اردشیر پشنگ
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
تا کنون چندین دور مذاکرات بین المللی برای حل بحران سوریه در شهرها و کشورهای مختلفی از جمله قاهره مصر، استانبول ترکیه و ژنو سوئیس برگزار شده است. مذاکراتی که در هر دور تلاش شده است تا بیشتر گروههای درگیر در بحران سوریه را به آن وارد سازند اما در این بین کردهای سوریه وضعیتی نامشخص چه از جانب تحولات داخلی میان خود و چه از سوی دیگر گروههای سوری و نیز کشورها و سازمان های بین المللی دارند به نحوی که یا از آنان دعوتی به عمل نمی آید و یا تنها گروهی از آنان به کنفرانس ها دعوت می شوند کما اینکه در کنفرانس موسوم به ژنو 2 هم از کردستان سوریه تنها یک گروه 5 نفره وابسته به جریان کرد سوری نزدیک به اربیل در آن مشارکت داشتند و جریان مهم و موثر دیگر ،یعنی اتحاد دموکراتیک (PYD)، به رغم اعلام آمادگی اش برای مشارکت در آن کنفرانس، بدانجا دعوت نشد. هرچند طی سه سال اخیر که از شروع بحران سوریه سپری می شود مناطق کردنشین این کشور نسبت به دیگر نقاط بحران زده از ثبات و امنیت بیشتری برخوردار بوده و طی همین مدت گروهها و احزاب کرد نسبت به پیش از آن از یک موقعیت و جهش غیرقابل قیاس با گذشته برخوردار شده اند؛ اما چندی است که میزان پیشرفت آنها در دستیابی به یک اتحاد و انسجام داخلی همزمان با کسب حمایت های مهم دیپلماتیک منطقه ای با بن بستی جدی و خطرناک روبرو شده است که تداوم این وضعیت مطمئناً کردهای سوری را نه تنها از اهداف عالیه مد نظرشان دور خواهد ساخت بلکه آنان را با مخاطراتی جدی نیز مواجه می کند.
واژگان کلیدی: سوریه، کردستان سوریه، احزاب کرد سوریه، حزب اتحاد دموکراتیک سوریه، حزب الپارتی سوریه
تحلیل رخداد
انشقاق داخلی
کردستان سوریه به نسبت دیگر مناطق کردنشین از جمله در ایران، ترکیه و عراق دارای بیشترین محدودیت ها و مشکلات طی دهه های اخیر بوده است. اما از زمان وقوع بحران در این کشور و ایجاد نوعی خلا قابل توجه در قدرت کنترل دولت بر مناطق مختلف و سرایت درگیری ها به بیشتر مناطق این کشور، شاهد آن بودیم و هستیم که کردهای این کشور نوعی فضای حیاتی تنفسی بدست آورده اند و با توجه به موقعیت خاص دولت، از یک حق خودگردانی نانوشته که بعدها خود آن را اعلام و بر آن تاکید کردند برخوردار شده اند. در این بین هر از گاهی شاهد سر برآوردن گروه و جریانی تازه در شمال کردنشین این کشور هستیم به نحوی که تعداد احزاب و گروههای سیاسی در آنجا با سرعت قابل توجهی در حال افزایش است اما با این حال تمامی این جریان ها و گروه ها را می توان زیر مجموعه دو جریان اصلی قلمداد کرد: جریان نزدیک به اربیل که حزب الپارتی در محوریت آن قرار دارد و جریان تحت استیلای حزب اتحاد دموکراتیک (PYD).
آنچه که پیداست طی مدت مذکور رهبران احزاب اصلی دو جریان مذکور نتوانسته اند به یک توافق و زمینه سازی برای دستیابی به اتحاد و انسجام داخلی با مشارکت بیشتر گروه های سیاسی دست یابند و این وضعیت انشقاق گونه همچنان ادامه داشته و فعلا چشم اندازی هم برای خروج از آن قابل تصور نیست. تلاش های چند باره مسعود بارزانی ،رهبر اقلیم کردستان عراق، نیز در این خصوص منجر به نتیجه روشنی نشده است و حتی اخیراً با ناامیدی اش از همگرایی در شمال سوریه، رسماً حزب اتحاد دموکراتیک را مورد انتقاد دانسته و آن را به نزدیکی به بشار اسد متهم کرده است. به نظر می رسد همچنان باید کردستان سوریه را عرصه رقابت احزاب داخلی کرد سوریه و نیز محلی برای زورآزمایی احزاب کرد غیر سوری (یعنی پ.ک.ک، دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی) دانست. که این امر مطمئناً به ضعف تدریجی کردهای سوریه در مقایسه با دیگر گروههای قومی، مذهبی و سیاسی حاضر در عرصه میدانی سوریه می انجامد.
انزوای خارجی
اما مساله مهم دیگر فقدان متحد قابل توجه در میان بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای است که گروه های کرد سوری به آن دچار هستند. در حال حاضر دو بازیگر کوچک و نسبتاً غیررسمی منطقه ای یعنی حکومت اقلیم کردستان عراق و حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) حامیان فرامرزی کردهای سوریه به شمار می روند حامیانی که در این حوزه دارای رقابت قابل تاملی نیز با یکدیگر هستند. اما در سطح بازیگران ملی ِمنطقه ای می توان گفت هیچیک از دو جریان سیاسی و اصلی کرد سوری هیچ متحد رسمی را در پشت سر خود ندارند. یعنی نه جریان نزدیک به اربیل که دارای روابط حسنه تری با ائتلاف ملی مخالفین است توانسته است توجه دولت هایی نظیر ترکیه و یا حتی ائتلاف مخالفین را به خود جلب کند و نه اتحاد دموکراتیک در مواقع حساس (از جمله اعلام خودگردانی یکجانبه در سه منطقه از کردستان سوریه) توانسته است حمایت دیپلماتیک دمشق و یا همپیمانان استراتژیک آن نظیر تهران و مسکو را بدست آورد. و اینها حاکی از آن است که کردهای سوریه بر خلاف دیگر گروه های قومی و مذهبی سوریه در عرصه دیپلماسی و منطقه ای از یک وضعیت مهجور و منزوی برخوردارند.
چشم انداز پیش رو
یکی از نمادهای این انزوا در جریان برگزاری کنفرانس ژنو 2 به خوبی خود را نشان داد در جایی که یکی از جریان های اصلی به آن دعوت نشد و جریان دیگر مدعو هم عملاً در حاشیه اجلاس قرار گرفت و خود آنان از عملکرد ائتلاف ملی برای عدم اشاره به کردستان سوریه و وضعیت کردها در آنجا شکایت کردند. بدین ترتیب بایست گفت وضعیت کردهای سوریه از نظر دیپلماتیک و حتی داخلی بسیار شبیه به وضعیت کردستان عثمانی در پایان جنگ جهانی اول است جایی که انزوای بین المللی کردها باعث شد آنان یکی از بازندگان اصلی خوان تقسیم غنایم جنگ توسط قدرت های بزرگ لقب گیرند! در چنین وضعیتی آنان امیدوار به تداوم بحران در سوریه برای تحکیم داخلی خود هستند اما عدم اتفاق نظر در داخل و افزایش اختلافات در کنار خطراتی همچون ادامه حملات پراکنده گروه های افراطی دینی همچون جبهه النصره و داعش به آنان، باعث هرچه شکننده شدن وضعیت آنان گشته است.