادیه اروپا از نقطه نظر اقتصادی برای «پاکستان» بسیار مهم است. اتحادیه اروپا مقصد مهمی برای صادرات «پاکستان» به ویژه پوشاک و منسوجات است و ایالات متحده نیز مقصد مهمی برای صادرات«پاکستان» محسوب می شود. در این راستا «قمر جاوید باجوا»، فرمانده ارتش «پاکستان» در گفتگوی امنیتی اسلام آباد در تاریخ 2 آوریل 2022 اظهار داشت که «پاکستان» روابط طولانی و عالی با ایالات متحده دارد و اسلام آباد خواهان حفظ یک سیاست خارجی متعادل است. لازم به ذکر است «پاکستان» کالاهایی به ارزش 8 میلیارد دلار به انگلیس – اتحادیه اروپا و 4 میلیارد دلار به آمریکا و 277 میلیون دلار به روسیه صادر می کند که بیش از 80 میلیون نیروی کار «پاکستان» عمدتاً به صادرات به این مقاصد وابسته هستند(2). با این حال به نظر می رسد اولویت سیاست خارجی «شهباز شریف» حفظ روابط با چین و عربستان سعودی باشد. در این راستا چین در گذشته «شهباز شریف» را به دلیل کارآمدی و ارائه پروژههای زیرساختی مهم مربوط به کریدور اقتصادی چین- پاکستان تمجید کرده است و از سوی دیگر خانواده شریف روابط نزدیکی با خاندان سلطنتی عربستان دارند(3).
البته اولویت اصلی دیگر«پاکستان» در سیاست خارجی موازنه جدید قوا در محور پاکستان – افغانستان – هند خواهد بود که به شرح زیر می باشد:
بر اساس سناریوی اول،«پاکستان» سعی خواهد کرد سیاست معتدلی را در قبال هند دنبال کند و این امر موجب نزدیکی چین، هند و «پاکستان» خواهد شد. نکته مهم اینجاست؛ «پاکستان» سیاستی را به نفع تنش بیشتر در کشمیر دنبال خواهد کرد و چین به حمایت از «پاکستان» در مسئله کشمیر ادامه خواهد داد. در این صورت، تلاش برای نزدیک شدن به هند چیزی بیش از یک انتظار پوچ نخواهد بود. علاوه بر این، «پاکستان» برای جلب اعتماد ایالات متحده، خواهان درگیری در بحران های مرتبط با همسایگان خود یعنی افغانستان و هند نخواهد بود.
بر اساس سناریوی دوم،«پاکستان» برای تکمیل پروژه های اقتصادی چین اقدام خواهد کرد و این امر همکاری و نزدیکی بیشتر با چین را به همراه خواهد داشت. با این حال، با توجه به عامل ایالات متحده، «پاکستان» ممکن است ترجیح دهد از ایجاد چنین اتحادی با چین خودداری کند.
بر اساس سناریوی سوم، «پاکستان» به طور کامل وارد محور آمریکا می شود و شروع به دور شدن از چین می کند. برای تحقق این امر، ایالات متحده باید پروژه ای را به «پاکستان» ارائه دهد که جایگزین کریدور اقتصادی چین و «پاکستان» شود. در غیر این صورت، همکاری چین با «پاکستان» از همان جایی که متوقف شد ادامه خواهد یافت.
بر اساس سناریوی چهارم، «پاکستان» همچنان به دنبال راه های همکاری با روسیه خواهد بود. در این صورت انتظار نمی رود دولت «شهباز شریف» دوام زیادی داشته باشد. به عبارت دیگر، احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام و کودتا همچنان مطرح خواهد شد. بنابراین تخمین زده می شود که «پاکستان» در کوتاه مدت و میان مدت از روسیه دور بماند(4).
بی شک تصمیم «پاکستان» برای اولویتبندی توسعه اقتصادی بهعنوان یک ضرورت استراتژیک، پیشرفتهای جدیدی را در سال آینده در زمینه سیاست خارجی ایجاد می کند. به نظر می رسد «پاکستان» با جستجوی مشارکتهای مبتنی بر «ژئواکونومیک»، متقابلاً سودمند و برد-برد هم در داخل مناطق و هم با تمام قدرتهای بزرگ، ابتکاراتی را اتخاذ کند که برای ارتقاء ارتباط منطقهای و همکاریهای اقتصادی و تجاری برای کل منطقه مفید باشد. از این رو «پاکستان» باید از طریق این امر به صورت دوجانبه و از طریق پلتفرم های همکاری منطقه ای مانند «اکو»، «سازمان همکاری شانگهای» و «سارک» فعال باشد(5).
جمع بندی
وابستگی شدید «پاکستان» به کمک نهادهای بین المللی؛ همچنین قرار گیری این کشور در مجاورت کانون بحران خاور نزدیک بزرگ و قدرت خیابانی نیروهای بنیادگرای اسلامی بخصوص در نواحی استراتژیک این کشور، ضمن اهمیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک «پاکستان» با داشتن منابع طبیعی گسترده و سرمایه عظیم انسانی، «پاکستان» را وادار به همکاری های اقتصادی-تجاری در قالب پیمان ها و توافق نامه های دو یا چند جانبه برای پیگیری سیاست خارجی خود خواهد کرد تا کمترین آسیب بر منافع ملی آن وارد شود.
کلید واژگان: پاکستان, چین, امریکا, اروپا, اقتصاد, سیاست خارجی, ژئواکونومیک, مریم وریج کاظمی
1-https://thediplomat.com/2022/04/all-eyes-on-supreme-court-as-pakistans-political-crisis-deepens
2- https://strafasia.com/the-dilemma-of-pakistans-foreign-policy%EF%BF%BC/amp/
3-https://thegeopolitics.com/the-key-foreign-policy-challenges-for-pakistans-new-government/
4-https://www.ankasam.org/russia-and-china-in-pakistans-new-foreign-policy/?lang=en
5-https://www.arabnews.pk/node/1994961