روح اله سوری
پژوهشگر روابط بين الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
آیا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا میتواند به تغییر جهتی ملموس در سیاست فشار حداکثری آمریکا در قبال ج .ا.ا منجرشود؟ بسیاری از ناظران سیاسی، پاسخ این سوال را بطور مستحکمی مرتبط با این موضوع میدانند که پس از نوامبر 2020 چه کسی ساکن کاخ سفید خواهد بود. از دیدگاه برخی از ناظران، انتخاب جو بایدن قادر خواهد بود با پایان دادن به فشار حداکثری و بازگشت آمریکا به برجام، روند جدیدی از مذاکره و گفتگو را میان ایران و آمریکا ایجاد کند.
این دسته از تحلیلگران نگاه انتقادی بایدن نسبت به سیاست خارجی ترامپ را دلیلی بر این ادعای خود عنوان میکنند. اما آیا صرف انتخاب بایدن میتواند به رخ دادن اتفاقاتی مثبت در روابط ایران و آمریکا منجر شود؟ اگر انتخابات ماه نوامبر برخلاف امیدواریهایی که در حال حاضر بوجود آمده است، منجر به تمدید ریاست جمهوری ترامپ برای یک دوره چهار ساله دیگر شود چه چشم اندازی برای روابط ایران و آمریکا باید متصور بود؟ آیا ایران به منظور مواجهه با نتایج انتخابات آمریکا راهبرد مناسبی دارد؟ به عبارت بهتر اگر حضور بایدن در کاخ سفید را گزینه مطلوب و انتخاب مجدد ترامپ را گزینه نامطلوب در نظر بگیریم آیا دستگاه سیاست خارجی و تصمیم گیرنده در ایران برای تامین منافع ملی در هر کدام از این حالتها استراتژی مناسب و از پیش طراحی شدهای در نظر گرفته است؟
در پاسخ به این پرسشها نگارنده بر این اعتقاد است که راهبرد مناسب برای ایران باید راهبردی باشد که فارغ از نتیجه انتخابات قادر به تامین بیشترین منافع ملی برای ایران باشد. اما قبل از اینکه به معرفی این راهبرد بپردازیم لازم است تاثیرات منفی و مثبت انتخاب بایدن و یا ترامپ بر ایران بیشتر مورد بررسی قرار گرفته شود.
اگرچه تحت تاثیر نوع مدیریت دولت ترامپ در مقابله با ویروس کرونا و تاثیرات منفی این مساله بر اقتصاد آمریکا و همچنین اعتراضات اخیر به کشته شدن جورج فلوید، موقعیت ترامپ دچار تزلزل شده است و نظرسنجیها نیز از کاهش محبوبیت ترامپ میگویند اما به هرحال هیچ کدام از این موارد نمیتواند با قطعیت خانه آخر انتخابات آمریکا را به ما نشان دهد و از این نظر انتخاب مجدد دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا موضوعی دور از انتظار نخواهد بود. به همین خاطر باید این مساله را در نظر گرفت که در صورت انتخاب مجدد ترامپ وضعیت ایران و آمریکا به چه شکلی از این موضوع تاثیر خواهد پذیرفت. مهمترین تاثیرات انتخاب ترامپ در ماه نوامبر در رابطه با ایران را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- مشروعیت بخشی به سیاست فشار علیه ایران ( لااقل از دیدگاه ترامپ و حامیان وی)
- کم رنگ شدن ملاحظات و معذورات ترامپ در رابطه با ادامه سیاست فشار حداکثری علیه ایران
- افزایش احتمال جنگ با ایران
- قرار گرفتن ایران در موقعیت ضعیفتر در هرگونه مذاکره احتمالی در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ
- مساعد شدن زمینه برای روی کار آمدن دولتی مخالف مذاکره در انتخابات ریاست جمهوری 1400 ایران و پیچیدهتر شدن وضعیت میان ایران و آمریکا
تردیدی نمیتوان داشت که رای مجدد ترامپ، لااقل از دیدگاه شخص وی تاییدی خواهد بود بر ادامه سیاست فشار حداکثری علیه ایران، به همین خاطر ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری خود با فراغ بال بیشتری به فشارهای خود ادامه خواهد داد و حتی به نظر میرسد که در واردشدن به جنگ با ایران، دیگر معذورات و ملاحظهگریهای دور نخست ریاست جمهوری را نیز نداشته باشد. انتخاب ترامپ و ادامه سیاستهای فشارحداکثری همچنین میتواند در انتخابات آتی ریاست جمهوری ایران منجر به روی کار آمدن دولتی تندرو شود و این موضوعی است که قادر به پیچیده تر کردن روابط میان ایران و آمریکا خواهد بود.
اما در صورت رای آوردن جو بایدن تحولات میان ایران و آمریکا به کدام سمت خواهد رفت؟ به نظر میرسد با توجه به نگاه متفاوت جو بایدن به موضوعات بینالمللی، روی کار آمدن وی میتواند به تغییراتی در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا نسبت به ایران و افزایش احتمال شکل گیری دور جدیدی از مذاکرات میان ایران و آمریکا منجر شود. اما تا اندازه زیادی دور از واقعیت است که تصور کنیم جو بایدن، حاضر به ایجاد تغییراتی در سیاست فشار حداکثری ترامپ در قبال ایران شود اما در قبال موضوعاتی همچون سیاستهای منطقهای و برنامههای موشکی ایران واکنشی نداشته باشد.
در رابطه با نحوه تاثیرگذاری حضور بایدن در کاخ سفید بر ایران باید چند نکته را یادآور شد. قبل از هر چیزی باید اشاره کرد که جدای از موضوع تضمین عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای، هدف دولت اوباما از توافق هستهای با ایران فراهم آمدن زمینه مناسب برای حل تدریجی و گام به گام سایر مشکلات و اختلافات میان ایران و آمریکا بوده است و این موضوع هم به نحوی در دیباچه برجام مورد اشاره قرار گرفته است و در آنجا ذکر شده است که کشورهای 5+1 انتظار دارند برجام به صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی کمک کند بنابراین حتی در صورت انتخاب شدن بایدن در نوامبر آینده، ایالات متحده آمریکا نسبت به سیاست منطقهای ایران و تنشهای حال حاضر خاورمیانه حساسیت ویژه خود را خواهد داشت. موضوع دومی که باید در نظر گرفت توافق و همراهی بیشتر اروپاییها با سیاستهای آمریکا در صورت رئیس جمهور شدن جو بایدن میباشد که این مساله از جنبههایی میتواند شرایط سختتری را برای ایران ایجاد نماید. چرا که به احتمال قوی حضور بایدن در کاخ سفید قادر خواهد بود گسل فعلی میان اروپا و آمریکا را ترمیم نماید و این یعنی اینکه همراهی بیشتری میان سیاستهای دو سوی آتلانتیک در قبال ایران را شاهد خواهیم بود. فراموش نباید کرد که یکی از دلایل موفقیت اوباما در سیاست خارجی خود در قبال ایران اجماعی بود که رئیس جمهور پیشین آمریکا توانسته بود علیه ایران ایجاد کند. نکته سوم اینکه حضور بایدن در قامت رئیس جمهوری آمریکا با عبور ایالات متحده از دوران ترامپ و عزم دولت بایدن برای ایجاد تغییرات در سیاست خارجی آمریکا، ایران را در موقعیتی قرار خواهد داد که تحت شرایط جدید انتظار اروپا و حتی روسیه و چین از ایران چیزی جز ورود به مذاکره و گفتگو برای حل مشکلات خود نیست و همین مساله قدرت چانه زنی طرفهای مقابل ایران را افزایش خواهد داد.
به هرحال به نظر میرسد ایران در آینده چارهای جز مذاکره در پیش نخواهد داشت ولی مسئله اصلی این است که با گذر زمان شرایط برای مذاکره ایران و آمریکا سختتر میشود بویژه در پی گزارش سازمان بینالمللی انرژی اتمی و همچنین گزارش دبیرکل سازمان ملل این شرایط در آینده حتی با فرض انتخاب شدن جو بایدن یرای ایران سختتر نیز شده است. در پاسخ به کسانی که بر ایده نامناسب بودن زمان مذاکره اصرار دارند باید گفت که مرور رخدادهای چهار سال گذشته به خوبی نمایانگر این مسئله میباشد که با گذر زمان و اصرار بر موکول کردن مذاکره به آینده و تحت شرایط بهتر نه تنها شاهد شکل گیری وضعیت بهتری در روابط میان ایران و آمریکا نبودهایم بلکه وضعیت موجود میان دو کشور متشنج تر و عمدتا به زیان ایران بوده است. در حالی که از همان روزهای ابتدای روی کار آمدن ترامپ ایران میتوانست به سمت حل مشکلات میان خود و آمریکا حرکت کند اما گذر زمان و رخدادهایی چون خروج آمریکا از برجام، قرارگیری سپاه در لیست تروریستی آمریکا و ترور قاسم سلیمانی شرایط را اگر به نفع آمریکا تغییر نداده باشد قطع یقین به نفع ایران نیز تغییر نداده است. بنابراین نگارنده بر این باور است که با توجه به آنچه که گفته شد راهکار مناسب در زمان باقی مانده تا انتخابات آمریکا فراهم کردن مقدمات گفتگو و مذاکره میان ایران و آمریکا و ارسال سیگنالهای مثبت در این رابطه به طرف مقابل میباشد. این راهکار چند مزیت میتواند برای ایران به همراه داشته باشد اول اینکه با توجه به نیاز ترامپ به ایجاد تحرک و هیجان در کمپین انتخاباتی خود، این مساله میتواند امتیازاتی را در زمینه رفع برخی تحریمها برای ایران به همراه داشته باشد دوم اینکه در صورت رای آوردن مجدد ترامپ میتواند در منعطف شدن رویکرد وی نسبت به ایران در دور دوم ریاست جمهوری خود تاثیرگذار شود و نهایتا اینکه در صورت انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهور بعدی ایالات متحده، ابتکار بازگشت دو کشور به مذاکرات، در اختیار بایدن نخواهد بود و در نتیجه ایران از موضع قویتری میتواند وارد مذاکرات احتمالی آتی شود.
واژگان كليدي: تاثیرگذاری, نتیجه, انتخابات ,آمریکا , ایران؛ راهبرد ,مناسب, ایران ,روح اله سوری