مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
سفارت انگلستان در ایران در نوامبر 2011 تعطیل و تنش هایی در روابط دو کشور بروز یافت . اما اخیرا دیوید کامرون٬ نخست وزیر انگلیس در تماسی تلفنی با حسن روحانی٬ رییس جمهوری ایران٬ توافق جامع هسته ای با ایران را آغاز تازه ای در روابط دو کشور دانسته وگفته نسبت به بازگشایی سفارت انگلستان در تهران متعهد است. همچنین اخیرا فیلیپ هاموند» وزیر امور خارجه انگلستان گفته است سفارت انگلیس در ایران تا پیش از پایان سال جاری بازگشایی خواهد شد. در همين راستا به منظور بررسي بيشتر اين روابط گفتگويي با دكتر محسن جلیلوند داشته ايم:
واژگان کلیدی: چالش های روابط ایران و انگلیس، موانع روابط ایران و انگلیس، روابط ایران و انگلیس، همکاری ایران و انگلیس، چشم انداز روابط ایران و انگلیس
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در دو سه سال اخیر چه چالش های در برابر رابطه ایران با بریتانیا قرار گرفته بود؟
ابتدا باید به تاریخ بازگشت، رابطه ایران و انگلیس از دوران کهن وجود داشته در واقع از زمان صفویان که برادران شرلی به ایران وارد شدند بین این دو کشور رابطه برقرار شده است. این رابطه در طول زمان دوستانه و خصمانه، و حتی به جنگ و اشغال هم کشیده شده، به طور کلی مشکلات زیاد بوده اما در عین حال رابطه دیپلماتیک ما همچنان با آنها برقرار بوده است. در عین حال که روابط رسمی دیپلماتیک با انگلستان داشته ایم روابط غیر رسمی بسیاری مانند رفت و آمدهای دانشجویی و توریستی، شخصی و سرمایه گذاری و حتی مذهبی با انگلستان داشته و داریم. همین موجب آن شد که مستحکم ترین رابطه را در اروپا با انگلیس داشته باشیم. انگلیسی ها در 28 مرداد و ماجرای شرکت نفت و سرنگونی دولت دکترمصدق دخالت داشتند. پس از انقلاب نیز با پیروی از سیاستهای آمریکا طبیعتا رابطه خیلی قوی نداشتیم اما باز هم رابطه ای برقرار بود. تا اینکه بعد از قضیه سلمان رشدی رابطه قطع شد اما بازهم برقرار شد. در سالهای اخیر کش و قوسهای زیادی وجود داشته و بعد از جریان سفارت انگلیس در تهران رابطه به هم ریخت ولی بازهم از دو طرف مدیریت می شود. درست است که رابطه رسمی وجود نداشت اما به صورت غیر رسمی رابطه ها برقرار بود و به یک نحوی سعی در قطع نشدن روابط داشتند و انگلستان نیز در جریان مذاکرات هسته ای موضعی متعادل داشت.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: امروزه نگاه بریتانیا به رابطه با ایران چگونه است؟
انگلستان ایران را جزء مناطق نفوذ خود در خاورمیانه می بیند و از ایجاد رابطه اقتصادی و سیاسی محکم با ایران خوشحال می شود. اما مانند آلمانی ها نیستند که خیلی در روابط اقتصادی بر روی ایران حساب باز کند. انگلستان بیشتر خواهان نوعی روابط استراتژیک است اما باید بپذیریم که در زمینه ایران سیاست مستقلی اتخاذ نخواهد کرد و دنباله رو سیاست آمریکا خواهد بود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: انگلستان در مذاکرات هسته ای نگاهی متعادل تر نسبت به ایران داشت، دلیل چیست؟
چرچیل نخست وزیر انگلیس می گوید اگر ما بخواهیم بین این طرف اقیانوس اطلس یعنی اروپا و آن طرف اقیانوس اطلس یعنی آمریکا یکی را انتخاب کنیم مطمئنا آمریکا را انتخاب خواهیم کرد . بعد از آن نیز دیگر بریتانیا سیاست مستقلی در حوزه بین المللی. مخصوصا بعد بحران سوئز در 1956 که به همراه فرانسه و اسرائیل به مصر حمله کردند و آمریکا با آن مخالف کرد از خود نشان نداد ، آنها متوجه شدند باید دنباله رو سیاستهای آمریکا باشند چون دیگر آن بریتانیا کبیر نیستند و در خصوص پرونده هسته ای ایران نیز می توان نسبت به فرانسه سیاست معتدل تری را اتخاذ کرد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به احتمال گشایش سفارت انگلیس در تهران تا چه حد روابط گسترش خواهد یافت؟
بعد از تصویب قطع نامه شورای امنیت روابط ایران و انگلیس به سمت بهبود می رود و احساس می شود که روابط به سمتی می رود که گشایشی در آن ایجاد شود. در هر صورت انگلیس ایران را به عنوان قدرت منطقه ای به رسمیت شناخته است و بسیار بیشتر از آمریکایی ها در منطقه نفوذ داشته است و با ایران هم در تعامل بوده و جایگاه هر کشور را در منطقه می شناسند. آمریکا در هر دو حمله خود به افغانستان و عراق، انگلیس را با خود همراه کرد. چون انگلیسی ها به دلیل نفوذ تاریخی اطلاعات ذی قیمت تری را در مورد منطقه دارند. نکته مهم این است که انگلیس از قدرت منطقه ای ایران خبر دارند و بعد از سال 1969 که از شر سوئز خارج شدند، ایران را به عنوان یک قدرت قبول کردند و اجازه دادند شاه جزایر ایرانی را از امارات پس بگیرند و اگر هم دقت کرده باشید همه کشورها بجز کشور انگلستان سر جزایر فریاد می زنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی چگونه از بروز تنش های قبلی می توان جلوگیری کرد و چه راهکارهایی را می توان مد نظر قرار داد؟
سیاست عرصه آرامش نیست، روابط بین الملل عرصه بی نظمی است طبیعتا تنش در آن وجود دارد، اما باید این تنش را مدیریت کرد. یعنی نباید اجازه داد که این تنش ها به منافع دو کشور ضرر برساند . طبیعتا گروههایی در هر دو کشور هستند که خیلی راغب ایجاد روابط بین دو کشور نیستند و این هم طبیعی و در هر کشوری وجود دارد. اما اصولا باید این تنش ها برحسب منافع ملی مدیریت شود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با نگاهی به فضای تازه روابط بین الملل ایران در چه حوزه هایی می تواند به گسترش همکاری با بریتانیا بپردازد؟
انگلستان بعد از مدتی که متوجه شد که باید از حوزه اقتصاد صنعتی خارج شود و وارد اقتصاد مالی شود. لذا ایران در سه حوزه اقتصادی سیاسی ، فرهنگی با انگلستان در تعامل است. از منظر فرهنگی دانشگاههای انگلیس معتبر است و بسیاری از دانشجویان، بزرگان و مدیران ما از دوران قاجار تا امروز در آنجا تحصیل کرده اند. از نظر اقتصادی انگلستان متوجه شد که اقتصاد از صنعت گذشته و باید وارد بازارهای مالی شود و درآمدش هم از بازارهای مالی می باشد. اکنون انگلستان با گردش مالی پول کشورهای عربی به نوعی اقتصاد خود را بازسازی و تقویت می کند. اگر دقت کنید تمام کشورهای اروپایی از بحران های اقتصادی رنج می بردند بجز انگلستان . علی رغم اینکه عضو اتحادیه اروپا است اما واحد پول آن پوند است. از سوی دیگر روابط سیاسی هم همین طور است انگلستان قدرت تاثیر گذار جهانی بوده و هست شاید در حال حاضر قدرت 80 سال پیش را نداشته باشد، اما همچنان جزء قدرت جهان محسوب می شود و با 6 درصد اقتصاد جهان در مسائل سیاسی تاثیر دارد و جز دائم شورای امنیت محسوب می شود و از توانایی نظامی و اقتصادی بالایی برخوردار است. این کشور از اقیانوس آرام تا آفریقا مستعمره دارد و اصولا حوزه نفوذ خیلی بالایی دارد که برکشورهای دیگر می تواند تاثیر بگذارد. لذا برقراری رابطه ی بین ایران و لندن به نفع هر دو می باشد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه بازیگران منطقه ای و بین المللی به افزایش روابط ایران و بریتانیا چگونه می باشد؟
بازیگران در منطقه ای ما چون عراق و سوریه، افغانستان و پاکستان بسیار بی ثباتند و نمی توانند در کشور خود نیز نقش آفرینی کنند چه برسد به منطقه. عربستان و چند کشور دیگر هم تابع سیاستهای بین المللی هستند و نمی توانند تاثیری بگذارند . به نظر من تنها کشوری در منطقه ای که به صورت محدود بازی می کند ترکیه است که به روابط ایران با انگلستان کاری ندارد. اما در سطح بین المللی تحرکات ایالات متحده، روسیه و چین و آلمان اجتناب ناپذیر می باشد اما هیچ کدام بنظر نمی رسد مخالفتی با روابط ما با لندن داشته باشند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده روابط ایران و بریتانیا را چگونه پیش بینی می کنید؟
در طی این 500 سال بعد از صفوی روابط دو کشور آنقدر کش و قوس داشته، و قطع و وصل شده که هر دفعه به روابط عادی برگشته است و مردم به آنها عادت کرده اند . به گونه ای است که علی رغم گاه رابطه ای رسمی وجود نداشت، اما همچنان مردم این دو کشور با هم دیگر در رفت و آمد هستند و شرکتهای انگلیسی نیز به دنبال این گونه مسائل نیستند. لذا از آنجا که لندن قدیمی ترین رابطه را در میان کشورهای اروپائی با ایران دارند این تنش ها هم حل می شود.